حجه الاسلام والمسلمین علیرضا توحیدلو
به گزارش بولتن نیوز،نقل است ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺑﻪ ﺣﺞ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺷﺸﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺣﺎﺟﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﺟﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﮕﺮ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﻓﻖ، ﮐﻔﺸﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﺩﻣﺸﻖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﯿﺎﻣﺪ.
گروه اجتماعی،ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﺩﻣﺸﻖ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﻓﻖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﭘﺎﺭه ﺩﻭﺯﯼ (ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯﯼ، ﺗﻌﻤﯿﺮ ﻭ ﻭﺻﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﯼ ﺧﺮﺍﺏ ﻭ ﭘﺎﺭه) ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﺮﻓﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﺣﺠﺎﺝ ﻓﻘﻂ ﺣﺞ ﺗﻮ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ.
ﮔﻔﺖ ﺳﯽ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺣﺞ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺎﺭه ﺩﻭﺯﯼ ﺳﯿﺼﺪ ﺩﺭﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻋﺰﻡ ﺣﺞ ﮐﺮﺩﻡ، عیالم ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﻮﯼ ﻃﻌﺎﻡ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، ﻣﺮﺍ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺎﺭه ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻃﻌﺎﻡ ﺑﺴﺘﺎﻥ، ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻫﻔﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﻧﺨﻮﺭﺩه ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﺮﯼ ﻣﺮﺩه ﺩﯾﺪﻡ. ﭘﺎﺭه ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻃﻌﺎﻡ ﺳﺎﺧﺘﻢ. ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺣﻼﻝ ﻧﺒﺎﺷﺪ.
ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﺸﻨﯿﺪﻡ ﺁﺗﺸﯽ ﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﺁﻥ ﺳﯿﺼﺪ ﺩﺭهم ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺪﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻔﻘﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺣﺞ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ(١)
ثمره تهذیب اخلاق
تهذیب اخلاق و ثمره آن از آنچه مذکور شد دانسته شدکه: فایده علم اخلاق، پاک ساختن نفس است از صفات رذیله، و آراستن آن به ملکات جمیله، که از آن به «تهذیب اخلاق» تعبیر می شود.
و ثمره تهذیب اخلاق، رسیدن به خیر و سعادت ابدیه است. و باید دانست که سعادت مطلق حاصل نمی شود، مگر اینکه صفحه نفس در جمیع اوقات از همه اخلاق ذمیمه «معرا» ،(٢) و به تمام اوصاف حسنه «محلی»(٣) باشد.
و اصلاح بعضی صفات یا در بعضی اوقات ، اگر چه خالی از ثمر نیست، و لیکن موجب سعادت ابدیه نمی شود. همچنان که صحت بدن و نظام مملکت نیست مگر به دفع جمیع امراض، و اصلاح جمیع طوایف و اشخاص در تمام اوقات.
سعید مطلق کیست؟
پس، "سعید مطلق" کسی است که اصلاح جمیع صفات و افعال خود بر وجهی نموده باشد که ثابت و پایدار بوده باشد از تغییر احوال، و در آنها خللی راه نیابد، و از تبدّل ازمان متغیّر نشود، و از شعله های مصائب و بلایا، برقی به خرمن صبرش نرسد، و از سیلاب محنت ها و "رزایا" (۴) رخنه در بنیان شکرگزاریش نشود. و خار و خس شبهات را به دامن اعتقادش، دسترس نباشد. بد کردن مردمان با او، او را از احسان و نیکوکاری بازندارد. و دشمنی نمودن دیگران با او، در دوستی او خلل نرساند.
و بالجمله در پایداری و ثبوت اخلاق، و قوّت نفس، و بزرگی ذات، و حسن صفات، به مرتبه ای رسد که اگر آنچه به ایوب پیغمبر رسید به او رسد، تغییر در احوالش حاصل نگردد. و اگر بلاهای "برناس" (۵) حکیم، بر او نازل شود، تبدّل در اعمالش نشود. بلکه کسی که گوی سعادت در ربود و او را سعادت واقعی نصیب گردید، چون فی الحقیقه داخل خیل مجردات می شود، از عالم جسمانیات بالاتر می رود، و دست تصرف"افلاک" (۶) به دامن او نرسد، و گرد تأثیرات ثوابت و سیار، بر چهره او ننشیند. نه سعد فلک در او تأثیر کند و نه نحسش، و نه قمرش را با او کاری باشد و نه شمسش را به او ربطی.
"اَهلُ التَّسبیحِ وَ التَّقدیسِ، لایُبالُونَ بالتَّربیعِ و التَّسدیسِ، وَالاِنسانُ بَعدَ عُلُوِّ النَّفسِ لایُغنی بالسَّعدِ و النَّحسِ"
یعنی: "اهل ذکر پروردگار را، از "تربیع و تسدیس" (٧) کواکب چه باک است، و ارباب نفوس قویّه را، از سعد و نحس فلک چه بیم".
آری دست "کیوان" (٨) فلک، از"کنگره" ایوان رفعتشان دور، و چراغ خورشید در کنج خلوتشان، تار و بی نور، و "مشتری" مشتری خو را شناسد، و "بهرام" (٩) مرد میدان خود را داند، و ساز و نواز "زهره" در محفل انسشان بی ساز و نوا، و دف و بربطش در بزم عیششان خالی از صدا.
قلم"عطارد" چون به نام نامیشان رسد، سر اندازد، و ماه نو چون به جمالشان نگرد، خود را از نظر اندازد. بلکه بسا باشد که انسان، در قوّت نفس و تجرد، به مرتبه ای رسد که تصرف در افلاک، بلکه در جمیع مواد کائنات نماید، چنانکه واقعه ی شقّ القمر، از سیّد انبیاء و قصّه ی ردّ الشّمس (١٠) از سرور اوصیاء، بر آن شهادت می دهد.(١١)
تزكيه و تهذيب نفس
قرآن مي فرمايد:
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا؛
به راستي رستگار شد آن كه نفس خويش را از آلودگي ها پاك كرد و زيانكار شد آن كه خود را آلوده كرد. معنای آيه به ظاهر خطاب عمومی براي همه افراد است، ولی پس از دقت و تأمل بيشتر در آيه، به دنيايی از معانی و مفاهيم پنهانی بر مي خوريم كه به يك منشأ و مصدر متصل است و آن تزكيه و تهذيب نفس است كه منشأ تمام خيرات و بركات و خوبی ها می باشد. تزكيه و تهذيب نفس در يك معناي عام خلاصه میشود و آن يعني اطاعت امر مولي و مخالفت با هواي نفس. به تعبير ديگر : انجام واجب چون نماز و روزه و ترك حرام چون غيبت، دروغ، تهمت، زنا و شراب خواري. كسي كه در مسير تزكيه گام بردارد، به پيروزی و رستگاری خواهد رسيد.
ثمرة جهاد اكبر تهذيب نفس است
پيامبر گرامي اسلام لشكري را (براي جنگ) فرستاد.
چون بازگشتند، ايشان را تحسين نمود و فرمود: آفرين بر گروهي كه جهاد كوچك را به جا آوردند و جهاد اكبر باقی است. سؤال شد جهاد بزرگ چيزی است؟ (حال آن كه از جنگ سختي بازگشته بودند و مي پنداشتند جهاد بزرگي كرده اند)
حضرت در پاسخ فرمود: جهاد بزرگ، جهاد با نفس است.
چنين جهادي تنها راه پيروزي و رستگاري است چون شيطان و هواي نفس مانع وصول به حق و حقيقت است.
در حديث آمده است كه رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) هنگامي كه آية قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا را تلاوت مي فرمود توقف مي كرد و دعا مي نمود:
اللَّهُمَّ آتِ نَفسِی تَقواها، أنتَ وَلِیُّها و مَولاها، و زَکِّها و أنتَ خَیرُ مَن زَکّاها.(١٢)
پروردگارا ! به نَفْس من تقوايش را مرحمت كن!
تو وليّ و مولاي آن هستي و آن را تزكيه فرما كه تو بهترين تزكيه كنندگاني. اين سخن نشان مي دهد پيمودن اين راه بر پيچ و خم و گذشتن از اين گردونة صعب العبور حتی براي پيامبر جز به توفيق الهی ممكن نيست.
محاسبه نفس
حضرت على عليه السلام مىفرمايند:
«ثَمَرَةُ الْمُحاسَبَةِ إصْلاحُ النَّفْسِ
نتيجه حسابرسى، اصلاح خويشتن است».(١٣)
مردم در يك تقسيم بندى به سه دسته تقسيم مىشوند:
١- كسانى كه در زندگى از نظر كمالات معنوى رو به جلو و پيشرفت هستند؛ روزى بر آنها نمىگذرد مگر اينكه بهرهاى از كمالات دارند.
٢- گروهى كه در زندگى درجا مىزنند و اعمال را مكرر انجام مىدهند و در اخلاق همان هستند كه بودند نه پيشرفت دارند نه عقبگرد.
٣- كسانى هستند كه در حال عقبگرد هستند و فرداى آنها بدتر از امروز آنهاست؛ و در نتيجه از نظر اخلاق در مرحله نازلترى هستند.
اين تقسيمبندى مضمون حديثى است از امام جعفرصادق عليه السلام كه در ادامه حضرت در جواب سؤال كنندهاى كه پرسيد انسان مقامش بالاتر است يا فرشته؟ حضرت فرمود:
«فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَيْرٌ مِنَ المَلائِكَةِ وَمَنْ غَلَبَ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِن البَهائِمِ؛
اگر انسان عقلش بر شهوتش غلبه پيدا كند و در زندگى در حال پيشرفت باشد از فرشته بالاتر است، و اگر شهوتش بر عقلش غلبه پيدا كند از حيوان هم پستتر است».(١۴)
استفادهاى كه از اين حديث مىكنيم اين است كه زندگى فقط به درد گروه اوّل مىخورد چون به هدف تكامل كه همان اصلاح نفس و قرب به خدا باشد نزديك مىشوند. حال بايد خود را محاسبه كنيم ببينيم كه از كدام گروه هستيم اگر ديديم بر سرمايه اخلاق ما اضافه مىشود از گروه اوّل هستيم اگر زياد و كم نشد از گروه دوم هستيم و اگر از سرمايه اخلاقى ما كم شد از گروه سوم هستيم.
علماى علم اخلاق گام چهارمى را كه براى تهذيب نفس ذكر مىكنند، محاسبه است، و منظور از محاسبه اين است كه هر كس در پايان هر سال يا ماه يا هفته يا روز به محاسبه كارهاى خويش بپردازد، و عملكرد خود را در زمينه خوبىها و بدىها دقيقاً مورد محاسبه قرار دهد؛ مانند يك تاجر كه در پايان هر روز يا هفته يا ماه به حسابرسى تجارتخانه خود مىپردازد. محاسبه چه در امور دين و چه دنيا يكى از دو فايده را دارد: اگر صورت حساب او سود كلانى را نشان داد، دليل بر صحت عمل است و اگر زيان زيادى را نشان داد دليل بر نادرست بودن عمل است كه بايد آن را اصلاح كند.
بايد توجّه داشت كه همه چيز در دنيا و آخرت داراى حساب است، چگونه انسان مىتواند از حساب خويش در اين جهان غافل باشد در حالى كه او بايد فرداى قيامت به حساب خود برسد و اگر بخواهيم بار ما در قيامت سبک باشد بايد در اين جهان به حساب خود رسيدگى كنيم.
روايات در اين زمينه فراوان است به عنوان نمونه چند حديث را ذكر مىكنيم:
رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم مىفرمايند:
«حاسِبُوا انْفُسَكُم قبلَ ان تُحاسَبُوا وزِنُواها قبلَ انْ تُوزَنُوا وتَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الْاكْبَر؛
خويشتن را محاسبه كنيد قبل از آنكه به
حساب شما برسند و خويش را وزن كنيد قبل از آنكه شما را وزن كنند و آماده شويد براى عرضه بزرگ ( روز قيامت )».(١۵)
مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرموده است:
«ما احَقَّ لِلْانْسانِ انْ تكونَ لَهُ ساعةٌ لايَشْغَلُهُ شاغِلٌ يُحاسِبُ فيها نَفْسَهُ، فَيَنْظُرَ فيما اكْتَسَبَ لَها وَعَلَيْها فى لَيْلِها وَنَهارِها؛
چقدر خوب است كه انسان ساعتى براى خود داشته باشد، كه هيچ چيز او را به خود مشغول نسازد و در اين ساعت محاسبه خويش كند و ببيند چه كارى به سود خود انجام داده و چه كارى به زيان خود، در آن شب و در آن روز».(١۶)
از امام موسی كاظم عليه السلام روايت شده است كه:
«يا هِشامُ لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحاسَبْ نَفْسَهُ فى كُلِّ يومٍ فَانْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزادَ مِنْهُ وَانْ عَمِلَ سَيِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَتابَ؛
كسى كه هر روز به حساب خويش نرسد از ما نيست، اگر كار خوبى انجام داده از خدا توفيق فزونى را بخواهد و اگر عمل بدى انجام داده استغفار كند و به سوى خدا برگردد و توبه كند»(١٧)
در اينجا به سه نكته مهم اشاره مىكنيم:
اوّلا: چگونه محاسبه نفس كنيم؟ بهترين راه همان است كه حضرت على عليه السلام بعد از نقل حديث پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم كه فرمود:
«اكْيَسُ الكَيِّسِينَ مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ؛
عاقلترين مردم كسى است كه به محاسبه خويش بپردازد؛ بيان مىفرمايند: مردى از آن حضرت پرسيد:
«يا أميرَالمُؤمنينَ وَكيفَ يُحاسِبُ الرَّجُلُ نَفْسَهُ؛
اى اميرمؤمنان، انسان چگونه نفس خويش را محاسبه كند؟» امام عليه السلام فرمود: هنگامى كه صبح را به شام مىرساند، نفس خويش را مخاطب ساخته و چنين بگويد: اى نفس امروز بر تو گذشت و تا ابد باز نمىگردد و خداوند از تو درباره آن سؤال مىكند كه در چه راه آن را سپرى كردى؟ چه عمل در آن انجام دادى؟ آيا به ياد خدا بودى و حمد او را بجا آوردى؟ آيا حق برادر مؤمن را ادا كردى؟ آيا غم و اندوهى از دل او زدودى؟ و در غياب او زن و فرزندش را حفظ كردى؟ آيا حق بازماندگانش را بعد از مرگ او ادا كردى؟ آيا با استفاده از آبروى خويش، جلوى غيبت برادر مؤمن را گرفتى؟ چه كار مثبتى امروز انجام دادى؟
سپس آنچه را كه انجام داده به ياد مىآورد و اگر عمل خيرى از او سرزده، حمد خدا و تكبير او را به خاطر توفيقى كه به او عنايت كرده بجا مىآورد، و اگر معصيت كرده از خداوند آمرزش مىطلبد و تصميم به ترک آن در آينده مىگيرد....(١٨)
ثانیا: نتايج و آثار محاسبه نفس چيست؟
در روايات تعبيرات گوناگون در اين زمينه آمده كه ذكر مىكنيم:
مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرموده است:
«مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ وَقَفَ عَلى عيبهاهِ وَأَحاطَ بِذُنُوبِهِ وَاسْتَقالَ الذُّنُوبَ وَاصْلَحَ الْعيبها؛
كسى كه محاسبه نفس خويش كند بر عيبهاى خويش واقف مىشود، و از گناهانش باخبر مىگردد و از گناه توبه مىكند، و خود را اصلاح مىنمايد».(١٩) و نيز فرمودند:
«مَنْ حاسَبَ نَفْسَهُ سَعَدَ؛
كسى كه به محاسبه خويشتن بپردازد، سعادتمند مىشود».(٢٠)
ثالثا: شرايط محاسبه نفس چيست؟
چند شرط را كه علماى علم اخلاق بيان كردند ذكر مىكنيم:
١- در حساب كردن بايد سختگير باشيم و كوچکترين چيز را حساب كنيم از كوچكى گناه بايد بترسيم، چرا كه كسى كه نافرمانى او را مىكنيم بسيار بزرگ است.
٢- كنجكاوانه محاسبه كنيم و چيزى را از قلم نيندازيم حتى يک حرف و سخن بيجا كه گفتيم در حسابمان بياوريم.
٣- محاسبه بايد مستمر باشد و در طول سال انجام بگيرد.
۴- بعد از حساب كردن بايد نتيجه آن را بگيريم و ترتيب اثر بدهيم.
۵- اگر دچار خلاف و اشتباه شد استغفار كند و عملاً جبران نمايد. اگر آبروى مسلمانى را ريخته و مال كسى را از بين برد رضايت و حلاليت بطلبد.
خدايا به همه ما توفيق محاسبه نفس را عنايت بفرما.
خداوند مشتاق كيست؟
خداوند متعال به يكی از صديقين وحي نمود كه براي من بندگاني هستند كه مرا دوست ميدارند و من هم آنها را دوست ميدارم، آنان مشتاق من، و من هم مشتاق آنها هستم، و آنها مرا در ياد دارند و من هم به ياد آنان هستم، آنها به من نظر دارند، و من هم به آنها نظر دارم، پس اگر تو قدم جای قدم آنها بگذاري، تو را هم دوست خواهم داشت و اگر از راه آنها منحرف شوي عقوبتت خواهم نمود.
آن صديق گفت: معبود من! نشانه آنها كه مورد توجّه تو هستند چيست؟
خطاب رسيد: آنان روزها همچون چوپان مهربانی كه مواظب گوسفندان خود هست به سايه مينگرند و منتظر آمدن شب هستند، و همان گونه كه پرندگان هنگام غروب با شور و شوق عازم آشيانه خود ميگردند. اينان هم با همين حال به استقبال غروب خورشيد ميروند، پس آنگاه كه شب فرا رسيد، و تاريكی همه جا را فرا گرفت، و فرشها پهن و همه گرد هم جمع شدند و هر دوستي با دوست خود خلوت نمود اينان در برابر من به پای میايستند و صورتهای خود را بر خاك مينهند، و با تلاوت آيات قرآن به مناجات و گفتگوي با من برميخيزند، و نعمتهاي مرا سپاس ميگويند.
پس آنان را ميبيني كه گاه گريه ميكنند، و گاه شيون سر ميدهند، گاه آه ميكشند، و گاه از معاصي و گناهان شكوه ميكنند، گاه ايستاده و گاه نشسته، و گاهي در حال ركوع، و گاه در سجده هستند، و آنچه را كه به خاطر من تحمل آن ميكنند، همه را ميبينم، و شكوههائی كه از محبت من بر لب دارند ميشنوم.
اولين چيزي كه به آنها عطا كنم؛ ٣چيز است
١- يكي اينكه نور خودم را در دلهاي آنها بيفكنم در نتيجه همانگونه كه من از آنها آگاهم، آنها نيز از من با خبر خواهند بود.
٢- دوم اينكه اگر آسمانها و زمينها و آنچه را كه در اين ميان هستند در ميزان آنها ببينم باز آن را كم خواهم دانست.
٣- سوم رو سوي آنها ميكنم، و آيا اگر كسي من رو سوي او آورم، احدي ميتواند بداند كه چه به او عطا خواهم نمود.(٢١)
رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) در مورد فوايد دنيوي نماز شب ميفرمايد:
يا علي پنج چیز دل را روشن میکند.
۱- بسیار قل هو الله خواندن.
۲- کم خوراکی.
۳- مجالست با علما.
۴- نماز شب.
۵- رفتن به مسجد برای نماز.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)فرمود: هنگاميكه آخر شب فرا ميرسد خداوند منزّه ميفرمايد: آيا دعا كنندهاي هست تا اجابتش كنم؟ آيا درخواست كنندهاي هست تا حاجاتش را عطا كنم؟ آيا استغفار كنندهاي هست تا او را بيامرزم؟ آيا توبه كنندهاي هست تا توبهاش را بپذيرم؟
از پيامبراكرم (ص) نقل است كه فرمودند: هر بندهاي كه توفيق نماز شب را پيدا كند از روي اخلاص وضو بگيرد و با نيت پاک و قلب سليم و بدن خاشع و چشم گريان، پروردگار را بخواند، خداوند نه صف از ملائكه بيشمار را پشت سر او قرار ميدهد و به عدد آنها درجات معنوي او را بالا ميبرد.
همچنین پیامبر فرمود: «مَن كَثُرَ صلاتُهُ بِالليلِ حَسُنَ وَجهُهُ بِالنهارِ »
هر كه نماز شب زياد بخواند. روز هنگام، خوش سيما باشد.(٢٢)
شاید مراد از روایات آن است که خداوند شادابی چهره و آبرویی به آنها میدهد که مردم آنان را دوست دارند و جذب آنان میشوند و به آنان تمایل پیدا میکنند. توجه و اقبال مردم به آنان باعث جلب رزق و روزی میشود. بدیهی است که فردی به هر شغلی مشغول باشد، وقتی که به خاطر نماز شب وجهه خوبی نزد مردم پیدا کرد، مردم کارهایشان را به او واگذار میکنند و رزق و روزی او فراوان میشود.
پيغمبر اكرم (ص)فرمود: آنقدر جبرئيل مرا درباره شب خيزى سفارش نمود كه گمان كردم نيكان امتم در شب نخسبند.
پیامبراکرم(ص) به جبرئیل فرمودند: مرا پند ده.
جبرئیل گفت: ای محمد، هر چه میخواهی عمر کن اما بدان که سر انجام خواهی مرد، و به هر چه میخواهی دل ببند اما بدان که سرانجام از آن جدا خواهی شد و هر عملی که میخواهی انجام بده ولی بدان سرانجام عملت را خواهی دید و نیز بدان که شرف مؤمن نماز شب اوست و عزتش در خود داری از ریختن آبروی مردم است.
نماز شب وسيلهاي است براي خوشنودي خدا و دوستي ملائكه.
سه گروهند كه خداوند از آنان خوشنود است:
١- كسي كه نماز شب ميخواند.
٢- جمعي كه نماز جماعت تشكيل ميدهند.
٣- دستهاي كه در برابر دشمن، در راه خدا صف آرايي كردهاند.
هنگامي كه بنده از خوابگاه لذّت بخش خود براي اقامه نماز شب به خاطر جلب خشنودي خدايش برخيزد در حاليكه بقاياي خواب در چشمانش ميباشد، خداوند بر فرشتگان مباهات ميكند و درباره او ميفرمايد: آيا نمينگريد اين بندهام را كه از خواب شيرين خود دست برداشته و به نمازي كه بر او واجب نكردهام برخاسته است؟! گواه باشيد كه من او را آمرزيدم.
در شب ساعتی است که بنده مؤمن در آن دعا نمیکند مگر اینکه مستجاب شود.
از حضرت پرسیدند: و آن چه هنگام است؟
حضرت فرمودند: ما بین نصف شب تا ثلث باقی مانده از شب.
احتمال دیگر این است كه وقتی انسان نماز شب میخواند و دعا میکند و از خدا حاجات خود را میطلبد، مخصوصاً اگر دعا کند که خدایا روزی مرا زیاد بگردان، دعایش مستجاب میشود.
در هر صورت برای رزق و روزی غیر از عوامل مادی از قبیل تلاش برای کسب رزق و روزی، عوامل معنوی نیز مانند دعای پدر و مادر، نماز شب، دعا کردن و صدقه دادن مؤثر است.
نباید همه عوامل را مادی بدانیم، بلکه یک سری عوامل معنوی نیز میتواند علّت یا جزء علّت باشد.
اگر مردم ميدانستند كه (در اثر نخواندن نماز شب) چهار ثواب بزرگ و پاداش هميشگی را از دست دادهاند، گريههايشان بر از دست دادنش طولاني ميشد.
در حديثي از رسول اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) آمده است: هيچ چيز به اندازه گناه کردن انسان را دچار خستگي نميکند. هر چقدر که شب هنگام از خوابتان براي نماز شب بزنيد، اگر اخلاص داشته باشيد به همان اندازه خستگي از شما دور ميشود.
دو ركعت نماز در دل شب از دنيا و آنچه در آن است نزد من محبوبتر است.
رسول خدا ميفرمايد: خدا رحمت كند مردي كه در شب بيدار شود و نماز شب بخواند و همسرش را نيز بر اين عمل تشويق نمايد و اگر بيدار نشد (با اجازه قبلي او) به صورت وي آب بپاشد و او را بيدار كند و خدا بيامرزد زني را كه در شب برخيزد و نماز شب بخواند و شوهرش را نيز بدين عمل وادار كند و اگر از جاي برنخواست (با اذن قبلي او) آب به صورتش بپاشد تا او را بيدار كند.
كسي كه به نيّت بيدار شدن براي نماز شب بخوابد خواب او نوعي صدقه بشمار ميآيد و خداوند متعال براي او پاداش نماز شب را مقرّر ميدارد.
هر بندهاى كه توفيق خواندن نماز شب پيدا كند (مرد يا زن) و با اخلاص آخر شب از خواب برخيزد و وضوى كاملى بگيرد و با نيت پاك و قلبى سالم و بدنى با خشوع و چشمى اشك بار نماز بخواند، خداى تعالى پشت سر او نه صف فرشته قرار مىدهد كه عدد هر صفى را غير از خدا هيچ كس نمىتواند بشمارد؟ يك طرف صف در مشرق و ديگرى در مغرب است، پس هنگامى كه از نماز فارغ شد، به عدد تمام فرشتهها براى او درجه نوشته مىشود.
پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) به مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: ٣چيز مايه انبساط خاطر و باعث شادي مؤمن است:
١- ديدار دوستان.
٢- افطار كردن روزه.
٣- عبادت و شب زندهداري در پايان شب.
بهترین شما کسانی هستند که در سخن گفتن مؤدبند، گرسنگان را سیر می کنند و در شب آن هنگام که مردم همگی در خوابند، نماز میخوانند.
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله وسلم به حضرت علي علیهالسلام فرمودند:
يا علي ۵ چیز دل را روشن میکند.
۱- بسیار قل هو الله خواندن.
۲- کم خوراکی.
۳- مجالست با علما.
۴- نماز شب.
۵- رفتن به مسجد برای نماز.
امام علی (ع) فرمودند: قیام شب موجب صحّت جسم و خشنودی پروردگار و در معرض رحمت او قرار گرفتن و تَمَسّک به اخلاق پیامبران است.
روايت ديگرى است كه در بحارالانوار، از علل الشرايع به سندى از على بن محمد نوفلى نقل شده است كه مىفرمايد:
«قال سمعته يقول ان العبد ليقوم فى الليل فيميل به النعاس يمينا و شمالا و قد وقع ذقنه على صدره فياءمر الله تعالى ابواب السماء فتنفتح ثم يقول الملائكة انظروا الى عبدى ما يصيبه فى التقرب الى بما لم افترض عليه راجيا منى لثلاث خصال ذنبا اغفره له او توبة اجددها له اورزقا ازيده فيه اشهدوا ملائكتى انى قد جمعتهن له».
شنيدم امام جعفرصادق (ع) فرمود: به درستيكه گاهى بنده خدا آخر شب بيدار مىشود، درحاليكه از كسالت خواب به چپ و راست خم مىشود و يا سرش را خم كرده و چانهاش را به سينه مىچسباند، پس در اين هنگام، خداى تعالى امر مىكند، تا درهاى آسمان باز مىشود، سپس به فرشتگان مىفرمايد: به بنده من نگاه كنيد، با آن كه نماز شب را بر او واجب ننمودهام، ولى به سبب تقرب به من، خود را به چه زحمتى وادار نموده است و يكى از اين سه خواسته را از من مىخواهد: ١- يا گناه او را بيامرزم و يا
٢- تجديد توبه نموده با من رابطه برقرار كند و يا
٣- آن كه روزى بيشترى مىخواهد اى فرشتگان! شما شاهد باشيد هر ٣جهت را به او بخشيدم.
حضرت امام جعفرصادق علیه السلام در مورد نماز شب ميفرمايند: «تتجافى جنوبهم عن المضاجع يدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقناهم ينفقون فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قرة اعين جزاء بما كانوا يعملون».
آنها شب هنگام از بسترها برميخيزند و پروردگارشان را با بيم و اميد ميخوانند و از آنچه به آنها روزي دادهايم انفاق ميكنند، اما هيچكسي نميداند خداوند چه پاداشهائى كه موجب روشنى چشمها ميشود در برابر اعمالشان قرار داده است.
«نماز شب» باعث زيبايي سيما، و نيكويي اخلاق و خوشبويی بدن و فراوانی رزق و مايه اداي «قرض» و موجب از بين رفتن غم و باعث تقويت نور چشم است.
«لانهم خلوا بالله فكساهم الله من نوره».(٢٣)
كسى كه اهل نماز شب است روى او نيكو و نورانى مى شود. زيرا آنها با خدا خلوت نمودند در عوض خدا آنها را به كسوت نور خود درآورد.
نماز شب، روى انسان را نيكو و خلق او را خوب و بويش را پاكيزه و رزق را زياد مىكند و موجب ادا شدن قرض و برطرف شدن غم و اندوه و باعث زيادى نور چشم ميگردد.
توضيح آنكه روزی رسان خدا است و او به خاطر این که این افراد نماز شب میخوانند، این پاداش (رزق فراوان) را به آنان عطا میکند. احتمال دیگر این است: وقتی انسان نماز شب میخواند و دعا میکند و از خدا حاجات خود را می طلبد، مخصوصاً اگر دعا کند که خدایا روزی مرا زیاد بگردان، دعایش مستجاب میشود.
در هر صورت برای رزق و روزی غیر از عوامل مادی از قبیل تلاش برای کسب رزق و روزی، عوامل معنوی نیز مانند دعای پدر و مادر، نماز شب، دعا کردن و صدقه دادن مؤثر است.
نباید همه عوامل را مادی بدانیم، بلکه یک سری عوامل معنوی نیز میتواند علّت یا جزء علّت باشد.
محبوب القواب مردم مىشود و مؤيد مردم ميشود و زنى كه شوهرش به او مايل نباشد از بركت نماز شب، بسيار به او مايل ميشود.
روايت ديگرى بحارالانوار از ثواب الاعمال، به سندى از امام جعفرصادق علیه السلام چنين نقل ميكند كه:
«جاء رجل الى ابى عبدالله عليه السلام فشكا اليه الحاجة فاء فرط فى الشكاية حيت كاد ان يشكو الجوع فقال له ابوعبدالله عليه السلام يا هذا اتصلى فقال الرجل نعم فالتفت ابوعبدالله عليه السلام الى اصحابه فقال كذب من زعم انه يصلى بالليل و يجوع بالنهار ان الله تبارك و تعالى ضمن صلاة الليل قوت النهار».
شخصى خدمت امام جعفرصادق علیه السلام آمد و اظهار فقر و تنگدستى كرد و از حال خود بسيار بد گفت (حتى آنكه گفت اكنون گرسنهام و غذا نخوردهام) حضرت به او فرمود: ببينم تو نماز شب مىخوانى؟ راوى گفت: آن شخص پاسخ داد: آرى، پس امام جعفرصادق علیه السلام رو كردند به اصحاب و فرمودند: هر كس خيال كند كه نماز شب ميخواند و روز گرسنه باشد، او دروغ ميگويد: زيرا خداوند متعال ضمانت فرموده كه در برابر نماز شب، رزق و روزى روز را بدهد.
امام جعفرصادق علیه السلام فرمود: مرا خوش نيايد از آن بنده كه قرآن خوانده (و فضيلت نماز شب را دريافته) و شب هم بيدار بشود ولى برنخيزد تا بامداد كه نماز صبحش بخواند. از آن حضرت رسيده كه نماز شب كفاره گناهان روز است.
مفضل بن عمر از حضرت امام جعفرصادق علیه السلام و آن بزرگوار از پدرش، از پدران بزرگوارش علیهمالسلام نقل ميكند كه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
خداوند جّل جلاله به دنيا وحي كرد: هر كس در خدمت تو باشد، تو او را به رنج و تعب بيانداز و هركسي كه تو را رها كند، تو در خدمت او باش و هرگاه بنده در دل شب تار، با مولاي خود خلوت كند و با او به راز و نياز بپردازد، خداوند نور را در دل او جايگزين فرمايد.
و چون بگويد: اي ربّ و اي ربّ من، خداوند جليل جلّ جلاله، صدايش كرده و گويد لبّيك (بله، بله) اي بنده من، بخواه از من تا عطايت كنم، به من توكّل نماي تا كفايتت كنم، سپس خداوند جلّ جلاله به فرشتگانش ميفرمايد: اي فرشتگان من، بندهام را بنگريد، در دل اين شب تيره با من خلوت كرده است. در حاليكه بطالت پيشگان به لهو و لعب مشغولند و غفلت زدگان در بستر خواب خفتهاند، اينك گواه باشيد كه من به طور حتم او را آمرزيدم.
امام جعفرصادق علیه السلام فرمود: «علیکم بصلاة اللیل فأنّها سنّة نبیّکم و دأب الصالحین قبلکم و مطردة الداء عن اجسادکم».
بر شما باد به نماز شب خواندن، زیرا سنت پیامبرتان است و روش صالحان قبل از شما بوده و دردها را از جسم شما برطرف میکند.
باز از حضرت نقل شده است: «صلاة الیل تبیّض الوجه و صلاة اللیل تطیّب الریح و صلاة الیل تجلب الرزق».
نماز شب چهره را شاداب میکند و باعث خوشبویی بدن میگردد و باعث رزق و روزی میشود.
نماز شب موجب مباهات خداوند بر ملائكه و فرشتگان مىشود.
اين آيه شريف «و الذاكرين الله كثيرا و الذاكرات» شامل او مىشود كسانی كه زياد ذكر خدا را ميگويند از مرد وزن هر كه باشد (خداوند بهشت را براى آنها مهيا ميكند).
مشرف به جواب لبيك از جانب پروردگار عالم ميشود زيرا خداوند مجيب الدعوات است و دعاى بندگان مخلص را اجابت ميكند و نور خدا در قلب او ثابت ميشود و گناهان او آمرزيده ميشود.
زينت آخرت است، چنانكه مال و فرزندان زينت دنيا هستند.
نور چهره و جمال او در قيامت طبق روايتى پانصد سال راه و طبق روايت ديگر سه هزار سال راه ميرود و روشنى ميدهد. و هفت صف از ملائكه كه هر صفى از مشرق تا مغرب باشد در عقب او صف میبندند و به عدد هر ملک و فرشتهاى به او درجه و مقام دهند.
هنگامیکه نماز شب نصیب زن یا مردی شود، و او برای خدا بپا خیزد و وضو بگیرد، با نیت راستی و قلب سلیم و چشم گریانی نماز شب گذارد، خداوند پشت سر او هفت صف از ملائکه که هر صفی را شماره نتوان کرد مگر خود خدا، قرار دهد. یک جانب هر صف به مشرق و دیگری به مغرب است. پس وقتی از نماز فارغ شود خداوند به تعداد آن ملائکه، برای نماز گذارنده درجاتی مینویسد.
از امام زین العابدین علیه السلام سؤال کردند: چرا متهجدان (عبادت کنندگان) در شب، خوش چهرهترین مردم هستند؟ حضرت فرمود: «برای این که آنان با خدا خلوت می کنند و خداوند از نور خودش به آنان عطا میکند».
فوايد اخروی نماز شب
در سوره سجده (آيه ١٧) خداوند ميفرمايد:
«فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ ».
مردان خدا براى انجام نيايش سحرگاهان و نماز شب، از بستر گرم فاصله مىگيرند و به نماز شب مشغول مىشوند، پاداش آنان، غير از بهشت و حوريان و... چيزهايى است كه خداوند برايشان ذخيره كرده كه موجب روشنى ديدگانشان است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در مورد فوايد اخروي نماز شب ميفرمايد:
نماز شب براي صاحبش چراغی ميشود در تاريكی قبر.
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: نور مؤمن در روز قيامت، نماز در دل شب میباشد.
همچنين در بحارالانوار، از مجالس صدوق به سندى از ابن عباس نقل ميكند:
«قال رسول الله صلى الله عليه و آله فى حديث فمن رزق صلاة الليل من عبد او امة قام لله مخلصا فتوضا وضوءا سابغا و صلى الله عزوجل بنية صادقة و قلب سليم، و بدن خاشع و عين دامعة جعل الله تعالى خلفة تسعة صفوف من الملائكة فى كل صف ما لايحصى عددهم الا الله احد طرفى كل صف فى المشرق و الاخر بالمغرب قال فاذا فرغ كتب الله عزوجل له بعددهم درجات».
هر بندهاى كه توفيق خواندن نماز شب پيدا كند (مرد يا زن) و با اخلاص آخر شب از خواب برخيزد و وضوى كاملى بگيرد و با نيت پاک و قلبی سالم و بدنى با خشوع و چشمى اشک بار نماز بخواند، خداى تعالى پشت سر او نه صف فرشته قرار ميدهد كه عدد هر صفى را غير از خدا هيچ كس نميتواند بشمارد؟ يك طرف صف در مشرق و ديگرى در مغرب است، پس هنگاميكه از نماز فارغ شد، به عدد تمام فرشتهها براى او درجه نوشته ميشود.
رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:
در قيامت پس از آن كه خداوند همه انسانها را جمع كند، منادى ندا مىكند و مىگويد:
پيش آيند كسانى كه در نيمههاى شب از بستر خواب دور مىشدند و خدا را مىخواندند و از خشم و غضبش بيمناک و به رحمتش اميدوار بودند.
آنگاه جمعى پيش روند و قبل از ديگران به جايگاههاى خود (در بهشت) وارد شوند و بعد از آنان به حساب مردمِ ديگر رسيدگى نمايند.
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله وسلم ميفرمايد: وقتی روز قيامت شد، نماز شب شخص ظهور میکند و اين آثار برای اوست: نماز در بالای سرش سايهبان است. بر سرش چون تاجی است. لباس بدن نمازگزار است (آنجا که همه عريانند) نوری است که در برابرش میتابد. ميان شخص و آتش حائل و فاصله میشود. در برابر خداوند متعال برای مؤمن برهان میباشد. در ميزان اعمال انسان سنگين است. جواز عبور از صراط است.
کليد بهشت است.
حضرت مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام كه در مورد فضيلت نماز شب فرمودهاند: نماز شب بر طرف كننده وحشت قبر است.
اميرالمونين علی علیهالسلام فرمود: هر کس يک شب تمام به عبادت به سر برد، در حالی که قرآن شريف را تلاوت کند و هم در رکوع و سجود و ذکر خدا باشد، مشعلی از نور در قبر او بزنند و تيرگی گناه و حسد را از قلب او بر طرف سازند، او را از عذاب قبر ايمن گردانند و بيزاری و برات آزادی از جهنم بدو عطا کنند.
امام جعفرصادق علیه السلام فرمود: هر عمل نيكى در قرآن ثوابى برايش مقرر شده جز نماز شب كه خداوند عز و جل به جهت اهميت آن ثوابى برايش ذكر ننموده و فرمود: (تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ ).
نماز در آخر شب افتخار مؤمن و زینت او در دنیا و آخرت است.
امام جعفرصادق علیه السلام مىفرمايد: «ثلاثة هن فخر المؤ من و زينة فى الدنيا و الاخرة، الصلوة فى آخر الليل و ياسه مما فى ايدى الناس و ولاية الامام من آل محمد».
سه چيز است كه افتخار مؤمن و زينت او در دنيا و آخرت است نماز در آخر شب، و بياعتنائى به آنچه در دست مردم است، و ولايت امام از اهلبيت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم).
امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند: در روز قيامت همه چشمها گريان است مگر سه چشم:
١- چشمی كه از (ديدن و نظر به) آنچه خداوند حرام كرده بر هم نهاده شده.
٢- چشمی كه در راه طاعت خداوند بيداري كشيده.
٣- چشمی كه در دل شب از ترس خدا گريسته است.
حضرت ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا علیه آلاف تحیه و ثنا فرمود: بر شما باد به نماز شب كه هر آن بنده در آخر شب برخيزد و هشت ركعت (نماز شب) و دو ركعت شفع و يك ركعت وَتر بخواند و در قنوت خود هفتاد بار استغفار كند از عذاب قبر و عذاب دوزخ ايمن گردد و عمرش دراز شود و روزيش وسعت يابد.
حضرت رضا علیه آلاف تحیه و ثنا فرمودند: «نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانيد زيرا هر بنده مؤمني كه هشت ركعت نماز شب و دو ركعت نماز شفع و يك ركعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر ٧٠ مرتبه استغفار كند، خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات ميدهد و عمرش را در دنيا طولاني ميكند و در زندگي اقتصادي خداوند به او وسعت و گشايش ميدهد و در هر خانهاي كه در آن نماز شب خوانده شود، آن خانه براي مردم آسمان روشنايی ميدهد همانطوري كه ستارگان آسمان برای مردم روی زمين روشنايی ميبخشند».
١- باعث خشنودي خدا و دوستي ملائكه است.
٢- باعث مباهات خداوند بر فرشتگان است.
٣- باعث درخشش براي اهل آسمان همانند ستارگان است.
۴- باعث روشني دل است.
۵- باعث استجابت سريع دعا است.
۶- باعث پزيرش توبه و پاک شدن از گناهان از جانب حضرت حق است.
٧- باعث كفاره گناهان است.
٨- باعث زيبايی صورت و شادابی چهره و نوراني شدن آن در طول روز است.
٩- باعث سلامتي و تندرستي و رفع انواع بيماريهاي جسمي و روحي است.
١٠- باعث از بين رفتن غم و اندوه و تقويت نور چشم است.
١١- باعث تمسک يافتن به اخلاق انبياء و اولياي خداوند است.
١٢- باعث انجام دادن سنّت پيامبران و صالحان است.
١٣- باعث تابش نور خدا به او ميشود.
١۴- باعث مهر و محبت و محبوب القلوب شدن بين مردم است.
١۵- باعث افزايش عمر است.
١۶- باعث جلب رزق و روزي فراوان و ادعاي قرض است.
١٧- باعث نوعي صدقه است.
١٨- باعث نوشته شدن چهار ثواب بزرگ براي خود است.
١٩- خداوند نه صف از ملائكه پشت سر نمازگزار قرار ميدهد.
٢٠- كليد رفتن به بهشت و جواز عبور از پل صراط است.
٢١- زينت آخرت و نور مؤمن در آخرت است.
٢٢- نماز شب همچون سايباني در روز قيامت است بر سرش.
٢٣- نماز شب لباس بدن نمازگزار است در روز قيامت درحالي كه همه عريانند.
٢۴- نماز شب در روز قيامت همچون نوري در برابرش است و چشم نمازگزار نماز شب در روز قيامت شادمان است.
٢۵- نماز شب ميان شخص نمازگزار و آتش جهنم همچون حائلي فاصله ميگذارد.
٢۶- ميزان اعمال خوب نمازگزار در روز قيامت سنگين است.
٢٧- نماز شب همچون تاجي در روز قيامت است بر سرش.
٢٨- چراغی است براي تاريكی قبر و برطرف كننده وحشت تاريكی قبر است.
٢٩- نماز شب همچون مشعلي نورانی است در تاريكی قبر.
٣٠- نماز شب، نمازگزار را از عذاب قبر ايمن ميكند و برات آزادي از آتش جهنم است.
منابع؛
١- ﺗﺬﮐﺮه ﺍﻻﻭﻟﯿﺎ عطار نیشابوری.
٢- برهنه ، خالی ، سالم .
٣- مزین ، آراسته.
۴- مصیبت ها.
۵- آنچه در کتب تراجم و غیره تفحص نمودیم شرح حال وی را نیافتیم.
۶- عقیده عالمان نجوم و علوم غریبه و بعضی از حکما بر آن است که: ستارگان و افلاک در سرنوشت انسان تاثیر دارد و تدبیر امور افراد به دست آنها سپرده شده، و بعضی از آنها را سعد، و بعضی دیگر را نحس می دانند (رک: فرهنگ معارف اسلامی ج ٣ ، ص ١٩٩۶). روایاتی از اهل بیت علیهم السلام در مذمت و رد این نوع اعتقاد و طرز تفکر وارد شده و فقهاء بزرگ شیعه مانند: علامه حلی و دیگران، اعتقاد به تاثیر ستارگان و ارتباط حرکات موجودات به حرکت افلاک و ستارگان را کفر می دانند.رک: بحارالانوارج ۵٨ ص٢١٧- ٣١١ و منتهی المطلب ج٢ص ١٠١۴.
٧- تربیع و تسدیس از اصطلاحات نجومی است، که هرگاه فاصله دو ستاره با همدیگر ٩٠ درجه (سه برج) باشد آنرا تربیع گویند. و اگر فاصله ۶٠ درجه (دو برج) باشد آنرا تسدیس گویند. (حاصل تقسیم ٣۶٠ برعدد ۴ و ۶).
٨- نگاه ستاره زحل را کیوان گویند، که نحس اکبر هم نامیده اند. فرهنگ معارف اسلامی ج ٣ ، ص ١۶٢١.
٩- مراد ستاره مریخ است که اهل فن او را نشانه نحوست دانند. مدرک یاد شده ص ١٩٩٨.
١٠- اشاره به قضیه برگشتن خورشید برای مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است، که بنا به نقل مورخین متعدد: روزی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم سر بر روی زانوی حضرت علی علیهالسلام نهاده و در حال گرفتن وحی بود. که این به قدری طول کشید که آفتاب غروب نمود، و نماز عصر حضرت علی علیهالسلام قضا شد. سپس به دعای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آفتاب برگشت و حضرت نمازش را به جا آورد و دوباره خورشید غروب کرد.
جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به کتاب: الغدیر، ج ٣ ، ص ١۴٠.
١١- برگرفته از معراج السّعادت (ملا احمد نراقی)صفحه ٢٨.
١٢- مجمع البیان: ج ١٠ ص ٧۵۵.
١٣- غرر الحكم، ص ۳۶۲.
١۴- وسائل الشيعه، ج ۱۱، ص ۱۶۴.
١۵- بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۷۳ به نقل از اخلاق در قرآن، ج ۱، ص ۲۵۵.
١۶- مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۵۴.
١٧- همان مدرك، ص ۱۵۳.
١٨- بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۲۵۰.
١٩- غرر الحكم به نقل از ميزان الحكمه، ج ۲، ص ۴۰۹.
٢٠- مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۵۴.
٢١- اسرار الطلوة، حاج ميرزا ملكي تبريزي، ص ۴۵۵.
٢٢- من لا يحضره الفقيه : ۱/۴۷۴/۱۳۷۰.
٢٣- علل الشرئع ١/٣۶۶.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com