گروه سیاسی: پس از هر نمایش قدرت و انسجام ملی در برابر تهدیدات خارجی، دور جدیدی از نبرد آغاز میشود؛ نبردی که نه در میدان رزم، بلکه در اتمسفر افکار عمومی و بر بستر رسانهها جریان دارد. به نظر میرسد اتاقهای فکر دشمن، پس از ناکامی در عرصههای نظامی و امنیتی، تمام توان خود را بر روی «جنگ شناختی» و «جنگ روانی» متمرکز کردهاند تا بزرگترین سرمایه یک ملت، یعنی وحدت و همبستگی آن را هدف قرار دهند. در این میان، بهرهگیری از شایعات هدفمند و خلق سناریوهای دروغین برای ایجاد دوقطبیهای کاذب، به اصلیترین سلاح در این نبرد نرم تبدیل شده است.
به گزارش بولتن نیوزتجربه نشان داده است که پیروزیهای میدانی، هرچقدر هم که قاطع باشند، اگر با پیروزی در «جنگ روایتها» همراه نشوند، میتوانند شکننده باشند. همبستگی و غرور ملی کمنظیری که در پی تقابلهای اخیر نظامی در سطح جامعه ایران شکل گرفت، زنگ خطر را برای دشمنان خارجی به صدا درآورد. آنها به خوبی دریافتند که ایرانی یکپارچه و متحد، سدی نفوذناپذیر است. از همین رو، بلافاصله پس از فرونشستن غبار نبرد، عملیات گستردهای برای مسموم کردن فضای روانی جامعه و تخریب این انسجام آغاز شد.
هدف اصلی این عملیات، جایگزین کردن «افتخار ملی» با «بیاعتمادی داخلی» و تبدیل «دشمن خارجی» به «رقیب سیاسی داخلی» در ذهن مردم است. برای رسیدن به این هدف، چه ابزاری کارآمدتر از تولید و انتشار اخبار جعلی که بتواند حساسیتهای سیاسی و اجتماعی جامعه را تحریک کند؟
یکی از جدیدترین و البته قابل پیشبینیترین خطوط عملیاتی در این جنگ روانی، کلیدواژه «ارتباط پنهانی با دشمن» است. در این سناریو، ادعا میشود که برخی چهرههای سیاسی از یک جناح خاص، در حساسترین مقاطع زمانی و در اوج درگیری با دشمن، به صورت محرمانه با مقامات آن رژیم تماس گرفته و برای براندازی یا تضعیف حاکمیت، درخواست کمک کردهاند.
این ادعا که ابتدا توسط حسابهای کاربری ناشناس و وابسته به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه در شبکههای اجتماعی منتشر میشود، به سرعت توسط رسانههای فارسیزبان معاند که نقش بازوی تبلیغاتی این رژیمها را ایفا میکنند، ضریب داده میشود. شبکههایی مانند «منوتو» و دیگر رسانههای مشابه، با تولید گزارشها و تحلیلهای جهتدار، مأموریت برجستهسازی و باورپذیر کردن این دروغ بزرگ را بر عهده میگیرند. آنها با نام بردن از چهرههای سرشناس یک جریان سیاسی خاص (در این مورد، اصلاحطلبان)، تلاش میکنند تا یک گسل سیاسی قدیمی را فعال کرده و آتش اختلاف را در کشور شعلهور سازند.
طراحان این سناریو چندین هدف را به صورت همزمان دنبال میکنند:
۱. ایجاد دوقطبی کاذب: با متهم کردن یک جریان سیاسی به خیانت، تلاش میکنند تا جامعه را به دو قطب «وطنپرست» و «خائن» تقسیم کنند و از این طریق، انرژی جامعه را که باید معطوف به دشمن خارجی باشد، صرف درگیریهای داخلی کنند.
۲. تخریب سرمایه اجتماعی: هدف قرار دادن چهرههای سیاسی شناختهشده، حتی با دروغ، به مرور زمان حس بیاعتمادی عمومی به کل ساختار سیاسی کشور را افزایش میدهد و این همان چیزی است که دشمن به دنبال آن است.
۳. تحریک بدنه وفادار به نظام: این شایعات به طور خاص برای تحریک احساسات قشر معتقد و انقلابی جامعه طراحی میشوند تا آنها را علیه جریانی که به عنوان «ستون پنجم» معرفی میشود، بسیج کرده و فضای کشور را به سمت تنش و تندروی سوق دهند.
۴. انحراف افکار عمومی: در حالی که جامعه باید بر روی دستاوردهای مقاومت و اقتدار ملی متمرکز باشد، این اخبار جعلی ذهنها را به سمت مسائل حاشیهای و درگیریهای بیپایه و اساس منحرف میکند.
بررسی دقیق اینگونه اخبار نشان میدهد که آنها فاقد هرگونه سندیت و اعتبار هستند و صرفاً بر پایه «ادعا» و «شنیدهها» ساخته و پرداخته شدهاند. این یک تاکتیک شناختهشده در دنیای پروپاگاندا است که در آن، یک دروغ به قدری تکرار میشود تا در ذهن بخشی از جامعه به عنوان یک «واقعیت محتمل» پذیرفته شود.
در برابر این هجمه پیچیده و چندلایه، مؤثرترین پادزهر، افزایش «سواد رسانهای» و حفظ «هوشیاری ملی» است. مردم و نخبگان باید به خاطر داشته باشند که دشمن پس از شکست در رویارویی سخت، به جنگ نرم و عملیات روانی پناه آورده است. در این میدان جدید، تشخیص دوست از دشمن و خبر درست از شایعه، کلید پیروزی است. نباید اجازه داد سناریوهای تکراری و نخنمای دشمن، که هدفشان چیزی جز ایجاد تفرقه و تضعیف روحیه ملی نیست، به اهداف شوم خود دست یابند. انسجام ملی، خط مقدم دفاعی کشور در برابر این توطئههاست و حفاظت از آن، یک وظیفه همگانی است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com