گروه سیاسی- سجادی پناه :در همین ماه سپتامبر 24 سال پیش ، وقتی برجهای دوقلو مثل شمع فرو ریختند، آمریکا فهمید دشمن را نه در آسمان که در «حجم زیاد داده های پراکنده» باید جست.
به گزارش بولتن نیوز از دل همان خاکستر، «پالانتیر» بیرون آمد: شرکتی که مأموریتش ساده اما بیرحم بود، دادههای پراکنده را جمع کند، آنها را به تصویر واحد تبدیل کند و پیش از آنکه تهدید جان بگیرد، آن را خفه کند.
دفترش در کلرادوی امریکاست، اما مغزش همهجا کار میکند: از پایگاههای اطلاعاتی وزارت دفاع گرفته تا تلفن همراه سرباز در میدان نبرد.
پلتفرم «گاتام»اش مثل چشم سوم پنتاگون عمل میکند: داده امنیتی، مالی، لجستیکی، حتی توییت ، پست های شبکه های اجتماعی و تصویر ماهوارهای را کنار هم میگذارد تا تصمیمگیر بداند چه کسی کجاست و چه میکند.
فلسفه وجودیاش هم روشن است: دیگر هیچ ۱۱ سپتامبری نباید اتفاق بیفتد.
• نتیجه این معماری؟ زنجیره «کشف تا شلیک» در اوکراین ۲۰۲۵ از ۴۸ ساعت رسید به ۶ دقیقه.
• اپراتور فقط ۲۰ ثانیه فرصت دارد تأیید کند؛ یعنی انسان فقط مهر میزند، ماشین کار را تمام میکند.
• پالانتیر همان «آینه جادو»ی آمریکاست: تصویر را قبل از آنکه سوژه بفهمد سوژه است، نشان میدهد و میزند.
و حالا تصویر را برگردانیم به تهران.
ما هنوز در جلسات شورای عالی امنیت ملی، کلمه «اگر» را با اکراه تلفظ میکنیم.(یعنی با سناریوسازی کاملا بیگانه ایم)
بنزین را گران میکنیم بدون آنکه حتی یکبار آن در فرایند شبیهساز بیندازیم.
نتیجهاش را در آبان ۹۸ دیدیم: سه روز طول کشید بفهمیم چه خبر است، پنج روز طول کشید بفهمیم چه میخواهند، هفت روز طول کشید اینترنت را وصل کنیم، و هنوز نمیدانیم چرا قطعش کردیم و آن اتفاقات افتاد. رییس جمهور وقت می گفت تازه من روز جمعه متوجه افزایش قیمت بنزین شدم؟؟!!!!
• در کشور ما، هر وزارتخانه سامانهای دارد که با سامانه کناری قهر است.
• دادهها یا نیستند، یا پراکندهاند، یا آنقدر غیرقابل اعتمادند که نمیشود رویشان تحلیل کرد.
• بوروکراسی مثل اژده های هفت سری شده است که نور تصمیم را میبلعد و چیزی بیرون نمیدهد.
• ترس از شفافیت، از ترس از آشوب بیشتر است؛ پس تصمیم را در تاریکی میگیریم، حتی اگر همان تاریکی خیابان را شعلهور کند.
سناریوسازی – همین ابزار سادهای که دولتهای دیگر برای پیشگیری از بحران استفاده میکنند – در کشور ما یا اصلاً انجام نمیشود یا فقط روی کاغذ میماند.
در حالی که میتوانستیم قبل از هر تصمیم حساس، شبیهسازی کنیم. یعنی:
• اگر بنزین را ده درصد گران کنیم چه میشود؟
• تورم حملونقل چقدر بالا میرود؟ اعتراضات از کجا شروع میشود؟ چند روز طول میکشد تا به پایتخت برسد؟ چند نفر ممکن است آسیب ببینند؟ هزینه اقتصادی مقابله و برخوردهای آن چند هزار میلیارد تومان است؟
کافی بود این اعداد روی میز تصمیمگیر باشد، شاید همانجا تصمیم میگرفتیم «افزایش سهمیه مترو» ارزانتر از «هزینه مقابله» تمام میشود.
اما جهان دیگر منتظر نمیماند.
همین امروز آلبانی – کشوری کوچک در بالکان – برای هوش مصنوعی حکم وزارت زد و او را به کابینه آورد.
یعنی جایی در اروپا برای ساخت آینده، وزارتخانه ساخته است،
در حالی که ما هنوز مشغول بحثیم که «هوش مصنوعی تهدید است یا فرصت».
جهان نهتنها سناریو میسازد، بلکه برای ساخت سناریو، وزیر منصوب میکند.
اما ما سازمان ملی هوش مصنوعی را که تازه تاسیس کرده بودیم را منحل می کنیم
راه میانبر روشن است:
چشم لازم نیست که از خارج از کشور وارد کنیم، کافی است عینک بزنیم.
1. سامانه ملی داده را با اجبار قانونی با تمام قوا راه بیاندازیم؛ هر دستگاهی که داده نمیدهد، بودجه نگیرد.
2. مرکز سناریونویسی هوش مصنوعی در شورایعالی امنیت ملی تأسیس شود؛ نه برای پیشگویی، برای پیشگیری.
3. سران قوا تصمیمهای حیاتی مثل قیمت انرژی، را فقط بعد از گزارش سناریویی امضا نمایند؛ همانطور که بودجه بدون سند بسته نمیشود.
فرمول ساده است:
داده + سناریو = تصمیم کمهزینه و بی خطر
بیداده + بیسناریو = خون در خیابان.
پالانتیر به وزیر دفاع آمریکا میگوید: «اگر این پل را بزنی، فلان شهر ۷۲ ساعت بعد فرو میپاشد.»
ما هنوز نمیتوانیم به وزیر کشورمان بگوییم: «اگر بنزین را ۳۰۰ تومان گران کنی، فلان میدان ۴۸ ساعت بعد آتش میگیرد.»
تا این فاصله پر نشود، ما در برزخ «تصمیم واکنشی» میمانیم؛
جایی که دشمن با داده میآید و ما با «انشاءالله» پاسخ میدهیم.
و اگر روزی همین دادههای پراکنده چشمان ما شوند،
اعتراض قبل از رسیدن به خیابان روی مانیتور خاموش خواهند شد،
و شاید آن «روز برخوردهای تند» دیگر از میدان بیرون برود
و عقل از پشت میز بیرون بیاید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com