مردم درگیر مشکلات ، سخنگوی دولت درگیر حاشیه ها

به گزارش بولتن نیوز به نقل از کیهان، اظهارات تازه‌ مهاجرانی، سخنگوی دولت بار دیگر این پرسش را در ذهن افکار عمومی زنده کرده که دغدغه‌ اصلی برخی، واقعاً معیشت مردم و حل مشکلات کشور است یا نمایش‌های رسانه‌ای و حاشیه‌سازی‌های بی‌ثمر؟
سخنگوی دولت در گذشته و در سخنی قابل تأمل گفته بود: «دو یا سه کار بود که در برنامه ۱۴۰۳ داشتم اما از قلم افتاد، یکی از آن‌ها یادگیری شنای پروانه بود که نتوانستم انجام دهم و دیگری چند مقاله دانشگاهی و کتاب بود که بنا داشتم آنها را تکمیل کنم اما فرصت کافی برای این کار فراهم نشد.» 
این تنها مورد نیست. همین چندی پیش، مهاجرانی درباره عملکرد دولت روحانی و مقایسه‌ آن با دولت پزشکیان گفته بود: «آقای دکتر روحانی با همه تدبیر کشور را آوردند تا یک جاهایی ولی آنچه که مشخص هست، صداقت دکتر پزشکیان بهتر دارد جواب می‌دهد.» 
پرسش روشن این است: در شرایطی که مردم کشور با مشکلات معیشتی سر می‌کنند، بیان چنین مسائلی در جایگاه رسمی سخنگوی دولت چه جایگاهی دارد؟ آیا مردم انتظار دارند از زبان مسئولان کشور این مسائل حاشیه‌ای را بشنوند یا از اقدامات دولت با خبر شوند؟ اینکه می‌گوییم صداقت پزشکیان جواب داده است و تدبیر روحانی صرفا کار را پیش برده است دغدغه‌ای را از مردم برطرف کرده یا تاثیری در معیشت آنها گذاشته است. خوب است که بیش از پرداختن به مسائل حاشیه‌ای کمی هم از اقدامات دولت را بیان کنیم تا مسائل اصلی جای خود را به مسائل حاشیه‌ای ندهند.
وقتی سخنگوی دولت می‌گوید روحانی با همه تدبیر کشور را آوردند تا یک جاهایی ولی آنچه که مشخص هست، صداقت دکتر پزشکیان بهتر دارد جواب می‌دهد، این پرسش بحق در ذهن مردم شکل می‌گیرد که این‌همه بحث و مقایسه چه سهمی در کاهش مشکلات معیشتی دارد؟ آیا همین جملات کلی و شعارگونه توانسته‌اند باری از دوش مردم بردارند یا سفره‌ای را رنگین‌تر کنند؟
مردم امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند شنیدن گزارش‌های روشن و دقیق از اقدامات دولت هستند؛ گزارش‌هایی درباره کنترل تورم، ایجاد اشتغال، تأمین مسکن، ثبات در بازار ارز و حمایت واقعی از تولید. اما متأسفانه به‌جای آن، شاهدیم سخنگوی دولت به بیان مسائل دور از ذهن می‌پردازد. این یعنی حاشیه‌ها به متن آمده و متن اصلی به کناری رانده شده است.
اگر صداقت پزشکیان واقعاً «جواب داده است»، باید آثار آن را در سفره مردم، در آرامش بازار، و در بهبود وضعیت جوانان بیکار دید؛ نه صرفاً در جملات زیبا و پرطمطراق پشت تریبون‌ها. همان‌طور که «تدبیر» روحانی هم اگر قرار بود مشکلی را حل کند، باید نشانی از آن در زندگی مردم به‌جا می‌گذاشت؛ حال آنکه تجربه تلخ هشت سال گذشته هنوز پیش چشم همگان است.
بنابراین، خوب است مسئولان محترم پیش از هر چیز به خود یادآوری کنند که جایگاهشان برای روایت دغدغه‌های شخصی یا پرداختن به شعارهای کلی نیست. سخنگوی دولت باید زبان گویای کارنامه دولت باشد، نه صحنه‌ای برای حاشیه‌سازی و  روایت‌های فرعی.
مردم چشم به اقدام دارند، نه به سخن. و اگر واقعاً قرار است «صداقت» یا «تدبیر» به کار آید، آنجا معنا پیدا می‌کند که از دلش برنامه‌ای عملی برای بهبود معیشت، اشتغال و آینده جوانان بیرون بیاید و در مقابل مردم بیان شود؛ بیان اقدامات پس از آنکه مردم آن را در زندگی خود لمس کردند. مجموع این موارد، نشانه‌ واضحی است از اینکه برخی هنوز درگیر حاشیه‌اند.