دارد دير مي شود!

گروه فرهنگی: امیرعباس تقی پور مدیر مسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات در سرمقاله اخرین شماره این ماهنامه به اقتصاد رسانه ها پرداخته و معتقد است: برون رفت از وضعيت فعلي و جان گرفتن دوباره رسانه‌ها مستلزم کار کارشناسي قوي، تبيين و تشريح مسائل و پرهيز از کتمان واقعيت‌هاست. اقتصاد رسانه، مهمترين رکن تداوم حياتش است که به نظر مي‌رسد در حال احتضار است. دارد دير مي‌شود!

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:

اگرچه مشکلات اقتصادي رسانه‌ها موضوعي تاريخي است اما به نظر مي‌رسد دامنه رکود اقتصادي سال‌هاي اخير و اثرات مخرب آن به رسانه‌ها به‌ويژه رسانه‌هاي بخش خصوصي نيز کشيده و قضيه حادتر شده است. رييس‌جمهور محترم در مراسم آغازين نمايشگاه مطبوعات امسال، با اشاره به اينکه دستور پرداخت يارانه رسانه‌ها را صادر مي‌کند (چند روز بعد رييس سازمان برنامه‌ و بودجه صدور اين دستور را اعلام کرد)، عملاً آگاهي خود را از مسائل اقتصادي رسانه‌ها اعلام کرد. اين مشکلات، حتي طرح‌هاي مثبت معاونت مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از جمله ارائه تخفيف 50درصدي اشتراک مطبوعات به عموم مردم، پرداخت حق بيمه روزنامه‌نگاران و خريد نشريات برگشتي را که مي‌توانست و مي‌تواند در ايجاد منابع نسبتاً پايدار براي رسانه‌ها، ياري کننده باشند، با چالش مواجه کرده است. ريشه‌يابي مسائل تاريخي و مشکلات اقتصادي اخير رسانه‌ها و يافتن راه‌حلهاي برون رفت از آن‌ها بايد از چند زاويه مورد توجه جدي قرار گيرد:

1- مديران رسانه‌ها: مديران و دست‌اندرکاران رسانه‌ها بايد به اين پرسش اساسي پاسخ دهند که چه شده است مردم روي خوشي به توليدات آنها نشان نمي‌دهند؟ آنها بايد تمامي عوامل دخيل در اين بي اعتمادي و نتايج آن را فهرست کرده و با اولويت بندي به دنبال بهبود شرايط و ترميم اعتماد از دست رفته باشند. تغييرات تکنولوژيکي و ظهور رسانه‌هاي جديد و مسائلي از اين دست، فقط و فقط بخشي از اين فهرست خواهد بود !
2- مخاطبان: رسانه بدون مخاطب بي معنا است. مخاطب وفادار با بهانه ها و خطاهاي کوچک، رسانه مورد علاقه‌اش را کنار نمي‌زند. او حتي، در ميان انبوه اطلاعات و محتواي توليدشده در فضاي مجازي، به رسانه‌اش پشت نمي‌کند و در حل مسائل کمک حالش مي‌شود. اين وفاداري توسط مخاطبان خاص به رسانه‌هاي تخصصي، بيشتر است. چه ميزان از مخاطبان رسانه‌هاي ما وفادار هستند؟  
3- دولت: منظور از دولت معناي عام آن است. دولت‌ها به دلايل متعددي که ذکر آن در اين مجال نيست، بايد با سياست‌هاي پايدار و روش‌هاي شفاف در حوزه‌هاي تقنيني، اجرايي و قضايي به کمک رسانه‌ها آمده و از آن‌ها حمايت کنند. فعاليت آزاد و پايدار رسانه‌ها نفع جمعي دارد؛ هم براي دولت و هم براي ملت.
برون رفت از وضعيت فعلي و جان گرفتن دوباره رسانه‌ها مستلزم کار کارشناسي قوي، تبيين و تشريح مسائل و پرهيز از کتمان واقعيت‌هاست. اقتصاد رسانه، مهمترين رکن تداوم حياتش است که به نظر مي‌رسد در حال احتضار است. دارد دير مي‌شود!

سر مقاله هفتاد و نهمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات