کد خبر: ۵۳۸۶۹۱
تاریخ انتشار:
باز اجرای «کوکوی کبوتران حرم» در گفت و گو با افسانه ماهیان بررسی شد

صدای تراژدی زنان ایران

«کوکوی کبوتران حرم» از آن دست نمایشنامه‌هایی است که ارزش بارها دیدن و خواندن را دارد.با اینکه ادعا می‌کنم، زیر و بم این نمایشنامه را خوب می‌شناسم.

گروه تئاتر و موسیقی: «کوکوی کبوتران حرم» نمایشنامه علی‌رضا نادری برای نخستین بار در سالن چارسو به مدت 10 شب اجرا شد. شوربختانه این نمایشنامه که به عنوان یکی از آثار غنی ایرانی مشهور است، بارها ممیزی شده است و به قولی زیر تیغ سانسور رفته است. البته نادری تمام قد از «کوکوی کبوتران حرم» حفاظت کرد، تا امروز که افسانه ماهیان بار دیگر این نمایشنامه را در سالن تماشاخانه آفتاب به روی صحنه برده است.

صدای تراژدی زنان ایران


به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه ابتکار،«کوکوی کبوتران حرم» داستان 12 زن از نسل‌های مختلف را روایت می‌کند که برای زیارت در مسافرخانه‌ای در مشهد جمع شده‌اند. آنچه در این نمایش حائز اهمیت است، شخصیت‌پردازی تک‌تک این زنان است که هر کدام از آن‌ها مانند تکه‌های یک پازل در پیشبرد نمایش تاثیر‌گذار هستند.


افسانه ماهیان، کارگردان «کوکوی کبوتران حرم» درباره علت انتخاب این متن به «ابتکار» می‌گوید: «کوکوی کبوتران حرم از آن دست نمایش‌نامه‌هایی است که ارزش بارها دیدن و خواندن را دارد.با اینکه ادعا می‌کنم، زیر و بم این نمایشنامه را خوب می‌شناسم اما در پروسه تمرین احساس کردم بخش‌های تازه‌ای از این نمایشنامه را کشف می‌کنم. مگر آسیب‌های جنگ تمام می شود؟ مگر آسیب‌های بچه‌ها در مدارس تمام می شود؟»


شما در نمایش «کوکوی کبوتران حرم» به کارگردانی علی‌رضا نادری بازی کرده بودید، چطور تصمیم به اجرای مجدد این نمایش گرفتید؟


نه تنها در «کوکوی کبوتران حرم» بازی کردم، بلکه در دیگر کارهای نادری با او همکاری داشتم. یکی از دلایل اصلی بازاجرای این نمایش، علاقه من به سبک نمایشنامه‌نویسی علی‌رضا نادری است. به دلیل جنس روایت موضوعات اجتماعی به روز، غنا و قدرت آثار او است، این آثار دست کارگردان را برای یک چالش باز می‌گذارد. وقتی به عنوان یک کارگردان با نمایشنامه قوی رو به رو هستید، چالش بیش‌تری برای اجرای نمایش‌نامه دارید. این پروسه بسیار سخت و در عین حال لذت بخش است. ضمن اینکه «کوکوی کبوتران حرم» در بین نمایشنامه‌های نادری برایم جایگاه ویژه‌ای دارد. از صفر تا 100 اجرای علی‌رضا نادری را دیده‌ بودم. او برای این نمایش عذاب‌های زیادی را تحمل کرد تا بتواند آن را اجرا کند.

با این‌همه تعداد اجرایی که 10 سال پیش در سالن چهارسو داشتیم، حق مطلب را ادا نکرد، تعداد اجراها خیلی کم بود. همچنین معتقدم که مردم نباید در اثری که می‌بینند به چهره‌های نمایش بسنده کنند و فقط وجه ظاهری نمایش را ببینند. در واقع این وظیفه تئاتری‌ها، مدیران و مسئولان فرهنگی است که نمایش‌نامه‌های پر محتوا از هر نویسنده‌ای را به هنرمندان سفارش دهند. در نتیجه کیفیت کارها بالا می رود. این از دیگر دلایلی بود که برای بازاجرای «کوکوی کبوتران حرم» عزمم را جزم کردم.


به جز 3 نفر از بازیگران اجرای «کوکوی کبوتران حرم» از جمله شما، ناهید مسلمی و بهناز جعفری ، تیم اجرای این نمایش جدید هستند. روند انتخاب بازیگران به چه صورت بوده است؟


واقعیت این است که به عنوان کارگردان، آزاد عمل کردم و این طبیعی است. بنابراین از دو نفر از بازیگران اجرای قبلی دعوت کردم. چراکه من برداشت خودم را دارم. بنابراین انتخاب من دلیل بر پراهمیت یا کم اهمیت بودن بازیگران «کوکوی کبوتران حرم» نیست. همچنین آنچه که کارگردان می‌بیند و از کاراکترها متصور است باعث می‌شود با توجه به شیوه بازی، آن‌ها را انتخاب کند. من نگاهی بیرونی به این کار داشتم. اگر قرار بود جز به جز اجرای علی‌رضا نادری را داشته باشم. اجرای من تحت‌الشعاع قرار می‌گرفت. علی‌رضا نادری بازیگران خودش را داشت و من به عنوان کارگردان انتخاب بازیگران خودم را دارم. به همین دلیل خودم هم در این نمایش بازی نکردم. فقط از خانم‌ها جعفری و مسلمی برای اجرای جدید دعوت کردم. به نظرم دیگر بازیگران این نمایش تجربه‌ها لازم برای ساختن نقش‌های «کوکوی کبوتران حرم» را دارند. در حال حاضر از ترکیب و چیدمان نمایش راضی هستم و فکر می‌کنم باید از تیم جدید استفاده می‌کردم.


تا جایی که در جریان هستم اجرای علی‌رضا نادری دچار ممیزی‌هایی شد، این اتفاق برای نمایش شما هم رخ داد؟


به نظرم «کوکوی کبوتران حرم» همواره مظلوم واقع شد. از سال 82 که علی‌رضا نادری آن را نوشت تا سال 85 که روی صحنه رفت، همواره دچار ممیزی بود. این اتفاق برای صاحب اثر بسیار رنج‌آور بود. نه تنها این اثر بلکه دیگر آثار نادری همیشه برای مدیران و نظاررت و ارزشیابی وقت دچار سوتفاهم بود. شما «کوکوی کبوتران حرم» را دیده‌اید، چه موردی دارد که نباید در آن دوره اجرا می‌شد. جز اینکه حقایقی از جامعه را می‌گوید و با مردم حرف می‌زند. در تمام دوره‌ها در جامعه اتفاقات تلخ را شاهد هستیم. مسائلی که سعی بر نگفتنشان داریم تا به قول خودمان لاپوشانی کنیم. چرا باید این اتفاق بیافتد؟

به نظرم تمام این مسائل باید مطرح شوند بلکه راهکاری ارائه شود. نمایش‌نامه «کوکوی کبوتران حرم» در دو دهه اخیر همواره مهجور بود. اتفاقا همین امر یکی از دلایلی بود که من را مشتاق کرد تا این نمایشنامه بیش‌تر دیده شود. نسل جدید (حتی دانشجویان تئاتر) آثار نویسنده‌های جریان ساز تئاتر را نمی‌خوانند. حتی در مواردی آنان را نمی‌شناسند. بنابراین بازاجرای «کوکوی کبوتران حرم»، برای این نسل تاثیرگذار است. ضمن اینکه خوشبختانه اجرای ما هیچ ممیزی‌ای نداشت. البته من همیشه با این دلهره همراه هستم. یعنی تمام نویسنده‌ها و کارگردانان این دلهره را دارند. وقتی اثری به مرحله اجرا می‌رسد و قرار است قضاوت شود، دلهره و نگرانی دارند که قرار است چه اتفاقی بیافتد! کدام بخشی از این اثر ناقص شود!. من از این بابت کمی خیالم راحت شد و حداقل برای اجرای «کوکوی کبوتران حرم» نفس راحتی کشیدم.

صدای تراژدی زنان ایران


علی‌رضا نادری یک متن زنانه را با تمام ریزه‌کاری‌هایش به نگارش درآورده است، به گونه‎‌‌ای که امکان ندارد، مخاطبان «کوکوی کبوتران حرم» خودشان را در بخش‌هایی از این نمایش نبینند. با این وجود به چه دلیلی فقدان نمایشنامه‌نویس زن در تئاتر ایران احساس می‌شود؟


فکر می‌کنم بحث زن یا مرد نیست. ما در دهه‌های اخیر جریان موثر نمایشنامه‌نویسی را با نغمه ثمینی، محمد یعقوبی، علی‌رضا نادری، نادر برهانی مرند، محمد چرمشیر و ... داشتیم. این افراد آثار موثری را نوشتند. من این مرزبندی‌ها را قبول ندارم. کسی نگفته است که زن‌ها بنویسند یا ننویسند. در واقع این موضوع به علاقه‌مندی و خلاقیت هر شخص ارتباط دارد. موضوع کلی‌تر از این حرف‌هاست. مسئله اصلی این است که چرا نمایش‌نامه نویس خوب نداریم؟ علی‌رضا نادری به عنوان یک مرد، نمایشنامه زنانه‌ای می‌نویسد. چرا زن‌ها نمی‌نویسند؟

به دلیل اینکه یک نمایشنامه‌نویس از بیرون به ماجرا نگاه می‌کند. علی‌رضا نادری هم از بیرون به این فضا نگاه می‌کند. از حقایق یک جامعه می‌گوید. بهتر است از جریان زن یا مرد بودن، عبور کنیم. به این برسیم که چرا نمایشنامه‌نویسان مهم ما اثری تولید نمی‌کنند؟ چرا نمایشنامه‌های ما غنایی که در دهه 70 داشت، را ندارد؟ و به ندرت یک یا دو اثر این چنینی نوشته می‌شود؟ چرا سیر صعودی نمایشنامه‌نویسی را نداریم؟ پاسخ من این است، نمایشنامه‌نویسان به دلیل ممیزی‌ انگیزه‌هایشان را از دست داده‌اند.

نغمه ثمینی یکی از نویسنده‌هایی است که از این اتفاق بسیار آسیب دیده است و آثارش با ممیزی روبه‌رو شده است. من در نمایش «پالتوی پشمی قرمز» نغمه ثمینی در سال 90 تجربه ممیزی را داشتم. این نمایش را در تئاتر شهر اجرا کردیم اما تا اندازه‌ای دچار سانسور شد که هیچ‌چیز از نمایشنامه باقی نماند. از مدیران فرهنگی سوال بپرسید، چرا نباید به هنرمندان انگیزه داده شود که از فضای تئاتر فاصله نگیرند؟

وقتی نمایشنامه خوب ایرانی نباشد، کارگردان مجبور می‌شود، نمایشنامه‌های خارجی را دراماتولوژی کند. البته این کار هم بسیار عالی است. اما برای فضای حرفه‌ای تئاتر ما کافی نیست. فضای حرفه‌ای تئاتر ما را ستون‌های ادبیات نمایشی و نویسندگان در کنار کارگردان‌ها، تعامل و حمایت مدیران فرهنگی تشکیل می‌دهند. این تعامل باید دوسویه باشد. علی‌رضا نادری به دلیل تجربیاتی که از حقایق جامعه دارد، توانسته جهان زنانه به خوبی تصویر کند. شاید اگر یک نمایشنامه نویس زن متن مردانه‌ای را بنویسند. همین سوال و تعجب مطرح شود. به هر حال هر کسی ویژگی‌هایی در تجربیات نویسندگی‌اش دارد. این نکته از قدرت قلم علی‌رضا نادری است. او به درستی جز معدود نویسندگان جریان ساز تئاتر ایران است.


خانم ماهیان به نظر شما خشم و مرزبندی بین زنان و مردان که در نسل‌های مختلف ایرانی دیده می‌شود و «کوکوی کبوتران حرم» به درستی به آن پرداخته است، از کجا نشات می‌گیرد؟


این اتفاق یک ریشه تاریخی دارد و منوط به امروز نیست. تنها چند دهه است که وارد زندگی مدرن شده‌ایم. اگر به عقب برگردیم. از زمانی که سوادآموزی در سرزمین ما آغاز شد. این روند پیشینه تاریخی دارد. در یک جامعه بسته مردسالارانه، طبیعی است که این مرزبندی‌ها رسوخ می‌کند . اجحافات تاریخی در جامعه ما ریشه‌‌دار هستند. اگرچه در حال حاضر جامعه آگاه‌تر و مدرن شده است اما این موضوع درمان نشده است. نگاه‌های بسته و خشم بین مرد و زن هنوز وجود دارد که به آموزش در روابط، برخورد و ... برمی‌گردد.

در این زمینه هنوز خیلی راه داریم. مانند فرهنگ استفاده از یک شی که آرام آرام بسیاری از موارد را یاد می‌گیریم، فقط راجع به خشم بین زن و مرد نیست. مربوط به ارتباطات زندگی ما است. در اخبار می‌خوانیم، می‌بینیم و لمس می‌کنیم که در جامعه چه خشونت‌هایی علیه کودکان، زن علیه زن، مرد علیه زن و زن علیه مرد وجود دارد. زمان زیادی لازم است که بستر آموزشی، اگاهی و دانش رشد کند. در نمایش «کوکوی کبوتران حرم» نقدی علیه نظام آموزشی در آموزش و پرورش در رابطه با شخصیت‌های ناهید و فاطمه، اتفاقاتی که در دوران مدرسه برای آن‌ها افتاده است، به تصویر کشیده می‌شود. یک هنرمند باید در آثارش به این موارد بپردازد. ضمن اینکه می‌بینیم این مسائل نه تنها برطرف نشده است بلکه روز به روز در مدارس خشونت علیه کودکان و نوجوانان را می‌بینیم. همه ما هر کدام به نوعی باید برای این خشم‌ها راهکاری در نظر بگیریم.


با توجه به اینکه در «کوکوی کبوتران حرم» بازی کردید، از تفاوت نگاهتان با بازیگران خودتان بگویید. مواردی بود که برای به توافق رسیدن آن با بازیگران دچار چالش شوید؟


این اجرا یک نقطه مشترک با اجرای قبلی دارد، آن هم نمایشنامه است. در واقع نمایشنامه یک مرزبندی دارد که من نمی‌توانم از آن عدول کنم. معتقدم که شخصیت‌پردازی‌ها کامل است. در حقیقت تحلیل‌های علی‌رضا نادری در اجرای قبلی را به عنوان توشه داشتم. این نکته بسیار حائز اهمیت است. تحلیل‌های او با نگرش من همسو بود. در واقع برای من، بیش از قابل قبول بود. در نتیجه برای رسیدن به فضای اثر و هر آنچه که متصور می‌شدم، تحلیل‌های نویسنده اثر بسیار به من کمک می‌کرد. طبیعی است وقتی اثری را روی صحنه می‌برید باید تحلیل‌های نویسنده را بدانید. در نتیجه مگر می‌شود چالش نداشته باشیم. تک‌تک این کاراکترها سخت بودند.

اتفاقا به دلیل اینکه بسیار به زندگی نزدیک هستند، اجرای آن‌ها سخت‌تر بود. بزرگترین چالش این است که باورپذیری برای تماشاگر به درستی صورت گیرد. بنابراین این چالش برای بازیگران «کوکوی کبوتران حرم» هم وجود داشت. به هر حال شما نمایشنامه‌ای را که از بیرون می‌خوانید، فکر می‌کنید نقش‌های رئال و بسیار ساده‌ای هستند. در حالی که ابدا اینگونه نیست. من فکر می‌کنم با توجه به زمانی که برای تمرین‌ها گذاشتیم، توانستیم به راحتی از این موضوع عبور کنیم. تماشاگر به این دلیل درگیر می‌شود که بخشی از خودش و خانواده‌اش را می‌بیند. فرقی نمی‌کند مادر، دختر، خواهر، برادر یا پدر باشد، امکان ندارد با این نمایش همذات‌پنداری نکند، مگر اینکه ایرانی نباشد یا از کره مریخ آمده و حالا در ایران زندگی می‌کند.


چقدر به متن علی‌رضا نادری وفادار بودید؟


من بسیار به متن اصلی وفادار بودم. بسیاری گفتند، چرا نمایشنامه را تلخیص و کوتاه نکردی یا شخصیت‌ها را کم نکردی؟ به نظرم لزومی برای این کار وجود نداشت. مگر نویسنده نمی‌توانست شخصیت‌ها را به 4 نفر تبدیل کند و دیگران را حذف کند؟ در واقع جذابیت این نمایشنامه به چیدمان و چینش کلمات (دیالوگ‌ها) است. حتی آواها در این متن معنی دارند. من بسیار تاکید داشتم که آوا‌ها درست ادا شوند. بازیگران تمام فعل‌ها را به همان مهارتی که نویسنده چیده است، بیان کنند. شاید حتی بیش‌تر از آنچه که آقای نادری می‌خواست، در بازاجرای «کوکوی کبوتران حرم» به متن وفادار بودم. از این وفاداری هم بسیار لذت می‌برم. در تجربه‌های دیگر با نویسندگان، این وفاداری را اثبات کردم. نه به خاطر خوشایند نویسنده. به دلیل اینکه اول باید خودم با تک تک دیالوگ‌های کار ارتباط برقرار کنم تا بتوانم تصویرسازی و تخیل کنم. اگر این اتفاق بیافتد در نتیجه لزومی به تلخیص نمی‌بینم.

صدای تراژدی زنان ایران


درخشان‌ترین لحظه این نمایش از نظر شما کجا بود؟


برای من تمام لحظات «کوکوی کبوتران حرم» درخشان است. چرا که از هر لحظه آن لذت می‌برم. البته لحظاتی وجود دارد که بعد از اجرای هر شب به بهتر شدن آن فکر می‌کنم. این اتفاق ذات تئاتر است. نه اینکه کلیت کار را دستکاری کنید. در واقع انگار سفره‌ای را چیده‌ای و حالا بخشی از جزئیات را تغییر می‌دهید. ولی برای من در این نمایش چیزی نبوده است که ساده بخواهم از آن بگذرم. این را می‌توانید از همه گروه بپرسید. از جزئیاتی مبنی بر کنش بازیگر ، فضای صحنه، آکسسوار و ... ساده نگذشتم. در نتیجه تمام لحظات «کوکوی کبوتران حرم» را دوست دارم. لحظات درخشان را تماشاگر باید انتخاب کند. در هر حال من سرم برای این نمایش بالا است. تمام گروه برای این اجرا روح و روانشان را گذاشته‌اند. از همراهی گروه طراحان، بازیگران و گروه کارگردانی سپاسگزارم. زمانی که از بیرون نمایش را نگاه می‌کنم، همین که «کوکوی کبوتران حرم» نمایشی با فضای رئالیستی اجرا می‌شود، یک چالش بسیار بزرگ بود و همین برای من درخشان است.


در این نمایش که در بستر سفر زنانه یک خانواده اتفاق می‌افتد، هر کدام از شخصیت‌ها به نوعی از آسیب زدن به یکدیگر فروگذار نیستند، به عنوان یک زن ایرانی چقدر این فضا را در جامعه حال حاضر می‌بینید؟


در فضای زیست امروزی این روابط به صورت عیان قابل مشاهده است. خشونت‌ها همواره در جامعه ما وجود دارد. اتفاق کهنه یا جدیدی نیست. جذابیت این نمایش به واقعیت‌هایی است که روایت می‌کند. این اجرا از هر حیث به انواع آسیب‌ها می‌پردازد. اگر خانواده را به عنوان بنیان خانواده در نظر بگیرید، وقتی پایه‌های بنیان سست می‌شود، تخریب‌های جبران ناپذیری به دنبال دارند. در حقیقت زنان و حتی مردان نمایش صلیب زندگی خود را به دوش می‌کشند، این تراژدی جامعه امروز ما است. در نتیجه ما به ازاهای زیادی داریم. من در تجربه‌های قبلی نمایش‌نامه‌هایی با سوژه‌های مستند مثل از «زیر زمین تا پشت بام» و «هم هوایی» را کار کردم و این فضاها را به وضوح احساس کردم.


«کوکوی کبوتران حرم» از جمله نمایشنامه‌هایی است که ارزش بارها دیدن را دارد، هر کدام از این زنان به اندازه یک نمایش کامل جای پرداخت دارند، چطور آنقدر ظریفانه به تک تک آن‌ها پرداخت شده است؟


دقیقا! «کوکوی کبوتران حرم» از آن دست نمایشنامه‌هایی است که ارزش بارها دیدن و خواندن را دارد.با اینکه ادعا می‌کنم، زیر و بم این نمایشنامه را خوب می‌شناسم اما در پروسه تمرین احساس کردم بخش‌های تازه‌ای از این نمایشنامه را کشف می‌کنم. انگار اولین بار است که آن را می‌شنوم. وقتی نمایشنامه را می‌خوانید، مگر می‌شود شخصیت یا دیالوگی را حذف کنید؟ این مشکلات وجود دارد و وجود خواهد داشت. به همین دلیل نمایشنامه نادری آنقدر تازه است. مگر می‌شود آسیب‌های جنگ تمام شود. مگر آسیب‌های بچه‌ها در مدارس تمام شود؟

حتی اگر روزی خوشبخت‌ترین مردم این کشور باشیم و این آسیب‌ها تمام شود. یادمان نمی‌رود که این آسیب‌ها را داشته‌ایم. چرا که تاثیر آسیب‌های اجتماعی در آدم‌ها و روابط باقی می‌ماند. بنابراین «کوکوی کبوتران حرم» تاریخ مصرف ندارد. با نگاهی در آثار مهم دنیا می‌بینیم که «چخوف» و «شکسپیر» همچنان اجرا می‌شود. به خاطر اینکه این موضوعات انسانی هستند. تماشاچی باید 2 ساعت نیم بنشیند، فکر کند و به چاش کشیده شود. باید با دقت و تمرکز این نمایشنامه‌ها را بشنود و ببیند. ظرافت در پرداخت، به جامعه شناختی نویسنده برمی‌گردد. علی‌رضا نادری پیش از اینکه تئاتری باشد، یک جامعه شناس است. در واقع نادری یک آموزگار است. جنگ را لمس کرده است. او فقط در اتاق دربسته با تخیلاتش سر و کار نداشته که یک موضوعی را پرداخت کند بلکه تجربه کرده است. در نتیجه می‌تواند ابعاد و زوایای مختلف شخصیت‌ها و موضوع را بچیند. به نظرم «کوکوی کبوتران حرم» از بعد روانشناسی، سیاسی، عقیدتی و جامعه شناختی قابل بررسی است.


در پایان اجرا از تماشاگران‌ تشکر کردید که نمایش ایرانی را انتخاب کرده‌اند. به نظر شما چرا کم‌تر شاهد اجرای نمایش‌های ایرانی هستیم؟


من از تماشاگران برای انتخاب هوشمندانه و آگاهانه‌شان تشکر کردم، باز هم تشکر می‌کنم. همچنین به عنوان کارگردان از نمایشنامه نویس تشکر می‌کنم که چنین متنی را نوشته است. برای من بسیار مهم است که نمایشنامه ایرانی را کار کنم. البته بحث من ایرانی یا خارجی نیست. اینکه مخاطبان تئاتر به تئاتر بها می‌دهند و فقط فریفته تزئینات ظاهری بعضی از نمایش‌های این روزها نشده‌اند، ارزشمند است. استفاده کردن از چهره‌ها بخشی از تئاتر ما است و ایرادی ندارد. اما اگر فضای تئاتر حرفه‌ای ما فقط به این‌سو برود، خوب نیست.

جای خوشبختی است که تماشاگران اثری را انتخاب می‌کنند و از تیمی حمایت می‌کنند که تمام تلاشش را برای یک اجرای با کیفیت به کار بسته است. در ادامه باید بگویم تئاتر با مخاطبان تعریف می‌شود. تماشاگران مهم‌ترین اعضای تشکیل دهنده تئاتر هستند. این در حالی است که باید از نویسندگان ما که بدنه تئاتر حرفه‌ای را ساختند، حمایت شود. بحث صرفا آثار ایرانی نیست، هدف حمایت از آثار باکیفیت، کارگردانان، طراحان و نویسندگان است. آن‌ها روزی روزگاری بدنه حرفه‌ای تئاتر بعد از انقلاب را تشکیل دادند اما حالا کار نمی‌کنند. من در مورد «کوکوی کبوتران حرم» صحبت کردم چرا که آثار نادری سال‌ها زیر تیغ سانسور بود و گرنه باید از تمام آثار هنری حمایت شود. معتقدم هنرمندانی که آثار مهمی در تاریخ تئاتر ثبت کرده‌اند، انگیزه‌های خودشان را از دست داده‌اند. این اصلا خوب نیست.

درباره همین نمایشی که روی صحنه می‌بینید، همه گفتند:«داری ریسک می‌کنی! و چرا این کار نشدنی را می‌کنی؟» من بسیار سختی کشیدم و توقع حمایت از مدیران فرهنگی را دارم. متاسفانه حمایت به طور کلی کم است، تعداد سالن‌ها کم است. متاسفانه هر سال برای سال بعد ناامیدتر هستیم و انگیزه‌هایمان را از دست داده‌ایم.چرا که روز به روز به مشکلاتمان افزوده می شود. وقتی مسئولان اجرای نمایشی را می‌بینند، به‌به و چه‌چه کردن کافی نیست. بدانند که این گروه چقدر برای روی صحنه آمدن سختی کشیده‌اند. اگر از این بخش نگذرند، در نتیجه از تزئینات تئاتر دست می‌کشند و به مشکلات ریشه‌ای آن می‌پردازند. تئاتر در هیج‌ کجای دنیا نمی‌تواند به تنهایی روی پای خودش بایستد، به حمایت نیاز دارد. منظورم فقط حمایت مادی نیست بلکه حمایت معنوی را هم در نظر دارم. باید از فکر هنرمند حمایت شود، شرایط را برای او فراهم کنید که مردم بتوانند استفاده کنند. برای هنرمندان موجبات دلگرمی فراهم کنید تا اثرشان را به بهترین کیفیت ارائه کنند. متاسفانه این روند در تئاتر ایران موسمی است. در هر دوره متفاوت است. این تغییرات هنرمندان را خسته می‌کند. ما از فضایی که بارها باید خودمان را توضیح دهیم و از قدم اول شروع کنیم، خسته‌ایم. سال‌هاست با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنیم ولی همچنان ادامه می‌دهیم. در نمایشنامه «کوکوی کبوتران حرم» فاطمه به هما می‌گوید:«عشق نجاتت داده دختر!» ما هم عاشقیم و سرمان پر باد است. البته قرار نیست مورد سو استفاده قرار بگیریم و لطمه ببینیم.


برای معرفی «کوکوی کبوتران حرم» گفته‌اید: «این نمایش در ستایش گوش است که هوش ببخشد»، برای نمایشی که مملو از نشانه‌گذاری است، تنها گوش دادن کافیست؟


شنیدن فقط فیزیکی نیست. این نمایش پر از راز، رمز و نشانه است. به اعتقاد من این نشانه‌ها را باید شنید. منظور از شنیدن در کلیت اجرا است. شنیدن برای هوشیاری و درک کردن است. این نشانه‌ها را باید برای فهمیدن و درک کرد ببینید و بشنوید. در «کوکوی کبوتران حرم» برای دیدن و شنیدن تک تک اتفاقات، تاکید می‌گذارید. در واقع بحث شنیدن برای آگاهی و هوشیاری جزئیات پیرامون خودمان است. انگار ذره‌بین گذاشته‌ای تا جزئیات را بزرگ‌تر ببینید. در واقع نشانه‌گذاری‌ها در فضای طراحی نمایشنامه وجود دارد. به همین منظور اینگونه فکر شده است که هر کس از منظر خودش ببیند و فکر کند تا برداشت خودش را داشته باشد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین