کد خبر: ۸۷۷۸۶۰
تاریخ انتشار:

مافیای فراموش‌نشدنی در هلدینگ خلیج فارس؛ شبکه‌ای که نه تغییر می‌کند، نه حذف، بلکه مدیر می‌سازد

در حالی که هلدینگ خلیج فارس سال‌هاست زیر سایه پرونده‌های انباشته و اختلافات مدیریتی حرکت می‌کند، منابع صنعتی از تولد دوباره شبکه‌ای سخن می‌گویند که نه‌تنها از دوران گذشته باقی مانده، بلکه امروز با قدرت بیشتری بازگشته است.
مافیای فراموش‌نشدنی در هلدینگ خلیج فارس؛ شبکه‌ای که نه تغییر می‌کند، نه حذف، بلکه مدیر می‌سازد

گروه اقتصادی: در حالی که هلدینگ خلیج فارس سال‌هاست زیر سایه پرونده‌های انباشته و اختلافات مدیریتی حرکت می‌کند، منابع صنعتی از تولد دوباره شبکه‌ای سخن می‌گویند که نه‌تنها از دوران گذشته باقی مانده، بلکه امروز با قدرت بیشتری بازگشته است؛ شبکه‌ای که بسیاری از ناظران از آن با عنوان «مافیای شکل‌گرفته در زیرساخت هلدینگ» یاد می‌کنند.

به گزارش بولتن نیوز، جالب‌تر این‌که، براساس بررسی‌های غیررسمی، این شبکه آن‌قدر نفوذ یافته که حتی مدیرعامل فعلی هلدینگ—محمد شریعت‌مداری—نیز عملاً قادر به مهار یا خنثی‌سازی آن نیست و در برخی موارد حتی مجبور شده چهره‌هایی را که قبلاً کنار گذاشته شده بودند، دوباره به سیستم بازگرداند.

بازگشت‌ها که اتفاقی نیستند

نمونه بارز این مسئله، بازگشت «آقای نشان‌داده» (مدیر سابق به یکی از شرکت‌های مهم پتروشمی(بید بلند) هلدینگ خلیج فارس ) و ابقای «کریمی» به مدیریت اروند است؛ انتصاباتی که در بدنه کارشناسی هلدینگ، با عنوان «بازسازی حلقه قدیمی» شناخته شده است.

اما سؤال بزرگ اینجاست:

این بازگشت‌ها با تصمیمات مدیریتی انجام شده یا با فشار محورهای بیرونی؟

فصل دوم: نقش فشارهای سیاسی – پرسش‌هایی که پاسخی نگرفته

در فضای صنعت پتروشیمی، یک نام بیش از همه شنیده می‌شود:

تاجگردون

کارکنان و کارشناسان، ماه‌هاست سه سؤال کلیدی را طرح می‌کنند—سؤال‌هایی که نه تکذیب رسمی داشته و نه تأیید:

۱) آیا فشارهای آقای تاجگردون در بازگرداندن «نشان‌داده» نقش داشته است؟

گزارش‌های غیررسمی می‌گویند مسیر بازگشت این مدیر، بدون حمایت برخی چهره‌های با نفوذ، امکان‌پذیر نبود.

۲) آیا تاجگردون در انتخاب مدیرعامل شرکت «PD.Co» —قلب تپنده هلدینگ خلیج فارس— نقش داشته؟

این شرکت به‌قدری مهم است که کوچک‌ترین تغییر مدیریتی‌اش می‌تواند روی چندین شرکت پایین‌دست و بالادست تأثیر بگذارد.

۳) آیا این فشارها به حدی بوده که ساختار انتصابات را از داخل هلدینگ خارج و به تصمیم‌سازی بیرونی وابسته کرده؟

هیچ مقام رسمی تاکنون درباره این پرسش‌ها شفاف‌سازی نکرده—و همین سکوت، آن‌ها را سنگین‌تر کرده است.

بیشتر بخوانید: بازگشت از در پشتی؛ اصرار عجیب شریعتمداری بر انتصاب مدیری با «استعلام قرمز» و سابقه خانوادگی تاریک

فصل سوم: ماجرای فرد «دستگیرشده» و حاشیه امنیتی عجیب

در هفته‌های اخیر، مجموعه‌ای از پرسش‌های جدی در فضای غیررسمی صنعت پتروشیمی مطرح شده که تاکنون هیچ مقام رسمی پاسخی روشن به آن‌ها نداده است. نخست این‌که آیا فشارهای فردی که گفته می‌شود پیش‌تر به‌دلیل برخی ارتباطات خانوادگی همین هم خانواده منافقین که بحث‌برانگیز و نسبت‌داده‌شده به جریان معارض مجاهدین خلق از فرایندهای رسمی کنار گذاشته شده بود، در حمایت از یک باند مدیریتی مشخص و در نتیجه‌گیری تصمیمات آقای شریعت‌مداری اثرگذار بوده است یا خیر؟ همچنین این سؤال نیز در بدنه کارشناسی مطرح است که آیا همین فرد با ارتباطات خانوادگی با منافقین و همین شبکه غیررسمی، در ابقا و تداوم فعالیت «کریمی» در سمت مدیرعاملی پتروشیمی اروند تأثیر داشته‌اند یا خیر؟ و نهایتاً برخی کارکنان از این موضوع ابراز تعجب می‌کنند که آیا ادعاها درباره نشست‌های مداوم و روزانه این فرد با مدیرعامل پتروشیمی اروند—به‌ویژه در مقاطع حساس مربوط به خرید قطعات، انتخاب لایسنس یا قراردادهای فنی—واقعیت دارد یا خیر؟

تداوم سکوت رسمی نسبت به این پرسش‌ها، تنها بر حجم ابهامات افزوده و ضرورت شفاف‌سازی را پررنگ‌تر کرده است.

اما داستان به این‌جا ختم نمی‌شود.

در کنار تمامی پرسش‌های مطرح‌شده، اکنون موضوع دیگری نیز به بحث‌های غیررسمی صنعت پتروشیمی اضافه شده است؛ این‌که اگر ادعاهای مربوط به عدم دخالت فرد مورد اشاره صحت دارد، پس چگونه خودروی «تویوتا» متعلق به پتروشیمی اروند—به همراه راننده—در اختیار او قرار گرفته است؟ این شُبهه به‌ویژه زمانی جدی‌تر می‌شود که برخی کارکنان می‌پرسند آیا مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس نیز از خودروهای تویوتا واگذارشده از سوی پتروشیمی اروند برای انجام مأموریت‌های اداری استفاده می‌کند یا خیر؟ و اگر چنین باشد، آیا این رفتار با اصول حاکمیت شرکتی، روح قانون تجارت و الزامات استفاده از اموال عمومی همخوانی دارد؟ در همین راستا، اکنون نگاه‌ها به کمیته انتصابات هلدینگ دوخته شده و بسیاری از کارشناسان این سؤال کلیدی را مطرح می‌کنند که این کمیته دقیقاً بر اساس چه معیار و فرآیندی مدیران را برمی‌گزیند و مسیر نظارتی آن چگونه تعریف شده است؟ فقدان شفافیت در این موارد، تنها گمانه‌زنی‌ها را تقویت کرده و انتظار پاسخ رسمی را به ضرورتی فوری تبدیل کرده است.

در همین میان، برخی کارشناسان صنعت پتروشیمی این پرسش را نیز مطرح می‌کنند که آیا همان فرد مورد اشاره، که گفته می‌شود به‌خاطر برخی نسبت‌های خانوادگی مرتبط با جریان مجاهدین خلق از برخی فرآیندهای رسمی کنار گذاشته شده بود، اکنون در راستای منافع برخی گروه‌های خاص فعال در بخش خصوصی—از جمله سهامداران پتروشیمی مهر—در حال جهت‌دهی به تصمیم‌سازی‌هاست یا خیر؟ این گمانه زمانی جدی‌تر می‌شود که گزارش‌های غیررسمی از همکاری و هماهنگی او با یکی از مدیران یکی از شرکت‌های زیرمجموعه هلدینگ حکایت دارد؛ مدیری که پیش‌تر نیز در مجموعه‌های مرتبط با بخش خصوصی و همچنین در یکی از شرکت‌های صندوق بازنشستگی کشوری فعالیت داشته و برخی معتقدند عملکرد او در گذشته زمینه‌ساز ایجاد فضاهایی برای سوءاستفاده از دارایی‌های عمومی شده بود.

به باور تحلیلگران، اگر چنین ارتباطاتی واقعیت نداشته باشد، این پرسش باقی می‌ماند که چرا ساختار رسمی هلدینگ برای شفاف‌سازی صریح و قاطع وارد عمل نمی‌شود؟ چراکه ادامه این سکوت، تنها به تقویت گمانه‌های مربوط به نقش این افراد در هدایت روندها و جلوگیری از اصلاح ساختارهای پرمسئله‌ی هلدینگ منجر می‌شود

پرسشی که افکار عمومی مطرح می‌کند این است:

آیا حمایت این فرد از برخی مدیران و فشار بر ساختار انتصابات هلدینگ، بر تصمیمات شریعت‌مداری تأثیر داشته یا خیر؟

تکرار نام این فرد در لیست‌های حاشیه‌ساز انتصابات، به‌ویژه در یک سال اخیر، باعث شده برخی کارشناسان امنیت اقتصادی خواستار بازبینی کامل چرخه نفوذ در هلدینگ شوند.

فصل چهارم: هلدینگ خلیج فارس؛ میدان رسمی یا صحنه رقابت پشت‌پرده؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد:
 • حذف مدیران
 • بازگشت دوباره همان مدیران
 • جابه‌جایی‌های ناگهانی
 • و انتصابات هم‌زمان در چند شرکت

هیچ‌کدام شبیه روند طبیعی مدیریت نیست. بلکه بیشتر مانند گردش مهره‌ها در یک شبکه فشار است که هر بار ترکیب خود را به‌روز می‌کند اما اساس قدرتش ثابت می‌ماند.

در این میان، هلدینگ خلیج فارس عملاً به محل تقاطع منافع سیاسی، اقتصادی، امنیتی و منطقه‌ای تبدیل شده است—و این برای بزرگ‌ترین مجموعه پتروشیمی ایران، کاملاً غیرطبیعی و نگران‌کننده است.

جمع‌بندی: افکار عمومی منتظر یک پاسخ ساده است

تمام این ماجراها اکنون هلدینگ را به یک نقطه رسیده رسانده:
یا این شبکه فشار وجود دارد، یا ندارد.

اگر ندارد، چرا تکذیب رسمی داده نمی‌شود؟
اگر دارد، شفافیت چرا آغاز نمی‌شود؟

تا زمانی که این پرسش‌های ساده بی‌پاسخ بماند، روایت‌های پشت‌پرده قوی‌تر و باورپذیرتر خواهند شد.و به زودی با اسناد معتبر دست تمامی این خبیثان که بخشی از اقتصاد کشور را با حمایت های همه جانبه مورد آسیب قرارداده اند رو خواهیم کرد.

جمع‌بندی: افکار عمومی منتظر یک پاسخ ساده است

تمام این ماجراها اکنون هلدینگ را به یک نقطه رسیده رسانده:
یا این شبکه فشار وجود دارد، یا ندارد.

اگر ندارد، چرا تکذیب رسمی داده نمی‌شود؟
اگر دارد، شفافیت چرا آغاز نمی‌شود؟

تا زمانی که این پرسش‌های ساده بی‌پاسخ بماند، روایت‌های پشت‌پرده قوی‌تر و باورپذیرتر خواهند شد.و به زودی با اسناد معتبر دست تمامی این خبیثان که بخشی از اقتصاد کشور را با حمایت های همه جانبه مورد آسیب قرارداده اند رو خواهیم کرد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین