گروه سیاسی: در روزهای پس از جنگ ۱۲ روزه ایران با رژیم جعلی صهیونیستی – که در آن نیروهای مسلح جمهوری اسلامی با اقتداری مثالزدنی، ضربهای کاری به قلب تلآویو وارد کردند و جهان را به تحسین واداشتند – صداهایی از درون کشور بلند شده که نه تنها پیروزی ملت ایران را کمرنگ میکند، بلکه با ایجاد شکافهای مصنوعی، به دنبال تضعیف وحدت ملی است.
به گزارش بولتن نیوز ،عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی دولت روحانی، یکی از چهرههای برجسته این حلقه اول دوقطبیسازان است. او که در نشست اخیر خود با عنوان «چیستی ایران، روابط خارجی و سیاست منطقهای» به میدان آمده، با سخنانی که بوی تسلیم و سازش میدهد، تلاش میکند ایران را در جایگاه ضعیف منطقهای نشان دهد و پیشنهادهایی مانند «بیطرفی» و «دولت ملی» را مطرح کند که عملاً به معنای عقبنشینی از اصول انقلابی و همسویی با منافع غرب و صهیونیسم است.
این در حالی است که در روزهای اخیر، امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس شورای اسلامی، اتهامات سنگینی علیه آخوندی و خانوادهاش مطرح کرده که نشاندهنده عمق فساد و تعارض منافع در این چهره بهاصطلاح اصلاحطلب است. در این مقاله، به نقد تند و بیپرده سخنان آخوندی میپردازیم و نقش او را در دوقطبیسازی جامعه پس از پیروزی بزرگ ایران بررسی میکنیم، در حالی که سایه اتهامات مالی بر سرش سنگینی میکند.
بیایید ابتدا به محتوای نشست آخوندی نگاهی بیندازیم. او که خود را معلم دانشگاه تهران معرفی میکند و در پی «ایده ایران» است، در این نشست به تحولات جهانی اشاره کرده و از چندقطبی شدن جهان، نقش فزاینده چین و اقتصاد دیجیتال سخن گفته. این حرفها در ظاهر بیضرر به نظر میرسند، اما وقتی به عمقشان نفوذ کنیم، میبینیم که آخوندی با زیرکی، ایران را در این معادلات جهانی، کشوری حاشیهای و ضعیف جلوه میدهد.
بیشتر بخوانید
شیخ حسن در تبوتاب قدرت؛ تقلای بیثمر برای احیای جایگاه از دسترفته
او میگوید جایگاه ایران در منطقه ضعیف است و باید به سمت بیطرفی حرکت کنیم. بیطرفی؟! این واژه برای کشوری که تازه از یک جنگ پیروزمندانه بیرون آمده و رژیم صهیونیستی را به زانو درآورده، چه معنایی دارد جز تسلیم و عقبنشینی؟ آخوندی با این پیشنهاد، عملاً ایران را به یک کشور خنثی تبدیل میکند که از حمایت از محور مقاومت دست میکشد و به آغوش غرب میرود. این دقیقاً همان چیزی است که دشمنان ایران پس از شکست در جنگ ۱۲ روزه آرزویش را دارند: ایجاد شکاف داخلی و تضعیف روحیه انقلابی.
اما چرا آخوندی را پیشتاز حلقه اول دوقطبیسازان میدانیم؟ پس از جنگ ۱۲ روزه، که نیروهای ایرانی با موشکهای پیشرفته، پایگاههای صهیونیستی را درهم کوبیدند، جامعه ایران در اوج وحدت قرار گرفت. مردم از همه طیفها، از اصولگرا تا اصلاحطلب، پشت سر رهبری ایستادند و پیروزی را جشن گرفتند. اما امثال آخوندی نمیتوانند این وحدت را تحمل کنند. او با مطرح کردن «دولت ملی» – که در واقع کد کلمهای برای حذف نیروهای انقلابی و سپردن قدرت به لیبرالهای غربگرا است – تلاش میکند دوقطبی کاذبی بین «ملیگرایان» و «انقلابیون» ایجاد کند.
این دوقطبیسازی، دقیقاً همان استراتژیای است که پس از هر پیروزی بزرگ ایران، توسط اپوزیسیون داخلی و خارجی پیگیری میشود. آخوندی با اشاره به تعهدات بینالمللی و لزوم امنیت پایدار، عملاً ایران را متهم به جنگطلبی میکند و پیشنهاد میدهد که از اصول خود عقب بنشینیم. این حرفها نه تنها خیانت به خون شهدایی است که در جنگ ۱۲ روزه جان دادند، بلکه به دشمن سیگنال میدهد که ایران ضعیف است و میتوان با فشار بیشتر، آن را به زانو درآورد. آخوندی، با این رویکرد، نقش یک ستون پنجم را بازی میکند؛ کسی که از داخل، چاقوی دوقطبی را به قلب وحدت ملی فرو میبرد.
حالا بیایید به لایههای پنهان شخصیت آخوندی بپردازیم. این وزیر سابق، که در دولت روحانی مسئولیت داشت، همیشه خود را قهرمان مبارزه با فساد جلوه داده، اما اتهامات اخیر امیرحسین ثابتی، نماینده مردم تهران در مجلس، پرده از چهره واقعی او برمیدارد. ثابتی در پست توییتری خود در ۲۷ اکتبر ۲۰۲۵، نوشت: «اگر عباس آخوندی در این باره شفافسازی نکند، آن وقت مجبورم در صحن علنی مجلس درباره خودش و پسرش شفافسازی کنم.»
این اتهام مستقیماً به دریافت وام ۲ هزار میلیارد تومانی توسط پسر آخوندی، محمدمهدی آخوندی، از بانک آینده اشاره دارد. طبق ادعاهای مطرحشده در فضای مجازی و تأییدشده توسط ثابتی، شرکت توسعه عمران فردا گستر – که پسر آخوندی مدیرعامل آن است – در سال ۱۳۹۵ حدود ۲ هزار میلیارد تومان وام از بانک آینده دریافت کرده و این وام تسویه نشده است.
ثابتی این را بخشی از فساد گسترده در دوران وزارت آخوندی میداند و تهدید کرده که اگر آخوندی شفافسازی نکند، جزئیات بیشتری را در مجلس افشا خواهد کرد.
این اتهامات، که توسط نمایندهای انقلابی مانند ثابتی مطرح شده، نشاندهنده تعارض منافع عمیق در خانواده آخوندی است. چطور میشود کسی که ادعای «دولت ملی» و امنیت دارد، خودش درگیر چنین پروندههای مالی مشکوکی باشد؟ آخوندی در پاسخ به ثابتی، ادعا کرده که این خبر دروغ است و به سال ۱۳۹۸ اشاره کرده که اتهام مشابهی علیه او مطرح شد و بعداً تکذیب گردید. او حتی تهدید به شکایت کرده و نوشته: «من علیه شما به دستگاه قضا شکایت خواهم برد.» اما ثابتی عقب ننشسته و در پست بعدیاش در ۲۸ اکتبر ۲۰۲۵، پاسخ داده: «حتما از من شکایت کن، چون حرفهای زیادی دربارهات دارم که میخواهم آنها را علنی کنم.» او افزوده که دو پرونده دیگر از «شاهکارهای» آخوندی به دستش رسیده و منتظر شکایت است تا در دادگاه همه چیز را بگوید.
این جدال توییتری، که رسانههای مختلف مانند فرارو و دنیای اقتصاد به آن پرداختهاند، نه تنها فساد احتمالی در خانواده آخوندی را برجسته میکند، بلکه نشان میدهد چطور دوقطبیسازان مانند او، وقتی زیر فشار قرار میگیرند، به جای پاسخگویی، به اتهامزنی و شکایت پناه میبرند. جالب اینجاست که منبع اولیه این اتهام، کمپین عدالت بانکی، بعداً ادعا را تکذیب کرده، اما ثابتی اصرار دارد که حرفهای بیشتری دارد و این فقط نوک کوه یخ است. این ماجرا یادآور پروندههای مشابه در دولت روحانی است، جایی که وزرا و خانوادههایشان درگیر تعارض منافع بودند و مردم تاوانش را دادند.
در نهایت، آخوندی با سخنانش در نشست، نه تنها امنیت ملی ایران را پس از پیروزی در جنگ ۱۲ روزه تضعیف میکند، بلکه با ایجاد دوقطبی، جامعه را به سمت شکاف میبرد. او که خود را مدافع «ایده ایران» میداند، در واقع ایدهای را پیگیری میکند که ایران را ضعیف و وابسته نشان دهد. اتهامات ثابتی، که بر پایه اسناد و ادعاهای معتبر استوار است، نشان میدهد این دوقطبیسازی، پوششی برای پنهان کردن فسادهای شخصی است. زمان آن رسیده که دستگاه قضا وارد عمل شود و چهرههایی مانند آخوندی را پاسخگو کند. ایران پس از جنگ ۱۲ روزه، نیاز به وحدت دارد، نه به دوقطبیسازانی که از شکست صهیونیستها درس نگرفتهاند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com