اگر بدگمانی نکنیم و این اتفاقات را به حساب این نگذاریم که عمدی در کار است تا مردم را بیش از پیش از شرایط ناراضی کند، باید بپذیریم که این شیوه از مدیریت، مبتذل ترین حالت آن است.
گروه سیاسی_سید محسن عبدالهی: خیال کنید شب به شما بگویند که فردا صبح قرار است پول بزرگ و قابل توجهی به حسابتان واریز شود. قاعدتا برای بهره بردن از این موهبت ناگهانی، برنامه ریزی های مختلفی می کنید و شوق و ذوق بسیاری خواهید داشت. اما با رسیدن صبح ناگهان با پیامک بانک مواجه می شوید که خبر از خالی شدن حسابتان می دهد. حالتان چگونه خواهد بود؟! این اتفاقی که به عنوان یک فرض مطرح شد، بلایی است که توسط مدیران دولت تدبیر و امید علی الخصوص در هفته ای که گذشت، بر سر مردم آورده اند.
به گزارش بولتن نیوز، با اینکه در طول هفت سال گذشته تصمیم های سینوسی دولت حسن روحانی چه بر سر کشور آورده و تغییرات ناگهانی و تصمیمات نادرست چه تاثیری بر زندگی مردم داشته است، کاری نداریم اما آیا می توان بر آن چه در این هفته اتفاق افتاد، چشم بست و مانند گذشته در سکوت و متانت از کنارش عبور کرد؟! در دو مساله برگزاری آزمون سراسری و بورس و صندوق دارا دوم آن چه مدیران دولتی انجام دادند، با هیچ متر و معیاری قابل پذیرش نیست.
نوجوان هایی که خودشان به تنهایی استرس فراوانی بابت کنکور دارند، باید با این فکر و خیال اوقات بگذرانند که اگر در جلسه حاضر شویم، شاید مبتلا به ویروس کرونا هم بشویم. در کنار این دو مساله بازی خنده دار ستاد ملی کرونا، سازمان سنجش، وزارت بهداشت و وزارت علوم با روح و روان شرکت کنندگان در آزمون سراسری بر سر اینکه بالاخره این اتفاق رخ می دهد و قرار بر برگزاری یا عدم برگزاری کنکور خواهد بود، منزجر کننده شده است.
چند روز همه مقامات بر سر برگزارشدن و نشدن این مهم بحث و مصاحبه و سخنرانی می کنند. در آخرین خبر اعلام می شود که این آزمون رسما به تعویق افتاده است تا زمانی که شرایط فراهم باشد. اما در کمتر از 24 ساعت ناگهان اعلام می شود که آزمون سراسری در سر وقت معمول برگزار می شود و از تعویق خبری نیست. خدا می داند که این نوع از تصمیم گیری علاوه بر بردن حیثیت آقایان، چه با اعصاب و روان بچه های مردم می کند.
از آنطرف هم که داستان های بورس و صندوق دارا دوم به وجود آمد. در حالی که مردم منتظر عرضه سهام شرکت های پتروشیمی و نفتی در این صندوق بودند، ناگهان اعلام می شود که عرضه صندوق دارا دوم منتفی است. بعد از این مساله اعلام می شود که خیر، منتفی نیست بلکه به صورت بلوکی و فقط برای اشخاص حقوقی عرضه خواد شد. سپس وزیر نفت به بحث اختلاف با وزارت اقتصاد بر سر عرضه سهام شرکت های زیر نظر خود در صندوق دارا دوم واکنش نشان می دهد و می گوید این ها دروغ است.
فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد نیز پس از مشاهده اثرات این اتفاق بر بازار بورس و سقوط آزاد شاخص بورس، اعلام می کند که در اولین چهارشنبه شهریور، صندوق دارا دوم فعالیتش آغاز می شود و اشخاص حقیقی نیز امکان خرید و فروش خواهند داشت. در مقابل صحبت های دژپسند، بازار بورس واکنش مناسبی نشان می دهد و شاخص ها رو به بالا حرکت می کنند. اما ناگهان در کمتر از 24 ساعت یکی از مسئولین رده پایین تر از این دو وزیر عضو کابینه، اعلام می کند که جناب وزیر اشتباه کرده اند و دارا دوم در پنج شهریور آماده فعالیت نخواهد بود.
همین مصاحبه عجیب و بی دلیل اثر خود را بر بازار بورس گذاشت و ناگهان شاهد سقوط آزاد بازار بودیم. سقوط آزادی که همراه شد با صف های فروش طویل سهامداران خرد و غارت سهام ها توسط شرکت ها و افراد حقوقی که توانایی مالی زیادی دارند. این وضعیت اسف بار و ضرر بزرگی که مردم کردند از مصاحبه ها و حرف هایی سرچشمه می گیرند که بدون تدبیر و اندکی فهم و درک شرایط کشور زده می شوند.
اگر بدگمانی نکنیم و این اتفاقات را به حساب این نگذاریم که عمدی در کار است تا مردم را بیش از پیش از شرایط ناراضی کند، باید بپذیریم که این شیوه از مدیریت، مبتذل ترین حالت آن است. مدیرانی که در یک دولت مشغول کار هستند اما حتی به اندازه یک مصاحبه نیز توانایی مدیریت خود و زیردستانشان را ندارند، اوضاع کشور را چنین بهم ریخته اند. این بی کفایتی هولناک که با بی تدبیری همراه گشته و امید مردم را نشانه رفته، در یک کمدی تلخ، در دولتی رخ داده که بیش از هفت سال است دم از تدبیر و امید می زند. دو صفتی که تا امروز و در جزئی ترین امور نیز نشانه ای از آن ها در کابینه حسن روحانی به چشم ما نیامده است.