کد خبر: ۷۲۳۸۶۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
وقت آن رسیده که کمپین‌های تبلیغاتی بلوغ و پختگی خود را نشان بدهند

کمپین‌های انتخاباتی با محور «بی‌رغبتی»، «واقعیت‌گریزی» و «مسئولیت‌گریزی»

کمپین‌های انتخاباتی در ایران به طور مشخصی ضعیف‌اند و با آنچه یک جامعه آگاه و بالغ امروزی انتظار دارد، فاصله چشم‌گیری دارند.

کمپین‌های انتخاباتی با محور «بی‌رغبتی»، «واقعیت‌گریزی» و «مسئولیت‌گریزی»گروه سیاسی- علی نصری  فعال رسانه‌ای و جامعه‌شناس، در یادداشتی نوشت: کمپین‌های انتخاباتی در ایران به طور مشخصی ضعیف‌اند و با آنچه یک جامعه آگاه و بالغ امروزی انتظار دارد، فاصله چشم‌گیری دارند.

به گزارش بولتن نیوز، عمده این کمپین‌ها، به جای اینکه بنای تبلیغات خود را بر پایه «صلابت»، «واقع‌بینی» و «شفافیت» بگذارند، به طور ناخواسته، «بی‌رغبتی»، «واقعیت‌گریزی» و عدم «مسئولیت‌پذیری» نامزدهای خود را تبلیغ می‌کنند.

بی‌رغبتی:

در فرهنگ انتخاباتی سیاستمداران ما، به هر دلیلی، این باور جا افتاده که یک نامزد انتخاباتی باید نسبت به مسندی که برای کسب آن وارد رقابت شده «بی‌رغبت» و بلکه «منزجر» باشد.

از این رو، بسیاری از نامزدها، از روز اول ثبت‌نام خود در وزارت کشور، مراتب انزجار و اکراه خود نسبت به شغل ریاست‌جمهوری را اظهار می‌کنند و حضور خود در عرصه رقابت‌ها را تصمیمی در «لحظه آخر» و صرفاً بر اساس احساس «وظیفه» و به دلیل فشارهای مستمر هواداران خود بیان می‌کنند.

مشخص نیست که چرا «بی‌رغبتی» یا «انزجار» نسبت به یک شغل، باید نکته مثبتی برای نامزدی که میخواهد ۴ یا ۸ سال بر آن مسند بنشیند، محسوب شود. آیا هیچ کارفرمایی فردی را استخدام می‌کند که در همان مصاحبه اول‌‌، نسبت به شغلی که برایش اقدام کرده، ابزار بی‌رغبتی و انزجار کند؟

البته معمولاً بعد از این اظهار «بی‌رغبتی»، همان نامزدها، بلافاصله، از برنامه‌‌های چند هزار صفحه‌ای خود سخن می‌گویند و بعضاً با یکدیگر بر سر تعداد صفحات برنامه‌هایشان وارد رقابت می‌شوند. برنامه‌هایی که مراحل تحقیقات، نگارش و تدوین‌شان قاعدتاً باید ماه‌ها - و بلکه سال‌ها - طول میکشید و ادعای تصمیم ورود به رقابت‌ها در «لحظه آخر» و «بی‌رغبتی» آن‌ها نسبت به آن مسند را بی‌اعتبار می‌سازد.

سپس همان نامزدها، در مرحله بعدی، اعلام می‌کنند که پولی برای ایجاد یک ستاد انتخاباتی و فعالیت تبلیغاتی ندارند و از مردم می‌خواهند که خود وارد عمل شوند. باز در اینجا سوال پیش می‌آید که چرا نامزدی که چندین هزار صحفه برنامه برای اداره کشور تهیه نموده، در این برنامه‌ریزی دقیق، هیچ بودجه‌ و امکاناتی برای فعالیت انتخاباتی خود در نظر نگرفته است؟ این چگونه برنامه‌ریزی است که شخصی هزاران صحفه برای فردای پیروزی خود در انتخابات طرح دارد، اما برای خود «پیروزی» هیچ تدبیر و تدارکی ندیده‌؟

«اغراق» و «واقعیت‌گریزی»:

یکی دیگر از ویژگی‌های انتخابات در ایران، تمایل شدید نامزدها به «اغراق» است. این اغراق می‌تواند در مورد «ساده‌زیستی» خود، «مردمی» بودن خود، توصیف‌ منفی رقبا، تحلیل وضعیت موجود و یا وعده‌ها و چشم‌اندازهای مثبت آینده در صورت رای آوردن خود، باشد.

کمپین‌های انتخاباتی با محور «بی‌رغبتی»، «واقعیت‌گریزی» و «مسئولیت‌گریزی»خالی بودن حساب بانکی شخصی (ساده‌زیستی). پیگیری و حل مشکلات شهروندان به طور شخصی در دیدارهای مستقیم با آن‌ها (مردمی بودن). توصیف رقبای خود به عنوان خائن، سازشکار، بیگانه‌پرست، فاسد، و حتی مافیایی و داعشی. تحلیل شرایط موجود به عنوان جامعه‌ای در حال «سقوط» در تمام عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی. و از آن طرف، وعده‌هایی مانند رشد اقتصادی ۲۵٪ و ۳۰٪ی، صادرات تلفن همراه هوشمند به ژاپن در کم‌تر از ۶ ماه و ریشه‌کن کردن کلی فقر و بی‌کاری در یک سال، از نمونه این‌گونه اغراق‌هاست که با درک عمومی جامعه از واقعیت فاصله بسیار دارد.

«مسئولیت‌گریزی»:

یکی دیگر از ادعاهای رایج نامزدهای انتخاباتی «استقلال» کامل آن‌ها نسبت به تمام احزاب و جنا‌ح‌ها و جریان‌های سیاسی موجود در کشور است.

این ادعا عمدتاً به این دلیل مطرح می‌شود که این نامزدها نمی‌خواهند هیچ میزان از «مسئولیت» نسبت به وضع موجود را بپذیرند و در قبال آن سال‌ها فعالیت خود در مناصب مختلف «پاسخ‌گو» باشند. طبیعتاً اگر وضعیت اقتصادی و اجتماعی موجود کشور بهتر بود، به همان نسبت هم از تعداد نامزدهای «مستقل» و «خارج از سیستم» در انتخابات کاسته میشد‌ و همگی می‌کوشیدند تا سهم خود را در ایجاد رفاه و خرسندی مردم نمایان سازند.

ایراد ادعای «استقلال» نامزدها این است که از شروط اصلی احراز صلاحیت در انتخابات ریاست‌جمهوری «رجل سیاسی، مذهبی» و «مدیر و مدبر» بودن است. یعنی در واقع هیچ نامزدی در ایران وارد رقابت‌های انتخاباتی نشده و نمی‌شود، مگر این که جایگاه مهمی در عرصه سیاست و سهم قابل توجهی در مدیریت - و در نتیجه وضع موجود - داشته است.

فردی که در زمان نامزدی‌اش شجاعت کافی برای پاسخ‌گویی را ندارد، قطعاً به عنوان رئیس‌جمهور - که تحت فشارها و انتقادات به مراتب بیشتری است - شهامت مسئولیت‌پذیری نخواهد داشت.

سال ۱۴۰۰ است و ۴۳ سال از انقلاب میگذرد. امروز مردم ایران بیش از چهار دهه تجربه مشارکت مستقیم پای صندوق‌های رای دارند. وقت آن رسیده که کمپین‌های تبلیغاتی نیز آن بلوغ و پختگی که شایسته این موقعیت تاریخی‌ست را از خود نشان بدهم.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۲/۳۰
0
0
سر در گمی حاکم بر جو انتخابات خرداد هراس آفرین است
---
نا شناخته ترین آینده در حال حاضر در کشور ما ؛ آینده ی 4 سال دورانی است که مردم با بیم و هراس با یک رئیس جمهور ، ساخته و پرداخته ی چهار دهه گذشته ی آکنده از بی نظمی علم ستیز ، سپری خواهند کرد.
با وضع بی نظمی علم ستیز مزمن رایج ؛ اگر ما خدا پرست خدا شناس و وفادار به کشور و مردم و نظام باشیم و با همت و همه ی توان ناچیز خود به یگانه ذات اقدس او با ایمان و عزم راسخ تزلزل ناپذیر صادقانه در هر انتخاباتی توکل کنیم شاید او به کمک ما برسد و مسائل بغرنج و پیچیده ی مدیریت کلان کشوری را در هر انتخابات کشوری با علم و حکمت و لطف بی کران خود برای ما با کم ترین زیان سامان دهی کند.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین