محمد مهدی ملکی: در چند روز اخیر شاهد حملات هوایی جنگنده های روسیه در خاک سوریه علیه مواضع و نیروهای داعش بودیم که این حملات متعاقب درخواست اسد از پوتین به منظور کمک هوایی به این کشور در مقابله با تروریست ها و سخنرانی رئیس جمهور روسیه در نیویورک و اجازه مجلس آن کشور به منظور اقدام نظامی در خارج از کشور، آغاز گردید.
تحرکات نظامی اخیر روسیه در خاک سوریه سبب ایجاد واکنش های بسیاری در محافل سیاسی و رسانه ای در سطح بین المللی شده است و به طور خاص امریکایی ها نسبت به این مساله حساسیت بیشتری داشته و موضع گیری های عمدتاً منفی اتخاذ کرده اند. آنها اقدام روسیه را حمایت از اسد و در راستای تضعیف نیروهای معتدل! مخالف اسد برشمرده اند. اوباما در یکی از آخرین اظهارات خود در این خصوص به روسیه و ایران به عنوان متحدان سوریه هشدار داده که آینده خطرناکی پیش روی دارند!
در این میان ایران به عنوان یکی دیگر از متحدان قدرتمند حکوکت سوریه از طرح مسکو و اقدام نظامی آن کشور علیه داعشی ها در خاک سوریه حمایت کرده ، اهمیت این قبیل حمایت ها آنجا مشخص می شود که بدانیم از ابتدای شروع جنگ و بحران در سوریه اگر نبود حمایت های سیاسی و مشاوره های نظامی ایران در سوریه و حمایت های دیپلماتیک روسیه در سطح بین المللی و اقدامات متحدین دیگر، اکنون دمشق در تصرف افراط گرایان تروریست بود و گسترش تروریسم در منطقه و حتی در سطح بین المللی رشد و سرعت بیشتری پیدا می کرد.
نکته دیگری که میل دارم به آن اشاره کنم اینکه، چرا امریکا و برخی غربی ها ز اقدام نظامی روسیه علیه داعش در سوریه ابراز نگرانی می کنند و رسانه های خود را بسیج کرده اند تا علیه مسکو به فشار تبلیغاتی روی آورده و آنها را متهم به کشتار غیر نظامیان در سوریه می کنند؟ یکی از مقامات روسی در پاسخ به این رفتار غربی ها و اتهام زنی به مسکو می گوید رسانه های غربی پیش از آغاز حمات هوایی جنگنده های ما در سوریه شروع به انتشار اخباری از کشتار غیر نظامیان در سوریه کردند که خود نشان دهنده توطئه ای علیه مسکو است.
یکی دیگر از مواردی که غربی ها می گویند آن است که روسیه به طمع اقتصادی در سوریه به اقدام نظامی روی آورده و به دنبال فروش بیشتر تسلیحات به سوریه و استفاده از شرایط جنگی آن است که مقامات کرملین اینگونه پاسخ دادند که حجم معاملات تسلیحاتی روسیه با سوریه تا چند صد میلیون دلار است در حالی که کل حجم معاملاتی روسیه در این خصوص به 15 میلیارد دلار می رسد بنابراین سود چندانی از قبل معامله با سوریه نصیب مسکو نمی شود که منافع اقتصادی را دلیل این اقدام دانست، مهمتر آنکه از نظر مسکو مبارزه با تروریسم در خاک سوریه به عنوان متحد استراتژیک آن کشور در منطقه، مرتبط با امنیت ملی روسیه است که مساله ای فراتر از منافع اقتصادی است.
طبیعی است که کاخ سفید و متحدان آن نگران نفوذ بیشتر کرملین در سوریه و متعاقب آن در منطقه باشند، قدرت و نفوذ بیشتر روسیه به معنای کاهش اثرگذاری و نقش امریکا و متحدان آن در منطقه است و این خلاف خواسته و منافع آنها ست، بنابراین می کوشند با تمام توان جلوگیری کنند از وقوع چنین امری، اما سوالی که هست این است که آیا در شرایط کنونی آنها می توانند کاری را در مقابل روسیه که نشان داده عزم خود را جزم کرده تا سوریه و اسد را سر پا نگاه دارد و با تروریست ها در منطقه به جدیت مبارزه کند، از پیش برند ؟!
به نظر می آید که احتمال فراوان چنین نشود و غرب علی رغم فشارهای همه جانبه ای که بر سر مساله سوریه و اکراین به روسیه وارد خواهد آورد( کما اینکه در این مدت نیز غرب با مسکو بر سر این مسایل با یکدیگر درگیری های سیاسی و اقتصادی داشته و دارند) دست آخر به سازش با مسکو روی می آورد. شاید بتوان اظهارات اخیر برخی مقامات واشنگتن را که گفته اند می توان آینده سوریه را با اسد نیز تصور کرد و بهتر است ابتدا تکلیف تروریسم و جنگ در سوریه مشخص شود و سپس به آینده سیاسی آن پرداخت که آیا اسد بماند و یا برود و این قبیل تغییر ادبیات و موضع گیری ها را هم نشانه هایی از پذیرش قدرت و نقش تاثیرگذار روسیه در تحولات منطقه ای قلمداد کرد.
خدا کنه پوتین نفس تروریست های حرام زاده را بگیره