گروه هنرهای تجسمی: فروزان شیرغانی، کارشناس ارشد نقاشی است. خودش میگوید: «اگرچه دوران دانشگاه برایم گاه بهدلیل نبود آموزشی سیستماتیک طاقتفرسا بود، اما بسیار آموختم و همیشه معتقدم دانشگاه هنر مکانی است که هنرجو را تنها با مسیر دنیای حرفهای هنر آشنا میکند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه شرق، با پایان تحصیلات دانشگاه، انگیزههای بیشتری را در نقاشیکردن پیدا کردم و در همان زمان بود که جرئت نمایش آثارم را در گالریها پیدا کردم». او بعد از اتمام دانشگاه، علاوه بر پیگیری نقاشی و برگزاری نمایشگاههای مختلف و همچنین تدریس نقاشی و طراحی در دانشگاه، در نمایشگاههای متعدد گروهی در داخل و خارج از ایران شرکت کرد، اما زندگی در آمریکا و برگزاری نمایشگاههای مختلف در این کشور تجربیات و ابعاد جدیدی از زندگی را برایش رقم زد.
او فعالیتش در آنسوی مرزها را با مجموعهای جدید با تکنیک طراحی و ویدئو شروع کرد که بخشی از آنها را تاکنون در هشت نمایشگاه گروهی در لسآنجلس و سانفرانسیسکو نمایش داده است. با او درباره نمایشگاههای اخیرش که با استقبال گرم مواجه شده به گفتوگو نشستهایم.
به نظر میرسد که بطریها شمایلی از انسان امروز هستند که شما به اشکال مختلف به آنها پرداختهاید، همینطور است؟!
بله، مجموعه آخر من که همچنان ادامه دارد مربوط به بطریهای پلاستیکی فشردهشدهای است که برای من تصویری نمادین از انسان و سرگشتگیهای اوست. انسانی که هرروزه در زیر بار فشارهای خودخواسته و تحمیلی زندگی دفرمه، فشرده و مدفونتر میشود و چون از زیر فشار و تراکم هوا خلاص میشود، آرامآرام از میان لایههای تلنبارشده راهی میگشاید، دمی تازه میگیرد و بهتدریج از خود پر میشود. اینها فرمهایی نمادین هستند که بدون اشاره مستقیم به موضوع، میتوانند از طریق ارتباط با احساسات جمعی مخاطبان، بیانگری و تأثیرگذاری داشته باشند، چون بر وضعیتی تأکید میکنند که در دنیای امروز تمی آشناست و از فرمی بهره میگیرد که برای مخاطب تداعیهای آشنا، اما غیرمستقیم دارد.
ایده بطریهای فشرده از کجا آمد و چطور پرورده شد؟
ایده بهتصویرکشیدن بطریها، از بطن شرایط زندگی فعلیام به وجود آمد. خارجشدن من از ایران، آشنایی با مشکلات نوظهور زندگی جدید و دغدغههای آن باعث میشد تا هرروز با بطریهای آب که در حین کار پس از نوشیدن فشرده میکردم و روی میز کارم ردیف میکردم، بیشتر همذاتپنداری کنم. با تماشای این بطریها خودم را میدیدم که با هجرت از خانهام گاه بهشدت در زیر فشار لایههای نوظهور زندگی جدید مچاله و تکیده میشدم و هرازگاهی در خلوتی غریب از میان تودههای درونم دمی باز میکردم و در خود نفسی تازه میکشیدم و به طرزی عجیب از هر وزنی سبک میشدم. هر روز که میگذشت، فرمها و اشکال این بطریهای فشرده شده برایم جذابتر میشد و کمکم شروع به مطالعه فرم آنها با تکنیکهای متفاوت طراحی و همچنین ساخت ویدئوهای کوتاه از پروسه مچالهشدن آنها کردم.
در نمایشگاهها و آثار قبلیتان هم به استفاده از اشیا و بازنمایی زندگی انسان معاصر از طریق آنها پرداخته بودید؟
طبیعت بیجان برای من همیشه جذاب بوده. طبیعت بیجان برایم جایی است که با خروج انسان از متن تصویر، گفتوگویی تازه از طریق اشیا و با زبان نمادین آنها آغاز میشود. بله در نمایشگاه قبلی من نیز با عنوان خیرگی، بهنوعی از عینک و تغییر کارکرد آن در بینایی بهعنوان ابزاری برای بازنمایی زندگی انسان معاصر استفاده شده بود؛ عینکهایی که با بهرهگیری از عناصر استعاری و نمادین، از زندگی روزمره و کارکرد معمولشان جدا شدهاند.
شما چندسالی است از ایران دور هستید. دوست دارم بدانم دوری از ایران چقدر روی محتوای آثارتان تأثیر گذاشته است؟
اگرچه ذهنیت و نگرش هر هنرمندی بیش از هرجایی، از بستر محیطی که در آن متولد شده و رشد یافته، تغذیه میشود، اما این به این معنا نیست که لزوما منبع الهام هنرمند وابسته به جغرافیای خاصی است، همانطور که خواندن یک کتاب یا دیدن یک فیلم خوب میتواند از زندگی چندساله در یک جامعه یا تحصیل در فضای دانشگاهی خاصی الهامبخشتر باشد. بنابراین با تغییر محیط و زندگی در فضای جدید، این نگرش در روزمرهترین بخش ذهنی هنرمند نیز تغییر خواهد کرد که پدیدهای کاملا طبیعی است.
بله در آثار من هم بالطبع این اتفاق افتاده است که بخشی از این تأثیر میتواند به فرصتی برگردد که برای مشاهده از نزدیک و آشنایی با آثار متنوع هنری و نحوه بیان هنرمندان از این طریق برای من فراهم شد، اما بخش دیگر این تأثیرها مربوط به چالشهای فرهنگی و دغدغههای فکری است که با ورود به محیط اجتماعی جدید در تفکر من و بهتبع آن در آثارم به وجود آمده است که به گمانم به رویکردهای معاصر و زبانی جهانی نزدیکتر شده است.
میدانم که نمایشگاههای گروهی مختلفی را با هنرمندان مهاجر و غیرایرانی در آمریکا برگزار کردهاید. درحالحاضر نگاه به هنر مهاجرت و هنرمند مهاجر چگونه است؟ محتوای آثار، مطلوب کشورهایی همچون آمریکاست یا خیر؟
بله متأسفانه این کشورها به دلیل بافت سیاسی و اجتماعیای که دارند همواره این سلیقه رایج و نگاه از بیرون را در انتخاب و نمایش آثار هنرمندان خاورمیانهای داشتهاند و اغلب آثاری که بهواسطه کیوریتورها یا کلکتورهای داخلی و خارجی در نمایشگاهها و موزههای آمریکایی به نمایش گذاشته میشوند در دامنزدن این نگرش مورد پسند بازار بیتأثیر نیستند، اما نمایشگاههایی که بهواسطه ارتباط میان خود هنرمندان و بر اساس دغدغههای فردی آنها شکل میگیرند، عموما کمتر به این نوع بازنماییهای کلیشهای از خاورمیانهایبودن دست میزنند.
آیا زاویهدید یک «هنرمند زن مهاجر و دور از وطن» در آثار شما غالب است؟
همانطور که قبلا اشاره کردم، تغییر محیط و تأثیر آن در نگرش هنرمند کاملا طبیعی است و بدونشک رویکردهای زنانه در کیفیتهای فرمالیستی و مفهومی آثار هنرمندان زن اجتنابناپذیر است. من در کارهایم بر اساس کیفیت و نگرشهای ذهنیام به مرور از نشانههای تصویری که بهطور مستقیم به زنان اشاره میکند، فاصله گرفتم؛ بهطورمثال در مجموعههای اول من که مربوط به ١٠ سال پیش و پروژه کارشناسیارشد من است، (بررسی تطبیقی تصویر زن میاندوره روکوکو و قاجاریه) بازنمایی این دیدگاه زنانه با توجه به عنوان رساله بارز و قابل درک است، اما کمکم این نشانهها جایش را به متن فرمالیستی اثر و کیفیت روانی پدیدآورنده اثر داد؛ همچنانکه در مجموعه عینک، پرترهها مستقیما به جنسیت خاصی اشاره ندارند و در مجموعه اخیر نیز – بطریهای فشردهشده - این دیدگاه زنانه و مسئله دوری خالق اثر از موطن را بیشتر در جنبههای فردی، کیفیتهای ذهنی و شاید تحلیلهای فرمالیستی اثر میتوان دید.
اینطور که پیداست، بازنمایی فضای شهری و همچنین ابزار و وسایل روزمره روزبهروز در آثار تجسمی از جمله نقاشی بیشتروبیشتر میشود، دلیل آن را در چه میبینید؟
به نظر من هنر از میان سادهترین پدیدههای روزمره پیرامون ما شکل میگیرد. انگیزه توجه به مضامین روزمره و بازتولید آنها، اگر برای پرهیز از ایدهپردازی و مفهومسازیهای پرطمطراق باشد و در جهت نزدیکشدن به پتانسیلهای فردی هنرمند قدم بگذارد، راهکار خوبی است، اما از سوی دیگر، اگر این مضامین بهعنوان ابزاری برای ارائه رویکردهای بیمایه هنر معاصر تلقی شود، میتوانند بسیار خطرناک باشند.
درباره نمایشگاه «بدون عنوان، بدون مرز» که بهتازگی در لسآنجلس برگزار شد، توضیح بدهید... .
این نمایشگاه به نمایشگاهگردانی من در اوایل تابستان سال گذشته برگزار و در آن کوشش شد از آثار هنرمندانی که دایره فعالیت هنری آنها از کلیشههای مضامین موردپسند در خارج از ایران فاصله دارد، بهره گرفته و در معرض عموم قرار داده شود. به نظرم این نمایشگاه به دلیل توجه به رویکردهای فردی هنرمندان از استقبال خوبی میان جامعه هنری ایران و آمریکا برخوردار شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com