لیبرلند یا شهری که قانون جنگل در آن حاکم است؛ ایده ای که توهمی بیش نیست!

گروه دین و اندیشه: برخی از متفکرین لیبرتارین غربی به دنبال ارائه نظریه دولت_شهر به جای دولت_ملت و جایگزینی آن ها هستند. یکی از این افراد جیمی بارتلت است که مقاله ای از او با عنوان «بازگشت به عصر دولت شهرها» در شماره 62 ماهنامه اندیشه پویا منتشر شده. موضوع مقاله پایان عصر دولت_ملت ها و آغاز عصری جدید با ایجاد دولت_شهرها است.

 

به گزارش بولتن نیوز، بارتلت معتقد است که دولت_ملت ها تاریخ انقضایشان به پایان قرن میلادی فعلی نیز نخواهد رسید و دولت_شهرها جایگزین آن ها خواهند شد. وی موناکو و سنگاپور را نیز به عنوان مصادیقی مثبت از مدعای خود مطرح می کند. او و سایر لیبرتارین ها مناسبات جدید اقتصادی را علت اصلی این تغییر معرفی می کنند. به عقیده این افراد شیوه های اقتصادی رایج در قرن نوزدهم میلادی دولت_ملت ها را به وجود آورد. به همین دلیل پس با تغییر نوع فعالیت های اقتصادی و ساز و کارهای موجود، دیگر به دولت_ملت ها نیازی نیست.

 

در همین راستا بارتلت منطقه ای به وسعت هفت کیلومتر که بین صربستان و کرواسی قرار دارد و میان این دو کشور بر سر حاکمیت در آن نیز اختلافاتی به وجود آمده است، به عنوان بهترین نقطه برای بنیان گذاری نخستین دولت_شهر نوین که با ایده های وی همخوانی داشته باشد، معرفی می کند. وی این منطقه را یک لیبرلند یا شهر آزاد می نامد که هیچ قانونی در آن جاری نیست و هر کسی می تواند درون آن برود و بیاید. البته سپس خود بارتلت برای این لیبرلند مشکلی هم ذکر می کند و می گوید که چون پلیس کرواسی به آن منطقه دسترسی دارد، منطقه کاملا آزادی نخواهد بود. به همین دلیل نظر دیگر لیبرتارین مشهور، پاتری فریدمن آمریکایی مورد توجه قرار گرفته است که لیبرلندها باید در آب های بین المللی تاسیس شوند تا مورد مداخله سایرین واقع نشوند.

آن چه این افراد به آن توجه ندارند، نیازمندی ذاتی انسان ها به قوانینی مدون و ارتباطاتی به هم پیوسته است. آن چه که این افراد مدنظر دارند در یک جهان آرمانی هم متصور نیست زیرا اساسا به وجود آمدن کشورها بر اساس نقاط مشترک یک ملت است. هنگامی می توان دولت_شهرها را قابل وصول دانست که تنها علت به وجود آمدن همه جوامع را اقتصاد بدانیم در صورتی که هرگز چنین نیست.

 

دولت_ملت ها نه فقطحول محور اقتصاد که بر اساس باورهای قومی، مذهبی، فرهنگی و سیاسی گرد یکدیگر جمع شده اند. همین مناسبت لزوم وجود دولت_ملت ها را افزایش می دهد زیرا دنیا تنها بر مدار اقتصاد نمی چرخد و حتی دولت_شهرهای آرمانی این افراد نیز اگر روزی ببینند که نسبت به سایر دولت_شهرهای اطراف خود برتری دارند، قطعا بیکار نخواهند نشست و دست به گسترش قلمروی خود خواهند زد. بگذریم از اینکه طبق ایده لیبرتارین ها، دولت_شهر آرمانی جایی است که افراد هر زمان بخواهد بیایند و بروند و قانون خاصی هم وجود نداشته باشد. این ایده بیش از آن که یک لیبرلند باشد، جنگلی است که هر کس متناسب با خواست خود در آن زندگی خواهد کرد و هیچ قانونی هم در آن جریان نخواهد داشت.