گروه اقتصادی: پس از وقوع حادثه فاجعه بار درگمرک شهید رجایی بندرعباس،سازمان های متولی امرسعی بر این دارند تا دلیل این اتفاق ناگوار را متوجه دیگری نمایند.لذا فارغ از دلایل لجستیک این فاجعه که در دست رسیدگی مسئولین امراست می توان به دلایل کلان رسوب کالا در قلمرو گمرکی که موجب افزایش خسارت و گستردگی آن و افزایش تلفات انسانی و ازبین رفتن اموال زیادی دراین حادثه شده پرداخت، که بی شک رسوب کالا در قلمرو گمرکی مهمترین دلیل این رخداد و افزایش تلفات و خسارات است و برهمین اساس درسطح کلان رسوب کالا در گمرکات به دوبخش،رسوب کالا پیش از اظهارگمرکی و درمرحله پس از اظهار کالا به گمرک،منجر به محبوس شدن کالاها در گمرکات شده است باتوجه به اهمیت موضوع رسوب کالا در مبادی رسمی کشور ضروری است ضمن آسیب شناسی دلایل رسوب در سازمان های همجوار گمرک ازجمله وزارت صمت و بانک مرکزی به دلایل اصلی رسوب ناشی ازعملکرد گمرک نیز پرداخته شود و دلایل عدم اجرای ماده (12) قانون امورگمرکی و منفعل بودن گمرک جهت اجرای آن بررسی گردد و درصورت نیازبه اصلاح قوانین جهت کاهش رسوب کالا در گمرکات اقدامات لازم در دستور کارقرار گیرد.همچنین باتوجه به اینکه رئیس کل وقت گمرک ایران دربیش از چهاردولت گذشته تا کنون درسمت های معاون فنی و رییس کلی گمرک بشکل توالی مسئولیت داشته است و این چرخه معیوب رسوب کالا و عدم نظارت لازم درگمرکات همچنان موجب تضییع حقوق دولت و سوء استفاده متخلفین و اینک موجب فاجعه ملی گردیده است،ضروری است دولت چهاردهم فکراساسی برای مدیریت این سازمان عریض و طویل و تاثیرگذار در تجارت خارجی و تولید و صادرات کشور از راس تا ذیل را بشکل جدی دنبال نماید.
گروه اقتصادی:گمرک ایران به گزارش بولتن نیوز ،طی گزارش رسمی 10 عامل رسوب کالاهای وارداتی درمبادی ورودی کشور در روزهای گذشته با هدف دفاع از خود درخصوص دلایل رسوب کالا وبلاخص فاجعه گمرک شهید رجایی بندرعباس را اعلام نمود تا سازمان های همجوار و مجوز دهنده را بعنوان تنها دلیل رسوب کالا معرفی نماید،لذا ابتدا به دلیل مطرح شده گمرک ایران در خصوص دلایل رسوب کالا و 14 اقدام گمرک جهت ممانعت از رسوب که گمرک معتقد است در حوزه اختیارات این سازمان است اشاره می کنیم و سپس به دلایل دیگری که تعیین کننده در رسوب کالا هستند و گمرک ایران در گزارش خود به آن نپرداخته و با فرار به جلو سعی بر شانه خالی کردن از بار مسئولیت دارد می پردازیم.
گمرک 10 دلیل رسوب کالا که عامل آن سازمان های دیگرند نه گمرک به شرح ذیل عنوان نموده است:
1-ضوابط و مقرارت پیچیده و غیر ضرور و لزوم مقرارت زدایی:بر اساس تبصره ذیل ماده (4) قانون مقرارت صادرات و واردات تمامی بخشنامه ها و دستورالعمل های مربوط به صدور و ورود کالا منحصرا از طریق وزارت صنعت،معدن و تجارت به سازمان های اجرایی ذی ربط اعلام می گردد،همچنین طبق ماده(8)قانون مقرارت صادرات و واردات،واردکنندگان کالاهای مختلف اعمم از دولتی و غیردولتی جهت اخذ مجوز ورود و ثبت سفارش باید منحصرا به وزارت صنعت،معدن و تجارت مراجعه نمایند.لذا گمرک ایران بعنوان یک سازمان اجرایی اختیاری در تنظیم قوانین و مقرارت مربوط به صدور و ورود کالا ندارد.
2-نحوه تخصیص ارز توسط بانک مرکزی،دررابطه باتخصیص ارز نیزباستنادتبصره(3)ماده(7)الحاق(10/11/1400)قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز،موضوع صرفا درحیطه وظایف واختیارات بانک مرکزی است.بنابراین گمرک قبل از ارائه کد منشا ارز قادر به ترخیص کالا نیست.
3-فرایند طولانی اخذ مجوز از سازمان های مجوز دهنده ازجمله(استاندارد،انرژی اتمی،بهداشت،قرنطینه دامی وگیاهی،دامپزشکی، محیط زیست).
4-اصلاحیه ماده(5)آیین نامه اجرایی قانون مقرارت صادارات و واردات مبنی بر لزوم اخذ ثبت سفارش و ثبت آماری قبل از تخلیه کالا در اماکن گمرکی و یا مناطق آزاد و ویژه باعث رسوب دائمی کالا در گمرک می شود.
5-زمان بر بودن اصلاح و ویرایش ثبت سفارش در سامانه جامع تجارت
6-تغییرات ماخذ و مبنای محاسبه دریافت حقوق ورودی و مالیات و عوارض ارزش افزوده.
7-عدم امکان اظهار کالا برای ثبت سفارش هایی که از سوی بانک مرکزی تخصیص ارز ندارند.
8-مصوباتی که تخلیه کالا را در اماکن گمرکی بدون ثبت سفارش ممنوع می کند.
9-اجرای قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز در حوزه تبصره(3)ماده(7)،بند ز ماده(1) و بند پ ماده(2)این قانون
10-تاخیر در اظهار کالاهای وارداتی از سوی صاحبان کالا بدلیل عدم صدور مجوزها،کالای وارده به کشور در ابتدا در اختیار مراجع تحویل گیرنده(سازمان بنادر و دریانوردی و شرکت انبارهای عمومی)است و تا زمانیکه کالا به گمرک اظهار نشود این سازمان قادر به انجام تشریفات گمرکی برای ترخیص کالا نیست.
همچنین در ادامه روابط عمومی گمرک ایران در14 بند اهم اقدامات گمرک در حوزه اختیارات خود برای جلوگیری از ماندگاری کالا در گمرکات کشور را به این شرح اعلام نمود.
1-دریافت ضمانتنامه بانکی بابت حقوق ورودی و مالیات و عوارض ارزش افزوده
2-ترخیص کالاهای اساسی با حداقل اسناد
3-ترخیص اعتباری برای کالاها و اقلام ضروری
4-ترخیص 90 درصدی بر اساس فهرست تعرفه های مشخص شده توسط مراجع ذی ربط
5-ترخیص نسیه کالاهای وارداتی برای حل مشکل نقدینگی واردکنندگان
6-استفاده از ظرفیت حمل یکسره برای تسریع در ترخیص کالا و جلوگیری از توقف کالا در گمرکات
7-ترخیص لوازم یدکی ماشین آلات خط تولید با استفاده از تسهیلات بند(1) ماده(38) آیین نامه اجرایی قانون مقرارت صادرات و واردات
8-افزایش کارشناسان گمرکات اجرایی جهت تسریع در ترخیص کالا
9-ترخیص موارد فوری با استفاده از ظرفیت ماده(42) قانون امور گمرکی
10-افزایش شیفت های کاری برای ترخیص24 ساعته کالا های اساسی و ضروری
11-تعیین تکلیف کالاهای متروکه و تسریع در انجام تشریفات گمرکی مربوطه و اعلام به سازمان جمع آوری و فروش اموال تملیکی
12-قرار گرفتن کالاهای اساسی و مواد اولیه خط تولید در مسیر سبز برای کاهش زمان ترخیص
13-انجام تشریفات ترانزیت داخلی کالاها در سریع ترین زمان ممکن پس از درخواست صاحب کالا یا مرجع تحویل گیرنده
14-افزایش تعداد انبارهای اختصاصی برای انتقال سریع کالاهای واحد های تولیدی به انبارهای اختصاصی
به گزارش بولتن نیوز: اینک با دلایل کارشناسی و مستند به قوانین و مقرارت دلایل اصلی رسوب کالا و سازمان های تاثیرگذار بر این رسوب را واکاوی می نماییم تا مقصران اصلی این رسوب،دلایل اصلی رسوب کالا را متوجه سازمان های دیگر ننمایند.
اولا:گمرک ایران اخذ مجوز ثبت سفارش از وزارت صمت و سازمان های دیگر را عامل رسوب کالا عنوان نموده است،درصورتیکه روند اخذ ثبت سفارش،هنگامی شروع می گردد که صاحبان کالا براساس پرفرما اولیه مجوز ورود را از وزارتخانه ها وسازمان های متولی مانند:بهداشت،جهاد،قرنطینه،دامپزشکی اخذ می نمایند و پس از موافقت اولیه سازمان متولی اصلی و ارسال به وزارت صمت مجوز ثبت آماری و سپس ثبت سفارش قبل از ورود کالا به کشور صادر می گردد و براساس مقرارت ارزی،صاحبان کالا با تکمیل اطلاعات ارزی مربوطه درخصوص میزان و نوع و مبلغ ارزی در سامانه بانک مرکزی در صف تخصیص ارز قرار می گیرند و هدف از اخذ مجوز از سازمان های متولی و صدور ثبت سفارش توسط وزارت صمت و صف تخصیص ارز،کنترل واردات نوع کالا و میزان و نحوه ارز بری جهت تنظیم بازار و نظارت بر واردات کالاها باتوجه به اهمیت و نوع کالا و کنترل ارز بری آن است و تمامی این تشریفات قبل از رسیدن کالا به مبادی ورودی کشور انجام شده وهیچ نقشی در رسوب کالا ندارند و گمرک ایران که یک سازمان اجرایی است نه قانون گذار، مشخص نماید در صورتیکه تشریفات مربوط به کنترل و صحت سنجی نوع کالا و میزان آن در سازمان های متولی طی نگردد کدام ارگان می بایست این کنترل را بدست گیرد؟
ثانیا:گمرک ایران عدم صدور بموقع کد ساتا توسط بانک مرکزی و بانک های عامل را یکی از دلایل اصلی رسوب کالا عنوان نموده است.لذا همانگونه که دراهم اقدامات حوزه اختیارت گمرک بعنوان راهکار 14 گانه عنوان شده تمامی کالاهای اساسی و قسمت عمده کالاها و مواد اولیه تولید براساس دستورالعمل وزارت صمت و ابلاغ ردیف تعرفه بدون کد ساتا 100 درصد و در مواردی90 درصد ترخیص می گردد و عملا رسوب این نوع کالاها در صف تامین ارزو اخذ کد ساتا عملا بی معنا است و واردکنندگان پس از ترخیص و خروج کالا از گمرک و در فرصت مناسب با اخذ کد ساتا تشریفات را در سامانه گمرک به اتمام می رساند و همانگونه که روشن است قسمت اعظم کالاهای وارده به کشور که شامل کالاهای اساسی و مواد اولیه تولید و ماشین آلات می گردد توسط همان وزارت صمت که گمرک اعلام می نماید عامل رسوب کالا است با ابلاغ نوع و ردیف تعرفه هر کالا با ترخیص100 و90 درصدی قابل ترخیص است و درصورتیکه گمرک این نوع کالاها را در حداقل زمان بدون کد ساتا ترخیص نمی کند باید پاسخگو باشد؟
ثالثا:موضوع زمان بر بودن اخذ مجوز های ضروری همچون ،غذا ودارو و استاندارد و قرنطینه و دامپزشکی،همانگونه که در دولت قبل مورد بررسی و آسیب شناسی قرار گرفت به حداقل رسید و درهیات مقررات زدایی مقرر گردید در صورتیکه سازمان های همجوار در حداقل زمان نسبت به صدور مجوزهای سیستمی اقدام ننمایند،گمرک ایران بصورت روزانه و هفتگی،سازمان های که تاخیر در صدور مجوز می نمایند را بصورت آماری معرفی نماید و درصورتی که گمرک ایران دراین خصوص منفعل عمل نموده و مجوزهای سازمان های همجوار در حداقل زمان اخذ نمی گردد و گمرک نیز سکوت می نماید پس کدام سازمان عدم بموقع صدور مجوزهای همجوار را باید رصد و پیگیری نموده و در اعلام کاهش زمان اخذ مجوز و ممانعت از رسوب کالا ،مسئول است؟
رابعا:در خصوص عدم اخذ ثبت سفارش قبل از رسیدن کالا به کشور،باتوجه به رسوب کالاهای زیادی در سال های قبل که موجب ورود دستگاه قضا و ریاست قوه قضایه به گمرکات جنوبی گردید و دلیل اصلی این رسوب،مربوط به ورود کالاهای بود که یا دارای اولویت گروه کالایی مجاز نبوده و یا ممنوع الورود بودند و حجم زیادی از این کالاها در بنادر جنوبی بلاخص گمرک شهید رجایی بندرعباس و گمرک بوشهر بود،مقرر گردید قبل از ورود کالا ذینفعان از مجاز بودن کالا با اخذ ثبت سفارش مطلع شده و سپس اقدام به ورود کالا به مبادی ورودی کشور نمایند تا پس از ورود با مشکل عدم اخذ مجوزثبت سفارش و رسوب کالا قبل از اظهار مواجه نگردند و نکته مهمتر اینکه گمرک تا قبل از اظهار کالا خود را مبری از اطلاع از رسوب کالا تلقی می نماید و صاحبان کالا قبل از اخذ مجوز نیز قادر به اظهار کالا در سامکانه گمرک نمی باشند ،پس بر چه اساسی گمرک کالاهای که اظهار نشده اند را از دلایل رسوب کالا در طی تشریفات گمرکی اعلام می کند؟
خامسا:در خصوص تغییرات مبنای محاسبه دریافت حقوق ورودی و ارزش افزوده اعلامی گمرک بعنوان یکی از دلایل رسوب کالا باید گفت،مطابق ماده 135 قانون امور گمرکی در طی چند سال اخیر گمرک باتوجه به عدم ابلاغ بموقع قانون بودجه و تغییرات لازم سامانه ای موظف بوده نسبت به ترخیص کالا اقدام و سپس اقدام به صدور مطالبه نامه نماید که متاسفانه اقدامات گمرک در تغییرات بودجه ای سال 1401 واخذ بموقع تمامی طالبات دولت مطابق قانون بودجه درپرده ای از ابهام قرار دارد و بدلیل عدم صدور مطالبه نامه در زمان مقرر شش ماهه، مبالغ زیادی از این حقوق وصولی دولت مشمول مرور زمان گردیده و کلا وصول نشده و ضروری است دستکاههای نظارتی به این عدم اجرای قانون برای اخذ تفاوت و حقوق دولت مطابق قانون بودجه در گمرکات ورود نمایند.
سادسا:در خصوص زمانبر بودن اصلاح ثبت سفارش حتی اگر این تاخیر وزارت صمت درست باشد تعداد اظهارنامه های که مشمول این تغییر تعرفه به تشخیص گمرک،جهت اصلاح ثبت سفارش می باشند باتوجه به تعداد،این اظهارنامه ها بعنوان حجم زیادی از رسوب کالا تلقی نمی گردد و دلیل اصلی اظهار تعرفه غلط توسط برخی واردکنندگان کالا جهت سوء استفاده از اولیت گروه کالای و اخذ ارز نیمایی و مواردی از این دست است که دلیل تاخیر در اصلاح و تغییر نوع و نرخ ارز متوجه واردکنندگانی است که اقدام به اظهار صحیح تعرفه کالا از ابتدا نمی نمایند و ضروری است مقرارت سخت تری جهت ممانعت از این روند مصوب گردد.
سابعا:اجرای قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز اعلامی گمرک بعنوان یکی از دلایل رسوب کالا،باید گفت مواد مورد اشاره گمرک در جهت مبارزه با قاچاق کالا و ورود کالاهای اضافی هم نام و غیر همنام و با ارایه اسناد خلاف واقع تبین شده وجهت اجرا است و اینکه گمرک ایران اجرای صحیح قانون و مقرارت قاچاق کالا را دلیل رسوب می داند باید راهکار جایگزینی جهت ممانعت از قاچاق کالا ارائه نماید تا اینگونه تلقی نگردد که گمرک ایران به بهانه جلوگیری از رسوب کالا موافق با قاچاق کالا و ایجاد رانت جهت برخی واردکنندگان است؟
همچنین گمرک ایران در گزارش رسمی یاد شده در ادامه دلایل رسوب گمرک ایران،14 اقدام مهم را بعنوان اختیارات این سازمان که با اجرای آن رسوب کالا را به حداقل رسانده عنوان نموده که اینک به واکاوی دلایل اعلامی گمرک و نقد آن بشرح ذیل می پردازیم
اولا:ترخیص کالا با ضمانت نامه بانکی بر اساس ماده(6) قانون امور گمرکی و ترخیص نسیه بر اساس ماده(7) قانون امور گمرکی پیش بینی شده است و گمرکات در صورت درخواست واردکنندگان موظف به اجرای آن هستند و موضوع جدیدی نیست که گمرک ایران بعنوان راهکار عدم رسوب اعلام نموده است.همچنین پذیرش عدم اخذ ارزش افزوده در ابتدا با موافقت سازمان امور مالیاتی و ابلاغ به گمرک طی نامه شماره3838/1403 مورخ15/01/1403 امکان پذیر گردیده است و درحوزه اختیارات تام گمرک ایران نبوده و بدون موافقت سازمان مالیاتی امکان پذیر نبوده و می توان این اقدام ممانعت از رسوب کالا را به حساب سازمان امور مالیاتی گذاشت نه گمرک؟
ثانیا:ترخیص کالاها با حداقل اسناد نیز برمی گردد به اجرای ماده(42) قانون امور گمرکی که با درخواست وزارتخانه و سازمان ها برای واردکنندگان است و موافقت گمرک ایران است که گمرک نیز موظف به اجرای آن است و آنگونه که در متن ماده (42) قانون امور گمرکی تبین شده گمرک ایران موظف است فقط مهلت 7 روزه را به واردکنندگان جهت ارایه اصل اسناد و اخذ مجوزهای لازم بدهد که متاسفانه این مهلت مغایر قانون چندین ماه در گمرک بطول می انجامد و حتی پس از اتمام مهلت های چندماه مجددا تمدید مدت ارایه اسناد چند ماه دیگر نیز در گمرک پذیرفته می گردد.
ثالثا:ترخیص کالاهای اساسی و ترخیص 100 و 90 درصدی کالا بر اساس دستورالعمل های اعلامی وزارت صمت است که به گمرک اعلام می گردد و از اختیارات گمرک ایران جهت ترخیص و ممانعت از رسوب کالا نیست و در موارد زیادی مشاهده شده که متاسفانه پس از ترخیص طی تشریفات سیستمی بموقع در گمرکات انجام نشده و شاهد اظهارنامه های فراوان سرگردان در سامانه گمرک هستیم که بدلیل منفعل بودن گمرک در تکمیل اسناد و اخذ مجوزهای لازمه در زمان مقرر بلاتکلیف مانده اند.
رابعا:ترخیص کالا با استفاده از بند(1)ماده(38) آیین نامه اجرایی قانون مقرارت صادرات و واردات مربوط به اقلام حداقلی واحدهای تولیدی جهت ممانعت ازتوقف واحدهای تولیدی است و این نوع کالاها بعنوان حجم قابل توجهی جهت رسوب کالا در گمرکات تلقی نمی گردد و در این خصوص نیست شاهد بوده ایم که در گمرکات اجرای صحیح این بند قانونی را بدرستی در دستور کار قرار نداده و حجم و میزان زیادی از کالاها با این رویه مغایر مفاد پیش بینی شده قانونی در گمرکات ترخیص می گردد.اگربه پرونده های فساد سازمان یافته ترخیص عدسی عینک در حجم قابل توجه و کاغذ و لیفتراک پنهان در آن با ترخیص رویه بند یک ماده 38 و پته در گمرک فرودگاه امام و گمرک البرز در چند سال قبل برگردیم متوجه اهمیت موضوع خواهیم شد.که نه تنها این بند راهکاری جهت ممانعت از رسوب کالا نیست بلکه راهکاری جهت سوء استفاده و ترخیص حجم زیادی از کالا بدون مجوز و رعایت مقرارت ارزی و پولشویی ارزی مورد استفاده قرار گرفته است.
خامسا:در خصوص افزایش انبارهای اختصاصی جهت انتقال کالای واحد های تولیدی تا انجام تشریفات گمرکی که بعنوان یکی از اختیارات گمرک جهت ممانعت از رسوب کالا تلقی گردیده است،هنوز افکار عمومی نحوه انتقال کالا از گمرکات جنوبی به انبار اختصاصی شرکت دبش خارج از منطقه ویژه اقتصادی البرز و تخلفات تاریخی سه و نیم میلیارد دلاری این شرکت را فراموش نکرده و پرونده تخلفاتی مربوط به انبار اختصاصی این شرکت در حال رسیدگی است و اگر در سایر موارد نیز گمرک مانند شرکت دبش برای واردکنندگان کالا ایجاد رانت ویژه تحت عنوان انباراختصاصی می نماید ضروری است درصورت منفعل بودن وعدم اجرای صحیح مقرارت دراین خصوص توسط گمرکات،ضروری است مقامات گمرک ایران در این خصوص پاسخگو باشند.
سادسا:گمرک ایران افزایش تعداد کارشناسان مجازی را یکی از دلایل کاهش رسوب کالا اعلام نموده است.درصورتیکه یکی از دلایل رسوب کالا در گمرکات مربوط به طولانی شدن رسیدگی کارشناسان مجازی در مسیرهای زرد و قرمز سامانه است که با خارج نمودن اظهارنامه از صف رسیدگی بدون دلیل موجه ،موجب افزایش زمان رسیدگی و رسوب کالا در طی تشریفات می گردند و دلیل اصلی این مهم گسترگی کارشناسان مجازی در تمامی گمرکات کشور و هم سطح نبودن تخصص و آشنایی این کارشناسان به قوانین و بخشنامه ها بوده و گمرک ایران نیز طی 14 سال گذشته از اجرای گمرک الکترونیک، بدون آسیب شناسی لازم جهت آموزش صحیح کارشناسان مجازی و پالایش آنها منفعل عمل نموده و ضروری می بود گمرک ایران بجز افزایش تعداد کارشناسان، جهت آموزش کارشناسان اقدامات لازم را در دستور کار قرار می داد تا از طولانی شدن تشریفات در زمان رسیدگی بدلیل عدم تسلط کارشناسان مجازی بکاهد.
لذا پس از وقوع حادثه فاجعه بار درگمرک شهید رجایی بندرعباس،سازمان های متولی امر سعی براین دارند تا دلیل این اتفاق ناگوار را متوجه دیگری نمایند.لذا فارغ از دلایل لجستیک این فاجعه که در دست رسیدگی مسئولین امر است می توان به دلایل کلان رسوب کالا در قلمرو گمرکی که موجب افزایش خسارت و گستردگی آن و افزایش تلفات انسانی و ازبین رفتن اموال زیادی دراین حادثه شده پرداخت، که بی شک رسوب کالا در قلمرو گمرکی مهمترین دلیل این رخداد و افزایش تلفات و خسارات است و برهمین اساس درسطح کلان رسوب کالا در گمرکات به دوبخش،رسوب کالا پیش از اظهارگمرکی و درمرحله پس از اظهار کالا به گمرک،منجر به محبوس شدن کالاها در گمرکات شده است باتوجه به اهمیت موضوع رسوب کالا در مبادی رسمی کشور ضروری است ضمن آسیب شناسی دلایل رسوب در سازمان های همجوار گمرک ازجمله وزارت صمت و بانک مرکزی به دلایل اصلی رسوب ناشی ازعملکرد گمرک نیز پرداخته شود و دلایل عدم اجرای ماده (12) قانون امور گمرکی و منفعل بودن گمرک جهت اجرای آن بررسی گردد و درصورت نیاز به اصلاح قوانین جهت کاهش رسوب کالا در گمرکات اقدامات لازم در دستور کار قرار گیرد.همچنین باتوجه به اینکه رئیس کل وقت گمرک ایران در بیش از چهاردولت گذشته تا کنون در سمت های معاون فنی و رییس کلی گمرک بشکل توالی مسئولیت داشته است و این چرخه معیوب رسوب کالا و عدم نظارت لازم درگمرکات همچنان موجب تضییع حقوق دولت و سوء استفاده متخلفین و اینک موجب فاجعه ملی گردیده است،ضروری است دولت چهاردهم فکراساسی برای مدیریت این سازمان عریض و طویل و تاثیرگذار در تجارت خارجی و تولید و صادرات کشور از راس تا ذیل را بشکل جدی دنبال نماید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
بولتن جان فعلا رییس کل گمرک در سفر چین و ماچین بسر می برد و این بدرستی نشان می دهد که گشت و گذار در آنطرف آب ها برای ایشان در درجه اهمیت بیشتری است تا حل معضلات رسوب کالا و ضعف های اساسی سازمان گمرک چراکه همانگونه که بدرستی اشاره نمودید چندین سال است ایشان یا رییس کل است یا معاون فنی و اما ول کن این سازمان با این عملکرد نیست
از پزشکیان هم آبی گمرک نشد
یکی از دلایل اصلی رسوب کالا در گمرکات، برخورد گزینشی مسیولین برخی مراجع قضایی استانها یعنی دادگستری و داستانی در انتخاب نوع کالا برای تعیین تکلیف بوده است. به عنوان نمونه، دستگاههای قضایی استانها عمدتاً با تمرکز بر کالاهایی مانند ماشینآلات راهسازی – که به دلایلی خاص مورد توجه آنها بوده – اقدام به پیگیری و تعیین تکلیف کردهاند. این در حالی است که بخش زیادی از کالاهای موجود در گمرکات و بنادر که نیازمند تعیین تکلیف فوری بودهاند، مورد توجه قرار نگرفته و در نتیجه منجر به رسوب انبوه کالاها شده است.
در بندر شهید رجایی، زمان زیادی از ظرفیت دستگاههای مسئول صرف رسیدگی به ماشینآلات خاص شده است؛ این امر اغلب با هماهنگی سازمانهایی نظیر سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی و سازمان بازرسی کل کشور انجام شده، بهطوری که برخی از این کالاها بهصورت گزینشی تعیین تکلیف و سپس از طریق سازوکارهای شبهقانونی به فروش میرسیدند.و عملا از این حیث خسارات زیادی به کشور و اقتصاد ایران وارد شده است و متاسفانه خیلی ها مجبور به اجرای دید و بازدید های دادگستری استان ازگمرک رجایی و این بندر بودند و مشکلاتی را در اداره سازمان بخاطر عدم تخصص ایجاد کردند مثلا کارمند ساده سازمان بازرسی کل کشور در امور گمرک و بندر دخالت می کرد و ۱۰ سال هم در گمرک رجایی این بندر را ول نمی کرد و الان هم متاسفانه ایشان در این گمرک مستقر هست و تقریبا آمارهای غیر قانونی از گمرکات و بنادر می گرفت اگر این آمارها را می گرفت چه رسیدگی روش انجام می داد ،برای چه می گرفت متاسفانه تمام انرژی سازمان بندر و گمرک بیشتر در این طریق صرف شد و معمولا هم بیشتر به این خاطر بود که گمرک را در مشت خودش نگهدارد و نهایتا همه دیدن که نظارت ها و دخالت های بیش از حد در ساختار سازمانی گمرک و سفارشات متعدد در چیدمان نیروها آن هم همه از یک استان یعنی استان فارس منجر به شکست سازمان گمرک،بنادر و تجارت کشور شد در بندر رجایی همه مسئولیت در ۱۰ سال گذشته از داراب،فسا و یا فیروز آباد فارس و چند محله دیگه بودند و حتی تمام ترخیصکاران که پیشنهاد می شود وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات کشوری علت انتخاب گزینشی کالا را درراستان هرمزگان پیگیری نماید
گزارشها و شواهد متعدد حاکی از آن است که در موارد زیادی، شاسی و مشخصات فنی این ماشینآلات پیش از ترخیص یا فروش دستکاری شده و تخلفات گستردهای در این زمینه صورت گرفته است. این موضوع بهویژه درباره خودروهای سواری ترانزیتی نیز صادق است؛ بهگونهای که در برخی استانها نظیر هرمزگان و بوشهر، مواردی از تعویض خودروهای ترانزیتی با خودروهای داخلی و دستکاری شاسی گزارش شده است.
علاوه بر این، موضوع خروج غیرقانونی ضایعات از بنادر نیز قابل تأمل است. بررسیها نشان میدهد که چند صد هزار تن ضایعات از بنادر کشور، بهویژه بندر رجایی، خارج شده که در بسیاری از موارد، به جای ضایعات، کالاهای غیرمجاز یا قاچاق از کشور خارج گردیدهاند. این فرآیند معمولاً از طریق سفارشهای خاص و بدون ثبت رسمی انجام شده است.
نکته قابل توجه دیگر، دسترسی و پیگیری مستمر برخی مسئولین قضایی و بازرسی کل کشور به آمار گمرکی است. این افراد، به طرق مختلف، روزانه از گمرکات آمار دریافت کرده و عمدتاً پیگیر کالاهایی بودند که دارای اولویت و سفارش خاص بودهاند، بدون اینکه اقدامی مؤثر برای تعیین تکلیف کالاهای رسوبکرده صورت پذیرد.
در مجموع، به نظر میرسد وجود رویههای غیرشفاف، اولویتبندیهای سلیقهای و ضعف نظارتی در تعیین تکلیف کالاها، از دلایل اصلی رسوب گسترده کالا در گمرکات کشور بهویژه بنادر مهمی چون بندر شهید رجایی است.
مقدمه:
در سالهای اخیر، پدیدهی رسوب کالا در بنادر و اماکن گمرکی به معضلی پیچیده در نظام تجارت خارجی کشور تبدیل شده است. گمرک ایران در واکنش به این موضوع، ۱۰ دلیل عمده ارائه کرده که عمدتاً به سازمانهای دیگر نسبت داده شدهاند. اما تحلیل دقیقتر نشان میدهد این دلایل نهتنها توجیهکننده عملکرد گمرک نیستند، بلکه در مواردی به ابزاری برای فرافکنی و انحراف افکار عمومی از مسائل ریشهای داخلی گمرک بدل شدهاند.
الف) دلایل رسمی اعلامشده توسط گمرک:
گمرک ایران، ده عامل رسوب کالا را ناشی از اقدامات سایر سازمانها معرفی کرده است؛ از جمله:
پیچیدگی مقررات صادرات و واردات
کندی در تخصیص ارز توسط بانک مرکزی
طولانی بودن صدور مجوزها توسط سازمانهای تخصصی
تغییرات ناگهانی در حقوق ورودی و مالیاتها
و الزام ثبت سفارش قبل از ورود کالا به اماکن گمرکی
این دلایل، در واقع بیشتر به ساماندهی تجارت کشور و کنترل مبادی وارداتی برای جلوگیری از قاچاق مربوطاند، نه دلایل واقعی توقف کالا.
ب) واقعیتهای پنهان و دلایل اصلی رسوب کالا که گمرک به آن اشاره نمیکند:
برخلاف ادعای گمرک، بررسیها نشان میدهد که عوامل اصلی رسوب کالا در درون سیستم گمرک و ساختارهای فسادزده آن نهفته است. مهمترین دلایل واقعی عبارتاند از:
1. نبود برنامهریزی الکترونیکی مؤثر:
فقدان زیرساخت دیجیتال شفاف و کارآمد، فرآیند ترخیص را کند و ناکارآمد کرده است.
2. استفاده از سیستم APL (سامانه فعلی ترخیص):
این سامانه با ضعفهای امنیتی و کاربردی، نهتنها فرآیند ترخیص را تسهیل نکرده بلکه بستر گسترش قاچاق رسمی را فراهم آورده است.
3. مدیران و معاونین ناکارآمد و فاقد دانش تخصصی:
نصب مدیران سفارشی و بدون تخصص در مناصب فنی، موجب اختلال در تصمیمگیری و انحراف در اجرای سیاستهای تجاری شده است.
4. فساد سازمانیافته و باندهای مافیایی:
در بسیاری از موارد، باندهای داخلی متشکل از کارمندان گمرک، واسطهها، و برخی وابستگان مسئولان، فرآیند ترخیص را کنترل کرده و به تجارت رسمی کشور آسیب زدهاند.
5. خرید و فروش پُستهای حساس در گمرک:
رد و بدل شدن موقعیتهای شغلی حساس در قبال منافع مالی، باعث شده افراد فاقد صلاحیت در موقعیتهای کلیدی قرار گیرند.
6. دسترسی غیرقانونی به سامانهها و رمزهای داخلی:
اطلاعات محرمانه گمرک در اختیار افراد خارج از سیستم قرار گرفته و موجب اخلال در فرآیند تجارت شده است.
7. نفوذ خانواده و اقوام مسئولین در فرآیند ترخیص:
در مواردی، فرزندان و وابستگان مسئولان گمرک، بهعنوان واسطهگران ترخیص کالا فعال هستند و دسترسیهای ویژه دارند.
8. ایجاد وابستگی اجباری سازمانهای تجاری به سامانه ناکارآمد گمرک:
تداخل فنی و تحمیلی بین سامانه گمرک و سازمانهای همکار، باعث اختلال در کل زنجیره تجارت شده است.
محتوای شما اشاره به موضوعی بسیار حساس و مهم دارد که در آن ادعاهایی مبنی بر شبکه فساد ساختاریافته بین دستگاههای اجرایی و قضایی در حوزه تجارت خارجی و گمرک مطرح شده است. در ادامه، این ادعاها را در قالب بخشی تکمیلی برای گزارش پیشین بازنویسی کردهام، با حفظ لحن رسمی و مستندسازی روایی که در چنین گزارشهایی معمول است:
شکلگیری شبکه قاچاق ساختاریافته با محوریت گمرک و نفوذ عوامل قضایی
شبکه فساد در گمرک و تجارت خارجی: فراتر از ناکارآمدی اداری
بر اساس شواهد و گزارشهای غیررسمی ولی قابل تأمل، ساختاری پنهان از شبکه قاچاق سازمانیافته و نفوذ بینبخشی در حوزه تجارت خارجی کشور بهویژه در گمرکات بزرگ کشور از جمله گمرک شهید رجایی شکل گرفته است. این شبکه با پوشش اداری و قضایی و با همکاری سازمان اموال تملیکی و تعدادی مامورین سازمان بازرسی کل کشور نقش مهمی در تسهیل، پوشش، و پاکسازی مسیرهای قاچاق ایفا میکند.
1. دسترسی و سوءاستفاده از آمار تجاری:
برخی عوامل منتسب به نهادهای قضایی، بهویژه در استان هرمزگان و از جمله در دادگستری، اقدام به دریافت و تحلیل آمارهای دقیق تجاری گمرکات کرده و سپس از این اطلاعات در جهت هدایت مسیر قاچاق کالاهای سودآور استفاده میکنند. این فرآیند شامل تغییر مسیر ترخیص کالاها، مانند انتقال ماشینآلات راهسازی از گمرکات مرزی به گمرک رجایی، است.
2. سناریوی قاچاق و تطهیر ماشینآلات:
کالاهایی همچون ماشینآلات راهسازی که غالباً دارای شماره شاسی و موتور جعلی و دستکُپ هستند، پس از انتقال به گمرک رجایی با فشار سازمانهایی نظیر بازرسی کل کشور و با هماهنگی سازمان اموال تملیکی بهجای ضبط به عنوان کالای قاچاق، از طریق فرایندهایی شبهقانونی، ترخیص میشوند. در این مسیر، شرکتهایی که استعلام سال ساخت از آنها گرفته میشود نیز همکاریهایی دارند که گمان سوءنیت در آن وجود دارد.
3. تشکیل شبکه انسانی در نهادهای کلیدی:
گزارشها حاکی از آن است که بیشتر نیروهای فعال در پستهای حساس گمرک، بنادر، سازمانهای ناظر و حتی بدنه قضایی از چند شهر خاص در استان فارس بوده و با ایجاد شبکهای بسته، اقدام به حمایت سازمانیافته از یکدیگر میکنند. این ساختار باعث شده که:
بسیاری از پروندههای قاچاق مختومه شوند بدون رسیدگی دقیق.
طی ۱۰ سال گذشته بیش از ۹۷٪ از پروندههای قاچاق در هرمزگان به سرانجام نرسیده و در مراحل دادرسی از بین رفتهاند.
گزارشی از سوی سازمان بازرسی کل کشور منتشر نشده و هیچ اقدام مؤثری در مقابله با این تخلفات قضایی صورت نگرفته است.
4. بیاثر بودن نظارت بر خود ناظران:
سازمانهایی که خود باید ناظر باشند، مانند بازرسی کل کشور و قوه قضاییه، به دلیل حضور پررنگ نیروهای هماستانی در بدنهشان، اقدام مؤثری در پیگیری علل مختومه شدن غیرقانونی پروندههای قاچاق انجام ندادهاند. این ساختار سبب شده نوعی مصونیت نانوشته برای اعضای این شبکه در تمام سطوح ایجاد شود.
طی ۱۰ سال گذشته همه عوامل اداری و مسولیتی در هر منصب و مقامی در سرتاسر هرمزگان از استان فارس و مخصوصا داراب و ...بوده اند و این یک توطئه بر علیه ساختار تجاری کشور است تا جایی که سوخت را خیلی راحت با عنوان اینکه دارای اظهارنامه صادراتی است که جعلی بوده وارد هرمزگان می کردند و کیلومترها شبکه زیر زمینی سوخت داشتند وقتی لو می روند اقدام به خودزنی کرده و تعدادی از شبکه های سوخت را به بهانه انهدام مجبور شدند معرفی کنند تا خودشان را تطهیر و نجات دهند
جمعبندی:
گمرک ایران نهتنها با ضعف مدیریتی و فنی مواجه است، بلکه در بستر یک شبکه فساد بینسازمانی با محوریت اطلاعات، نفوذ قضایی، و ساختارهای پوششی قومی-منطقهای فعالیت میکند. برای مقابله با این وضعیت، نیازمند ورود نهادهای فرادولتی مستقل، شفافسازی فرآیندها، انتشار عمومی آمارهای قاچاق مختومهشده، و بازنگری اساسی در ساختار گمرک و نهادهای ناظر هستیم.
نتیجهگیری:
گمرک ایران بهجای پذیرش نقش خود در رسوب کالا و شناسایی نواقص سیستمی داخلی، با معرفی دلایلی ظاهری و خارجی، در تلاش برای منحرف کردن توجهات از مشکلات درونی خود است. واقعیت این است که فساد سیستماتیک، ضعف مدیریتی، و ناکارآمدی فنی در گمرک، سهم اصلی در ایجاد بحران رسوب کالا دارند. اصلاح ساختار گمرک، شفافسازی فرآیندها، و مقابله جدی با شبکههای فساد، پیشنیاز رفع این مشکل ملی است.
طی بررسیهای انجامشده، وضعیت پروندههای متشکله در - دفتر تعرفه،
- دفتر ارزش گمرک ایران
- و سایر بخشهای نظارتی، به چالشی جدی در فرآیند ترخیص کالا و عملکرد گمرک کشور تبدیل شده است.
از جمله مشکلات عمده، غیرواقعی بودن اطلاعات سیستم ارزش گمرک ایران است که موجب شده تعیین ارزش کالاها با خطای قابل توجهی همراه باشد. این مسئله نه تنها به اشتباه در محاسبه حقوق و عوارض گمرکی منجر شده، بلکه زمینهساز تشکیل تعداد بالایی از پروندههای متشکله در بازرسی گمرک ایران نیز شده است.
همچنین در حوزه بازبینی گمرک ایران شاهد تشکیل بیش از چند میلیون پرونده و گزارش بیشبود ارزش هستیم که بسیاری از آنها مبتنی بر ارزیابیهای غیرواقعی بوده و باعث افزایش حجم کاری غیرضروری و اتلاف منابع شدهاند.
یکی دیگر از نگرانیهای مهم، تشکیل پروندههای صوری برای اخاذی از تجار و صاحبان کالا است که این روند در مواردی به صورت سازمانیافته انجام شده و همراه با مختومه نمودن پروندهها پس از مدت زمان طولانی و عمدتاً به منظور دریافت وجوه غیرقانونی بوده است. این تأخیر در رسیدگیها، به شکل مستقیم منجر به رسوب کالا در گمرک ایران شده و آسیب جدی به فرآیندهای تجاری کشور وارد کرده است.
در شهرستانها، وضعیت پروندههای متشکله گمرک ابعاد شدیدتری به خود گرفته و به دلیل نبود شفافیت کافی، مکاتبات با ستاد گمرک ایران در بسیاری از موارد به فاجعهای برای ترخیص کالا و افزایش رسوب در انبارها منجر شده است.
بر اساس شواهد موجود، بازنگری فوری در رویههای اجرایی، حذف رویههای فسادزا، و استقرار سیستمهای هوشمند شفافساز ضروری است تا بتوان از بروز بحرانهای جدیتر در آینده جلوگیری کرد.
جالب اینجاست در چند سال اخیر بسیاری از کالا از محل ترخیص درصدی از گمرکات رجایی و بوشهر و خوزستان خارج شدند که هیچ کدام مشمول فهرست درصدی نمی شدند متاسفانه خروج آنها با رشوه انجام شده است و همه لیست ها هم معلوم است
علی ایالحال:
«ترخیص درصدی» یا ترخیص کالا پیش از تکمیل نهایی تشریفات گمرکی، یکی از مفاهیم کلیدی در کنوانسیون اصلاحشده کیوتو (Revised Kyoto Convention - RKC) است که توسط سازمان جهانی گمرک (WCO) تدوین شده است. این کنوانسیون چارچوبی برای سادهسازی و هماهنگسازی رویههای گمرکی ارائه میدهد و به کشورهای عضو توصیه میکند تا با اتخاذ رویههای سادهتر، تجارت بینالمللی را تسهیل کنند.
اصول مرتبط با ترخیص درصدی در کنوانسیون کیوتو
در ضمیمه عمومی، فصل ۳ (ترخیص و تشریفات دیگر گمرکی)، چندین استاندارد به موضوع ترخیص کالا پیش از تکمیل نهایی تشریفات گمرکی اشاره دارند:
استاندارد 3.41: در صورتی که گمرک اطمینان حاصل کند که اظهارکننده تمامی تشریفات مربوط به ترخیص را در آینده انجام خواهد داد، باید کالا را ترخیص کند، مشروط بر اینکه اظهارکننده یک سند تجاری یا رسمی ارائه دهد که حاوی اطلاعات اصلی محموله باشد و تضمینات لازم برای جمعآوری هرگونه حقوق و عوارض قابل پرداخت فراهم شده باشد.
استاندارد 3.42: زمانی که گمرک تصمیم بگیرد که نیاز به تحلیل آزمایشگاهی نمونهها، اسناد فنی دقیق یا مشاوره تخصصی دارد، باید کالا را پیش از دریافت نتایج چنین بررسیهایی ترخیص کند، مشروط بر اینکه هرگونه تضمین مورد نیاز فراهم شده باشد و اطمینان حاصل شود که کالاها مشمول ممنوعیتها یا محدودیتها نیستند.
استاندارد 3.43: در صورتی که تخلفی شناسایی شود، گمرک نباید منتظر تکمیل اقدامات اداری یا قانونی باشد تا کالا را ترخیص کند، مشروط بر اینکه کالاها قابل مصادره یا توقیف نباشند یا به عنوان مدرک در مراحل بعدی مورد نیاز نباشند و اظهارکننده حقوق و عوارض را پرداخت کرده و تضمینات لازم برای جمعآوری هرگونه حقوق و عوارض اضافی و جریمههای احتمالی فراهم کرده باشد.
پیادهسازی در ایران
در ایران، گمرک جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر با سوء استفاده از این مقررات باعث خروج کالاهایی خارج از فهرست کالای درصدی از گمرکات و بنادر شده متاسفانه تخلفی را هم که مرتکب شده را به عنوان یک راه حل و از به عنوان شاهکار خود معرفی کرده که متاسفانه این مورد خلاف واقع می باشد،این آقایان نمی توانند از منجلابی که در گمرک رجایی با همراهی برخی عوامل قضایی واداره کل بازرسی انجام دادن در برن بزودی واقعیت ها آشکار و به سزای اعمال قاچاق رسمی خود خواهند شد
جمعبندی
ترخیص درصدی یکی از ابزارهای مهم در تسهیل تجارت و کاهش موانع گمرکی است که در کنوانسیون اصلاحشده کیوتو به آن تأکید شده است. اجرای صحیح این رویهها میتواند به بهبود کارایی گمرکها و افزایش رضایت فعالان اقتصادی منجر شود. سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات به عنوان بازوهای اصلی نظام باید جلوی عوامل مخل در تجارت که در هرمزگان شبکه مافیای تجاری رو تشکیل دادن بگیرند و اقدام به پاکسازی نیروهایی کنند که بر تجارت کشور از طریق سفارشی سازی ها در بنادر و گمرکات نفرات خودرا در ۱۰ سال گذشته در جنوب برای ادامه تخلفات خود گماشته اند و تمام نیروهای کارآمد گمرکات و بنادر را که سربازان بی مزد و مواجب رهبری بودند و متعاهدین به نظام جمهوری اسلامی را در این سازمان ها سربریده اند و خیلی ها در واقع به اندازه ای توسط مافیای تجاری در هرمزگان و بوشهر از طریق گمرک و شبکه های قضایی و بازرسی اذیت شده اند که این افراد متعهد سازمان های تجاری در واقع شهدای زنده و نیمه جان ولایت و رهبری هستند و الان کسی در بندرعباس زندانی است که برایش حکم برایت در دادگاه تجدید نظر بندرعباس صادر کردند و از روی اشتباه توسط قاضی دوباره حکم دیگری صادر کرده اند که در زندان بندر عباس فردی به نام رضا قنبری زندانی است
ایشان ۴ سال در زندان عراق زندانی صدام بود و حالا هم زندانی اشتباه فاحش عوامل قضایی دادگستری و دادسرای بندر عباس است که خواهش می شود این مطالب به گوش رهبری برزد تا بتوانند ایشان را آزاد کنند و با شبکه قضایی بندر عباس برخورد کنند ایشان در آن پرونده هیچ کاره بوده است آنهایی که تخلف کردند الان راست راست در بیرون می گردند و همه آنها تبرئه شده اند بروید پرونده را نگاه کنید بدبخت را برای ۳۰ میلیون تومان اتهام دروغ ۱۰ سال زندان بریده اند
1. تخلفات و ناکارآمدیهای مدیریتی و سازمانی
مدیران ناکارآمد و فاقد تخصص در سطوح مختلف گمرک که از دانش روز و سیستمهای نوین بیبهرهاند.
دخالت در وظایف سایر سازمانها بدون داشتن صلاحیت قانونی و ایجاد تداخل در امور.
فروش مشاغل حساس و جایگزینی تخصص با سفارشات و توصیهنامهها.
استفاده از مدیران سنتی، فسیلی و بیاطلاع از سیستمهای مکانیزه، که توانایی هدایت سازمان در شرایط فعلی را ندارند.
حذف کارمندان متخصص، متعهد و انقلابی و همچنین اخراج و پروندهسازی برای نیروهای نخبه و اصلاحطلب.
تحمیل نیروهای سفارشی از استانهای خاص (مانند فارس) در پستهای کلیدی، به نحوی که اکثریت ترخیصکاران، رانندگان و عوامل حملونقل از همان مناطق هستند.
تشکیل شبکههای مافیایی با نفوذ سازمانیافته در گمرک و سازمانهای تجاری موازی.
2. ناکامی در استفاده از فناوری و دانش فنی
ناکامی در بهرهگیری از سامانههای الکترونیک و سیستمهای مکانیزه به دلیل نبود دانش فنی در میان مدیران، معاونان و حتی برخی کارمندان.
عدم هماهنگی با سامانهها و نهادهای موازی مانند بانک مرکزی، سازمان بنادر، وزارت صمت و استاندارد.
عدم رسیدگی سیستمی به اسناد و مدارک، که باعث توقف فرآیند ترخیص و مراجعات مکرر حضوری میشود.
فقدان تسلط کارمندان به زبان انگلیسی که منجر به ناتوانی در درک اسناد وارداتی و مشکلات در کنترل صحت مدارک میشود.
3. نظارتهای بیرونی مداخلهگر و خستهکننده
دخالتهای بیرویه و فرسایشی سازمان بازرسی کل کشور از مراکز استانی بدون آشنایی دقیق با سازوکار گمرک.
بازدیدهای مکرر و بعضاً هدفدار قوه قضاییه از گمرکات بزرگ (رجایی، بوشهر، خوزستان) که بیشتر جنبه فشار و مداخله دارد تا نظارت سازنده.
مداخلات قضایی دادگستری و دادسراها در امور اجرایی گمرک و بندر که باعث اختلال در روند قانونی و فنی ترخیص کالا میشود.
4. اختلال در تعاملات سازمانی
عدم شناخت گمرک از مأموریتها و اطلاعات سازمانهای موازی، و بالعکس، باعث تکرار فرآیندها و تضاد در تصمیمگیری میشود.
نبود هماهنگی با نهادهای همعرض و ایجاد بایگانیهای تکراری و موازی.
دلایل رسوب کالا در گمرک که مستقیماً به عملکرد و ساختار خود گمرک برمیگردد، شامل موارد متعددی است. در ادامه به مهمترین عوامل از حیث تخلفات سازمانی، ناکارآمدی سامانهها، و سایر مشکلات ساختاری اشاره میشود:
عدم پاسخگویی و تمرکز تصمیمگیری: تمرکز تصمیمگیری در تهران یا سطوح عالی گمرک، باعث تأخیر در رسیدگی به مسائل فوری در گمرکات مرزی یا بنادر میشود.
ضعف در نظارت و ارزیابی عملکرد کارکنان: نبود ارزیابیهای موثر عملکردی باعث میشود کارکنان انگیزهای برای تسریع امور نداشته باشند.
2. سامانههای ناکارآمد و دیجیتالی ناقص
قطع یا اختلال در سامانه جامع گمرکی: عدم دسترسی مستمر به سامانههای آنلاین یا همزمان نبودن آنها با سایر دستگاهها (بانک، وزارت صمت، انبارها) باعث توقف روند ترخیص میشود.
تعدد سامانهها و عدم یکپارچگی: وجود سامانههای مختلف (گمرک، بانک مرکزی، انبارها، سازمان استاندارد) که اطلاعات آنها بهروزرسانی نمیشود یا با هم تطابق ندارد، منجر به تناقض و توقف روند ترخیص میشود.
3. آمارهای غیرصحیح و اطلاعات صوری
ثبت آماری غیرواقعی در سامانهها: در برخی موارد، برای ارائه گزارشهای مثبت به نهادهای بالادستی، آماری جعلی از میزان ترخیص یا کاهش رسوب ارائه میشود که با واقعیت انبارها همخوانی ندارد.
عدم تطابق موجودی واقعی با آمار سامانهای: عدم انطباق موجودی فیزیکی کالا در انبارها با آنچه در سامانه ثبت شده است، مانع صدور مجوز خروج میشود.
4. سیاستهای مبهم ترخیص نسیه و اعتباری
ابهام در ترخیص اعتباری کالاها (ترخیص نسیه): اجرای ناقص یا سلیقهای سیاستهای ترخیص نسیه، باعث سردرگمی واردکنندگان و توقف کالا در گمرک میشود.
عدم وجود چارچوب مشخص برای ضمانتنامهها: در بسیاری از موارد، رویههای متفاوت در پذیرش ضمانتنامههای بانکی یا وثیقهها، فرآیند ترخیص را طولانی میکند.
جمعبندی:
بسیاری از دلایل رسوب کالا در گمرک، ریشه در ضعف مدیریت، فقدان شفافیت و نبود هماهنگی سامانهای دارد. اگر اصلاح ساختار گمرک با تمرکز بر دیجیتالیسازی یکپارچه، مبارزه با فساد و اصلاح سیاستهای ترخیص اعتباری انجام نشود، این مشکلات ادامهدار خواهد بود.