کد خبر: ۴۳۲۱۰۰
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز /12 دی 95/

راه علی و دین او، راه و دین مستقیم است

حسن بصری (از علمای معروف اهل سنت و از تابعین) این آیه را این گونه می‌خواند «صِرَاطُ عَلِيٍّ مُسْتَقِيمٌ: [این] صراط علی، مستقیم است». به او گفتم: معنای آن چیست؟ گفت: این راه علی بن ابی‌طالب و دین او، راه و دین مستقیم است؛ پس از آن پیروی کنید و بدان تمسک جویید که آن راهی واضح است و هیچ اعوجاج و ناراستی‌ای ندارد.
و خداوند مانع به نتیجه رسیدن اعمال کافران شدگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 12 دی به آیه 41 سوره حجر پرداخته شده و در آن آمده است:

قالَ هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقيمٌ
سوره حجر (15) آیه 41                  

ترجمه
فرمود: این راهی است بر من راست.

نکات ترجمه ای و نحوی
در عبارت «هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقيمٌ»، «هذا» مبتداست و «صراط» خبر آن است و «مستقیم» صفت برای «صراط» است.
اما درباره جایگاه نحوی «عَلیّ» اختلاف است:
اغلب آن جار و مجرور دانسته‌اند (علی + ی) که برخی آن را متعلق به «صراط» قلمداد کرده‌اند (الجدول في إعراب القرآن، ج‏14، ص244) و برخی دیگر آن را متعلق به کلمه محذوفی که آن کلمه صفت برای صراط بوده، حال آن کلمه محذوف ممکن است «حقٌ» باشد (إعراب القرآن و بيانه، ج‏5، ص239) یا «بیانُه» (إعراب القرآن (نحاس)، ج‏2، ص240) ویا کلمه‌ای دیگر.
در قرائات عشر، یعقوب این را به صورت «عَلِیٌّ» خوانده است، و این قرائت در قرائات شاذه توسط أبي رجاء و ابن سيرين و قتادة و ضحاك و مجاهد و قيس بن عبادة و عمرو بن ميمون قرائت شده و از امام صادق ع هم به عنوان یکی از قرائات این آیه روایت شده است (مجمع‌البیان، ج6، ص518؛ تفسیر طبری، ج14،‌ص24) که در این صورت، «علیّ» دیگر جار و مجرور نیست، بلکه یا صفت است برای «صراط» (صراط رفیع و بلندمرتبه؛ تفسیر طبری، ج14،‌ص24) و یا اسم خاص (اشاره به حضرت علی  ع) است که یا خبر دوم برای صراط ویا بدل از «صراط مستقیم» آمده است: (به معنای: این صراط مستقیم است که همان علی ع است)، و در برخی روایات، این آیه به صورت «هذا صِراطُ عَلَيٍّ مُسْتَقيمٌ: این صراط علی است که مستقیم است» هم قرائت شده است. (تفسير فرات الكوفي، ص138؛ تفسير العياشي، ج‏2، ص242)

نکته‌ای درباره اختلاف قرائات
لازم به ذکر است بر اساس حدیثی که با سند صحیح توسط شیعه (خصال، ج2، ص359) و سنی (صحیح بخاری، ج3، ص1089)  از پیامبر اکرم ص روایت شده است، قرآن کریم بر هفت حرف (سبعة احرف) نازل شده است که یکی از معانی آن این است که قرآن با قرائات متعدد نازل شده است؛ و در هر صورت وجود قرائات متعدد که همگی توسط خود پیامبر اکرم ص بر مسلمانان عرضه شده است، یک مطلب کاملا قطعی در میان شیعه و سنی بوده است. البته در دو سه قرن اخیر، وجود تعدد قرائات، که نقل آن از پیامبر ص امری متواتر و غیر قابل انکار بوده، به خاطر کج‌فهمی‌ای در فهم یک روایت، از جانب برخی زیر سوال رفته است! اما حقیقت این است که وجود هیچ قرائتی (که معتبر است)، دلیل بر بطلان قرائت دیگر (که آن قرائت هم به نحو متواتر یا با سند کاملا معتبر به ما رسیده باشد) نمی‌شود.

حدیث
1) از امام باقر ع روایت شده است که ابوبرزه (یکی از اصحاب پیامبر ص) گفته است: ما یکبار نزد رسول خدا ص بودیم که ایشان با دست به علی بن ابی‌طالب اشاره کرده، و این آیه قرآن را خواندند: «و بدرستی که این صراط مستقیم من است ، پس از او تبعیت کنید و دنبال راههای [دیگر] نروید» تا آخر آیه (انعام/153).
یکی گفت: آیا منظور از این آیه آن نیست که خداوند این صراط [= اسلام] را بر غیر آن برتری داده است؟
رسول خدا ص فرمودند: فلانی! خوب جواب را گوش بده! اینکه گفتی خدا اسلام را بر غیر آن برتری داده، درست است؛ اما این سخن خداست که «این صراط علی است که مستقیم است»؛ چرا که من در برگشت از غزوه تبوک، به پروردگارم عرض کردم: خدایا ! تو علی را [برای من] همچون هارون نسبت به موسی ع قرار دادی جز اینکه نبوتی بعد از من برای او نیست؛ پس کلام مرا تصدیق فرما و به وعده‌ات وفا کن و علی ع را با قرآن یاد کن همان گونه که هارون را یاد کردی، که همانا تو اسم مرا [هم] در قرآن یاد کرده‌ای؛ - پس آیه‌ای را خواند- پس خدایا نازل کن تصدیق گفته من را [چرا؟ چون] که استوار شده است  حسد اهل قبله نسبت به او، و تکذیب مشرکین، که هر دو گروه در منزلت او شک کردند، پس نازل شد که «این صراط علی است که مستقیم است» و این کنار من نشسته بود؛ پس نصیحت وی را بپذیرید و آویزه گوش کنید و سخنش را بپذیرید که هر کس مرا دشنام دهد خدا را دشنام داده؛ و هرکه علی ع را دشنام دهد، مرا دشنام داده است.
تفسير فرات الكوفي، ص137-138

فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ [ع‏] قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَرْزَةَ قَالَ: بَيْنَمَا نَحْنُ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص إِذْ قَالَ وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع «وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ» إِلَى آخِرِ الْآيَةِ فَقَالَ رَجُلٌ أَ لَيْسَ إِنَّمَا يَعْنِي اللَّهُ فَضْلَ هَذَا الصِّرَاطِ عَلَى مَا سِوَاهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَذَا جَوَابُكَ يَا فُلَانُ أَمَّا قَوْلُكَ فَضْلُ الْإِسْلَامِ عَلَى مَا سِوَاهُ كَذَلِكَ وَ أَمَّا قَوْلُ اللَّهِ «هذا صِراط عَلَيّ مُسْتَقِيمٌ» فَإِنِّي قُلْتُ لِرَبِّي مُقْبِلًا عَنْ غَزْوَةِ تَبُوكَ الْأُولَى اللَّهُمَّ إِنِّي جَعَلْتُ عَلِيّاً ع بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نُبُوَّةَ لَهُ مِنْ بَعْدِي فَصَدِّقْ كَلَامِي وَ أَنْجِزْ وَعْدِي‏ وَ اذْكُرْ عَلِيّاً ع بِالقُرآنِ  كَمَا ذَكَرْتَ‏ هَارُونَ فَإِنَّكَ قَدْ ذَكَرْتَ اسْمِي فِي الْقُرْآنِ فَقَرَأَ آيَةً فَأَنْزِل تَصْدِيقَ قَوْلِي فَرَسَخَ حَسَدُهُ  مِنْ أَهْلِ هَذِهِ الْقِبْلَةِ وَ تَكْذِيبِ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ شَكَوْا فِي مَنْزِلِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع‏ فَنَزَلَ «هَذَا صِرَاطُ عَلِيٍّ مُسْتَقِيم» وَ هَذَا جَالِسٌ عِنْدِي فَاقْبَلُوا نَصِيحَتَهُ وَ اسْمَعُوا وَ اقْبَلُوا قَوْلَهُ فَإِنَّهُ مَنْ يَسُبُّنِي يَسُبُّ اللَّهُ وَ مَنْ سَبَّ عَلِيّاً ع فَقَدْ سَبَّنِي.

2) از امام صادق ع از پدرشان (امام باقر ع) از امام سجاد ع از پدرشان (امام حسین ع) روایت شده است که روزی شخصی در مقابل پیامبر ص ایستاد و گفت: تو همواره می‌گویی که علی ع نسبت به من همچون هارون ع نسبت به موسی ع است، در حالی که خداوند هارون را در قرآن یاد کرده، اما علی ع را یاد نکرده است.
پیامبر ص فرمود: ای فرد خشن! ای عرب بادیه‌نشین! آیا این سخن خداوند متعال را نشنیده‌ای که «این صراط علی است که مستقیم است»؟
مائة منقبة من مناقب أمير المؤمنين و الأئمة ع (لابن شاذان)، ص160؛ مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص107؛ إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج‏2، ص373  
حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ النَّحْوِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي مَنْصُورُ بْنُ أَبِي الْعَبَّاسِ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ أَسْبَاطٍ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ بُهْلُولٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أُذَيْنَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ:
قَامَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ إِنَّكَ لَا تَزَالُ تَقُولُ لِعَلِيٍّ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى‏ وَ قَدْ ذَكَرَ اللَّهُ‏ هَارُونَ فِي الْقُرْآنِ وَ لَمْ يَذْكُرْ عَلِيّاً ع فَقَالَ النَّبِيُّ ص يَا غَلِيظُ يَا أَعْرَابِيُّ أَ مَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى هَذَا صِرَاطُ عَلِيٍّ مُسْتَقِيم‏.


3) از امام باقر ع درباره آیه «هذا صراط علیّ مستقیم» روایت شده است که: او امیرالمومنین ع است.
شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج‏1، ص79
حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ قَالَ: أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الصَّيْرَفِيُّ، عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي جَعْفَرٍ [كَذَا] قَالَ: حَدَّثَنِي أَخِي عَنْ قَوْلِهِ: هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ قَالَ: هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ.

4) سید بن طاووس (متوفی664) از کتاب «نزول القرآن فی شان امیرالمؤمنین» نوشته ابوبکر محمد بن مومن شیرازی، (از علمای بزرگ اهل سنت که مورد وثوق آنها بوده) مطلبی را از قتاده (از علمای معروف اهل سنت و از تابعین) نقل کرده که:
دیدم حسن بصری (از علمای معروف اهل سنت و از تابعین) این آیه را این گونه می‌خواند «صِرَاطُ عَلِيٍّ مُسْتَقِيمٌ: [این] صراط علی، مستقیم است». به او گفتم: معنای آن چیست؟
گفت: این راه علی بن ابی‌طالب و دین او، راه و دین مستقیم است؛ پس از آن پیروی کنید و بدان تمسک جویید که آن راهی واضح است و هیچ اعوجاج و ناراستی‌ای ندارد.
الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف، ج‏1، ص96
وَ مِنْ ذَلِكَ مَا رَوَاهُ الْحَافِظُ عِنْدَهُمْ مُحَمَّدُ بْنُ مُؤْمِنٍ الشِّيرَازِيُّ وَ هُوَ مِنْ عُلَمَاءِ الْأَرْبَعَةِ الْمَذَاهِبِ وَ ثِقَاتِهِمْ فِي كِتَابِهِ الْمُشَارِ إِلَيْهِ («نزول القرآن فی شان امیرالمؤمنین» اثـر ابوبکر محمد بن مومن شیرازی) بِإِسْنَادِهِ إِلَى قَتَادَةَ عَنِ الْحَسَنِ الْبَصْرِيِّ قَالَ: كَانَ يَقْرَأُ هَذَا الْحَرْفَ صِرَاطُ عَلِيٍّ مُسْتَقِيمٌ فَقُلْتُ لِلْحَسَنِ وَ مَا مَعْنَاهُ قَالَ يَقُولُ هَذَا طَرِيقُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع وَ دِينُهُ طَرِيقٌ وَ دِينٌ مُسْتَقِيمٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ تَمَسَّكُوا بِهِ فَإِنَّهُ وَاضِحٌ لَا عِوَجَ فِيه‏
در کتاب تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة (ص252) با سندی دیگر شبیه این مضمون را از امام صادق ع روایت کرده است.  

تدبر
1⃣ «قالَ هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقيمٌ»
جمله فوق، پاسخ خداوند است بعد از اینکه شیطان گفت همه را اغوا می‌کنم جز مخلَصین را.
از این جمله معانی مختلفی می‌تواند مد نظر باشد که بر اساس قاعده «امکان استعمال یک لفظ در چند معنا»، همگی می‌توانند درست باشند:
الف. براساس قرائت مشهور‌تر، یعنی «...عَلَیَّ...»
الف.1- «این» اشاره است به کل آنچه شیطان می‌خواهد انجام دهد؛ یعنی هم اغوایی که تو می‌کنی و هم مخلصین را که استثناء کردی، همگی‌اش تحت مشیت و حکومت من است (المیزان، ج12، ص166) به تعبیر دیگر، کلامی تهدیدآمیز است، همان گونه که می‌گوییم «هرکاری می‌خواهی بکن، آخرش همه‌ راهها به من ختم می‌شود و از چنگ من نمی‌توانی بیرون بروی» و مفاد آن شبیه مفاد آیه «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصاد: بدرستی که پروردگارت در کمین است» (فجر/14) می‌باشد. (مجمع البيان، ج‏6، ص51؛ تفسیر طبری، ج14، ص23)
الف.2- «عَلی» در این آیه به معنای «إلی» است (المحيط في اللغة، ج‏10، ص372) حال یا به این معنی که: این راهی که تو در پیش گرفته‌ای، بازگشت و نهایتش مستقیماً به سوی من است (تفسیر طبری، ج14، ص23) یا اشاره به وضع خود مخلصین و گمراهان است؛ یعنی گذر هرکس که هر راهی می‌رود (خوب یا بد) مستقیما به جانب من خواهد بود (مجمع البيان، ج‏6، ص51)
الف.3-. «این» اشاره به دین الهی است، یعنی این دین مستقیمی است که بیانش بر عهده من است. (مجمع البيان، ج‏6، ص51) اشکال این دیدگاه این است که در آیه هیچ قرینه‌ای برای اینکه چنین معنایی مد نظر باشد، وجود ندارد.
ب. براساس قرائت «عَلِیٌّ»
ب.1- «این صراط رفیع و مستقیمی است.» اگرچه مفسران اهل سنت (مثلا: تفسیر طبری، ج14، ص23؛ الدر المنثور، ج4، ص99) تنها این معنا را مطرح کرده‌اند؛ اما بر اساس همین معنا هم تنها مرجعی که در آیات قبل برای ضمیر «این» می‌توان پیدا کرد، آن است که اشاره باشد به یک «مخلَص» معین، یعنی امیرالمومنین ع (تأويل الآيات الظاهرة، ص252)، یعنی این علی ع که مخلَص و از اغوای شیطان در امان است، صراطی بلندمرتبه و مستقیم می‌باشد
ب.2- «این صراط مستقیم است، [که همان] علی ع است.» یعنی آنچه که مخلصین از آن بهره‌مندند و بدان جهت از اغوای شیطان نجات می‌یابند، همان صراط مستقیمی است که مظهرش حضرت علی ع می‌باشد.

✅ نکته
این معنای آخر، علاوه بر ارتباط با قبل، با ادامه آیات تناسب زیادتری دارد و توضیح می‌دهد که چرا شیطان بر بندگان تسلط ندارد: وقتی که حضرت علی ع صراط باشد و انسانها راه او را در پیش گیرند، دیگر شیطان بر بندگان تسلطی را که دلش می‌خواهد، نمی‌تواند داشته باشد.
به قول مرحوم شهریار:
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
http://ganjoor.net/shahriar/gozidegh/sh2/

