گروه اقتصادی: موسسه آرمان غیرمجاز است مردم در موسسه غیرمجاز سپرده گزاری نکنند. این جمله ای است که عباس کمرئی مدیرکل نظارت بر بانکها و مؤسسات اعتباری بانک مرکزی شب 20 فروردین امسال در گفتگوی تلفنی با برنامه پایش اعلام کرد.
به گزارش بولتن نیوز، کمرئی در مورد مشکل سپردهگذاران موسسه آرمان گفت: قبل از اینکه کاسپین شکل بگیرد تخت عنوان آرمان فعالیت میکرد که یکی از شروط شورای پول و اعتبار برای اعطای مجوز تغییر نام موسسه به کاسپین بود. آن مؤسساتی که از بانک مرکزی مجوز دارد کاسپین است و موسسه که تحت عنوان آرمان فعالیت میکند، غیرمجاز است و آن دست مؤسساتی است که از هموطنان خواهش میکنم در این موسسه و اینگونه مؤسسات که مجوز ندارند سپردهگذاری نکنند.
موسسه اعتباری آرمان (فردوسی) از ادغام تعاونی های اعتباری الزهرای مشهد»، امید جلین، بدرتوس، پیوند مشهد، حسنات اصفهان، دامداران و کشاورزان کرمانشاه، تعاونی اعبتاری وحدت مشهد و تعاونی اعتبار عام کشاورزان شکل گرفته و پس از ادغام موسسه اعتباری فردوسی با موسسه اعتباری فرشتگان، موسسه اعتباری آرمان به وجود آمده است که در پناه عدم نظارت بانک مرکزی و زیر چشمان روسای فعلی و گذشته این بانک کیسه های خود را از پولهای مردم پر کردند و در آخر هم با هزاران میلیارد تومان پول مردم رفتند که رفتند.
البته اینگونه خوردن پول مردم تنها علتی که می تواند داشته باشد مربوط می شود به عدم کفایت مدیرانی که تصمیم گیرنده اصلی هستند و با تک امضای آنها هزاران میلیارد تومان پول جابجا می شود. در اینجا برخی افراد که از مراحل سخت گزینشی و با معرفی نامه و توصیه نامه و با داشتن پارتی و از این قبیل، پست های حساس را در مهمترین مراکز نظارتی و صدور مجوز دولتی و شبه دولتی و بانکها به خود اختصاص داده اند و البته شامل همه مدیران نمی شود، اجازه صادر می کنند (بعضی وقتها روی کاغذ و بعضی وقتها تلفنی) و آنهایی هم که این مجوز ها را دریافت کرده اند چند دکه فلافل فروشی را به موسسه و بانک تبدیل می کنند و پول از مردم می گیرند تا برایشان نگه دارند و اگر خواستند چند وقتی سود هم بدهند تا اعلام ورشکستگی کنند.
موسسه هایی مانند ثامن الحجج و ارمان و دیگر موسسه هایی از این قبیل دقیقا به همین شکل تاسیس شده اند. همه اینها را که بررسی کنی تهشان می خورد به یک آدم کله گنده و یا فردی در این وزارت خانه و آن وزارت خانه یا این نهاد و آن نهاد. یا داماد اینیکی هستند یا پسر خاله آن یکی. خلاصه بل وشویی ای است اینجا.
به هر حال این روزها روز آرمان است. قبل از این هم بابک زنجانی بود و ثامن الحجج و مسکن مهری ها و واردات کالای قاچاق با کارتهای بازرگانی این پیرزن و آن کارگر نظافتچی و نانوا...
دیگر برای مردم عادی شده. در واقع اگر هر روز خبری از فساد اقتصادی و دزدی و خوردن مال مردم نباشد این تعجب دارد. مردم به این اخبار عادت کرده اند.
مدیرانی که مجوز این فساد ها و تاسیس این گونه موسسات را می دهند هم حق دارند. آخر زندگی خرج دارد. شما فکر کن مثلا اگر فلان مدیر یا مسئول چراغ خطر پورشه پسرش بشکند باید حدود 10 میلیون تومان پول هزینه کند یا یک تعویض روغنی 20 میلیون تومان برایش خرج بر می دارد. یا فقط پول آب و برق پنت هاوسش بیشتر از 10 میلیون تومان می شود. آنیکی هم که باید هر شش ماه 150 هزار دلار برای تحصیل پسر 10 ساله اش در کالیفرنیا بفرستد. خوب آقاجان اینها هزینه دارد.
هزینه هم از همین مفاسد تامین می شود وگرنه پولهای این چنینی که از توی سوراخ دیوار بیرون نمی آید. یک امضا می کنی 10 میلیون دلار. یک امضای دیگر می کنی 2 میلیون دلار... این یکی را زیر سبیلی رد می کنی 500 هزار دلار...شاکیهای هم چند وقتی نمایش می دهند و صدایشان بالاخره وقتی دیدند کسی تره هم خورد نمی کند خفه می شود.
مردمی که در موسسه آرمان هم سپرده گذاری کرده اند هم ول معطلاند و هر چقدر دلشان می خواد بیایند و در خیابان و جلوی این نهاد و آن نهاد و این سازمان و آن سازمان تجمع کنند و داد بزنند. اتفاقا این تجمع ها نمک ضیافت است. اگر نباشد قیمت امضاها و مفاسد پایین می آید. هر اعتراض یعنی 10 میلیون تومان به قیمت هر امضا اضافه می شود.
مگر انهایی که در موسسه ثامن الحجج اعتراض کردند چه شد. آخر پولهایشان را خورد خورد دادند و سود پولهایشان را بردند و تمام. در مورد موسسه آرمان و دیگر موسسات و بانکهایی که کم کم ریق رحمت را باید بالا بکشند هم همینطور است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com