گروه انرژی، در حالی که وزیر نیرو از ضرورت کاهش مصرف و سرمایهگذاری برای حل بحران برق و توسعه نیروگاههای خورشیدی سخن میگوید، بررسی دقیقتر نشان میدهد که ریشه اصلی بحران تنها در افزایش مصرف یا استخراج رمزارزها و وابستگی تاریخی به منابع فسیلی و یا بار اضافه مهاجرین غیرقانونی نیست، بلکه در ساختار فرسوده، فناوریهای منسوخ، بهرهوری پایین انرژی در تجهیزات خانگی و صنعتی و نبود مدیریت مؤثر در زنجیره تأمین انرژی نهفته است. ایران برای عبور از بحران برق، نیازمند انقلاب ساختاری در مصرف، تولید و واردات تجهیزات انرژیبر و سرمایه گذاری در انرژی های تجدیدپذیر است.
به گزارش بولتن نیوز، پیمان جنوبی با بیان مطلب فوق، در یادداشتی نوشت: عباس علیآبادی، وزیر نیرو، در تازهترین اظهارات خود با تأکید بر نقش سرمایهگذاری در برونرفت از بحران انرژی کشور، اشاره کرد که وابستگی تاریخی به منابع فسیلی و افزایش شتابزده مصرف برق، شبکه برق کشور را در وضعیتی ناپایدار قرار داده است. او همچنین آمار قابل توجهی از پروژههای در نوبت سرمایهگذاری در حوزه انرژی خورشیدی ارائه کرد و از لزوم احداث سالانه ۶۵۰۰ مگاوات نیروگاه جدید سخن گفت.
اما سؤال کلیدی اینجاست: آیا صرف افزایش تولید برق با احداث نیروگاههای جدید میتواند به بحران انرژی کشور پایان دهد؟ پاسخ، دستکم در شرایط کنونی، منفی است.
واقعیت پنهان در پس بحران برق: نه ماینر، نه مهاجر، بلکه ساختار معیوب مصرف
در سالهای اخیر، همواره انگشت اتهام بحران مصرف انرژی به سمت مصرف بالای خانوار، ماینرهای رمزارز یا مهاجرین غیرقانونی حاضر در کشور گرفته شده است. برآوردها حاکی از آن است که مصرف برق ماینرهای مجاز و غیرمجاز ( احتمالا حدود ۳ تا ۵ درصد برق کل شبکه) و مصرف مهاجرین غیر قانونی ( احتمالا بین ۳ تا ۴ درصد از بار شبکه در بخش مصرف خانگی) را شامل میشود. اما آیا بحران فقط از این محل است؟ قطعاً نه.
بخش اعظم مصرف برق کشور به ساختار معیوب و کمبازده تولید و مصرف انرژی بازمیگردد. بسیاری از کارخانههای بزرگ و کوچک ایران، چه در سطح صنایع مادر و چه در حوزه صنایع پاییندستی، از تجهیزات فرسوده و ناکارآمد با تکنولوژی منسوخ بهره میبرند. تجهیزات صنعتی در بسیاری از موارد مربوط به دهههای گذشتهاند که با استانداردهای امروز انرژی همخوانی ندارند.
از سوی دیگر، سهم مصرف خانگی نیز بهصورت قابل توجهی تحت تأثیر تجهیزات کمبازده و پرمصرفی است که در بازار ایران به وفور یافت میشود. بسیاری از محصولات برقی چینی یا مونتاژ داخل، عمدتاً با استفاده از قطعات ارزانقیمت و بدون توجه به معیارهای بهرهوری انرژی وارد بازار شدهاند. یخچالها، ماشینهای لباسشویی، تلویزیونها، کولرها، اتو، جاروبرقی و حتی لوازم کوچکتری مانند شارژرها و بخاریهای برقی و لامپ ها – عمدتا به گونهای طراحی شدهاند که بیش از اندازه انرژی مصرف میکنند و مصرفکننده، چارهای جز استفاده از این محصولات در دسترس و ارزانتر ندارد.
در واقع، صحبت از صرفهجویی و فرهنگسازی در حوزه مصرف انرژی، تا زمانی که زیرساخت تأمین تجهیزات کممصرف و با کیفیت در کشور فراهم نشده، به مثابه خواستن از مردم برای دویدن با پای بسته است.
حلقه مفقوده در سیاستگذاری انرژی: واردات و تولید کالاهای کمبازده
یکی از نقاط کور در سیاستگذاریهای کلان حوزه انرژی، بیتوجهی به سازوکارهای واردات و تولید تجهیزات انرژیبر است. واردات بیرویه و بدون کنترل محصولات برقی با بازدهی پایین از کشورهای نظیر چین و استفاده از قطعات مشابه در تولیدات داخلی، کشور را با سیلی از محصولات پرمصرف مواجه کرده است.
در این شرایط، چه انتظاری از مصرفکننده خانگی میتوان داشت که بخواهد مصرف خود را کاهش دهد، در حالی که حتی لوازم خانگی «کممصرف» در بازار عملاً واجد چنین کیفیتی نیستند؟ این سیاستگذاری نادرست و عدم تنظیمگری در بازار واردات، سهم قابل توجهی در بحران کنونی دارد.
زیرساخت انتقال؛ حلقهای دیگر از زنجیره فرسوده انرژی
شبکه انتقال برق کشور نیز از همان مشکلی رنج میبرد که تولید و مصرف درگیر آن است: فرسودگی. خطوط انتقال و توزیع برق، در بسیاری از نقاط کشور به دلیل قدیمی بودن، تلفات بالایی دارند. در حالی که کشورهای پیشرفته به سمت استفاده از فناوریهای هوشمند در توزیع و پایش برق حرکت کردهاند، همچنان بخشهای زیادی از شبکه برق ایران بهصورت دستی و سنتی اداره میشود. تلفات انتقال و توزیع برق که در برخی مناطق به بالای ۱۶ درصد میرسد، بهتنهایی بخش قابلتوجهی از چالشهای تأمین برق را تشدید میکند.
انرژی خورشیدی؛ مسیری روشن، اما نیازمند عزم و زیرساخت
وزیر نیرو با اشاره به اینکه ۷۸ هزار مگاوات برق خورشیدی در نوبت سرمایهگذاری قرار دارد و برای ۳۰ هزار مگاوات نیز مجوز بهرهبرداری صادر شده، آینده روشنی را در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر ترسیم میکند. همچنین، بهرهبرداری از پروژههای ۳۱۶ مگاواتی جدید در ۴۰ ساختگاه و افتتاح نیروگاه ۱۰۰ مگاواتی در محلات، گامهای مثبتی بهشمار میروند.
اما چالش اصلی نه در صدور مجوز، بلکه در فراهم آوردن بستر لازم برای جذب سرمایهگذار است. همچنان بسیاری از پروژههای دارای مجوز، به دلیل نبود حمایتهای مالی، پیچیدگیهای قانونی و ناپایداری اقتصادی کشور، متوقف ماندهاند. حتی آن دسته از سرمایهگذاران که مجوز دریافت کردهاند، پس از ۶ ماه مجبور به تمدید آن هستند، چرا که امکان پیشبرد پروژه را در عمل نیافتهاند.
در این میان، پتانسیل عظیم کویر مرکزی ایران برای تولید برق خورشیدی باید بهعنوان یک سرمایه راهبردی دیده شود. مساحت گسترده، تابش یکنواخت و امکان احداث نیروگاههای بزرگ در مقیاس صنعتی، این منطقه را به یکی از بکرترین مناطق جهان برای تبدیل شدن به قطب تولید انرژی خورشیدی و حتی صادرات برق به منطقه بدل کرده است.
مردم و مشارکت در تولید برق؛ حرکت به سوی غیرمتمرکزسازی
وزیر نیرو همچنین خبر از معرفی پروژههایی در هفته آینده داد که در آن مردم نیز در تولید برق مشارکت خواهند داشت. حرکت به سمت نیروگاههای خورشیدی کوچکمقیاس و پراکنده، اگرچه نویدبخش است، اما نیازمند بسترهایی چون وام کمبهره، تعرفههای تشویقی خرید برق و پشتیبانی فنی از مصرفکنندگان است.
در شرایط اقتصادی فعلی، اگر تسهیلات و تضمینهای کافی به متقاضیان ارائه نشود، این طرح نیز مانند بسیاری از طرحهای بلندپروازانه گذشته، به فراموشی سپرده خواهد شد.
بحران مصرف، مسئلهای ساختاری است نه رفتاری
ایران برای خروج از بحران انرژی نیازمند نگاهی جامع، ریشهای و واقعگرایانه به مسئله برق است. تقلیل آن به رفتار مصرفی مردم یا فعالیت ماینرها و حضور چند میلیون آواره غیرقانونی خارجی، پاک کردن صورت مسئله است. تا زمانی که ساختار واردات، تولید، انتقال و مصرف انرژی بازمهندسی نشود و سیاستهای تشویقی برای ارتقاء بهرهوری در سطح ملی اعمال نگردد، هر میزان سرمایهگذاری نیز در نهایت، تنها نقش مُسکن خواهد داشت.
اکنون زمان آن فرا رسیده است که دولت، نهادهای قانونگذار و فعالان بخش خصوصی، همراستا و با نگاهی جامع، به سمت اصلاح عمیق ساختارهای فنی و اقتصادی حوزه انرژی حرکت کنند؛ وگرنه «بحران برق»، نه تنها پایدار خواهد ماند، بلکه هر سال ابعاد بزرگتری به خود خواهد گرفت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com