2⃣ «قالَ هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقيمٌ»
«مستقیم» در هر صورت، وصف «صراط» است، و چه به صورت «عَلَيَّ» قرائت شود و چه به صورت «عَلِيٌّ» (در معنای اسمی: حضرت علی ع، نه در معنای وصفی:بلندمرتبه) اقتضای عادی کلام این بود که «مستقیم» بعد از صراط بیاید. اما چرا این کلمه بعد از کلمه «علیّ» آمده است؟
منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۵۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
1
0
لازمه ی مقدماتی تفسیر قرآن
---
همه ی مفسران قرآن و ناقلان تفسیر ملزم اند پیش از به کار گیری منقولات غیر قرآنی در تفاسیر خود به همه ی داده های قرآنی اصول شناختهای قرآن در باره ی موضوع بحث و به اصول استدلال علمی - عقلی توجه و عمل کنند ؛ در غیر این صورت احتمال دارد ناخواسته به درج گفته های جعلی متضاد با داده های قرآن و با اصول استدلال عقلی گرفتار شوند و بی توجهی در این زمینه آنان را به گناه کبیره نابخشودنی نسبت ناروا به خداوند و معصوم گرفتار کند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۴
0
0
با سلام و آرزوی موفقیتهای خدا پسندانه... سه شنبه 14/10/1395
---
اصرار بر موضع غیر قابل اثبات با چه بها ؟؟؟!!!
---
راستی این چه جور دین داری و تدین قابل دفاعی است که عده ای با حرف بعضیها حتی اگر در آن هزار شبهه ی آشکار ان قلت قلنای بی جواب دین زدای مخالف قرآن و عقل باشه با مایه گذاشتن از نام خدا و قرآن و بزرگان مظلوم دین بی کاوش قرآنی و عقلی و بی دلیل بمانند وحی منزل بر خورد می کنن و با حرف بعضی دیگر حتی اگر عین نتیجه ی منطق ریاضی درست باشه بی جواب و دلیل با کمال جرئت و اطمینان خاطر و بی هراس از حساب و کتاب تخلف ناپذیر خداوند قهار مانند کفر مطلق حتی از به زبان آوردن این حرف دیگری پرهیز می کنن؟؟؟!!!
این عده که در مقابل خداوند خیال میکنن با دل و جرئت شیر حاضر میشن حتی اگر یک میلیون رساله ی عملیه ی احکام شرع بهشون تاکید کنه که بابا!!! والله و بالله اعتقادات دینی تقلید پذیر نیستن بلکه باید باور به اونها با دلیل انکار ناپذیر قرآنی و عقلی به اثبات برسه با زهم گو اینکه سند برائت از خداوند دارن با سکوت و لجاجت وصف ناپذیر روی موضع قبول و انکار فوق خود پافشاری میکنن؟؟؟!!!
باور کنین این گوشزدها والله برای پاسداشت حرمت دین خدا و قرآن و پاک نگه داشت دامن معصومان مظلوم از من در آوردیهای ضد قرآنی از سر دلسوزی خدا پسندانه برای تضمین آخرتی خوب گفته میشن نه از سر خصومت و دشمنی.
چرا و برای دفاع از چه چیز و ترس از کی و با چه بها عده ای از مؤمنان با کمال جرئت و اطمینان بار بس سنگین نابود سازی حرف و نقد روشن گر منطقی مفید و محترمانه در دنیا را بی پاسخ مستدل و معتبر به مردم بر دوش ناتوان خود به آخرت می برند با این که شرعا می دانن آخرت هرگز جای جبران نیست؟؟؟!!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۰۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۴
0
0
صراط مستقیم از آن کیست و آرزوی کیست؟
---
با مروری گذرا به واژه های « صراط » که همراه با صفت « مستقیم » در قرآن کریم به کار رفته است آشکار در می یابیم عبارت قرآنی « صراط مستقیم » در همه ی زمانها و دورانها به دین الهی و به خداوند که صاحب این دین است و به راه راست این دین بگونه ای انحصاری اختصاص داشته و هیچ نوع قرینه ای قرآنی و عقلی وجود ندارد که با منقوله ای غیر قرآنی از اخبار آحاد که ناهمگن با روش اصول اعتقادی توحیدی قرآن است بتوان این نسبت را میان خداوند یکتای جهان هستی با بشر که محدود به همه ی ناتواناییها و نیازها است تقسیم نمود ؛ هرچند هم با دلایلی قوی فرض کنیم آن شخص جزو مقرب ترین آفریدگان به خداوند بوده است.
در داده های بسیاری از قرآن کریم و از سخنان توحیدی حضرت علی (ع) در نهج البلاغه و در سایر ادعیه معتبر ماثور منسوب به پیامبر (ص) و ائمه ی اطهار (ع) از اهل بیت آن حضرت و اولیای صالح خداوند تاکید و اثبات شده است که خلوص در تلاش برای پیوستن و پیروی کردن از صراط مستقیم دین الهی در همه ی زمانها والا ترین و ظیفه و افتخار و سر بلندی و سر افرازی و آرزوی پیامبران و سایر اولیای صالح خداوند بوده و در این راه و برای تحقق یافتن اهداف الهی این تلاش و در دفاع از این اهداف همواره عزیز ترینهای خود را فدا و ایثار کرده اند.
بنا بر توضیح فوق باید شدیدا پرهیز کرد نکند جهت و راستای این وظیفه و افتخار با گفته هایی ناهمگن با قرآن و عقل و در تضاد با خواست خداوند معکوس جلوه یابد.
بی تردید راه راستی که پیامبران و سایر اوصیا و اولیای خدا برای سعادت دنیا و آخرت خویش و دیگران با خلوص و فدا کاری انتخاب و تبلیغ می کنند راه منحصر به خداوند هستی و سعادت بخش است و غیر از این نمی تواند باشد.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین