مجادله و بگومگو يكي از پيامدهاي فتنه است. چنانكه در بحبوحه جنگ جمل حارث بن حوت (عضو بعدي فرقه خوارج) گريبان امير مؤمنان علي عليه السلام را میگيرد و با لحني انكاري و اعتراضي میپرسد چرا بايد با مسلماناني كه مثل ما نماز مي خوانند و ديروز با ما در يك جبهه بوده اند بجنگيم؟ يا در بحبوحه جنگ تحميلي صفين، جماعتي فريب خورده به جاي اينكه نيزه و شمشير را حواله آغازكنندگان جنگ كنند، تيزي سلاح و تندي زبان خويش را جانب امام میگيرند كه چرا به مذاكره و حكميت و مصالحه تن نمي دهي تا غائله بخوابد؟ فتنه چنان فضا را غبار آلود مي كند كه يكي از آن ساده دلان خيرخواه، از خود نمي پرسد چه كساني سر به شورش گذاشتند و جنگ جمل يا صفين را تدارك كردند؟ خوارجي كه نطفه حيرت در جانشان از جنگ جمل بسته شد و در صفين به پديداري شورش در جبهه خودي منجر شد، آن قدر مروت نداشتند كه به مقتداي خويش بگويند حق با تو بود و ما خطا كرديم و اكنون پشيمانيم. گفتند ياعلي همه با هم خطا كرديم و تو نيز بايد توبه كني كه به حكميت تن دادي! عاقبت نيز بر مولا شمشير كشيدند و امام مجبور شد «چشم فتنه» را درآورد در حالي كه نيك مي دانست اين جماعت آلت فعل فتنه گرانند.
چه مي شد كرد با جماعتي ياغي و شورشي كه به هيچ صراطي مستقيم نشدند، به جاي عذر تقصير سر به لجاجت و عناد گذاشتند، با بريدن از معيار حق (ولايت) تن به اجتهادهاي بدعت آلود دادند . امام قبل از همه اين حوادث تلخ به حارث بن حوت فرمود: «تو كوته بينانه نگريستي نه عميق و ژرف انديشانه. تو حق را نشناخته اي تا بداني ياران آن چه كساني هستند و باطل را نشناخته اي تا بفهمي اصحاب آن كدام گروهند.» همه مسئله اين بود كه راه كج كردگان امتيازطلب همچنان نقاب حق بر چهره داشتند و جماعت را به اشتباه مي انداختند حال آن كه عملشان عين امتيازخواهي، جاه طلبي، ياغي گري و فساد في الارض بود. وقتي برخي صحابي پيامبر(ص) اين بدعت را نهادند، منافقين كافري چون پسر ابوسفيان هم كه به مرحمت رسول خدا(ص) از مرگ رسته بودند جسارت پيدا كردند از «معبر» گشوده شده به واسطه صحابي رجعت طلب شبيخون بزنند.
فتنه اي كه 7 ماه پيش به بهانه انتخابات رخ نمود، اسباب بگومگو و مجادله هاي فراوان شد . لايه هاي عميق فتنه را نديدن، اسباب بدفهمي هاي فراوان شد . و مجادله های بسیار رخ داد.
حالي كه خوشبختانه امروز سيماي واقعي و بدون نقاب جريان فتنه و فريب عيان گشته است و مردم فهيم و بصير ايران اسلامي با حضور چند ده ميليوني در راهپيمايي بزرگ 9 دي بار ديگر وفاداري خود به نظام، اسلام، ولايت فقيه و قانون اساسي را به نمايش گذاشتند و خواستار برخورد قاطعانه با اغتشاشگران و آشوبگران- چه مباشران و عوامل ميداني و چه مسببان و طراحان اصلي- شدند و به تعبير مقام معظم رهبري «حجت را بر مسئولين تمام كردند» اما متاسفانه كماكان جماعتي هستند كه مأموريت دارند -خواسته يا ناخواسته- به تطهيرسازي سران اصلي فتنه بپردازند. و از طرح نخ نما شده «آشتي ملي» برنگشته اند و به اصطلاح راهكار اصلي برون رفت از وقايع و حوادث پس از انتخابات- بخوانيد فتنه طرح ريزي و برنامه ريزي شده- را سازش سياسي مي دانند! و باز هم همه ی وقایع اخیر را ناشی ازیک اختلاف ساده سیاسی تلقی می کنند.
در طول ماههاي گذشته و بخصوص هفتههاي اخير و بويژه روزهاي پس از وقوع آشوب روز عاشورا و راهپيمايي عظيم چهارشنبه - 13 محرم- این عده با ادبيات خاص كه توامان از نگراني و دلسوزي آنان را حكايت ميكرد يا چنين وانمود ميشد، از نظام ميخواستند كه در مواجهه با سران فتنه كوتاه بيايد و آغوش خود را به روي آنان باز كند. اين دعوت در حالي بود كه هيچ نشانهاي مبني بر اينكه سران فتنه پشيمان شده و يا حتي راه خود را از جريان خارجي اغتشاش جدا كردهاند،وجود نداشته و ندارد. بعضي از اين افراد در نامه سرگشاده خطاب به رهبر معظم انقلاب با صراحت نظام را به كنار آمدن با جريان فتنه دعوت كردند؛ اما رويهاي كه در نهايت رهبر معظم انقلاب روي آن تاكيد كردند "مرّ قانون " بود يعني رهبر معظم "حكميّت سياسي " و "عفو و اغماض " را رد كرده و بر اجراي قانون پاي فشردند.البته اين به معناي اتخاذ رويهاي جديد نيست. رهبر معظم در همان هفته اول پس از انتخابات - خطبههاي جمعه 29 خرداد - روي اجراي قانون تاكيد كردند و چند روز پس از آن هم فرمودند: "قانونگريزي آغاز ديكتاتوري است " و "ما يك قدم هم از قانون عقب نمينشينيم ". اما از يك منظر ديگر رهبر معظم عفو و اغماض را مربوط به جرائم شخصي و افراد فرو دست ميدانند كه عفو را مقدمهاي براي اصلاح خود ميدانند و در عمل نيز اينطور است؛ اما عفو براي متنفذين و گردن كلفتهايي كه در عين اضرار به امنيت و منافع ملي، پشيمان نيستند و حتي اگر اظهار پشيماني هم بكنند، واقعي نخواهد بود، ماجراي ديگري است، باید توجه داشت که حضرت آيت الله خامنهاي- دامت بركاته - در برابر اصرار بعضي از خواص كه به جاي حل مشكل سعي در پوشاندن آن دارند، روي مرّ قانون تاکیددارند.
امروز هر وجدان منصفي مي تواند شهادت دهد كه حرمت شكني علني عليه ساحت امام حسين(ع) در روز عاشورا، جسارت به امام خميني در روز 16 آذر، حذف اسلام از جمهوري اسلامي و سر دادن شعار به طرفداري از آمريكا و رژيم صهيونيستي در روز قدس و 13 آبان، ديگر ربطي به انتخابات و تخلف و تقلب ادعايي نداشته و هر كدام از افرادی که به نوعی از آشتی ملی دم میزنند به فتنه گران و سران آنها میدان داده و همچنان هيزم در آتش فتنه مي افكنند، ضمن اینکه باید از این افراد پرسید چرا راهکار شما با مختصات تئوري پردازي براي «قبض و بسط آمريكايي شريعت» (عضو حلقه ششم و مقيم آمريكا) یکی است؟! آنها هم در مصاحبه ای با روز نامه ی كريستين ساينس مانيتور در آمريكا اعلام کردند :« حكومت راهي جز مذاكره با جنبش سبز ندارد...»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
والله این مداومت شما تقابل با ولایت است و کینه های حزبی،گروه اختشاشگر متوقف شد شما هم ساکت می شوید. بعون الله تعالی