خبر فارس درباره شرکت سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات در انتخابات مجلس نهم تائید شد. اما مهم ترین پرسشی که اکنون می توان درباره این خبر پرسید اینکه هدف رهبر جریان اصلاحات از این اقدام چه بوده است؟ او و جریانش که پیش از این از فراهم نبودن شرایط حضور سخن می راندند، چرا اکنون به عهد خویش وفادار نمانده و به دور از چشم دوربین ها، انگشت خود را به جوهر آبی انتخابات نهم آغشته کرده است؟
اصلاح طلبان ظاهرا همچنان در این توهم تئوریک به سر می برند که توده ها حافظه تاریخی ندارند و زود، دیروز را به فراموشی می سپارند. اما خاصیت یک شخصیت سیاسی آنست که گفته ها و نوشته ها و مواضع ثبت و ضبط اند و از آنها برایش گریزی نیست.
خاتمی نمی تواند انکار کند که جریان اصلاحات انتخابات مجلس نهم را تحریم کرده بود. او در جایی در توجیه علت عدم مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس می گوید: «شرایطی که کف خواسته اصلاح طلبان و بخش مهمی از ملت و شرط تأمین مصالح و امنیت ملی و پیشرفت کشور است برآورده شود تا همه بتوانند در عرصه سرنوشت خود حضور فعال داشته باشند». بنا بر اخبار موثق، حتی در جلسه هفته گذشته مجمع روحانیون مبارز با حضور خاتمی نیز قرار می شود روز نهم اسفند بیانیه ای صادر شده و در آن ضمن تکرار برخی حرف های تکراری اصلاح طلبان مبنی بر عدم وجود فضای رقابت بر حضور مردم در انتخابات تاکید شود.
اما ورق این تصمیم چرا برگشت؟ چرا خاتمی که می گفت شرایط برای حضور فراهم نیست و رسما داد تحریم سر می داد،بر سر صندوق حاضر شد و رای داد؟ چرا بیانیه مجمع روحانیون درباره تحریم صادر نشد؟ پاسخ البته روشن است؛
هدف از تحریم انتخابات این بود که به اپوزیسیون بیرونی و دولت های غربی و عربی حامی فتنه سبز پیغام داده شود که ما بدنه اجتماعی قدرتمندی داریم و می توانیم با تحریم، کاهش مشارکت عمومی و زیر سوال بردن مشروعیت جمهوری اسلامی را رقم بزنیم. دقت در رسانه های غربی به خوبی این موضوع را نشان می دهد و بلا استثنا همه این رسانه ها در خبرهای مربوط به انتخابات مجلس نهم از این عبارت صریح استفاده می کنند که اصلاح طلبان انتخابات را تحریم کرده اند. نمونه این اسناد را می توانید در اینجا و اینجا و اینجا و... ببینید. جریان فتنه با این ترفند اولا می توانست در نظر اربابان بیرونی چند صباحی بیشتر عمر کند؛ و ثانیا با وعده کاهش حمایت مردمی از نظام، قول زمینه سازی برای حمله نظامی به ایران را به غربی ها بدهد. البته ناگفته نماند ظاهرا سران اصلاحات امید به کاهش مشارکت نیز داشته اند و تلاش مجمع روحانیون برای صدور بیانیه 9 اسفند بارقه های این امید را نشان می دهد.
حضور گسترده مردم اما همه این برنامه ریزی ها را به هم ریخت. هم اکنون می توان با جرئت مدعی شد که خبر مشارکت بالای ۶۰ درصدی عمر جریان فتنه را در اذهان حامیان غربی آن به پایان می رساند. فایننشال تایمز نوشته است علی رغم تحریم انتخابات توسط اصلاح طلبان،مشارکت میلیونی و گسترده بود. مهاجرانی هم باید یقین داشته باشد که لااقل تا مدت زیادی خبری از پول نیست!
اما در این میان، جریان برانداز داخلی نیز باید با توجه به شرایط تصمیم می گرفت. برآوردهای دقیقی در هفته منتهی به انتخابات از مشارکت بالای ۶۰ درصدی مردم خبر می دادند و این،به معنای فروریختن همه ستون هایی بود که در خلا توسط این جریان ساخته شده بود. این است که خاتمی چاره ای جز حضور بر سر صندوق نداشت. او باید رای می داد تا مواضع پیشینش را پس بگیرد و بگوید انتخابات را تحریم نکرده بوده است؛ اما عکسی از او نباید منتشر می شد تا بلکه خبر حضورش همچنان در ابهام باقی بماند و رئیس دولت اصلاحات بتواند راه گریزی برای خویش داشته باشد. بیانیه مجمع نیز به همین دلیل روی خروجی سایت این تشکل نرفت.
ظاهرا اما این حرکت خاتمی دولت انگلیس و دیگر حامیان کودتای ۸۸ را به شدت عصبانی کرده است و لندن به نحوی خود را بازی خورده می بیند. در همین راستا بود که بی بی سی خط خبری صریحی را برای تحقیر و تخریب خاتمی آغاز کرد.
نتیجه ای که می توان از آنچه گذشت گرفت اینکه نباید به امثال خاتمی اجازه سوء استفاده از بازی دوگانه شان با نظام را داد. خاتمی و دیگر سران جریان موسوم به اصلاحات در وزن کشی ۱۲ اسفند ۹۰ سیلی سختی خوردند و باید مراسم ختم سیاسی خود را برگزار کنند. مشارکت گسترده ۱۲ اسفند معانی زیادی دارد. تفسیر نخست آن اینکه ۱۳ میلیون نفری که به میرحسین موسوی رای دادند، نه به فتنه،که به مدعی رهرو راه امام(ره)رای داده بودند و چون او را فتنه گر یافتند، آشکارا از وی فاصله گرفتند و این حضور کم نظیر در اولین انتخابات پس از فتنه، شاهدی محکم برای اثبات این مدعاست. برداشت منطقی دوم اینکه امیدهای تحریم کنندگان و کوبندگان به جنگ با ایران همه بر باد رفته است. در واشنگتن تحلیل رسمی این بود که نمی توان به ایران حمله نظامی آشکار کرد و تنها زمانی حمله میسر است که یقین داشته باشیم، مردم در حمله احتمالی، علیه نظام اقدام خواهند کرد؛ تحریم ها نیز به اذعان خود غربی ها همه با این هدف انجام شده است. مشارکت مردم با توجه به اینکه رسانه های غربی انتخابات را آزمون مشروعیت نظام نامیده بودند، بر این توهم خط بطلان کشید.
و نکته آخر اینکه، تیرهای پایانی دشمن همه شلیک شدند و حقیقتا استقامت مردم، همه معاندان جمهوری اسلامی را ناکام گذاشت. از صبح شنبه پس از انتخابات،ایران وارد عرصه جدیدی شده که مثالش در ۳۳ سال گذشته تجربه نشده است. ایران هم اکنون یک قدرت بی بدیل منطقه ای است و بر نمایندگان منتخب است که همه هم خود را مصروف تلاشی مضاعف برای ارتقای جایگاه ایران در عرصه جهانی نمایند.
سید یاسر جبرائیلی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
شما هم حرفهای با نمک میزنید
.
اگر خاتمی احساس میکند با رای دادن برای خلاف های گذشته اش گریزی پیدا میکند سخت در اشتباهاست
شما ناراحت هستید که چرا خاتمی رای داده است! جالب است خودتان هم نمی دانید دنبال چی هستید؟!
راستی قیمت نان همین الان چند است؟
البته اگر نظر را نمایش دهید.
اگه نمیدونید از جلبکهای فریب خورده که اخبار و اطلاعاتشان را از صدای امریکا و بی بی سی میگیرند بپرسید .
زیرا ما یک نان میخوریم و بنا به آموزه های دینی و پیروی از منش شهدا هزار شکر را بجای می آوریم.والسلام
اصلاحطلبان هشتاد تيرهاند، در حالي كه جريان اصلاحات، آبشخوري است كه سرچشمهاش آنسوي مرزها و در غرب است و همواره كوشيده است تا تمام اين هشتاد تيره را تغذيه نموده و اختيار آنها را در دستان خود بگيرد.
ولي همه اصلاحطلبان كه حاضر نيستند خود را به ذلّت اطاعت از اين آبشخور آلوده كنند. در نتيجه همواره بخش قابل ملاحظهاي از آنها سعي كردهاند خود را مجزا از اين آبشخور نشان دهند.
فكر نميكنم شما كواكبيانها و فومنيها و خبازها و غيره را اصلاح طلب ندانيد؟ ولي اين آقايان هميشه و در همه حال صراحتا اعلام نمودهاند كه خود را بخشي از نظام ميدانند و حاضر به پيروي از جريان اصلاحات نيستند. حتي در جريان فتنه نيز با سران فتنه همراه نشدند و سعي كردند دامن خود را از اين ننگ پاك نگهدارند. حتي اكنون كه مثلا جناب آقاي خباز راي نياورد نيز مرد و مردانه به انتخاب مردم گردن نهاد و شكست را پذيرفت و به برندگان تبريك گفت و مانند سران فتنه، همچون كودكي يتيم زير ميز نزد و گريه سر نداد.
جريان اطلاحات، انتخابات را تحريم كرد و تمام تلاش خود را نمود كه اصلاحطلبان را نيز با خود همراه كند. اما همهي اصلاحطلبان با آن همراه نشدند، و جز عدّهاي سرسپرده ﴿مثل گروهك نهضت آزادي و حزب منحلهي مشاركت﴾، مابقي اصلاح طلبان فارغ از اين جريان، خود راسا وارد انتخابات شدند و به فرمان جريان اصلاحات گردن نهادند. حتي خواهرزاده خود آقاي خاتمي هم آمد و گفت غلط ميكنند براي من تعيين تكليف مينمايند. اين كجايش تناقض است؟!
اولا اين امامزاده، متولي زياد دارد. شما آقاي خاتمي را سر اين طيف ميدانيد، و بسياري ديگر از همفكران شما، قايل به فرد ديگري در اين مقام هستند. بنده شخصا رهبر پشت پردهي اين طيف را موسوي خوئينيها ميدانم و نه فرد ديگري.
اين كه فرموديد اصلاحطلبان با اپوزيسيون دوتا هستند، متاسفانه قابل قبول نيست.
تمام مشكل ما با اين حضرات نيز همين بود كه يك كلام بگوييد با آنها نيستيد و خط و ربطتتان را ﴿هرچند در حرف﴾ از آنها جدا كنيد، كه حاضر نشدند چنين كنند، چون چاقو كه دستهي خودش را نميبرد! ميبرد؟.
كاري هم به بقيه شواهد ندارم: نه به پولهاي دريافتي از كاخ سفيد استناد ميكنم و نه به پالوده خوري آقايان با جورج سوروس در ويلاي شخصياش؛ نه به مدال افتخاري كه نتان يابو به اصلاحطلبان داد و آنها را سربازان خط مقدم جبهه خود خواند نگاه ميكنم و نه به مزروعيها و مهاجرانيها و گنجيها و حقيقتجوها و سازگاراها و سروشها و ساير گردن به بالاهاي اصلاحطلبان كه اكنون هم آغوش اپوزيسيون شدهاند و براي لقمه ناني، از دست در دست پادشاهان مفت خور آمريكايي-اسراييلي عربستان نهادن نيز ابايي ندارند.
حرف بنده اين است كه اگر اين حضرات خط و ربطي با آنور آب ندارند، چرا آن زمان كه رهبر فرزانهي ما اين همه فرياد زد كه دامن خود را از اين لكّهي ننگ پاك كنيد و خودتان را از رقّاصان و مطربان و فراريها صراحتا جدا نماييد، آقايان چنين نكردند كه هيچ، پسماندههاي يزيديان در ظهر عاشورا را نيز مردان خداجوي ناميدند؟
آنقدر دم اين خروس بلند است كه به صوراسرافيل ميماند و انكار آن خود مصداق "از شما دروغگوتر نديدم" است.
ضمنا! كدام حزب سياسي؟!!!! ميشود نامش را ببريد؟
مثل اینکه نون ایشون و امثالش تو هرج و مرج ایجاد کردنه.
شما که دم از تبعیت از رهبری و آقا میزنید، مگه همین آقا نبود که گفت :
جذب حداکثری، دفع حداقلی
آقای خاتمی هم که اومدن رای دادن و اتفاقا ایشان سیلی محکمی به ضد انقلاب زدن.
درود بر خاتمی و احمدی نژاد (هر دو زحمت کشیدن، سیاست همینه باید توش رقابت باشه)
البته قبول دارم خاتمي از آن دو ديگر خيلي عاقلتر بود و خيلي زودتر خود را كنار كشيد و نگذاشت رويش به آن سياهي شود، ولي با اين همه، از امتحان فتنه روسفيد بيرون نيامد. برادرش كه هيچ! روسياه روسياه شد.
ما خود از مخالفین آقای خاتمی بواسطه حمایت ایشان از جریان فتنه مدیریت فتنه و خیلی مسائل دیگر هستیم که صدهها مطلب هم در باره اش نوشته شده است اما قرار نیست هر چه از دهنمان بیرون می آید نثار ایشان کنیم اینگونه نظرات هم موجب وهن مخالفین و بنوعی ضدتبلیغ بر علیه مخالفین ایشان است آیا این از بی بصیرتی نیست ؟ بهتر است نظرات یا حتی خیانتهای ایشان مستند مطرح شود
1_در عرصه انتخابات و جامعه همراه مردم هستم . یعنی زنده ام و در حاشیه نیستم.
2-پیدا کردن راهی برای فرار از اتهامات بیشمار و مطالبات مردم و خسارات معنوی و مادی که به مردم و نظام وارد آورده.والسلام