کد خبر: ۸۷۶۶۲۰
تاریخ انتشار:
وقتی روایت‌های ساده‌انگارانه جای تحلیل واقعی را می‌گیرند

از «ممدانیِ نیویورک» تا «تلگرامِ تهران»؛ دموکراسی را با مترِ هیجان نسنجیم

چند روزی است که در فضای مجازی فارسی، نام «زهران ممدانی» به یکی از پرجست‌وجوترین کلیدواژه‌ها تبدیل شده است؛ مردی مسلمان و شیعه که به‌تازگی به عنوان شهردار نیویورک انتخاب شده.
از «ممدانیِ نیویورک» تا «تلگرامِ تهران»؛ دموکراسی را با مترِ هیجان نسنجیم

گروه بین الملل: چند روزی است که در فضای مجازی فارسی، نام «زهران ممدانی» به یکی از پرجست‌وجوترین کلیدواژه‌ها تبدیل شده است؛ مردی مسلمان و شیعه که به‌تازگی به عنوان شهردار نیویورک انتخاب شده. از همان لحظه‌ی انتشار خبر، موجی از مقایسه‌ها در میان کاربران ایرانی به‌راه افتاد: «ببینید آمریکا رو! کشوری که یک مرد مسلمان رو به شهرداری بزرگ‌ترین شهرش می‌رسونه، اما در ایران هنوز تلگرام فیلتره!»

به گزارش بولتن نیوز، این جمله در ظاهر جذابه، اما از اساس ساده‌سازی بیش از اندازه‌ی یک پدیده‌ی پیچیده است. چون هم درباره‌ی «دموکراسی آمریکایی» برداشت‌های نادرست وجود دارد و هم درباره‌ی «مردم‌سالاری ایرانی».

واقعیت این است که در آمریکا نیز، تصمیم‌های کلان دولت و کنگره بارها برخلاف نظر اکثریت مردم اتخاذ شده‌اند. پژوهش‌های معتبر از مؤسساتی مانند Pew و Gallup در دهه‌ی اخیر نشان می‌دهند که حتی در جامعه‌ای با سابقه‌ی طولانی در انتخابات آزاد، شکاف میان خواست عمومی و سیاست رسمی بسیار عمیق است. به چند نمونه‌ی مهم توجه کنید:

خروج از توافق اقلیمی پاریس (۲۰۱۷):

دولت ترامپ در حالی از این توافق جهانی خارج شد که حدود ۶۵٪ مردم آمریکا مخالف این تصمیم بودند و خواستار ماندن در توافق برای مقابله با بحران تغییرات آب‌وهوایی بودند. این تصمیم برخلاف خواست اکثریت، تا سال ۲۰۲۱ ادامه داشت.

ناتوانی در تصویب قوانین کنترل اسلحه:
طبق نظرسنجی‌ها، بیش از ۸۵٪ مردم آمریکا خواستار چک پیشینه‌ی کامل برای خرید اسلحه هستند. اما لابی قدرتمند اسلحه و ساختار سیاسی کنگره مانع تصویب قوانین جدید شده. ده‌ها تیراندازی جمعی بعد از هر فاجعه تکرار می‌شود، ولی قانون تقریباً همان است که بود.

کاهش مالیات برای ثروتمندان و شرکت‌ها (۲۰۱۷):
«قانون کاهش مالیات‌ها و اشتغال» در حالی تصویب شد که حدود دو‌سوم آمریکایی‌ها مخالف آن بودند و معتقد بودند بیش از حد به نفع ثروتمندان است. اما دولت و کنگره بی‌اعتنا به افکار عمومی، قانون را اجرا کردند.

سیاست جداسازی خانواده‌های مهاجر در مرز (۲۰۱۸):
در جریان سیاست «تحمل صفر»، هزاران کودک از والدین خود جدا شدند؛ تصمیمی که بیش از ۷۰٪ مردم آمریکا آن را غیراخلاقی می‌دانستند. ولی این سیاست ماه‌ها ادامه یافت تا در نهایت با فشار افکار عمومی و دادگاه‌ها متوقف شد.

این‌ها تنها چند نمونه از ده‌ها تصمیمی است که نشان می‌دهد حتی در آمریکا، اراده‌ی عمومی همیشه بر سیاست رسمی غلبه ندارد.

در مقابل، در ایران نیز هرچند برخی نارضایتی‌ها درباره‌ی فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی وجود دارد، اما تقلیل کل مفهوم مردم‌سالاری به موضوع تلگرام یا اینستاگرام نگاهی سطحی و احساسی است.

در همین سال ۱۴۰۳، رئیس‌جمهوری بر سر کار آمده که در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ از منتقدترین چهره‌ها نسبت به عملکرد حاکمیت بود. بسیاری از تحلیلگران خارجی این اتفاق را غافلگیرکننده توصیف کردند، چراکه نشان داد صندوق رأی در ایران نقش تعیین‌کننده دارد و مردم می‌توانند گزینه‌ای را انتخاب کنند که حتی نگاهش به مسائل حاکمیتی متفاوت از جریان غالب باشد.

دموکراسی در هیچ جای جهان «کامل» نیست. در آمریکا، پول و لابی‌ها اغلب تصمیم‌گیر نهایی‌اند؛ در ایران، ملاحظات امنیتی و سیاسی می‌توانند محدودکننده باشند. اما در هر دو، مردم هنوز می‌توانند صدای خود را از طریق صندوق رأی، رسانه یا اعتراض‌های مدنی منتقل کنند.

دموکراسی یعنی فرایند مستمر اصلاح، نه تصویب آرزوهای لحظه‌ای مردم. و مردم‌سالاری ایرانی هم اگرچه با چالش‌هایی روبه‌روست، اما همچنان پویاست و زنده—همان‌قدر که آمریکایی‌ها هم هر روز برای اصلاح نظام خود تلاش می‌کنند.

در نهایت باید دانست رأی آوردن زهران ممدانی بدون شک نماد پیشرفت فرهنگی در آمریکا است؛ اما تبدیل آن به چماقی برای تحقیر ایران، ساده‌لوحانه است. و از آن طرف، فیلتر ماندن تلگرام هم اگرچه نارضایتی می‌آورد، اما نمی‌تواند سندی بر نبود مردم‌سالاری باشد.

جهان امروز، دیگر عرصه‌ی شعارهای صفر و صدی نیست؛ بلکه میدان تجربه‌ی ملت‌هایی است که هر کدام به شیوه‌ی خود در حال آزمون «مردم‌سالاری ممکن»اند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین