کد خبر: ۶۰۴۸۴۴
تاریخ انتشار:
گرانی مهارناپذیر کاغذ و ورود مقام معظم رهبری به موضوع

دو صد گفته چون نیم کردار نیست!

چندین ماه است که همه مسئولان امر دغدغه ها و مشکلات اهالی نشر را می شنوند اما دریغ از یک اقدام اثرگذار...

گروه فرهنگ و هنر: بعد از مدت ها مجالی دست داد تا دوباره بتوانم از دغدغه های فراوانی که در این روزها به آن ها دچاریم,  بنویسم. اما ترجیحم این است که ابتدا به سراغ موضوعی متناسب با امروز جامعه بروم. موضوع گرانی کاغذ که چندین ماه است گریبان گیر بازار نشر کشور گشته. بازار نشر شامل کتب درسی, کتب عمومی,کتب دانشگاهی و نشریات می شود.

دو صد گفته چون نیم کردار نیست!

به گزارش بولتن نیوز، چندین ماه است که همه مسئولان امر دغدغه ها و مشکلات اهالی نشر را می شنوند اما دریغ از یک اقدام اثرگذار. آقایان مسئول فقط تریبون و میکروفن را دوست دارند تا برای خود رایی جمع کنند و یا نشان بدهند که بسیار فعال هستند اما دو صد گفته چون نیم کردار نیست عزیزان.

اوضاع کتاب و کتاب خوانی در کشور ما کاملا مشخص است و سال هاست که دیگر نمی توان به جز بخش دولتی یا مافیای کنکور و کتاب های کمک آموزشی, عنوان صنعت نشر و یا اقتصاد نشر و یا تجارت نشر را به این گردش نحیف مالی اطلاق کرد. در همین وضعیت ضعیف که دائما در حال بدتر شدن می باشد و مقام معظم رهبری نیز بارها مجبور شده اند که در این زمینه اظهار نظر کنند و خواستار تغییر شرایط شوند, آقایان دولتی و مسئول چنان عملکرد درخشانی از خود نشان داده اند که تنها می توان انگشت حیرت گزید.

بحث از مبارزه با فساد در واردات و مبارزه با مافیا و کارتل و رانت که می شود, جناب آقای شریعتمداری همچون قهرمانان عرصه مبارزه با فساد صحبت می کنند اما نتیجه چیز دیگری را می گوید. وقتی مصاحبه محمد سلطانی فر معاون وقت مطبوعاتی وزارت ارشاد در مهر ماه سال گذشته را مرور می کنیم, سوالاتی پیش می آید که احتمالا جواب های چندان خوبی به آن ها پیدا نخواهیم کرد.

به طور مثال در حالت معقول مسئولیت توزیع و نظارت بر واردات و واردکنندگان کاغذ می بایست بر عهده وزارت ارشاد باشد تا با اطلاعات کاملی که دارند, از رانت خواری و دلالی و تجارت جلوگیری کنند و به بهترین شکل ممکن کاغذ را توزیع نمایند. اما طبق صحبت های سلطانی فر شرایط به گونه دیگری رقم خورده است و علی رغم اقدام وزارت ارشاد مبنی بر کنترل و نظارت خودشان بر نحوه و میزان واردات کاغذ و افراد واردکننده, جناب آقای شریعتمداری با این امر مخالفت می کنند و می گویند که ما خودمان وارد می کنیم و مسئولیت نیز با وزارت صمت است.

حال سوالی که بر اساس صحبت های جناب سلطانی فر ایجاد می شود این است که چرا آقای شریعتمداری که مسئولیت عواقب کارشان را طبق همان اظهارات پذیرفته اند, پاسخگو نیستند که در این شرایط اقتصادی و فشاری که هر روز هم بیشتر می شود و تدبیر مناسبی نیز وجود ندارد, 24 میلیون یورو به چه کسانی داده اند؟!  چرا نمی گویند که چگونه و با هماهنگی و معرفی و تقاضای چه کسانی به دو نفر که اصلا وجود خارجی ندارند ارز تخصیص داده شده است؟!

نهادهای نظارتی ما این وسط چه نقشی دارند؟! صحبت از هزار تومان و دو هزار تومان نیست, بحث از 24 میلیون یورو ارز است که می بایست به درد بازار نشر می خورده اما امروز همانند همان دکل کذایی مشخص نیست به چه سرنوشتی دچار شده است! باید چه اتفاقی بیافتد که به این مسائل رسیدگی شود؟!

امثال این اتفاق از یک طرف و مافیای نشر و کاغذ هم از طرف دیگر, کار را برای سایر انتشاراتی ها و نشریات غیر وابسته به جایی رسانده اند که دیگر ماندن و جنگیدن نیز امکان پذیر نیست. هزینه نشر بالا رفته است و با قیمت های قبلی امکان فعالیت وجود ندارد. قدرت خرید مردم هم پایین تر آمده است. از قدیم الایام نیز قشر کتاب خوان کشور تقریبا افراد ثابتی بوده اند. معمولا نیز اقشاری همچون دانشجویان و دانش آموزان از مشتریان مهم بازار نشر هستند. با افزایش قیمت ها قطعا قدرت خرید مردم پایین تر می آید و به تبع آن سبد خرید فرهنگی از اولویت خانواده خارج می شود. مجموعه این چرخه که با بی تدبیری رقم خورده است, باعث نابودی ناشران و جراید می شود.

و بدترین حالت این است که بعد از تمام هشدارها و نصایح رهبر انقلاب, چنان اوضاع بد پیش می رود که ایشان مجبور می شوند دو وزارت خانه صمت و فرهنگ و ارشاد اسلامی را مکلف کنند تا به وظایق قانونی خودشان عمل نمایند. ایشان بعد از بازدید از نمایشگاه کتاب و شنیدن سخنان ناشران و مشاهده قیمت ها, جلسه ای را تشکیل دادند و به دو وزیر مربوطه دستوراتی جهت بهبود اوضاع ابلاغ کردند.

مساله این است که واقعا ایشان باید تا این حد به مسائل جاری دولتی و انجام وظایف عادی وزارت خانه ها ورود کنند؟! کار باید به جایی برسد که ما تنها مصاحبه و وعده بشنویم و آنقدر بشنویم و عمل نبینیم که در نهایت حضرت آیت الله خامنه ای به قضیه ورود کنند و خود راسا اقداماتی را سامان ببخشند؟! در چند وضوع دیگر که این گونه روی زمین مانده است, ایشان باید ورود کنند؟! واقعا در خود دولت عزمی برای تغییر شرایط وجود ندارد؟! آیا سید عباس صالحی و محمد شریعتمداری خود نباید به دنبال انجام وظایفشان باشند؟! آیا حسن روحانی به عنوان رئیس دولت نباید پیگیر انجام وظایف وزرای کابینه خود باشد؟! و بسیاری سوال های از این دست که مغفول مانده اند و نیازمند رسیدگی جدی ارگان های نظارتی هستند تا حداقل جوابی برای بخش کوچکی از این سوال ها پیدا شود.       

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین