فرصتی پیش آمد و فیلم مستند «اصطکاک»، دومین کار امیر فرضاللهی در این زمینه بعد از «شاعران مشروطه» را در یک نمایش خصوصی در خانه سینما دیدم. ابتدا جا دارد از اقدام مثبت «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» در تهیه اینگونه آثار پژوهشی که به تاریخ سینمای ایران میپردازند، قدردانی کنیم. امیدوارم که این مرکز در چارچوب اهداف و وظایف فرهنگی خود این روند را ادامه دهد تا در درازمدت صاحب یک مجموعه غنی و قابل استناد تحت عنوان «تاریخ تصویری و پژوهشی سینمای ایران» باشیم. نکته ارزشمند در هر دو تجربه امیر فرضاللهی، نگاه مردمی و جامعهشناسانه و توجه به وجه «پژوهشی» است. او براساس خاستگاه طبقاتیاش، سعی داشته مبتنیبر نگرشی مردمشناسانه، به مقاطع حساس و پراُفتوخیز سینمای قبل و بعد از انقلاب بپردازد. در این نگاه هدفمند، ریشههای اجتماعی، تاریخی، سیاسی برخی از جریانها و سلیقهسازیها و شیوههای فیلمسازی و گرایشهای سینمایی در گفتوگو با چند منتقد و فیلمساز و جامعهشناس و پژوهشگر سینمایی و بازیگر مورد بررسی اجمالی قرار گرفته است. اجمالی را از این جهت عنوان کردم، چون محدوده زمانی منظور شده برای این پژوهش آنقدر طولانی و آمیخته با رویدادها و تحولات گوناگون است که نمیتوان در یک زمان نزدیک به ٩٠ دقیقه حق مطلب را ادا کرد. بهویژه مباحثی چون سینمای عامهپسند و شیوههای مضمونی و اجرائی آن در دورههای مختلف، شکلگیری و تداوم موج نو، سنت ستارهسازی، قهرمانگرایی، سینمای کمدی و نشانههای متفاوت آن در مقاطع تاریخی قبل و بعد از انقلاب، نقش و جایگاه طبقات و اقشار اجتماعی در سینمای ایران، هر کدام میتوانند موضوع محوری یک فیلم مستند باشند.
فرضاللهی برای ایجاد تنوع و عمقبخشیدن به نگاه جامعهشناسانه خود به پیشواز تکثرگرایی در انتخاب سوژه رفته و جدا از افراد صاحبنظر در حوزههای گوناگون، به افرادی که در کانون این آسیبشناسی فرهنگی و اجتماعی قرار داشتهاند نیز نزدیک شده است. این گستردگی افراد از طیفها و پایگاههای فرهنگی و اجتماعی مختلف، قاعدتا کار یک تدوینگر را در شکلبخشیدن به یک توازن و تعادل موضوعی و بیانی سخت میکند. «اصطکاک» با بازنگری در این زمینه برای دستیابی به یک وحدت موضوعی و خط روایی منسجم و ایجاز بیانی، میتواند فیلم جذابتر و ماندگارتری شود.
قرار نیست فیلمی که هنوز اکران وسیع پیدا نکرده را با دقیقشدن در همه جزئیات به نقد بکشیم. ولی ذکر موارد یادشده اگر از دید کارگردان و تدوینگرش بیربط نباشد، میتواند عاملی در جهت ترغیبشدن آنها برای یک رتوش و قالبریزی دوباره شود. ایکاش فرضاللهی حتی قبل از این نمایش خصوصی، فیلمش را برای چند نفر که خودش قبول دارد (از جمله سعید عقیقی که بیشترین حضور شفاهی را به عنوان یک منتقد و محقق سینمایی در طول فیلم دارد) نشان میداد تا از نقطهنظرهای آنها به یک جمعبندی دراینخصوص میرسید. بههرحال، او با این دو فیلمش نشان میدهد که سینمای مستند و مقوله فرهنگ برایش جدی است. بر پایه همین دغدغهمندی، بهتر است که او مراحل پیشتولید و ساخت و نمایش فیلمش را جدیتر بگیرد و همفکری و مشورت را یک اصل ضروری در این نوع سینما بداند.
منبع: شرق