کد خبر: ۶۱۸۲۴۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
تلویزیون ما این روزها بر مدار بده و بستان ها برنامه ریزی می شود

عصر جدید، اقیانوسی با عمق نیم میلی متر

با نگاهی واقع بینانه یا حتی مقایسه ای به برنامه عصر جدید در برابر نمونه و نسخه های اصلی(Original versions) آن می توان به این نکته رسید که داوران در عصر جدید نه تنها ترکیبی ناهمگون دارند بلکه در مقام داوری در کنار هم نیز بی ربط به نظر می رسند.

عصر جدید، اقیانوسی با عمق نیم میلی مترگروه فرهنگی: مصطفی مطهری* رسانه ملی به عنوان در دسترس ترین رسانه در ایران برای عموم مردم در اقصی نقاط کشور حتی در دور افتاده ترین مناطق باید دارای قابلیت های پرورشی – تربیتی - آموزشی در قالب هویت فراگیر جغرافیایی ایران باشد. اگر چه ضعف و کاستی ها فراوانی در این باره وجود دارد که هر روز در قاب تلویزیون بیننده را به چرایی دلیل این پرسش وا می دارد که علت پایبندی خود یا دیگری با این آشفته بازار نمایشی تلویزیون به رسانه ملی چیست؟ چرا با تماشای برنامه های سلیقه ای تلویزیون سعی در اتلاف وقت و هزینه های دیگر را دارد؟ اگر چه پاسخ دادن به این گونه سوالات کلی چندان هم سخت و دشوار نیست اما در مجموع باید این را مدعی شد که تلویزیون به عنوان رسانه تصویری در ایران بیش از آنکه رسالت محور باشد در این سال ها منفعت محور بوده است. بطوریکه روی آوری تصمیم گیرندگان در این ارگان دولتی به برنامه های تبلیغاتی عمدتاً تکراری و سردرد آور برای درآمد زایی، بدون توجه به ذائقه و یا حتی حوصله بیننده مانند آنچه در شکل تبلیغاتی محصولات عالیس می بینیم نمونه آن است، که این روزها به کاراکتر اصلی تبلیغات تبدیل شده است که کمتر بیننده ای می توان یافت که نسبت به آن آلرژی سمعی و بصری پیدا نکرده باشد. اگر چه در تبلیغاتی همانند عالیس پای منافع و مشارکت در تولید و سود محصولِ تولیدی با صدا و سیما در میان است اما باید این نکته را یادآور شد که صدا و سیما با ترجیح مرجحات پول زا به شعور مخاطبان خود سیاستگذاری های مبتنی بر ساخت تیزرهای تبلیغاتی را، بنیان عملکردی خود قرار داده است. از جمله موارد دیگری که به رکود روزافزون خیل تماشاگران تلویزیون افزوده است و ریزش های حساب شده بینندگان را از آن موجب شده است تورم برنامه های تقلیدی و کپی شده سرگرمی از مشابه های آن سوی آب های ایران است. از این رو در آسیب شناسی مجموعه ای از آنچه در قالب فرهنگ گذاری های بصری در رسانه ملی در این باره نمایه گذاری شده است بجای آنکه تمرکز بر تولید محور بودن باشد اساس بر تقلید محور بودن است.

یادداشت مذکور در بررسی دغدغه شناخت آسیب های نمایشی در تلویزیون ملی کشور تلاش می کند با بررسی یک مورد آشنا برای بینندگان این رسانه به واکاوی زاویای آن توجه کند.

این روزها برنامه سرگرمی عصر جدید به یک برنامه موفق در تلویزیون بنا بر ادعاهای متولیان آن تبدیل شده است؛ هر چند که باید یادآور شد توجهات به این برنامه سرگرمی در میان توده های وسیع جامعه بنا بر دلایلی قابل توجه است. اما با این حال نکته در خور تحلیل در خصوص این برنامه سرگرمی به اصطلاح استعداد یاب، ترتیبات ناموزون ترکیبی از در کالبد شکلی و محتوای آن است که در ادامه تلاش می شود به آنها اشاره کنیم.

اینکه برنامه عصر جدید با مدیریت بی چون و چرای احسان علیخانی یک برنامه کپی برداری شده و تقلیدی با اندکی تغییرات از مشابه های خارجی آن مانند(got talent) است جای هیچ گونه بحث و نظری ندارد. اگر در فضای مجازی نگاهی به آنچه در قالب برنامه های استعداد یابی در عرصه جهانی بیندازیم به راحتی به این خواهیم رسید که عصر جدید تنها یک کپی است که نمی توان آن را برابر اصل نیز دانست؛ چرا که اولاً این برنامه ها با سرمایه گذاری خصوصی از شبکه های خصوصی در حال پخش و بار گذاری است نه از رسانه ملی؛ دوم اینکه در این برنامه ها در سطح خارجی نقش مجری حذف شده و یا کمرنگ است که در حاشیه قرار دارد برعکس آنچه که ما در عصر جدید می بینیم.

عصر جدید، اقیانوسی با عمق نیم میلی متر

در واقع در عصر جدید آنچه به نوعی یک عادت تکراری می باشد این است که مجری این برنامه که به نوعی تمامیت برنامه با نام او عجین شده است محور برنامه را تشکیل می دهد. بطوریکه نام عصر جدید با برند مجری که محصول چندین ساله تلویزیون است، گره خورده است. این تفکر ذات انگارانه در تاریخ انسان ایرانی است که این روزها نیز با علیخانی در عصر جدید رخ نمایی می کند. شاید گزافه نباشد که مدعی شد عصر جدید و صحنه آن به نمایشی، برای برندی در پوشش قامت وار مجری باشد تا استعدادهایی که ناباورانه با رای داوران ناهمگون آن حذف می شوند.

با نگاهی واقع بینانه یا حتی مقایسه ای به برنامه عصر جدید در برابر نمونه و نسخه های اصلی(Original versions) آن می توان به این نکته رسید که داوران در عصر جدید نه تنها ترکیبی ناهمگون دارند بلکه در مقام داوری در کنار هم نیز بی ربط به نظر می رسند. داوری بر اساس موعظه و سخنرانی، عیب جویی بر مبنای غرض ورزی ها و رأی دادن های مثبت و یا منفی با گرایشات و مفروضات فکری (نه بر حسب قضاوت عادلانه بر موضوع اجرا) میزان داور بودن داورها را نشان می دهد. در یک تطبیق معناکاوانه از تفسیر واقعیات موجود در برنامه های استعداد یابی در ارتباط با داوران باید اینگونه گفت که در آن برنامه ها عمدتأ متخصص ترین و سرآمدان در حرفه های تخصصی بر کرسی قضاورت و داوری قرار دارند که در عصر

جدید با اغماض زیاد تنها می توان عظیم نژاد را مستحق نشستن بر این کرسی دانست. چرا که داورها گویا هنوز نمی دانند که صحنه عصر جدید نه کلاس درس و تئوری پردازی است نه کلاس بازیگری تربیت بازیگران تکراری عرصه بازیگری. اگر چه نگاه متعالی به مقیاس جهانی در مقایسه عصر جدید با مشابهات آن بیراه بنظر می رسد اما باید این مهم را مبنا قرار دارد که ادعای رقابت و پردازش های نمایشی در این باره از سوی عصرجدیدی ها این توقع را باید به همراه بیاورد. با این حال عصر جدید ورای داوری ها، برای داورها توجهات عمومی را نیز داشته است ک به لطف این برنامه بی عمق و بی محتوا، در مواردی به شهرت عمومی دست یافته اند.

از جمله موارد دیگری که درباره عصر جدید وجود دارد و تا اندازه ای هم قابل تفکر است ماهیت خود تعریفی آن است. بطوریکه تکرار این برنامه با علیخانی (که میل به کاریزما شدن شخصیتی دارد) به سمت رسالت خود سازنده وی در ماه عسل، شاید وجه تمایزی باشد که عصر جدید را از موارد مادر این برنامه تفکیک می کند. تداخل کارکردی و ایفای نقش به عنوان یک موسسه خیریه در جمع آوری پول و منابع مالی برای آسیب های موجود از سوی مجری این برنامه موردی است که به متمایز شدن این برنامه با دیگر برنامه های از این دست در گستره جهانی انجامیده است. اگر چه در نگاه دینی – مذهبی ما کمک به هم نوع یک امر حسنه و صواب محسوب می شود و واجب است، اما نباید فراموش کرد که شبه دولتی عمل کردن یک برنامه تلویزیونی شوگرا مانند عصر جدید موجب می شود تا دولت از زیر بار مسئولیت های خود شانه خالی کند. در واقع اگر نهاد دولت را مسئول آبادانی و عمران در مسیر امحاء خرابی ها و آسیب ها و اسبابی برای فقر زدایی بدانیم که یک امر مقبول شده جهانی است باید این را نیز بپذیریم که نباید شبه دولت هایی مانند عصر جدید در زمینه مسئولیت بزرگ خدمت رسانی های عمومی وارد عمل شوند چرا که میزان خسارات ها و آسیب ها در اعداد و ارقام بیش از آن است که برنامه ای مانند عصر جدید توان پاسخگویی به آن را داشته باشد. از این رو این کمک رسانی های حداقلی به مناطق و یا مواردی که علیخانی به سمت آنها خیز برداشته است به مثابه آرام بخشی مقطعی و فوری است که نه تنها نجات بخش و تسلی بخش نیست بلکه آینده این مناطق را نیز به خطر می اندازد که دایره توجهات دولت حذف می شوند.

بهر رو باید توجه داشت که تلویزیون ما این روزها بر مدار بده و بستان ها برنامه ریزی می شود و همه تلاش می کنند رضایت کارفرمای برنامه ریز خود را جلب کنند و در این مسیر حواشی و برنامه های تبلیغاتی و سرگرمی نیز با کارویژه پول زایی و سرگرم کنندگی تلاش می کنند هم رضایت کارفرمایان را جلب کنند و هم روح مخاطبان را تسخیر کنند که ماحصل آن هم چیزی که در یک تسلسل کسل کننده و منزجز زا در حال دیدن آن هستیم. بطوریکه اقبال احساسیِ عمومی از عصر جدید نیز نتیجه برنامه تسخیر روح و مسخ تفکر بیننده در نگاه انتقادی به آن است که علاوه بر چشم پوشی از معایب آن و عبور بی اعتنا وار از کنار اجحاف های مرقومی در آن، نه تنها مصائب تماشای تیزرهای تبلیغاتی را بر جان می خرند بلکه در طول هفته به انتظار برنامه اعلام آرا عمومی می نشینند!!

*دکترای علوم سیاسی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
yahyaalghasi
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۸/۰۴/۲۵
0
0
بسیار عالی
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین