کد خبر: ۴۲۹۷۹۶
تاریخ انتشار:
واکنش به اظهارات یک نویسنده درباره خوب بودن وضعیت مطالعه در ایران

حال کتاب خوب است ولی تو باور مکن

جواد محقق، دبیر هجدمین جشنواره‌ی کتاب کودک و نوجوان در آیین پایانی این جشنواره در شهر تبریز، وضعیت کتاب و مطالعه را در کشور خوب ارزیابی کرد و گفت این شرایط اصلا نگران‌کننده نیست. این در حالی است که کارشناسان ادب و هنر به جامعه فعلی ایران و نسل جدید جوانان، "جامعه بی مطالعه" می گویند...
گروه ادبیات،نشر و رسانه: جواد محقق، دبیر هجدمین جشنواره‌ی کتاب کودک و نوجوان در آیین پایانی این جشنواره در شهر تبریز، وضعیت کتاب و مطالعه را در کشور خوب ارزیابی کرد و گفت این شرایط اصلا نگران‌کننده نیست. این در حالی است که کارشناسان ادب و هنر به جامعه فعلی ایران و نسل جدید جوانان، "جامعه بی مطالعه" می گویند؛ اگرچه بازهم محقق اعتقاد دارد که ادعای او برخلاف فضای رایج رسانه‌ای و گلایه‌های کوچک و بزرگ، مبنی بر خوب‌نبودن وضع کتاب و مطالعه در کشور است چرا‌که وضعیت چاپ و نشر کتاب در ایران، در مقایسه با بسیاری از کشورهای مشابه در منطقه و جهان، شرایط خوبی دارد، لیک تا آرمان‌ها و ایده‌آل‌ها راهی دراز پیش‌رو داریم.

حال کتاب خوب است ولی تو باور مکن

به گزارش بولتن نیوز، می گویند سرانه مطالعه کتاب در ایران کم است تا آنجایی که برخی به شوخی یا کنایه آن را 2 دقیقه می دانند در ازای 80 میلیون جمعیت، جنبه ای ترسناک به قضیه می دهد. نهاد کتابخانه‌های عمومی اما در تازه ترین آماری که منتشر کرده خبر از ۷۵ دقیقه و ۳۴ ثانیه مطالعه می دهد که از این میزان، ۱۵‌دقیقه و ۱۷ ثانیه به کتاب، ۲۱ دقیقه و ۳۱ ثانیه برای قرآن و ادعیه، ۳۲ دقیقه و ۳۶ ثانیه روزنامه و پنج دقیقه و۴۲ ثانیه به نشریه‌خوانی اختصاص پیدا کرده است؛‌این آمار هم اگرنه به اندازه 2 اما درجای خود شگفت انگیز و وحشتناک خواهد بود. این روزها شاید پیشرفت روزافزون تکنولوژی و روند رو به رشد شبکه های اجتماعی باعث شده تا کتاب، روزنامه و نشریه حتی در خوانندگان سنتی خود نیز با کاهش چشمگیری مواجه شوند؛‌ مردم باید به خوبی آگاه شوند که خبرهای تلگرامی و عکس های اینستاگرامی هرگز نمی توانند جایگزینی باشند برآنچه می توان در سطربه‌سطر یک کتاب یا در تحلیل های خبری روزنامه یافت. برای مملکتی که تاریخ و فرهنگ آن با شعر و ادب و هنر عجین گشته و نویسندگان وشاعران برجسته ای را در دامن خود پرورش داده، تنها 75 دقیقه سرانه مطالعه نه تنها یک ضعف که معضل بزرگی به حساب می آید. حالا اما شرایط به گونه ای شده که انگار ایرانی با کتاب قهر است. به هرتقدیر، هرطور که حساب و کتاب کنیم این آمار و ارقام،‌ تعریف جهانی سرانه مطالعه کتاب، تیراژ کتاب ها و سطح دانش و سواد جوانان امروزی با اظهارات جواد محقق جور در نمی آید. محقق در ادامه ارزیابی خود تشریح می کند که در این زمینه باید از مقایسه‌های عددی بدون تحلیل و موارد استثنا بگذریم و منصفانه، به کثرت عناوین کتاب‌ها، کمیّت و کیفیت فنی و هنری آن‌ها، قوّت و غنای علمی و ادبی آثار، فراوانی پدیدآورندگان و گسترش ناشران و بسیاری جشنواره‌ها و تخصصی‌تر شدن رشته‌ها و گردش مالی این حوزه نگاه کرده و آن را در همه‌ی ابعاد، با پیشینه‌ی خودمان و یا با کشورهای هم‌وزن مثل ترکیه و مصر مقایسه کنیم، که از نظر سابقه‌ی تاریخی و تمدنی، شرایط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، تناسب جمعیتی و .. به هم نزدیکتریم.
 
گردش مالی برای نویسنده مستقل مضحک و خنده‌دار است
بهاءالدین مرشدی، نویسنده، روزنامه نگار و بازیگر تئاتر که آثاری همچون "ماهی که توت فرنگی ها سرخ می شوند، رویای این پاریسی دیوانه،مراثی یک روایت ساده،پنج داستان از کتاب معجزه" را در کارنامه هنری خود دارد، در گفت و گو با ابتکار معتقد است که عناوین مطرح شده توسط جواد محقق همه نسبی است. مرشدی در تشریح نظر خود می گوید اینکه برخی اعتقاد دارند که گردش مالی بیشتر شده یا کمیت و کیفیت بهبود یافته است، همه نسبی است؛ اگرچه باید عنوان کنم آنچه من از کشور مصر شنیده ام این است که اقبال بیشتری در کتاب و کتاب خوانی وجود دارد. او با تفکیک حوزه ها توضیح می دهد که در حوزه کتاب های درسی،‌گردش مالی وجود دارد؛‌ چراکه نوجوان کنکوری بسیاری داریم و کنکور هم تا حدودی سخت‌تر شده است؛ اگر اسم آن را هم مطالعه بگذاریم بله! مردم مطالعه می کنند اما وقتی پا به حوزه ادبیات داستانی می گذاریم شرایط کاملا متفاوت است، نهایت تیراژ یک کتاب در خوشبینانه ترین حالت 1000 عدد است آن هم در حضور ناشری که این کار را برعهده گیرد. این در حالی است که به گفته بهاءالدین مرشدی برخی ناشران همین ریسک را هم نمی پذیرند و تنها 550 نسخه از یک کتاب را چاپ می کند؛‌ این تعداد کتاب نه گردش مالی برای نویسنده به دنبال دارد و نه برای ناشر. این نویسنده ایرانی در ادامه ذکر می کند در این میان بعضی ناشران هستند که تمرکز را بر ادبیات داستانی گذاشته، ضرر را متقبل اما سود کار را از روی چاپ کتاب های درسی و دانشگاهی برمی دارد. مرشدی، روزنامه نگار براین باوراست که در این حوزه برخی افراد گردش مالی دارند اما چه کسانی؟ آنهایی که به "برند" بدل شده و خوانندگانی هم دارند که در هرانتشاراتی بالاخره چاپ های متعدد می خورد. اما به گفته او در کل و درمیان عموم مردم به دلیل اینکه از یک سو تعداد نویسندگان و ناشران افزایش یافته و از سوی دیگر مردم کمتر به داستان روی می آورند باعث شده تا گردش مالی که جواد محقق به آن اشاره کرده وجود نداشته باشد،‌ مگر در موارد خاص. یعنی کتاب یا مطبوعاتی که جنبه نیمه دولتی داشته و یا از سوی نهاد و ارگان خاصی حمایت می شوند اما نویسنده مستقلی که در خانه خود می نویسد چندان گردش مالی ندارد؛ به تعبیری یک نویسنده مستقل با 550 نسخه چه گردش مالی می تواند داشته باشد؟ نهایت 700 هزار تا یک میلیون و دویست تومان آورده مالی، برای کاری که روزها و ساعت ها به پای آن زحمت کشیده است. به گفته او اگر همین اعداد و ارقام را ضرب و جمع کرده و حساب کنیم،‌ نه تنها اصلا گردش مالی برای نویسنده مستقل وجود ندارد بلکه مسئله خنده‌دار و مضحکی به نظر می رسد. 

سبدخانواری که خالی‌از ضروریات باشد، جایی برای کتاب ندارد
بهاء الدین مرشدی همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر صحت و سقم این سخن که وضعیت مطالعه در ایران نه تنها نگران کننده نیست که خوب هم هست و فضای رسانه ای بی خود قضیه را شلوغ کرده، گفت:" نه مخالف هستم. چراکه زمانی می توان گفت وضعیت مطالعه خوب است که چاپ کتاب درحد 550 نسخه نماند. حالا اگر بگوییم که تعداد آثار بالارفته دلیل مناسبی برای این نیست که ادعا کنیم سرانه مطالعه نیز به همین میزان افزایش یافته است." او با یادآوری آنچه در دهه های قبل در حوزه کتاب و کتابخوانی شاهد بوده ایم، عنوان کرد که در آن زمان کتاب منتشر می شد؛‌ نه با تیراژ خیلی بالا اما همان 1000 نسخه را که در نظر بگیریم،‌ همه به فروش می رسید آن هم در حالیکه جمعیت 30 میلیون نفر بوده است. امروزه اما 1000 تا 550 نسخه چاپ می شود با جمعیت 80 میلیون نفری،‌ آیا به این معناست که مردم کتاب می خوانند؟ تناسب هم که ببندیم چنین اتفاقی نمی افتد مگر برای کتاب هایی که از سوی ارگانی حمایت شده، درکتابخانه های سراسر کشور توزیع و یا در جشن‌ها و اعیاد پخش شوند، ‌این نویسنده با حمایت گردش مالی هم دارد اما نویسنده مستقل خیر.

به گفته او میزان مطالعه نه تنها افزایش نیافته که به شدت پایین آمده است و میان میزان مطالعه با وضعیت اقتصادی جامعه نیز ارتباط هایی وجود دارد:" آن زمان که سبدخانوار خالی از موارد ضروری است، هیچ فردی کتاب را درون آن نمی گذارد؛ مگر اینکه دانش مطالعه در وجود و خمیره آنها نهادینه شده باشد که در ایران شاهد چنین چیزی نیستیم." نفس کتاب خواندن،‌ از احساس نیاز به دانستن و پاسخ به پرسش ها که بگذریم، چیز ارزشمندی است چراکه هیچ کدام از ابزار ارتباط جمعی و هیچ شبکه اجتماعی نمی تواند آدمی را،‌ فکر و ماهیت وجودی یک انسان را از سطح به عمق برد جز کتاب. پرورش فکر و ذهن امکان پذیر نیست جز با کاوش و جستجو در سطر به سطر کتاب؛ تفاوتی نمی کند ادبیات داستانی، فلسفه، دانش و زندگی یا هر حوزه دیگر اما بخوانیم و نترسیم که پایه های نظری‌مان متزلزل شود.
منبع: ابتکار

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین