گروه فرهنگی - سید محسن عبداللهی: اکنون نیز که در هفته هنر انقلاب اسلامی و سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی که خود نماد کامل هنرمند دغدغه مند انقلابی بود، قرار داریم، بهتر دیدیم به این نکته بپردازیم که هنر انقلابی چیست و هنرمند انقلابی کیست و دیگر اینکه آیا توانستهایم هنرمند انقلابی تربیت کنیم و اصلاً اقسام گوناگون هنریای که در کشور ما جریان دارند، ردی از انقلاب در آنها دیده میشود یا خیر.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر بولتن نیوز،در ابتدا بهتر است اصلاً تعریفی از هنر ارائه دهیم و اقسام آن را بشناسیم تا بعد تکلیف خود را با هرگونه ای در کشور خود بهتر مشخص نماییم.
هنر مجموعهای از آثار یا فرآیندهای ساخت انسان است که در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی و یا بهمنظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق میشوند. همچنین میتوان گفت هنر توان و مهارت خلق زیبایی است. از مهمترین رشتههای هنری میتوان به هنرهای تجسمی مانند نقاشی، طراحی، تندیس گری، عکاسی و چاپ اشاره کرد. هنرهای نمایشی مانند تئاتر، موسیقی، ادبیات مانند شعر و داستان، سینما و معماری اشاره کرد. تعریف دیگری را که باید بدانیم نیز تعریف هنر انقلابی و هنرمند انقلابی است.
هنر انقلابی هنری است که در آن تمنیات شخصی و دنیایی جایی نداشته باشد و معنا و مفهوم ما را به سیر الی الله و آن هدف غایی و مبارک رهنمون سازد. اگر غیرازاین باشد نهتنها هنر مطلوب نیست، بلکه به عاملی برای انحراف و اضمحلال جوامع نیز بدل خواهد شد و اگر به دست نااهلان بیافتد نتایجی اسفبار به همراه خواهد داشت.
وضعیت امروز جوامع غربی نتیجه همین نگاه و نگرش است. هنرمند انقلابی نیز هنرمندی است از جنس باور. باور به آرمان و هدف نهایی و بزرگ. او همواره در پی حقیقت است و لحظهای از تقلا نمیایستد. هنرمند انقلابی بیش از آنکه به فکر عناوین و تقدیرهای گوناگون و جوایز باشد، به فکر این است که جامعه خود را درراه رسیدن به مقصد پیش ببرد و این حرکت عظیم را سرعت ببخشد.
در سیوهشت سال گذشته تلاشهای فراوانی گشته است تا هنر انقلابی تقویت گردد و هنرمند انقلابی پرورش یابد اما به چند دلیل امکانپذیر نگشته است. اول اینکه افراد سیاستگذار خود تعریف درستی از هنر و انقلابی گری ندارند تا بتوانند بهخوبی این مفاهیم را رنگ واقعیت ببخشند. دیگر اینکه از ابتدای انقلاب اغلب مدیران فرهنگیای که در رأس کار بودهاند، یا دیدگاه شرقی و مارکسیستی داشتهاند و فضا را بهشدت گلخانهای و محصور اداره کردهاند و یا افکار لیبرالی و غربی داشتهاند و بدتر از این دو افرادی نیز بودهاند که دچار افراط غیرقابلکنترلی بودهاند و نتوانستهاند در هیچ جایی جز آسیب از خود اثری به یادگار باقی بگذارند.
جالب اینجاست که هر سه قشر با یک هنرمند انقلابی واقعی که اهل تفکر بوده است، دستبهگریبان بودهاند و هرگز آوینی را نپذیرفتهاند. به همین دلیل است که با مشاهده اقسام مختلف رشتههای هنری شاهد وقوع اتفاق خارق العاه ای در اغلب آنها نیستیم. در هنرهای تجسمی وضع بدی را شاهد نیستیم علیالخصوص درزمینهٔ نقاشی و عکاسی شاهد پرورش هنرمندان انقلابی و دغدغه مندی بودهایم.
البته این موفقیت را نباید از سوی مدیران بدانیم زیرا اکثر این افراد از رویشهای انقلاب هستند و در بستری که انقلاب برای آنها فراهم کرده است، اینگونه بارور گشتهاند. تئاتر نیز که یکی دیگر از انواع رشتههای هنری است، آنچنان رنگ و بوی انقلابی به خود نگرفته است و اگر در سال چند تئاتر مناسبتی کار میشود، نشانهای برای تحول در محتوای تئاتر نیست و اساساً فضای تئاتر کشور ما بهشدت غربزده است. درزمینهٔ موسیقی نیز جز چند چهره معدود که در طول دوران پس از انقلاب پراکنده بودهاند، هیچ اثری از هنر انقلابی نمیبینیم و بدتر از آن وضعیتی است که به لطف مسئولان بالادستی برای موسیقی ملی ما نیز رخداده است.
ادبیات و شعر انقلاب اما جزو نقاط روشن و درخشان هنر انقلاب است. فعالیتی که در این زمینه از سوی تعدادی از بزرگان این عرصه هم چون مرتضی سرهنگی و دوستانش صورت گرفت، ادبیات انقلاب و مقاومت و دفاع مقدس ما را متبلور کرد و ثمرات آن را هرروز بیش از گذشته شاهد هستیم.
اما در نقطه مقابل ادبیات، سینما قرار دارد. سینمایی که با سنگ بنای نادرست مدیرانش در دهه ۶۰ به سمتی حرکت کرد که امروز با انقلاب بیگانه است و اگر پولی از مخالفان نظام گرفته میشود و فعالیتی صورت میگیرد، در داخل کشور با تشویق از سوی مدیر دولتی مواجه میشود. از ابتدای انقلاب تاکنون اگر بهخوبی در میان اهالی سینما به دنبال افراد دغدغه مند برای هنر انقلابی بگردیم، جز با شگفتی مواجه نمیشویم. جز چند چهره شاخص باتجربه و دو سه چهره جوان، دیگرکسی را در این زمینه در دست نداریم و وضعیت بهصورت ناراحتکنندهای هولناک است، مخصوصاً اگر درک کنیم که سینما جهانیترین هنر است و زبان مشترک فرهنگهاست و با توجه به حضور گسترده سینمای ایران در جشنوارههای بینالمللی میبایست نگران پیامدهای آن باشیم.
دیگر شاخه هنری معماری است. متأسفانه وضعیت ساختوساز و یک نگاه ساده به ساختمانها، ما را به این حقیقت رهنمون میسازد که تقریباً هیچ اتفاقی درزمینهٔ معماری نیفتاده است و هیچ دستاوردی چه درزمینهٔ هنر انقلابی و نمونه در مورد معماری و چه هنرمندی بیبدیل نداشتهایم. بررسی کارنامه عملکرد مدیران فرهنگی کشور و نتیجه فعالیتهایشان از ابتدای انقلاب تاکنون، نشاندهنده این امر است در هر مکان و سازمانی که مدیری هوشمند و انقلابی حضورداشته که با تیزهوشی توانسته است از رویشهای انقلاب بهره ببرد، نتیجه مثبت بوده است و هرجایی که مدیر ما خود درک درستی از انقلاب و مشی انقلابی گری نداشته، نتیجه تأسفبار بوده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com