سیاست یک بام و دو هوای مدیران سینمایی کشور منجر به محاسبه غلط برخی فیلمسازان شده و آنان باید تاوان عدم شفافیت مسئولان سینمایی را با بلاتکلیفی آثارشان بدهند
گروه سینما و تلویزیون، کارگردان فیلم خانه دختر در نوشتاری که در اختیار یک خبرگزاری قرار داده نسبت به وضعیت بلاتکلیف اکران فیلمش واکنش نشان داده ولی آنچه از متن کوتاه کارگردان فیلم خانه دختر خطاب به رئیس سازمان سینمایی دارای اهمیت جلوه می کند اظهارنظری است که او از قول یک مدیر ارشد سینمایی وزارت ارشاد و مشاور عالی وزیر فرهنگ مطرح کرده است.
به گزارش بولتن نیوز، شاه حسینی در متن گلایه آمیز خود آورده که رضاداد؛ که سمت دبیر سی و سومین جشنواره فیلم فجر را بر عهده داشت در جریان به گفته او بیمهری و اجحاف شدید به فیلمش به او گفته: مسائل پیش آمده به نفع فیلم او تمام شده است.
اگر نقل قول کارگردان خانه دختر را فرض بر صحت بگذاریم و قبول کنیم که جناب رضاداد اینگونه به کارگردان فیلم سیاه نمایانه خانه دختر دلداری داده این نتیجه را می توان گرفت که تولید فیلمهایی از این دست ریشه در سیاست یک بام و دو هوای مسئولان سینمایی کشور دارد چرا که با اتخاذ شیوه یکی به نعل و یکی به میخ کوبیدن باعث امیدواری و تحرک فیلمسازانی می شوند که به انگیزه جفا به ارزشهای جامعه دست به تولید آثار سینمایی می زنند.
جا دارد جناب رضاداد به این پرسش نیز پاسخ بگویند که اصولا چه معیارها و قواعدی را برای تولید یک محصول سالم فرهنگی به رسمیت می شناسند و یک بار برای همیشه تکلیف خود را با سینمایی که بر سرنوشت آن تسلط پیدا کرده اند روشن کنند.
به نظر می رسد معدودی از سینماگران با اتخاذ روشهایی از این دست در مجموعه مدیریت سینمایی کشور دچار محاسبه غلط شده و باید تاوان عدم شفافیت مسئولان سینمایی را با بلاتکلیفی آثارشان بدهند.
البته اتخاذ مواضعی اینچنینی از سوی مدیران سینمایی دولت یازدهم موضوع جدیدی نیست و برای نمونه می توان به مصاحبه حجت الله ایوبی؛ رئیس سازمان سینمایی وزارت ارشاد در تاریخ 25 مرداد 93 اشاره کرد که ضمن دلجویی از کارگردانهایی که فیلمشان در جشنواره قبل فجر به زعم او دچار حاشیه شده بود می گوید: به نظرتان بهتر بود ما برخورد ضربتی انجام می دادیم و بعد از آن با کلی حاشیه مواجه می شدیم که ممکن بود دوباره بخش تولید و حتی اکران را دچار مشکلات فراوان کند؟ من از همینجا باز هم تشکر می کنم از سعه صدر کارگردان جوانی مثل آقای درمیشیان که شرایط آن روز مارا کاملا درک کرد و بهترین همکاری ممکن را انجام داد. فیلمهای عصبانی نیستمٰ؛ قصه ها و خانه پدری همه اکران خواهند شد و همه اینها به دلیل همان مدیریتی است که ما درزمان آن حاشیه سازیها انجام دادیم و با آرام کردن فضا کاری کردیم که فرصتهای بعدی سوخت نشود.
مشاهده می شود که مدیر ارشد سینمایی کشور انتقادها به فیلم سراسر موهن عصبانی نیستم را که در سراسر پلانهای خود ابایی از طعنه و کنایه زدن به جمهوری اسلامی و مظاهر آن ندارد؛ تمام طرفداران نظام را به طالبان تشبیه می کند؛ صراحتا به رئیس جمهور سابق کشور توهین می کند؛ بسیجی ها را خشونت طلب و وحشی خطاب می کندٰ؛ به زنان چادری گوشه و کنایه می زند؛ نظام را در ماجرای فتنه 88 ظالم و مخالفین را مظلوم جلوه می دهد؛ به صراحت نمادهای مخالف نظام را تبلیغ می کند و در پایان بندی اش از زبان شخصیت اصلی <نوید> ایران را جایی برای زندگی کردن نمی داند؛ همه اینها منهای روابط تحریک کننده دختر و پسر نقش اول داستان و شیوه های تدوین خاصی که نظام روانی مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهد را به طور صریح حاشیه سازی قلمداد می کند.
یعنی به زعم جناب ایوبی عده ای بیکار یا مواجب بگیر با غرض و مرض خاص وجود دارند که به بیماری حاشیه سازی برای سینمای کشور اشتغال دارند و نیاز است که ایشان با تدبیری ویژه به سینماگران مظلوم امید بدهند که ما هوای شما را داریم و شما هم از شیوه فیلمسازی خود دست نکشید.
در موردی دیگر ابوالحسن داوودی در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران درباره فیلم موهن دیگری به نام زادبوم که خود آنرا کارگردانی کرده و ارجاعات مثبت فراوانی به نظام طاغوتی شاه دارد و حامل طعنه های بسیار به جمهوری اسلامی است می گوید: حجت الله ایوبی با دیدن فیلم سینمایی زادبوم آنرا فیلمی بی اشکال دانستند و معتقد بودند که همچون دیگر فیلمهای توقیفی اکران شده باید اکران شود.
دلجویی مدیران سینمایی وزارت ارشاد سبب می شود که رخشان بنی اعتماد سازنده فیلم قصه ها با اعتماد به نفسی که می توان حدس زد از کجا ناشی می شود در جلسه نقد این فیلم قصه ها پس از دوسال توقیف به خبرنگاران بگوید: از مادر زاییده نشده کسی که نگذارد من فیلم بسازم.
مسئله تاسف باری که از میان قول تا عمل مسئولان سینمایی وزارت ارشاد می توان تحلیل کرد این است که ایشان ساخت فیلمهایی از این دست را خوب و مناسب می دانند چرا که با عینک حزبی به مسائل کلان کشور می نگرند و فیلمسازان موهن را در طیف سیاسی خود قلمداد کرده و شیوه فیلمسازی آنها را به سود جناح سیاسی خود می پندارند غافل از اینکه خود در کشتی اقامت دارند که در حال سوراخ کردن آن هستند گرچه نمی دانند عرض خود می برند و زحمت ما می دارند.