کد خبر: ۲۸۸۵۳۷
تاریخ انتشار:
بسته روزانه بولتن نیوز در حوزه فرهنگ / 12 شهریور 94

فرهنگ در رسانه

آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آن‌ها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.

گروه فرهنگی - امروزه رسانه ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمی‌توان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانه‌هایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامه‌ها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.

به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالب‌های مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامه‌ها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایت‌ها و مجلات و روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف دیگری که وجود دارد، می‌توان به همه آن‌ها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است…

فرهنگ در رسانه

به همین دلیل ما دربولتن نیوزسعی کرده‌ایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلی‌ترین مطالب فرهنگی روزنامه‌ها بپردازیم. به عبارت دیگر، «فرهنگ در رسانه»تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشور. تا به این طریق، حداقل اصلی‌ترین مقولات فرهنگی که در روزنامه‌ها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شود. البته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت می‌کنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.

آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آن‌ها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.

*****

ابتکار/هنرمندان بزرگ معاصر چطور بعد از مرگ هم جمله صادر می‌کنند؟! جمله قصار از دیار باقی

بازار، بازار داغی است... کافی‌ست سری بزنید به شبکه‌های پر جمعیت اجتماعی... بازار سخنان نوی شاعران معاصر بدجوری پر رونق است... گویی آن‌ها از آن دنیا هم بی‌خیال جملات قصار نمی‌شوند!عده‌ای بر این گمانند که با وجود شبکه‌های اجتماعی بسیاری از امور اطلاع‌رسانی، خصوصا در سطح عمومی تسهیل بخشیده شده است. عده‌ای بر این باورند که شبکه‌های اجتماعی با همه مزیت‌هایی که داشته به پیکره زبان فارسی ضربه زده است، چرا که سبک و سیاق ادبیات مکتوب رفته رفته شکل و قالب سستی به خود می‌گیرد.در نهایت امر بعد از گذشت زمانی اندک عده‌ای منتقدِ وضعیتی شده‌اند که به تازگی در این فضاهای مجازی به وجود آمده است؛ و آن هم بازار داغ جملات قصار "من درآوردی" است که به بزرگان ادب معاصر نسبت می‌دهند.

بازار داغ ادبیات جعلی

یک روز حرفی جدید از فروغ فرخزاد می‌خوانیم، یک روز شعری تازه از احمد شاملو و یک روز جمله‌ای عجیب از صادق هدایت. خالقان این جملات نو پدید به شاعران کلاسیک هم رحم نکرده‌اند. در این میان جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا بیش از همه مورد مهر (بخوانید ستم) این افراد قرار گرفته است. کار به جایی رسیده که بعضا شعرهایی غیرکلاسیک از این شاعر کشف می‌شود و در تلگرام‌ها و وایبرها این و آن می‌چرخد. البته گستردگی این موضوع تا شاعران، نویسندگان و هنرمندان غربی نیز دامنه پیدا کرده است، اما بیش از همه این شاعران و نویسندگان معاصر هستند که مورد عنایت این افراد قرار گرفتند. با این همه، نبود آگاهی از جانب کاربران این شبکه‌های اجتماعی باعث شده بازار این جملات و شعرها رونق پیدا کند. احتمالا کاربران به خودشان می‌گویند « چقدر خوب که داریم از فضاهای مجازی در جهت افزایش اطلاعات و آگاهی‌مون استفاده می‌کنیم» غافل از اینکه این جهت‌گیری، در جهت معکوس آگاهی است.

بیچاره مولانا!

در میان اشعار جعلی و جملات تقلبی منسوب به نویسندگان و شاعران معاصر نمونه بسیار است و ذکر نمونه‌ها از حوصله این گزارش خارج است اما برای شاهد مثال نمونه‌ای می‌آوریم از یک شعر سطحِ پایین (به قول اخوان ثالث دوز بازی‌ای با الفاظ) که به مولانای بزرگ منسوب کرده‌اند.در روزهای اخیر در گروه‌های مختلف تلگرام، شعری به عنوان «مثنوی 70 من» مولانا در حال سیر و سفر است که به هیچ وجه ربطی به مولانا ندارد، در صورتی که ارسال‌کننده‌های این شعر معمولی با این عنوان آن را معرفی می‌کنند که مثنوی هفتاد من مولانا را کشف کرده‌اند. غافل از اینکه اصلا چنین شعری وجود ندارد. اصطلاح «مثنوی هفتاد من» («من» در معنای واحد سنتی وزن) را با مثنوی موهومی از مولانا اشتباه گرفته‌اند و بی آن‌که از اشتباه فاحش‌شان خبر داشته باشند آن را دست به دست می‌چرخانند. شاید هم می‌دانند و از سرکار گذاشتن مردم لذت می‌برند.چند بیتی از این شعر بسیار معمولی را که کوچکترین ارتباطی به شاهکارهای مولانا ندارد را بخوانید:

مَن اگر با مَن نباشم می شَوَم تنها ترین

کیست با مَن گر شَوَم مَن باشد از مَن ماترین

...

راستی ! این قدر مَن را از کجا آورده ام ،

بعد هر مَن بار دیگر مَن ، چرا آورده ام ؟

در دهان مَن نمی دانم چه شد افتاد مَن

مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد "مَن”

این شعر، شعری است از ناصر فیض؛ شاعر طنزپرداز معاصر که ملتی را سرکار گذاشته!

یک فراخوان برای تحریم

این موضوع باعث شد بعضی از بنیادهای ادبی نیز به فکر فراخوان بیفتند. کانون نویسندگان ایران، خانه فرهنگ، بنیاد صادق هدایت، انجمن راسخون، نشر چشمه، انجمن فرهنگی پروین و خانه ادبیات ایران این فراخوان را منتشر کردند: «فراخوان تحریم پست‌های عوام پسند، منسوب به نام بزرگان ادب و هنر» از شما هموطن گرامی خواهشمندیم در این مسیر ما را یاری بفرمایید. جمعی از اهالی فرهنگ با فراخوانی در شبکه‌های مجازی تلاش در فرهنگ‌سازی برای بازنشر جملات منتسب به اهالی فرهنگ و هنر کرده‌اند. متن بیانیه به این شرح است: نظر به اینکه عده‌ای از عوام برای گذران وقت خود در فضاهای مجازی اقدام به انتشار مطالبی به نقل قول از شاعران و نویسندگان کلاسیک و معاصر نموده‌اند و به منظور جلوگیری از نشر اینگونه مطالب سخیف از هموطنان گرامی به جد خواستاریم که از انتشار هرگونه مطلبی ماخوذ به نام مشاهیر فرهنگ و هنر خودداری کرده و مقدمات فرهنگ‌سازی و شناخت واقعی بزرگانی چون صادق هدایت، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، محمود دولت آبادی،حسین پناهی، سیمین بهبهانی و سایر صاحب قلمان را فراهم سازند. انتشار این پیام آغاز راهی‌ست برای گذار از عصر عوام به دوران مدنیت.از شما هموطن گرامی خواهشمندیم در این مسیر ما را یاری بفرمایید.

انتساب اشعار جعلی به حسین پناهی

در همین راستا سایت حسین پناهی هنرمند درگذشته نیز با انتشار بیانه‌ای ضمن اعلام تعدادی از متون و اشعاری که به این شاعر نسبت داده شده است از همه علاقه مندان پناهی و دوستداران فرهنگ و هنر این سرزمین خواست تا از بازنشر چنین مواردی خودداری کنند و برای تشخیص آثار اصلی این هنرمند تنها به کتاب ها و سایت حسین پناهی مراجعه کنند. آنا پناهی مدیر مسئول انتشارات «آناپنا» و دختر حسین پناهی ، با اشاره به انتشارات جملات نامرتبط با حسین پناهی و با نام این بازیگر و شاعر کشورمان در شبکه‌های اجتماعی و مجازی، افزود ۹۹ درصد این جملات نوشته‌های حسین پناهی نیستند. وی گفت: البته من در آستانه‌ی برگزاری بیست‌ و‌ هشتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عزمم را برای انتشار کتابی با موضوع جملاتی که از حسین پناهی نیستند جزم کرده بودم البته این کتاب منتشر نشد اما علاقه‌ی زیادی به این دارم که بالاخره بتوانم مخاطبان شبکه‌های مجازی را از نادرستی برخی از این انتساب‌های ادبی مطلع کنم.

عده‌ای پشت مونیتور می‌نشینند و به ریش ما می‌خندند

امیر فریدون نصرتی؛ پژوهشگر و مشاور مدیریت افکارعمومی معتقد است: هیچ راهی نداریم جز اینکه کتاب بخوانیم! مردم ما اگر به جای کپی پیست کردن پیام‌های بیهوده در مورد افزایش نرخ بنزین، کمی برای بهبود معیشت خودشان کتاب می‌خواندند، کلاس می‌رفتند، فکر می‌کردند و نگاه‌شان را به زندگی تغییر می‌دادند، خیلی سریع‌تر نتیجه می‌گرفتند.نصرتی ادامه می‌دهد: شعر نو می‌‌نویسند و زیرش نام مولانا را می‌گذارند، می‌گویند یک انرژی مثبت از مولانا تقدیم به شما و می‌فرستند توی گروه‌ها و به سرعت به انتقال بی‌اندیشه مردم می‌خندند. یا جمله‌ای از جلال آل احمد را بر می‌دارند نام صادق هدایت زیرش می‌گذارند. یا از مجلات و صفحات زرد، جملات زرد بر می‌دارند نام کوروش را بر آن می‌گذارند و در میان مردم شیوع می‌دهند.او با انتقاد از استفاده نامناسب از شبکه‌های اجتماعی و با اشاره به اینکه خودمان هم خودمان را فریب می‌دهیم، طوری که تمیز واقعیت از شایعه دشوار شده است، می‌گوید: فقط ژست و فیگور می‌گیریم که جملات آنچنانی با امضاء نام بزرگان کپی پیست کنیم. حتی به خودمان زحمت نمی‌دهیم یک خط از آن جمله را در گوگل جست‌وجو کنیم و ببینیم صاحب این جمله کیست. اجازه می‌دهیم عده‌ای پشت مونیتور بنشینند و به ریش ما بخندند.

*****

اطلاعات/مراسم بزرگداشت زنده‌یاد عبدالحسین حائری برگزار شد

مراسم بزرگداشت زنده‌یاد استاد عبدالحسین حائری نسخه شناس برجسته به همت مرکز پژوهش‌ میراث مکتوب و مؤسسه خانه کتاب در باغ زیبا برگزار شد. به گزارش خبرنگار ما، دکتر نوش‌آفرین انصاری دکتر آل داود را به جایگاه دعوت کرد و آل داود در پی مرور خاطراتی از استاد عبدالحسین حائری گفت: من ۴۵ سال با استاد آشنا بودم و معتقدم که از سال ۱۳۰۲ شمسی کتابخانه مجلس برای ساماندهی نسخ خطی دغدغه داشت و می‌خواست این نسخ را به فرهنگ جامع ایران تبدیل کند و پس از آن نیز گام‌های موثری در کتابخانه مجلس برای جمع‌آوری مجموعه نسخ خطی برداشته شد.

آل داوود نسخ خطی کتابخانه مجلس را بی‌نظیر خواند و افزود:‌ اگرچه برخی از کتابخانه‌ها نسخ خطی بشتری دارند ولی آثار موجود در این کتابخانه از چنان کیفیتی برخوردار است که باعث اعتبار آن شده است.

وی گفت: روزی که حائری از قم به تهران آمد و در کتابخانه مجلس به کار مشغول شد، کسی باور نمی‌کرد که ۵۰ سال در این کتابخانه فعالیت کند. او از ابتدا به شناسایی کتاب‌های ناشناخته می‌پرداخت و مشکلات نسخه‌های ناشناس را می‌گشود ولی همواره انتقاداتی بر او وارد می‌شد که اندکی از آنها شاید به جا باشد. مثلاً می‌توان گفت که او باید ابتدا موجودی نسخ خطی را فهرست می‌کرد و در اختیار دیگران قرار می‌داد ولی حائری مخالف فهرست واره بود و آن را موجب به وجود آمدن اشتباهات زیاد می‌دانست.

بنابراین گزارش در این مراسم دکتر مهدی محقق رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: شاید در میان دوستان و کسانی که در این مجلس حضور دارند، قدیمی ترین کسی که با عبدالحسین حائری آشنا باشد، من باشم که ۶۷ سال پیش در زمانی‌که به مشهد رفته بودم تا نزد ادیب نیشابوری درس بخوانم با اسامی کتاب‌های زیادی همچون «الغفران» ابوالعلای مروی و «رحلت» ابن حبیر آشنا شدم. همان‌زمان فکر می‌کردم که در آینده این کتاب‌ها را بیابم. زمانی که به تهران برگشتم، در جستجوی این کتاب‌ها به کتابخانه مجلس رفتم و با عضویت در آنجا روزی سه کتاب را مطالعه می‌کردم. در آن هنگام هر روز می‌دیدم که فردی معمم به کتابخانه مجلس رفت و آمد می‌کند. آن موقع من هم معمم بودم و آن فرد را می‌دیدم که بین مخازن دنبال کتاب‌های ناشناس است و این، آغاز آشنایی من با عبدالحسین حائری بود.

که بعدها طی جلساتی که با مرحوم سیدعلی موسوی بهبهانی داشتیم، این جمع به منزل علی‌اصغر حکمت کشانده شد.

که مشغول نشر «کشف الاسرار » بود. در سال ۱۳۴۴ به کانادا رفتم و به مدت ۳ سال علم کلام اسلامی و مطالعات شیعی را در آنجا تدریس می‌کردم. در آنجا با مرحوم عبدالهادی حائری برادر عبدالحسین که برای اخذ درجه دکتری آمده بود، آشنا شدم. ایشان هم اهل فضل بود و رساله دکتری او درباره رویارویی اسلام با تمدن جدید بود. او مدتی شاگرد من بود. پس از اینکه به ایران برگشتم، آقای دکتر سید حسین نصر،‌مرحوم دکتر عبدالحسین حائری را به جای من معرفی کردند.

وی در پایان افزود: فقدان ایشان ضایعه بزرگی برای کتابداران و به‌ویژه کسانی است که با نسخ خطی آشنا هستند.

چند سالی خانم دکتر انصاری دوره فوق‌ لیسانس کتاب‌های خطی را دایر کردند و اکنون، همان شاگردان، استادان فن هستند. باید از وجود افرادی چون حائری استفاده کرد و این سنت دیرینه‌ای است که وقتی افراد از دنیا می‌روند، به یاد آن‌ها می‌افتیم از خداوند می‌خواهم باران‌های رحمت خود را بر او فرو ریزد.

سپس دکتر نوش‌آفرین انصاری گفت: تلاش ما در علم کتابداری بر این بود که نگاه آمریکایی به شیوه‌ای ایرانی تبدیل شود. در به ثمر رسیدن این نگاه از افراد بسیاری کمک گرفتم. در خانه دکتر محقق و در محیط دوستان، دکتر افشار و در محیط کار، دکتر کاردان، تلاش داشتیم که در دروس انتخابی دو درس دو واحدی را ایجاد کنیم. نخست آشنایی با ادبیات کودک از لیلی ایمن، آهی و درس آشنایی با نسخ خطی و آثار کمیاب که در واقع با مشکل دریای سنت و موج نو مواجه شدیم.

مشکلاتی از این دست که لیست حضور و غیاب دارد. شرح درس نیاز است. منابع مطالعاتی باید قید شود. میراث فرهنگی باید توسط دانشجو حس شود. موضوع پژوهش باید توسط دانشجو انتخاب شود و دستور العمل‌های بسیاری از موج نو که من بر این اساس سراغ استادان رفتم. استادانی کم‌حوصله در عمومی کردن دانایی و طبقه‌بندی اطلاعات خود نظیر ایرج افشار، دانش‌پژوه نورانی و انوار که من را دست به سر کردند. ولی با وقت قبلی خدمت عبدالحسین حائری، رسیدم پشت تلی از نسخ خطی و منابع با واژه‌های گرم از من استقبال کردند. همان‌گونه که دکتر محقق گفتند ما در کانادا با برادر ایشان هم آشنا بودیم. به ایشان گفتم امروز افسوس می‌خورم که تاریخ جامع کتابداری نوشته نشده است موضوع درس را در میان گذاشتم. استاد در کمال تواضع فرمودند بگویید آقایان بیایند.

دکتر انصاری در پایان گفت: او دانشمند بود و عارف و مشوقی که عشقش این بود که در کتابخانه کار کند.

سپس دکتر محقق داماد با تشکر از حضور اندیشمندان و مردم در مراسم تشییع پیکر استاد حائری گفت: من متولد ۱۳۲۴ هستم و خود جد مادری‌ام را ندیده بودم. بر اساس آنچه که از دیگران شنیده‌ام ایشان محور فضائل بود. در این راستا من دایی بزرگم دکتر مهدی حائری را درک کرده‌ام آنچه در این بیت بارز بود، این بودکه فضائل روی عدم ریا و رذایل روی ریا دور می‌زند وی تصریح کرد: دکتر عبدالحسین حائری ضد ریا و ضد تظاهر بود و همه تحولات زندگی او ناشی از این مساله بود. ظاهراً بر اساس اسنادی که در بیت ما هست، فلسفه وجودی حوزه قم بر این اساس بوده است. سندی در بیت ما است که بر اساس آن مرحوم میرزای شیرازی کوچک نامه‌ای به مرحوم حائری می‌نویسد و ایشان در جواب می‌نویسند، من وضع ایران را در تباهی می‌بینم و راهی جز تاسیس حوزه علمیه قم برای نجات از این تباهی نمی‌بینم.

دکتر محقق داماد بر این اساس افزود: استنباط من این است که بعد از گذشت چندی از اعدام شیخ‌فضل‌الله نوری متدینین ناراحت شدند و از سوی دیگر روشنفکران با خود می‌گفتند ما فکر نمی‌کردیم کار به اینجا بکشد. از اشعار آن‌ها نیز معلوم است که معتقد بودند علما جلوی پیشرفت را می‌گیرند و بر این اساس تاسیس حوزه قم به دو دلیل انجام شده است یکی تحقیق و کسب دانش و دیگری تربیت اخلاقی و شیوه تربیتی و من بر این اساس احساس می‌کنم همه پیشرفت‌های این بزرگان از جمله دکتر عبدالحسین حائری به خاطر دوری از ریا و تظاهر بوده است. در ادامه این مراسم دکتر نجفعلی حبیبی و سیدعلی میر علی نقی هم سخنرانی کردند.

*****

جام جم/سیمای عفاف در سیمای ملی

در سه دهه گذشته، بر اثر تغییرات سیاسی و فرهنگی، تحولی مثبت در عرصه فعالیت‌های رسانه‌ای پدیدار شد تا حدی که می‌توان ادعا کرد رسانه‌های ایران از سالم‌ترین و پاک‌ترین رسانه‌های جهان هستند. پس از انقلاب اسلامی ایران، موضوع عفاف و پوشش بانوان مورد توجه قرار گرفت و بر رعایت حجاب در جامعه بویژه در رسانه ملی تأکید شد.

حضور بانوان محجبه در صدا و سیما بخصوص در مشاغل گویندگی و اجرا باعث نمود بیشتر فرهنگ حجاب در جامعه و الگوپذیری زنان از مجریان عفیف رسانه ملی شد. اما نباید به این امر بسنده کرد و دلخوش بود؛ چرا که چند برابر فعالیت‌های رسانه ملی در ترویج فرهنگ حجاب و عفاف، رسانه‌های بیگانه برای ترویج بی‌حجابی و انحراف از عفاف می‌کوشند.

مفهوم‌شناسی حجاب

حجاب در لغت معانی مختلفی دارد مانند پوشش، پرده، منع و آنچه میان دو چیز واقع شود. در لغتنامه دهخدا آمده حجاب بازداشتن، روگیری، عفاف، حیا و شرم است. در این نوشتار منظور از حجاب، پوشش اسلامی است که به عنوان یکی از احکام وجوبی اسلام مطرح است.

عفاف و عفت، پدید آمدن حالتی برای نفس است که به‌وسیله آن از فزون‌خواهی نفسانی جلوگیری شود. پایه عفاف، خویشتنداری است و تنها به جنس زن اختصاص ندارد و عفاف، مردان را هم شامل می‌شود. دهخدا نیز عفاف را به پارسایی و پرهیزگاری، نهفتگی پاکدامنی و خویشتنداری معنا کرده است. عفاف در مقایسه با حجاب، امری کلی است و وجود نیروی عفاف به عنوان یک صفت نفسانی و ارادی سبب می‌شود انسان به نیازها و غرایز وجودی خود پاسخی عاقلانه و مناسب بدهد و از افراط و تفریط بپرهیزد. حجاب به‌عنوان یک شاخه از درخت عفاف، بخش مهمی از آن محسوب می‌شود و راهکاری مهم برای نهادینه ساختن امر عفاف است.

جلب اعتماد مخاطب

برای آشنایی بیشتر با مفهوم حجاب و نمود آن در برنامه‌های رسانه ملی به مصاحبه با یکی از پیشکسوتان گویندگی و اجرا در رادیو و تلویزیون نشستیم. سونیا پوریامین، چهره آشنای مردم در برنامه‌های اجتماعی و خانواده و حتی برنامه‌های سیاسی درباره حجاب و نمود آن در رسانه ملی می‌گوید:حجاب و عفاف، کرامت منحصر به فردی است که مجریان رسانه ملی از آن برخوردارند؛ امتیازی که مجریان شبکه‌های خارجی از آن محروم‌اند. خانواده ایرانی بخصوص سرپرستان خانوار وقتی می‌بینند یک مجری زن با حجابی زیبا و منطقی در صفحه تلویزیون ظاهر می‌شود و خبر می‌خواند یا برنامه تلویزیونی اجرا می‌کند احساس می‌کند چه خانم با نجابتی با آنها و بچه‌های آنها صحبت می‌کند، لذا این احساس، باعث ایجاد حس اعتماد در مخاطب می‌شود که دوست دارد فرزندان و اهالی خانه به شبکه‌هایی که معانی و رفتارهای احترام‌برانگیز، عفاف و نجابت در آن مشهود است، توجه کنند. حجاب یک بار معنایی برای زن ایرانی دارد و اگر این زن، شاغل بیرون از خانه باشد باعث می‌شود کارش جدی‌تر دیده شود و اگر آن زن مجری رادیو و تلویزیون باشد کار هم جدی و هم دلنشین‌تر دیده خواهد شد.

این مجری و کارشناس ارشد رادیو و تلویزیون توضیح می‌دهد: هنر و فن اجرای رادیویی و تلویزیونی تنها بخش اندکی از صفات ذات فرد را شامل می‌شود و بخش اعظم آن به آموزش فن‌بیان، مخاطب‌شناسی تجربه و مطالعه مربوط است. در این شغل افراد به صورت مرحله به مرحله جلو می‌روند تا جایی‌که سطح معلومات، قدرت بیان، تسلط در اجرا و تجربیات فرد، نشان‌دهنده عیار واقعی یک مجری رادیویی و تلویزیونی می‌شود. از همه مهم‌تر میزان موفقیت یک مجری وقتی مشخص می‌شود که از یک خاستگاه مناسب و بالایی نزد مردم و مخاطبان برخوردار باشد. به عبارتی سنگ محک یک مجری زن، مردم و داوری مردمی است.

ارزش‌های انسانی

پوریامین با بیان این که نوع حجاب و پوشش مجریان زن در رسانه ملی یک الگو برای جامعه بخصوص نسل جوان است، اضافه می‌کند: حجاب و عفاف یک مجری زن در تلویزیون بدون شک بر چهره کلی حجاب در جامعه تأثیرگذار است. این که برخی فکر می‌کنند ممکن است حجاب برای یک مجری زن محدودیت بیاورد و دست و پا گیر باشد درست نیست. شاهد هستیم زنان مجری رسانه ملی از برنامه‌های زنده ریاست جمهوری گرفته تا اخبار و برنامه تولیدی رادیو، تلویزیون و بسیاری دیگر... با قدرت و تسلط بالا ظاهر می‌شوند. رسانه ملی انصافا بدرستی توانسته سیمای حجاب و عفاف را به جامعه انعکاس دهد اما کافی نیست و باید مطالعه دقیق‌تر و فعالیت بهتر و معقول‌تری در نمایش سیمای عفاف داشت. باید بپذیریم بخشی از دختران جوان ما در برابر الگوی حجابی که رسانه ملی ارائه می‌کند مقاومت می‌کنند. لذا برنامه‌سازان رسانه ملی باید با پژوهشی دقیق و مطالعه روحیه دختران نوجوان و جوان جامعه اقدام به ساخت برنامه‌هایی انگیزه بخش در ترویج سیمای حجاب و عفاف کنند.

ارمغان بی‌حجابی

پروین سلیحی، مشاور رئیس سازمان صدا و سیما در امور زنان نیز با اشاره به این که پدیده بی‌حجابی یک پدیده غربی و غیراسلامی است، می‌گوید: پدیده بی‌حجابی نتوانسته آرامش را برای خانواده و جامعه در کشورهای غربی به ارمغان بیاورد. الگوی بی‌حجابی غربی، بی‌بندوباری‌های جنسی و در نهایت به تزلزل نظام خانوادگی ختم می‌شود. این تزلزل به نابودی حریم و حرمت خانواده می‌انجامد. خانواده‌ای که حریم ندارد افراد آن خانواده هم دارای ارتباطاتی بدون حریم خواهند شد.

حتی متفکران و نویسندگان غربی نیز به این بی بند و باری جهان غرب که منجر به پایمال شدن ارزش‌های انسانی می‌شود، اذعان دارند. ویلیام گاردنر، دانشمند آمریکایی در کتاب خود با عنوان جنگ علیه خانواده می‌نویسد، وقتی این حد و مرزها و حریم‌ها برداشته می‌شود، اولین آسیب به خانواده و نظام ارزشی خانواده وارد می‌شود و در نهایت با متلاشی شدن نظام خانواده شاهد افزایش طلاق و ازدیاد فرزندان طلاق و بالطبع افزایش فساد و بزهکاری در جامعه خواهیم بود.

رضایت 78 درصدی زنان از حجاب

این فعال امور زنان اضافه می‌کند: اسلام یک تعریف جامع و کامل از حجاب داده که همان پوشش معقول و مشروع است و به پدید آمدن عفاف منجر می‌شود. حجابی که عفاف بیاورد منظور نظراسلام است. حتی اسلام تأکید زیادی به حجاب در مردان دارد. به این معنی که مردان هم پوششی معقول در لباس و حریمی در نگاه و ارتباطات اجتماعی داشته باشند. حضور زن در جامعه به این معنی نیست که مسائل زنانگی او به عنوان ابزار دیده شود بلکه زنان جامعه از تخصص و توانایی‌های بالای فردی و اجتماعی برخوردارند که با حضور انسانی در جامعه می‌توانند آن توانایی‌ها را به منصه حضور برسانند.

بر اساس تازه‌ترین پژوهشی که در جامعه شده بیش از 78 درصد افراد بخصوص زنان به ضرورت داشتن حجاب در جامعه تأکید داشته‌اند؛ اما آمار کمتری از این رقم را شاهد هستیم که در جامعه با حجاب کامل تردد می‌کنند. باید نوعی فرهنگسازی درست و روشنگری صحیح و اسلامی انجام شود که درصد پذیرش حجاب برتر در جامعه افزایش یابد. آنچه در تبلیغات ماهواره‌ای بسیار تأکید می‌شود مسأله بی‌حجابی و استفاده ابزاری از زن است. در برنامه‌های رسانه ملی ما شاهد ترویج مناسب سیمای عفاف و حجاب هستیم و فرهنگسازی خوبی انجام می‌شود اما کافی نیست. برخی بازیگران و هنرپیشگان هم باید هوشیارتر عمل کنند، مثلا در سریالی یک هنرمند زن با حجاب کامل و رفتاری اسلامی حضور می‌یابد یا هنرپیشه مرد هم نقشی الگوساز را بازی می‌کند؛ اما بعد از مدتی به واسطه گسترش ابزارهای ارتباطی و مخابراتی، از همان هنرپیشه زن یا مرد عکس و تصاویری در شبکه‌های مجازی منتشر می‌شود که کاملا متفاوت با نقش‌های هنری آنان است.

نیاز رسانه ملی به برنامه‌سازی جدی

رسانه ملی در بخش عفاف باید گام را فراتر از برنامه‌های گفت‌وگومحور بگذارد و برنامه‌هایی در قالب سریال، انیمیشن یا نمایش‌های داستانی رادیویی و تلویزیونی تولید کند. من در جشنواره‌های عفاف و حجاب در سال‌های 86 و 88 به عنوان داور و ناظر حضور داشتم که متاسفانه حتی یک محصول در بخش نمایشی و سینمایی با هدف عفاف و حجاب یافت نشد. رسانه ملی هنوز برای رسیدن به نقطه ایده‌آل که ترویج عفاف و حجاب در برنامه‌هاست، خیلی فاصله دارد. یکی از بزرگ ترین کمبودها، کمبود در بخش سناریونویسی است. افرادی که در بخش عفاف و حجاب سناریو بنویسند خیلی کم هستند. البته هستند افرادی که این قابلیت را دارند. باید به آنها جهت داد تا بتوانند بخوبی پیامدهای ناهنجاری را در بی‌حجابی بنویسند.

رسانه ملی از سناریوهایی که در باب عفاف و حجاب برای فیلم‌های داستانی و سریال‌های تلویزیونی نوشته شوند،خوب استقبال می‌کند و پشتیبانی مالی و معنوی مناسبی ارائه می‌دهد. لذا سناریونویس‌ها این بخش را جدی‌تر نگاه کنند. آموزش و پرورش، نهادهای فرهنگی، آموزش عالی، نیروی انتظامی و دیگر نهادها... در کنار رسانه ملی باید نسل جوان را با پیامدهای مثبت و منفی حجاب یا بی‌حجابی آشنا کنند. کارهای آموزشی موثر و بیشتر باعث نهادینه شدن قداست و ارزشمندی حجاب می‌شود. بخش‌های یادشده در این موضوع با اراده ملی، همگرایی ملی، همدلی و همزبانی ملی باید فعالیت‌هایی همسو و هم‌جهت را تعریف کنند تا با هم‌افزایی بیشتر بتوان نتایج بهتری به دست آورد.

ویژگی منحصربه‌فرد رسانه ملی

رعایت حجاب شرعی و نبود صحنه‌های مبتذل و غیراخلاقی (برخلاف شبکه‌های ماهواره‌ای) رسانه ملی را نه تنها در دنیا، بلکه میان کشورهای اسلامی نیز منحصر به فرد کرده است.

گفت‌وگو و تهیه گزارش از بانوان باحجاب موفق، از عملکردهای مثبت برنامه‌های رسانه ملی است. نشان دادن این واقعیت که هرگز حجاب به عنوان مانعی در مسیر پیشرفت و موفقیت زنان نیست در مقابل کسانی که جنبه محدودسازی و مانع‌تراشی حجاب در فعالیت‌های اجتماعی زنان را مطرح می‌کنند، ستودنی است. در بسیاری از برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی، بانوان با پوشش مناسب از چهره مثبت و سازنده‌ای برخوردارند. در اجرای برنامه‌ها دیده می‌شود مجریان خانم با استفاده از حجاب برتر اجرای موفقی دارند. این امر باعث علاقه‌مندی مخاطبان به این شخصیت‌ها می‌شود و اثرگذاری گفتار و رفتار این افراد در مخاطبان برای ترویج فرهنگ حجاب بسیار موثر است.

قهرمانان محجبه

مهم‌ترین کارکرد رسانه ملی الگوآفرینی است. لذا برای جذب مخاطب و فرهنگسازی، طرح الگوهای شخصیتی یا ستاره‌سازی بسیار مهم است. در هر فیلم یا سریالی، فردی به عنوان قهرمان فیلم دارای شخصیتی جذاب است که سیر داستان را به دست می‌گیرد. مخاطب نیز از نظر عاطفی و فکری با او همراهی می‌کند و این امر گاهی به همذات پنداری مخاطب با او می‌انجامد. این امر نقش مهمی در الگوبرداری از شخصیت و رفتارهای قهرمان داستان در مخاطب دارد و خواسته یا ناخواسته از رفتار پوشش و گفتار هنرپیشه تقلید می‌کنند. حال اگر این ستاره فیلم یک زن محجبه و عفیف باشد، زمانی نمی‌گذرد که می‌توان نمونه‌های الگوبرداری شده آن ستاره فیلم را در جامعه مشاهده کرد.

*****

جام جم/انتقاد روزنامه مصری از جنجال ضد فیلم ایرانی؛ اگر فیلم محمد رسول الله (ص) را ایران نساخته بود!

یک روزنامه مصری از جنجال "الازهر" ضد فیلمِ "محمد" (ص) انتقاد کرد و نوشت: اگر این فیلم، در کشوری غیر از ایران ساخته می شد، همین جنجال را به پا می کردید؟!

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، "خالد محمود" در مقاله ای در وبگاه روزنامه مصری "الشروق" نوشت: واقعیت آن است که شیوخ الازهر با نشان دادن تصویر پیامبر (ص) مخالفند، اما موضوع این است که واکنشِ آن ها به فیلم محمد (ص) بر اساس یک پیش فرض ذهنی صورت گرفت.

وی افزود: شیوخ الازهر، نسبت به هرگونه فیلم سازی ایرانی ها درباره حضرت محمد (ص) یا دیگر پیامبران تردیدهایی در ذهن دارند. در خصوص فیلم محمد (ص) نیز از نیت های پنهان سیاسی و دینی احتمالی فیلم سازان ایرانی بیمناک بوده و هستند و در این میان، آن گونه که به تازگی یکی از شیوخ گفته است، از نیت های اقتصادی نیز بیمناکند.

خالد محمود سپس با انتقاد از قضاوت بی پایه درباره فیلم محمد رسول الله (ص) گفت: ای کاش پیش از این که این جنجال به پا شود، حداقل علمای الازهر در نشستی خصوصی فیلم را می دیدند، آن گاه موضع ثابت خود را در قبال آن اعلام می کردند.

وی افزود: مجید مجیدی، کارگردان این فیلم تاکید کرده است که هدفِ این فیلم، زدودن این باور غلط درباره دین اسلام است که این دین، دین خشونت و خونریزی است، و اجازه نشان دادن چهره بازیگران را نمی دهد. مجیدی همچنین خاطر نشان کرده است که به باور برخی علما درباره حرمت نشان دادن چهره پیامبر احترام می گذارد.

نویسنده این مقاله در ادامه خاطر نشان کرد: کاش علمای الازهر، نه به خاطر رعایت این موضوع، بلکه فقط به خاطر این که مخالفتشان مستند به برهانی آشکار باشد، این فیلم را می دیدند.

خالد محمود تاکید کرد: جهان، این فیلم را خواهد دید و حرف و حدیث درباره آن ادامه خواهد یافت و در این میان، نکتۀ مثبتِ این فیلم آن است که باعث شد برخی از علمای الازهر، درباره موضوع به تصویر کشیدن چهره خلفا و صحابه (صرفنظر از پیامبران) تجدید نظر کنند، زیرا نشان دادن تصویر آن ها می تواند پیام هایی مثبت و تاثیرگذار برای بینندگان عرب و خارجی داشته باشد.

این مطلب در روزنامه مصری پس از آن منتشر می شود که جریانی سیاسی از سوی برخی اعراب ضد این فیلم به راه افتاد و بسیاری از رسانه های عربی نیز چشم بسته با این جریان همسو شدند. این جریان که از سوی سلفی های و وهابی ها هدایت شده، قبل از اکران این فیلم به راه افتاده است.

*****

جوان/طراح دكور فيلم حضرت محمد رسول‌الله(ص) مجيدي در گفت‌و‌گو با «جوان»: هيچ پلاني بدون نام خدا و صلوات شروع نمي‌شد

سيد مهدي موسوي فارغ‌التحصيل معماري است كه از سال 80 كار حرفه‌اي خود را شروع كرده است. وي در آثار تاريخي و ماندگاري چون «مختارنامه»، «‌جابر بن حيان»، فيلم‌هاي سينمايي چون «يك حبه قند»، «دوباره پرواز كن» و «حق‌السكوت» به عنوان طراح صحنه و لباس حضور داشته و همين كارنامه موفق باعث شد تا در پروژه عظيم و بين‌المللي حضرت محمد رسول‌الله به عنوان ناظر هنري بخش دكور، عضوي از تيم توليد اين اثر جهاني باشد.

نویسنده : معصومه طاهري

سيد مهدي موسوي فارغ‌التحصيل معماري است كه از سال 80 كار حرفه‌اي خود را شروع كرده است. وي در آثار تاريخي و ماندگاري چون «مختارنامه»، «‌جابر بن حيان»، فيلم‌هاي سينمايي چون «يك حبه قند»، «دوباره پرواز كن» و «حق‌السكوت» به عنوان طراح صحنه و لباس حضور داشته و همين كارنامه موفق باعث شد تا در پروژه عظيم و بين‌المللي حضرت محمد رسول‌الله به عنوان ناظر هنري بخش دكور، عضوي از تيم توليد اين اثر جهاني باشد.

در ابتدا براي مخاطبين ما بفرماييد وظايف صحنه آرا در فيلم چيست؟

در سينماي ايران عموماً به‌خاطر حجم و وسعت كاري كه در بخش طراحي تعريف مي‌كنند، يكي از دو بخش طراحي صحنه و طراحي لباس را داريم و كمتر اتفاق مي‌افتد كه طراحي صحنه داشته باشيم به جز فيلم‌هاي تاريخي به دليل وسعت توليد، عموماً صحنه‌آرايي و چيدمان براي صحنه‌هاي فيلم‌ها اتفاق نمي‌افتد و هيچ موقع طراحي براي ساخت لوكيشن ساخته نمي‌شود و از لوكيشن‌هايي كه وجود دارد بستگي به فيلم‌ها استفاده مي‌شود و طراح صحنه با كارگردان صحبت مي‌كند و وارد فاز آرايش و چيدمان يا لباس مي‌شود. كمتر اتفاق مي‌افتد لباسي بدوزند و با توجه به شخصيت و محيط و رنگ لباس‌هايي آماده مي‌خرند اما در سريال‌هاي تاريخي مثل مختارنامه يا يوسف پيامبر براساس معماري فضا تحقيقاتي انجام مي‌شود تا ساخت و ساز صحنه داشته باشند. در پروژه محمد رسول‌الله(ص) هم تيم‌هاي آكسسوار طراحي لباس، تيم دوخت و آماده‌سازي و تيم پتينه داشتيم كه هركدام به صورت تخصصي جداگانه فعاليت مي‌كردند. در بخش پتينه دكور گاهي پنج تا شش نفر از ايتاليا بودند كه دكورها را پتينه مي‌كردند و بچه‌هاي ما در اين فضاي تخصصي حرفه‌اي شدند.

مقصود از پتينه كردن چيست؟

كهنه كردن لباس‌ها و دكور به شكلي كه نشاني از تازگي و نو بودن در آن نباشد.

مگر در مجموعه «مختارنامه» چنين اتفاقاتي نيفتاد؟

مختارنامه يك سريال سنگين بود ولي در اشل تلويزيوني توليد شد. ما در مقطعي كار مي‌كرديم كه به نسبت امروز تجربه نداشتيم اگر آن پروژه امروز توليد مي‌شد به نسبت قبل طراحي صحنه بهتري درست مي‌كرديم به خاطر اينكه آموزش و نوع نگاهي كه طراحي تيم خارجي فيلم محمد رسول‌الله (ص) داشت، نگاه ما را عوض كرد ولي آن زمان ما تنها براساس تجارب و آموزش‌هاي قبلي كار كرديم.

سخت‌ترين بخش چه مرحله‌اي بود؟

فيلمبرداري بود، زيرا به هرحال تيم‌هايي كه قبل از فيلمبرداري و پيش توليد كار مي‌كنند به عنوان تيم‌هاي ساخت و ساز يا ناظران هنري وارد شده‌اند، درست است زير فشار زياد براي آماده‌سازي كار هستند ولي فيلمبرداري به دليل انسجام گروه‌ها كه به نوعي تابلوي زحمات همه تيم‌هاي كاري است، استرس و حساسيت بيشتري دارد زيرا بايد با ظرافت و دقت انجام شود.

يكي از بخش‌هاي فيلم لباس افراد بود به‌خصوص ابرهه و لشكر او، بر چه اساس لباس‌شان

طراحي و توليد شد؟

البته من طراح صحنه بودم و دوستان طراح لباس اين مسئله را دنبال كردند تا جايي كه مي‌دانم آقاي شاه ابراهيمي و دستيار ايشان و گروه‌هاي دوخت لباس و پتينه با هماهنگي و تعامل كار مي‌كردند. فرانكو تحت فشار و كمبود زمان با اين وجود جلساتي براي هماهنگي و كارهاي تحقيقاتي مي‌گذاشت تا لباس‌ها و صحنه‌ها مرتبط، هماهنگ و درست باشند.

شما گفتيد كه مسئول طراحي بخش كعبه بوديد، اين كار به چه صورت بود؟

ما كعبه را در دو دوره داشتيم جاهليت (قبل از تولد پيامبر) و مقطعي كه اسلام شروع شد. در واقع ما اوايل كعبه را براساس منابعي كه فرانكو استخراج كرده بود، ساختيم؛ كعبه‌اي پر از آذين‌بندي با مجموعه‌اي از يراق‌ها و پارچه‌هاي زردوزي و اشكالي از حيوانات و نذوراتي كه به ديوار آن آويزان كرده بودند. ساختار كعبه به همين شكل از روي منابع تاريخي ساخته شد. بعد از آنكه كعبه دچار تحول شد، ساختار آن تغيير كرد و سعي كرديم آن را به سمتي ببريم كه در فيلم مصطفي عقاد هم هست؛ پارچه بزرگي اطرافش مفروش شده تقريباً جنس و نوع و رنگ‌هايي را كه در آن دوره مرسوم بودند، انتخاب كرديم با مشاوره كراكا و مجيدي پارچه انتخاب شد با زمينه مشكي كه زير آفتاب كمي بور شده بود.

به غير از كعبه مهم‌ترين صحنه‌ها كدام بودند كه از نظر كار حساسيت داشتند؟

دارالندوه و محل خلافت كه بزرگان عشيره آنجا بودند و بايد دقت مي‌كرديم مطابق با منابع طراحي كنيم؛ پرده‌ها، ‌لوستر‌ها، مخده‌ها و مجموعه‌اي از فضاي مناسب همه زير نظر كراكا انجام مي‌شد. بعد لوكيشن شعب ابي‌طالب بود كه بايد حقير و ارائه فضاي شعب مي‌بود، آن هم جنسيت خودش را براي كار لازم داشت. بعد خانه ابوطالب و شهر يثرب، كليسا و كتابخانه‌اي كه كشيش به آن رجوع مي‌كرد تا كتابي را كه اشاره شده بود به وجود پيامبر كه ابري بالاي سر ايشان قرار مي‌گيرد، پيدا كند و بازار يثرب و خانه‌هاي اطراف بودند. همه را بايد با دقت و ظرافت و براساس منابع كار مي‌كرديم و بخش مهم ديگر نخلستان‌هاي اطراف مدينه بود، شايد تعجب كنيد ولي كل نخلستان به صورت مصنوعي درست شده بود كه ما از جاهاي مختلف نخل آورديم مراقب بوديم زنده بماند و خشك نشود و جاسازي كرديم حتي بعضي را كه خشك شده بودند، نيمه‌هاي شب آذين‌بندي مي‌كردند تا براي ورود كاروان حضرت محمد رسول‌الله به مدينه آماده كنند.

در مورد شهرهايي كه ساخته شده و دوام و پايداري شهرها براي انجام كارهاي ديگر در عرصه سينما و تلويزيون چگونه است؟

ما سه شهر مكه، مدينه و بصري را بازسازي كرديم. قبل از اين عموماً دكورها و بناها به گونه‌اي بود كه قابليت بازگشت‌پذيري داشت و مصنوعي بود چون چشم‌اندازي از شهرها در آن زمان نداشتيم، به مرور از بين مي‌رفت اما در اين پروژه يك چشم‌انداز كامل داريم شهرها داراي سيستم فاضلاب و زهكشي هستند تا تخريب نشوند. از يك سري مواد شيميايي نگهدارنده استفاده كرديم و كهنه‌كاري و رنگ‌آميزي براي خانه‌ها شده است تا به مرور زمان به آنها صدمه‌اي وارد نشود.

از تيم خارجي همراه خاطره‌اي هم داريد؟

خيلي خط‌كشي و تخصصي كار مي‌كردند؛ يعني هر‌كس در هر بخشي بود همان را فقط انجام مي‌داد برعكس ما كه همه كاري بچه‌ها عهده داشتند؛ مثلاً يك بار براي پركردن حوضچه آب، برق نياز بود كه با قطعي مواجه شديم. به مسئول آن كه جزو تيم ايتاليايي و از چهره‌هاي سرشناس بود، رجوع كرديم، گفت تعمير نياز دارد، با خونسردي و آرامش مشغول شد اما ما عجله داشتيم، صبر نكرديم، موتور برقي آورديم، برق وصل شد و حوض را پر از آب كرديم. كار ما تقريباً تمام شده بود اما آن مسئول هنوز آرام آرام مشغول تعمير دو شاخه برق بود. آنها بحث ايمني در كار را رعايت مي‌كردند و برايشان اهميت زيادي داشت در حالي كه متأسفانه اين موضوع در سينماي ما چندان جدي گرفته نمي‌شود.

در فضاي كار آقاي مجيدي را چطور ديديد؟

يادم نمي‌رود بيشتر مواقع همراه تيم طراحي بود، زيرا گروه ما آخرين و اولين گروهي بود كه وارد و خارج مي‌شد براي همين همواره در كمپ اسكان كه در همان نزديكي بود، مي‌مانديم. هميشه اين شب‌ها آقاي مجيدي را مي‌ديدم كه فيلمنامه در دست گرفته و در كوچه‌هاي شهرك مدينه قدم مي‌زند. جايي را درست كرده بود كه اكثر مواقع آنجا مي‌ماند. من گاهي با او همقدم و هم‌صحبت مي‌شدم. ايمان و اعتقاد عجيبي به كار داشت. خلوص نيت او از دلايل قوت كار من بود. به‌همين خاطر حس خوبي از كار با مجيدي پيدا مي‌كردم. مي‌ديدم كه چطور وقت و انرژي خود را براي كار مي‌گذارد از همين‌جا به ايشان خسته نباشيد و خداقوت مي‌گويم.

از فضاي معنوي كار خاطره‌اي داريد؟

يادم مي‌آيد آقاي سبزواري دستيار ايشان اعتقاد و سفارش زيادي داشت كه كار با ذكر و ياد خدا و صلوات بر پيامبر اسلام شروع شود، به اين صورت كه هيچ پلاني بدون نام خدا و صلوات شروع نمي‌شد و اين حس و حال خوب معنوي را به بچه‌ها هنگام كار مي‌داد يا آقاي استرارو وقتي وارد كار شد به احترام پيامبر اسلام و ما مسلمانان تقريباً در طول كار محاسن خود را كوتاه نمي‌‌كرد، شايد يك نوع تفكر و اعتقادي بود كه نسبت به موضوع كار داشت، نمي‌دانم ولي اين حركتش برايم جالب بود. در هر حال خدا را شاكرم كه اين توفيق و فرصت را به من داد تا سهم كوچكي در پروژه عظيم محمد رسول‌الله (ص) داشته باشم، زيرا از بچگي دوست داشتم تا در چنين كارهاي معنوي و مذهبي هرچند كم فعال حضور داشته باشم.

*****

جوان/اعتراض‌ها به نحوه پذيرايي از يك كارتن خواب در شبكه خبر؛ تبعيض آشكار روي آنتن زنده

اقدام عجيب و غيراخلاقي شبكه خبر در حاشيه دعوت از يك مرد كارتن‌خواب و پذيرايي نكردن از وي به عنوان مهمان برنامه روز گذشته با اعتراض و واكنش‌هاي زيادي در رسانه‌ها و شبكه‌هاي مجازي همراه شد.

حضور يك معتاد خيابان خواب در يكي از برنامه‌هاي گفت‌وگومحور شبكه خبر براي ارائه تصويري دقيق از آنچه اعتياد بر سر زندگي شخصي و اجتماعي آدمي مي‌آورد، به اندازه كافي اثرگذار بود. اينكه رسانه ملي كوشيده بعد از مدت‌ها كه چنين برنامه‌هايي را با حضور يك مجري و يك كارشناس و به شيوه اندرزگويي پيش مي‌برد، برنامه‌اي را با حضور تيپي كه مدام درباره‌اش در تلويزيون حرف زده مي‌شود اما خودش غايب بوده روي آنتن بفرستد البته كه جاي تقدير دارد.

اما ساعاتي بعد از روي آنتن رفتن اين برنامه و انتشار تصويري از آن در شبكه‌هاي اجتماعي بود كه به شدت هدف گردانندگان چنين برنامه‌اي زير سؤال رفت. در اين تصوير، مجري و كارشناس برنامه در حال صرف نوشيدني‌هايي بودند كه براي پذيرايي در اختيارشان قرار داده شده بود اما مهمان برنامه كه همان معتاد بخت‌برگشته بود، هاج و واج تماشاچي اين پذيرايي بود بدون اينكه حتي او را به جرعه‌اي آب مهمان كنند!

بازتاب اين حركت زشت و ناشايست در شبكه‌هاي اجتماعي كه اين روزها به رسانه‌هايي پرمخاطب بدل شده‌اند، آن قدر زياد بود كه هر چه بگوييم كم است. اغلب شهروندان و حتي آنها كه همچنان اين رسانه را به عنوان اولويت اصلي خويش براي سرگرم شدن قرار داده‌اند، از اين ناراحت بودند كه چرا رسانه‌اي كه نام ملي بر خود نهاده است و مدام درباره اهميت مساوات و مقابله با بي‌عدالتي از تريبون‌هاي مختلف آن سخن گفته مي‌شود، اين‌چنين در حق يك معتاد بخت برگشته بي‌انصافي كرده است.

با واكاوي بخشي از اين واكنش‌ها در يكي از شبكه‌هاي اجتماعي با نظرات جالبي برخورد كرديم.

يكي از شهروندان كه خود را فارغ التحصيل جامعه‌شناسي معرفي كرده بود در گروهي اجتماعي با اشاره به اينكه اين رفتارهاست كه باعث مي‌شود مخاطبان روزبه‌روز از رسانه ملي دلزده‌تر شوند، نوشته است: نمي‌دانم چرا حتي طبيعي‌ترين اصول انساني هم در اين برنامه ناديده گرفته شد. مگر نه اينكه ما فارغ از اينكه مسلمانيم، انسانيم.

آيا انسانيت حكم مي‌كرد كه يك بنده خدا- حتي اگر گناهكار هم باشد كه اين طور نيست- اين گونه در برابر دوربين‌ها خجالت‌زده شود. انصافاً چه بر سر ما آمده است كه حتي تندترين رفتارها نسبت به همنوع را نيز طبيعي قلمداد مي‌كنيم و از آن سو مدام ژست عدالت‌طلبانه گرفته و درباره بي‌عدالتي صورت گرفته در قبال مثلاً خرچنگ‌ها و يوزپلنگان حرف مي‌زنيم.

يكي ديگر از مخاطبان در يك گروه اجتماعي ديگر با اشاره به اينكه در رسانه ملي مدام درباره اين گفته مي‌شود كه معتادان بيمارند و نه مجرم نوشته است: نمي‌دانم اين مجري شبكه خبر كه به راحتي و بي‌توجه به چشمان پر از نياز اين معتاد در حال صرف نوشيدني بود از اين مسئله كه سياستگذاران رسانه ملي همواره از توجه به معتادان به عنوان بيمار حرف مي‌زنند، خبر داشته يا نه؟ اگر خبر نداشته است قطعاً صلاحيت اجراي برنامه‌اي با محوريت اعتياد را ندارد. در اين بين شايد اثرگذارترين كامنت از جانب مخاطبي بود كه نوشته بود: اينكه رسانه ملي به شدت با تبعيض‌نژادي در سراسر دنيا مخالف است و همواره سعي مي‌كند اخبار مربوط به اين تبعيض‌ها را در رأس بخش‌هاي خبري مختلف خود قرار دهد، اقدامي پسنديده است اما آيا شبكه‌اي در رسانه ملي هم هست كه تبعيض صورت گرفته در حق اين مهمان را رسانه‌اي كند.

گشتي كوتاه در شبكه‌هاي اجتماعي شما را مواجه مي‌كند با نظرات فراواني از اين دست كه اغلب در يك نكته كه آن هم بي‌حرمتي به مهمان يك برنامه تلويزيوني است، تأكيد داشتند و البته كه همين دورويي‌هاي شكل گرفته در برخي برنامه‌هاي رسانه ملي است كه باعث مي‌شود مخاطبان از آن روي برگردانند و اثرگذاري رسانه ملي كم و كمتر شود.

*****

حمایت/رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی در گفت‌و‌گو با «حمایت»: بدون رویکرد فرهنگی به توسعه مطلوب دست نمی‌یابیم

رییس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ضمن تبیین چرایی اهمیت فرهنگ و بررسی الزامات فرهنگی اظهارکرد: شکی وجود ندارد که بدون نگاه و رویکرد فرهنگی به رشد و توسعه مطلوب در کشور در عرصه های گوناگون دست پیدا نمی کنیم.

حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر «علی ذوعلم» در گفت‌وگو با «حمایت» با اشاره به تاکیدات خاص مقام معظم رهبری بر اهمیت مسایل فرهنگی و اقتصادی در دیدار اخیر رییس جمهور و هیئت دولت با ایشان تصریح کرد: اساساً در سال‌های اخیر معظم له به موازات تاکید بر مسایل اقتصادی به مقوله فرهنگ نیز به طور خاص اشاره داشته و اهتمام جدی مردم و مسئولان در راستای رشد و توسعه و اعتلای فرهنگی کشور را خواستار شده‌اند.

وی با بیان این که «اقتصاد و فرهنگ» بر یکدیگر تاثیر و تأثر متقابلی دارند، هم ادامه داد: اگرچه امروز کشور با مشکلات اقتصادی از جمله بیکاری، رکود اقتصادی و بعضاً گرانی‎های برخی اقلام و کالاها روبروست اما از نگاه رهبری - همان طور که ایشان بارها نیز فرموده‎اند- فرهنگ به معنای عام آن از جایگاه والاتر و اساسی تری برخوردار بوده و مهم تر از اقتصاد است.

این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: اهمیت فرهنگ و مباحث فرهنگی از آن روست که خود زیربنای مباحث اقتصادی،‌اجتماعی، علمی و سیاسی کشور به شمار می‌رود و به تعبیر زیبای رهبر فرزانه انقلاب به سان اکسیژن هوا برای فرد و جامعه است که بدون آن حیات یک جامعه با مشکل حاد و جدی توأم

می‌شود.

وی همچنین با بیان اینکه شاید در روزهای اخیر این کلام را به نقل از مقام معظم رهبری زیاد در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی دیده باشید که ایشان گفته اند «گاهی اوقات مشکلات فرهنگی خواب شب را از چشمانم می برد» افزود: این عبارت و عباراتی از این دست نشان می‌دهد که تا چه حد مسایل فرهنگی برای ایشان در اولویت است و از سویی حاکی از این مساله است که با وجود آمدن و رفتن دولت‌ها و سردادن وعده‌های گوناگون از سوی مسئولان همچنان مشکلات «فرهنگی» دغدغه خاطر اول رهبری و بسیاری از دلسوزان کشور است.

دو الزام برای رشد و جهش فرهنگی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه این گفت و گو با بیان این که بی تردید، حل معضلات فرهنگی لازمه عزم و همت و اراده ملی است، گفت: اگر می‌خواهیم در عرصه فرهنگ ضمن حل معضلاتی که به آن دچار هستیم به یک شکوفایی ، رشد و توسعه متناسب دست یابیم قبل از هر چیز باید فرهنگ به اولویت تصمیم گیران و متولیان کشور تبدیل شود و در وهله بعد زیرساخت های لازم برای یک جهش فرهنگی مناسب را فراهم کنیم.

وی با اشاره به این که فرهنگ شالوده آن چیزی است که می‌تواند ما را به اهداف اصلی‌مان برساند، هم خاطرنشان کرد: از این نکته کلیدی نیز نباید غافل شد که ما نمی‌توانیم اقتصاد ، فرهنگ ، سیاست و ... را در یک جامعه به طور دقیق از هم تفکیک کنیم، چرا که اینها گرچه از هم متمایز هستند ولی در واقع روی همدیگر تاثیر مستقیم می‌گذارند.

لزوم تقویت رویکرد فرهنگی در همه عرصه ها

ذوعلم اضافه کرد: به نظر من آن چه مهم است این که ما در اقتصاد، در سیاست ورزی، در مباحث حقوقی و پزشکی و حتی در مباحث نظامی باید نگاه فرهنگی متناسب با آموزه های دینی را حفظ کرده و حتی آن را روز به روز تقویت کنیم.

شرط لازم برای دست یابی به الگوی پیشرفت

عضو اندیشکده مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت همچنین با اشاره به الزامات دست‌یابی به الگوی مناسب برای توسعه و پیشرفت کشور گفت: بدون توجه به الزامات رشد و پویایی فرهنگی در جامعه اساساً نمی توان به موفقیت مورد نظر در ابعاد ملی دست یافت، کما این که الگویی که بدون توجه به مباحث فرهنگی باشد نیز نمی‌تواند نسخه ای مناسب برای کشوری چون ما باشد چرا که قبل از هر چیز، انقلاب اسلامی آن از جنس فرهنگ بوده است.

چالش فرهنگی در عرصه‌های اقتصادی

وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این که ما در بسیاری از مباحث اقتصادی‌، با چالش‌ها و کاستی‌های فرهنگی روبرو هستیم، تصریح کرد: به خصوص در زمینه‌هایی که به مقوله سرمایه‌گذاری، تولید ثروت و رشد اقتصادی بازمی گردد، بسیار کمبود داریم و باید بکوشیم که چارچوب‌های اقتصاد اسلامی را در جامعه رواج دهیم و این مهم میسر نمی شود مگر این که در عرصه های اقتصادی نیز نگاه و رویکرد فرهنگی حاکم باشد.

رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی همچنین خاطرنشان کرد: از این منظر و برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی، ما به فرهنگ مقاومتی به طور خاص نیاز داریم که در همین رابطه علاوه بر وظیفه فرهنگ سازی و کار رسانه ای،‌نیازمند مشارکت جدی دستگاه‌های تعلیم و تربیتی هستیم تا به یاری حق تعالی در بازه زمانی بلند مدت بتوانند اثرات مطلوب فرهنگی خود را در جامعه به ویژه نسل جدید بر جای بگذارند.

*****

راه مردم/گوهر خیر اندیش در گفت و گو با «راه مردم»: متأسفانه نمی‌توانیم آنچه را می‌سازیم حفظ کنیم، وضعیت نابسامان شهرک غزالی واقعا دردناک است

گوهر خیراندیش بازیگر سینما و تلویزیون می‌گوید دکورهای مجموعه تلویزیونی ˝امام علی (عدیگر وجود ندارند و به دلیل مراقبت نشدن از دکورهای این سریال زیبا، همه زحمت‌ها از بین رفت.

گوهر خیراندیش بازیگر سینما و تلویزیون که این روزها مشغول بازی مجموعه تلویزیونی «‌معمای شاه» است، درباره حضور خود در مجموعه‌های تاریخی گفت: از اینکه در یک مجموعه تاریخی به ایفای نقش بپردازم، نگرانی ندارم. خیلی هم استقبال می‌کنم که در مجموعه‌های تاریخی بازی کنم، اما موضوع مهم‌تر اتفاقاتی است که در پشت صحنه این‌گونه مجموعه‌ها رخ می‌دهد.

او ادامه داد: متأسفانه شرایط دردناکی در پشت صحنه مجموعه‌های تاریخی وجود دارد. شما بیننده تلویزیون هستید و یک مجموعه تاریخی را می‌بینید و از آن لذت می‌برید، اما واقعاً شاید تصور آن را هم نکنید که این مجموعه در چه شرایط سختی روی آنتن رفته است. دکورهای مجموعه تلویزیونی «امام علی (عدیگر وجود ندارند و به دلیل مراقبت نشدن از دکورهای این سریال زیبا، همه زحمت‌ها از بین رفت یا مجموعه «مختارنامه» که حتماً به خاطر دارید همه می‌کوشیدند بیشتر دکورهای این مجموعه را از بین ببرند تا در حفظ و نگهداری آن قدم بردارند. متأسفانه نمی‌توانیم آنچه را می‌سازیم حفظ کنیم. در حالی که ما در برابر همه اتفاقات مسئول هستیم؛ از دیوارهای ساخته شده برای یک پروژه تا یک کار هنری که به سرانجام می‌رسد، اما هیچ‌گونه نظارتی از سوی دست‌اندرکاران و مدیران تلویزیون صورت نمی‌گیرد.

بازیگر نقش «حنانه» مجموعه تلویزیونی «مختارنامه» عنوان کرد: من به‌عنوان بازیگر تاکنون با هر شرایطی کنار آمده‌ام، از گرمای طاقت‌فرسای بعضی صحنه‌ها در مجموعه‌ها که در بیابان فیلمبرداری شده تا شرایط غیربهداشتی که در پشت صحنه بعضی سریال‌ها با آن روبرو بوده‌ام. اگر قرار است یک کار خوب و فرهنگی انجام دهیم، باید همه گونه شرایط فراهم باشد. حفظ نکردن دکورهای تاریخی به نظرم دوباره‌کاری در هر مجموعه تاریخی است که تولید می‌شود.

خیراندیش با اشاره به شهرک غزالی که تنها میراث باقی‌مانده از زنده‌یاد «علی حاتمی» است، گفت: وضعیت نابسامان این شهرک واقعاً برایم دردناک است. اگر قرار باشد مجموعه‌ای تاریخی در این شهرک ساخته شود و از من برای بازی دعوت کنند، نمی‌پذیرم، چرا که شرایط ایاب و ذهاب فراهم نیست و مشکلات دیگری وجود دارد که درشان هنرمند نیست که در این شرایط بخواهد در سریالی بازی کند. در حالی که هر کدام از ما مسئول حفاظت از محیط تمیز و پاکیزگی هستیم. به هر حال اگر این روند ادامه داشته باشد، شهرک غزالی هم به ‌مرور زمان فرسوده خواهد شد.

بازیگر فیلم سینمایی «واکنش پنجم» بیان کرد: همین حالا اگر سری به لوکیشن مجموعه «مختارنامه» بزنید با یک خرابه مواجه خواهید شد. در حالی که «مختارنامه» مجموعه‌ای بود که همه دوستان و همچنین کارگردان زحمت زیادی برای به سرانجام رساندن آن کشیدند. اعتمادی که بین من و داوود میرباقری کارگردان «مختارنامه» برای نقش کوتاهم در این مجموعه به وجود آمد، باعث شد نقش «حنانه» را به‌خوبی ایفا کنم. خیراندیش با بیان اینکه تاکنون تجربه‌های مختلفی در کارنامه بازیگری‌اش داشته است، گفت: تجربه بازی در کارهای مختلف به من نشان داده که وقتی یک نقشی را باور کردی، برای مخاطب هم قابل‌باور و جذاب خواهد بود. دیگر فرقی نمی‌کند که در کار تاریخی یا غیر تاریخی بازی کنیم، مهم این است که بازیگر درک درستی نسبت به نقش داشته باشد.

وی در پایان گفت: این روزها مشغول بازی در قسمت‌های پایانی مجموعه «معمای شاه» هستم که اتفاقاً این مجموعه هم یک مجموعه تاریخی باارزش است که فکر می‌کنم مردم از پخش آن لذت خواهند برد.

*****

قدس/در گفتگو با قدس آنلاین بررسی شد: چرایی جبهه گیری وهابیت و تکفیری ها در مقابل فیلم "محمد رسول الله (ص)"

قدس آنلاین- آمنه مستقیمی: وهابیت که مدعی اسلام ناب است! به فیلم «محمد رسول الله (صغرض ورزانه می نگرد نه به دیده کار مشترکی که توسط یک مسلمان ساخته شده و می تواند به نمایندگی از جهان اسلام، جهان را تحت تاثیر قرار دهد.

به گزارش قدس آنلاین، هنوز یک هفته از آغاز اکران فیلم سینمایی «محمد رسول الله (صساخته فاخر مجید مجیدی، کارگردان صاحب نام و صاحب سبک ایرانی نگذشته که وهابیت همچون همیشه مقابل حق گویی و زبان اثرگذار شیعه در تبیین واقعیات دین صف آرایی کرده است. البته کارشکنی و بهانه تراشی آنها تاثیری نداشته و در کنار فروش چندصد میلیونی این اثر، رایزنی ها برای اکران جهانی آن نیز ادامه دارد. از این رو و به منظور بررسی چرایی مخالفت وهابیت و تکفیری ها با این اثر وحدت بخش با حجت الاسلام والمسلمین حبیب عباسی، کارشناس و مدیر بخش پاسخ به شبهات شبکه جهانی ولایت و مدیر بخش علمی موسسه تحقیقاتی ولیعصر (عج) به گفتگو پرداخته ایم که مشروح آن از نظرتان می گذرد:

چه مبانی فکری ای پشت پرده تحریم فیلم محمد رسول الله (ص) از سوی وهابیت و گروه های تکفیری وجود دارد که تماشای این اثر فاخر را حرام اعلام کرده اند؟

وهابیت در شبکه های خود و نیز فضایی که کار می کنند همواره ایران و شیعیان را مخالف و خارج از اسلام و مقابل پیامبر اکرم (ص) معرفی کرده اند و معتقدند شیعه ارزش و احترامی برای رسول خدا (ص) قائل نیستند بلکه برای آنها امیرمومنان علی (ع) شخص نخست اسلام است و این دیدگاه را میان عوام خود جا انداخته اند.

اما این فیلم با زبان هنر دیدگاهی زیبا را به مردم دنیا عرضه می کند و مردم اعم از مسلمانان اهل سنت و غیرمسلمانان از زاویه دید یک شیعه ایرانی، پیامبر (ص) را می بینند و این برای وهابیت بشدت خطرناک است چون هم از طرفی این مطلب را ثابت می کند که عشق به پیامبر (ص) در شیعه تبلور دارد و به آن حضرت (ص) ارادت دارند و اینچنین به شبهات وهابیت پاسخ می دهد و هم پیامبر (ص) را از زاویه نگاه یک شیعه، معرفی می کند.

به عنوان مثال در این فیلم حضرت ابوطالب مسلمان معرفی شده اند در حالی که وهابیون کوشیده اند ایشان به عنوان پدر امیرمومنان علی (ع) را غیرمسلمان معرفی کنند تا جایی که حتی ادعا می کنند که ایشان کافر از دنیا رفته اند!

یا در پایان فیلم، بدون کلام و با کنایه ای غیرمستقیم به ماجرای غدیر اشاره می شود که همه اینها آنها را نسبت به اثرگذاری این فیلم نگران می کند.

نگرانی اصلی آنها چیست و از چه باب چنین نگران هستند؟

باید توجه داشت که وهابیت خود را داعیه دار دفاع از پیامبر (ص) و محبت ایشان می داند اما در مقابل اهانت هایی که در قالب کاریکاتور و ... به ساحت مقدس نبوی شد هیچ کار جدی ای انجام ندادند و برای ساخت آثار دیگری هزینه کردند!

اما در فیلم محمد رسول الله (ص) هزینه سنگینی شده تا پیامبر اکرم (ص) به عنوان شخصیت نخست جهان اسلام و نیز رافت و مکارم اخلاق ایشان به جهانیان نمایش داده شود و این برای آنها مشکل ساز است.

در حالی که وهابیت و تکفیری ها در پی آن هستند پیامبری را ترسیم کنند که در اوج خشونت است و با کشت و کشتارها و بی رحمی های داعش جور در می آید و هماهنگ است اما ساخته مجید مجیدی یعنی «محمد رسول الله (صدست آنها را رو کرده و خلاف سیاه نمایی های آنها را اثبات می کند.

پس طبیعی است که وهابیت و جریان های تکفیری نگران و عصبانی شوند و به مخالفت و مقابله برخیزند؛ متاسفانه در این میان عده ای هم ندانسته در بازی رسانه آنها وارد شده اند.

دست آویز و بهانه آنها برای مبارزه با اکران فیلم «محمد رسول الله (صچیست؟

از فضاسازی های آنها این است که در این فیلم چهره پیامبر (ص) نشان داده شده است، در حالی که اصلا چنین اتفاقی در این فیلم نیفتاده و زاویه دوربین به هیچ وجه چهره نبی مکرم اسلام (ص) را نمایش نمی دهد.

ضمن اینکه چهره پیامبر (ص) در هنگام نوزادی و کودکی که هنوز به رسالت مبعوث نشده بودند، نشان داده می شود.

باید توجه داشت اینها همه بهانه تراشی است چراکه نگران اند با استفاده از زبان هنر، اسلام با روایت شیعی تبلیغ شود و اذهان جهان را به خود جلب و جذب کند.

آنها سالانه میلیون ها دلار هزینه می کنند برای اینکه مردم را جذب خود کنند حال ممکن است با این ساخته شیعی مردم با تفکر شیعه و هنر سینمای ایران همراه شوند.

وهابیت که مدعی اسلام ناب است به فیلم «محمد رسول الله (صبه دیده کار مشترکی که توسط یک مسلمان ساخته شده و می تواند به نمایندگی از جهان اسلام، جهان را تحت تاثیر قرار دهد، نمی نگرند بلکه با نگاهی غرض ورزانه و متعصب می گویند چرا چنین کاری توسط شیعه انجام شده و توانسته استقبال جهان را در پی داشته باشد؟!، لذا با آن مقابله و مبارزه می کنند.

آیا فیلم «محمد رسول الله (صاز قابلیت مبارزه با جریان اسلام هراسی و اسلام ستیزی که می کوشد چهره رافت اسلام را زیر سوال ببرد، برخوردار است؟

قطعا اینطور است وقتی که آنها تلاش می کنند که نشان دهند داعش نماینده اسلام است و نه تنها بزرگسالانشان بلکه حتی کودکان داعش نیز مروج خشونت هستند در حالی که در این فیلم که کودکی و نوجوانی حضرت رسول (ص) نمایش داده شده می بینیم ایشان حتی در سنین پایین نیز برخوردار از مکارم اخلاقی بوده اند؛ پس تصویری که داعش و دیگر گروه های تکفیری می کوشند از اسلام نمایش دهند کاملا معارض است با آنچه که اسلام حقیقی و پیامبر (ص) معرفی کرده اند.

باید پرسید چرا شما مدعیان اسلام ناب، مانند پیامبر (ص) با این سطح از رافت و عطوفت حتی در سنین کودکی نیستید و کودکانتان را به قتل و کشتار و جنایت تشویق و تحریک می کنید؟!!

و اینها همه نیست مگر به دلیل قرائت جعلی وهابیت و تکفیری ها از اسلام و سیره نبوی که فیلم «محمد رسول الله (صاین جعلی بودن را نشان داده و ثابت می کند.

اکران جهانی «محمد رسول الله (صدر جذب و همراهی مردم دنیا با اسلام ناب و سیره حقیقی پیامبر اکرم (ص) چه تاثیری دارد؟

اسلام هراسی دو بال دارد یکی جریان های تکفیری همچون داعش که به عنوان خط مقدم و زمینه ساز و فضاساز جریان اسلام ستیزی و اسلام هراسی بوده اند و دشمنان هر گاه خواسته اند شاهدی برای ادعاهای خود بیاورند به آنها استناد کرده و می گویند اسلام این است و چنین می کند!

اما بازوی دیگر اسلام هراسی، جریان های اسلام ستیزِ غربی و غیرمسلمان اند که با همراهی تکفیری ها پازل اسلام هراسی را تکمیل می کنند.

اما این فیلم قرائت دیگری را بیان کرده و با زبان هنر با اسلام ستیزی مبارزه کرده و می کوشد تصاویر ذهنی مردم را تغییر دهد به طوری که بینندگان آن به ویژه غیرمسلمان ها با شخصیت واقعی پیامبر (ص) به ویژه قبل از بعثت (تا موضع گیری نشود)، انس یافته و حس رافت نبوی به آنها منتقل می شود و این بهترین و بزرگترین مبارزه است.

باید توجه داشت بیشترین بُعد اسلام هراسی و اسلام ستیزی به ویژه در مقابله با شخص پیامبر (ص) از طریق رسانه ها رخ داده همچون چاپ و نشر کاریکاتور یا ساخت فیلم و ... پس ما برای مقابله باید از همین روش استفاده کنیم و این تاکید ائمه (ع) نیز است که در جنگ از روش دشمن برای شکست او استفاده شود.

از این رو، این اثر فاخر و ارزشمند به تناسب شیوه دشمن ساخته شده و با زبان هنر به جنگ اسلام ستیزها رفته و یک جبهه فرهنگی تشکیل داده که باید با دیدن حمایت شود و از دیگر هنرمندان نیز برای ساخت چنین آثاری حمایت شود.

شاید بتوان با هزینه و زمانی که صرف چنین اثری شد ده ها فیلم ساخت اما نمی تواند چنین بُرد و اثری داشته باشد یا شاید در یک بحث و مناظره علمی تنها تعداد معدودی را بتوان جمع کرد و رویشان اثر گذاشت اما همه برای دیدن این فیلم مشتاق هستند.

با توجه به توهین هایی که به ویژه در سال های اخیر به ساحت مقدس پیامبر اکرم (ص) شده است آیا می توان با این اثر و آثار مشابه، اذهان جهان را تنویر و روشن کرد؟

این اثر مستقیما به تخریب های غرب اشاره ندارد و افراد با این ذهنیت که به تماشای اثری می نشینند که در مقام دفاع و پاسخگویی است، به سالن سینما وارد نمی شوند بلکه از روش غیرمستقیم برای بیان مسئله استفاده شده که این اثرگذاری را افزایش می دهد.

با توجه به دامنه جهانی اکران این فیلم و مذاکراتی که برای پخش آن با کمپانی های جهانی شده است می توان امید داشت با اثرگذاری بر ذهنیت ها و ورود غیرمستقیم به ضمیر افراد، اصلاح کننده باشد چراکه باطن انسان ها روشن و حق پذیر است.

البته ما به کارهای بیشتری نیاز داریم و در ابتدای راه هستیم و باید کارهای مختلف ساخته شود تا بتوان به موج اسلام ستیزی پاسخ داد.

موضع گیری شبکه های تلویزیونی وهابیت و گروه های تکفیری نسبت به اکران فیلم «محمد رسول الله (صچیست؟

شبکه های عربی این کار را انجام داده اند البته نمی گویند چون قرائت شیعی است بلکه بهانه می آوردند که چهره پیامبر اکرم (ص) نمایش داده شده و اینچنین نگرانیشان را نشان می دهند، و احتمالا با شدت استقبال و ادامه پخش در روزهای آتی شاهد درگیری و ورود بیشتر آنها خواهیم بود.

رسانه های فارسی زبان آنها به دلیل ترس از تبلیغ این فیلم، فعلا سیاست سکوت را در پیش گرفته اند که مبادا عکس هدفشان رخ دهد و مردم برای تماشای این فیلم ترغیب شوند ولی قطعا در آینده نزدیک و نیمه های اکران که کار از کار بگذرد، قطعا ورود کرده و بهانه هایی همچون تحریف تاریخ و نمایش چهره پیامبر اکرم (ص) و ... را بیان می کنند.

*****

قدس/عضو هیأت علمی مرکز تخصصی مهدویت در گفت و گو با قدس: « دعای عهد» سبک زندگی مهدوی(عج) را ترسیم می کند

دعا از شاهراه های ارتباطی با امام عصر(عج) و نیز ابزاری مؤثر برای هدایت فکری، روحی و عاطفی مردم در عصر غیبت است، … از این رو، معصومان(ع) ادعیه گوناگونی را برای این دوران انشا و بیان کرده اند که از جمله آنها «دعای عهد» است؛ دعایی که توسط امام صادق(ع) بیان شده و زندگی مهدوی را ترسیم می‌کند. به منظور واکاوی ابعاد این دعا و افقی که پیش روی فرد و جامعه منتظر ترسیم می‌کند، با حجت الاسلام والمسلمین محمدصادق کفیل، عضو هیأت علمی مرکز تخصصی مهدویت، پژوهشگر و کارشناس رسانه‌ای مهدویت و رئیس مرکز تخصصی نماز به گفت و گو پرداخته ایم:

دعای عهد می‌خواهد چه مسیری را پیش روی منتظر امام عصر(عج) قرار دهد؟

- دعای عهد راهکار وصال و تنظیم برنامه پیوند با امام عصر(عج) است و اگر کسی بخواهد از یاران ایشان شود و در شمار رجعت کنندگان باشد، باید بر خواندن این دعا مداومت کند. در دعای عهد گامهایی مطرح می‌شود که مطلوب است همه ما در زندگی خود عملی کنیم؛ در زندگی مهدوی گام نخست خدایی شدن و پیوند توحیدی است، یعنی «اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ...» بیانگر خداشناسی است و بهترین مدل خداشناسی و تبیین حضرت حق، بیان نعمتهای خداوند است، آنچنان که خداوند متعال به حضرت موسی(ع) فرمود: «خلق مرا نزد من محبوب کن» وی عرض کرد: چگونه؟ خداوند فرمود: «نعمتهای مرا به یاد آنان بیاور

و ما با دعای عهد از هنگام برخاستن از خواب در صبحگاهان نعمتهای خدا را به یاد می‌آوریم، زیرا این دعا به ما می‌گوید انسان پیوسته در یاد نعمتهای الهی باشد؛ جالب آنکه نعمتهایی که در این دعا یاد می‌شوند متنوع اند، هم به کتب آسمانی اشاره می‌شود و هم به طبیعت و در واقع تأکید دارد که انسان با نگریستن به هر چیزی به یاد خدا بیفتد و این همان راه دور نشدن از خدا و فراموش نکردن اوست.

گام بعدی فرستادن تحّیت و درود بر امام عصر(عج) است که این تحّیت با امام شناسی همراه می‌شود و در این دعا پنج صفت از امام عصر(عج) یعنی امام، مولا، هادی، مهدی و قائم بودن ایشان آمده و انسانی می‌تواند صبحگاهان شایستگی خواندن و درک این دعا را بیابد که امام خود را شناخته و دریابد بین او و امام هیچ حایلی نیست.

دعای عهد بخوبی جایگاه امامت را تبیین می‌کند، انسان منتظر وقتی در ابتدای صبح دعای عهد می‌خواند در واقع می‌گوید من امام و پیشوا، رهبر و راهنما دارم و خط سیر من مشخص است و معترف هستم به حضور پیشوایی که از سوی خدا هدایت شده و می‌خواهد من را هدایت کند و به سعادت برساند، به شرط آنکه در خط او حرکت کنم، زیرا او نزدیکترین افراد به خداوند است.

در سایه این امام شناسی و پذیرش هدایت امام عصر(عج) چه تحولات روحی برای انسان رقم می‌خورد؟

- نکته مهم در زندگی مهدوی و سیمای منتظر این است که انسان منتظر وقتی به امام(عج) خود سلام می‌کند خود را
 نمی بیند، بلکه همه را می‌بیند یعنی دیگربین است نه خودبین! این در حالی است که امروز دنیای غرب اومانیسم را مطرح می‌کند و بر فردگرایی و خودگرایی تاکید دارد! اما ظهور حضرت مهدی(عج) تبدیل خودگرایی به خداگرایی است.

برای چنین رخدادی در صبح هنگام، انسان از جانب همه مؤمنان عالم در شرق و غرب این جهان به ساحت مقدس امام عصر(عج) سلام می‌دهد و می‌گوید:
 «...عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها...»

این موضوع افق جهانی داشتنِ انسان را نشان می‌دهد، یعنی انسانی منتظر است که در فکر و دغدغه مسلمانان عراقی یمن و بحرین، لبنان و فلسطین باشد و فقط نگوید امام(عج)! بیا، بلکه خودش نیز گام بردارد؛ از این رو، یک گام اساسی در زندگی مهدوی دگربین بودن و دغدغه دیگران را داشتن، است.

در چه مرحله و چه وقت انسان با امام عصر(عج) عهد می‌بندد و این عهد او را در چه مسیری قرار می‌دهد؟

- گام بعدی در دعای عهد پس از خداشناسی و امام شناسی و تبیین افق جهانی، عهد بستن است؛ کسی می‌تواند با امام عصر(عج) عهد ببندد که به این بلندنظری رسیده باشد، زیرا در دعای عهد مهم دوام و ثبات عهد است نه اعتراف به این عهد در زبان، به گونه ای که لحظه ای از این عهد رویگردان نشویم!

به عبارت بهتر عهد با امام زمان(عج) باید دایمی باشد «وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَه لَهُ فى عُنُقى». برخی در نگاه مهدوی لحظه ای هستند و لحظه ای نه، بلکه به مقتضای فضا تغییر روحیه می‌دهند، اما منتظر واقعی با دعای عهدی که هنگام صبح می‌خواند، می‌گوید دغدغه من حرکت به سمت امام و شناخت اوست.

با این عهد انسان منتظر، خود را یار و یاور امام عصر(عج) قرار می‌دهد، یعنی پس از برداشتن گامهای پیشین در هشت مقام درخواست یاری می‌کند و از خدا می‌خواهد: «اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِیعنی: «خدایا مرا از یاران و كمك كاران و دفاع كنندگان از ایشان و شتابندگان به سوى ایشان در برآوردن خواسته هایشان و انجام دستوراتشان و اوامرشان و مدافعان از آن حضرت و پیشى گیرندگان به سوى خواسته‌شان و شهادت یافتگان پیش رویشان قرار دهبه عبارت بهتر مخاطب درخواست می‌کند در عین یاریگری امام عصر(عج)، حامی و مدافع ایشان نیز باشد و در رکابشان به شهادت برسد.

و مهم آنکه این حمایت و دفاع و شهادت در رکاب امام عصر(عج) مختص آینده نیست، بلکه باید امروز حامی و مدافع ایشان باشیم، نه فقط در عصر ظهور، یعنی یاری امروز، مقدمه یاری در عصر ظهور است؛ آنهایی که منتظر ظهورند اگر در عصر غیبت بی تفاوت باشند در عصر ظهور هم بی تفاوت خواهند بود، پس باید آمادگی برای یاری حضرت حجت(عج) در عصر غیبت تمرین شود.

با این دعا می‌خوانیم و می‌خواهیم به سمت ایمان محض حرکت کنیم و مؤمن کامل شویم؛ انسان در زندگی باید به امید بازگشت زندگی کند و دعای عهد امید بازگشت به دنیا را در منتظر پویا می‌کند تا به دنیا باز گشته و با اولیا و ائمه(ع) زندگی کند.

منتظر با دعای عهد کدام گامهای دیگر را در مسیر تکامل و سعادت بر می‌دارد؟

- گام بعدی دعا برای فرج و ظهور امام زمان(عج) به عنوان دغدغه ای مهم در زندگی مهدوی است؛ باید توجه داشت دعا بسیار مهم است تا جایی که قضای قطعی خدا را تغییر می‌دهد و بلا را دفع می‌کند و ما امروز دچار بلای غیبت هستیم و در روایت توصیه شده به شیعیانِ دوران غیبت که اگر جدی فرج را درخواست کنید، در فرج تعجیل رخ می‌دهد، مهمترین دعا آن هم در ابتدای روز این است که می‌گوییم: «اَللّـهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَه الرَّشیدَه وَ الْغُرَه الْحَمیدَه... خدایا! بنمایان به من آن جمال ارجمند و آن پیشانى نورانى پسندیده را ...»

گام پایانی برای منتظر شدن و زندگی مهدوی داشتن، شناخت حکومت است که دعای عهد بیان می‌کند: «وَ اعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ؛ و آباد گردان خدایا به دست او شهرها و بلادت را»

خدایا! با آمدن حجت برحقت زمین آباد شود و بندگان به آرامش برسند و با آمدن او بندگان زندگی کنند، زیرا ظهور شروع زندگی است، همان طور که به تعبیر مقام معظم رهبری باید برای مردم تبیین شود ظهور، شروع زندگی است.

اما متاسفانه می‌بینیم ظهور به کشتار و قتل و جنگ جا افتاده است، از این رو وظیفه ما این است که برای خود و دیگران جا بیندازیم که عصر غیبت، دوران زندانی بودن ماست و همه زیبایی های عالم در عصر ظهور معنا می‌یابد.

بنابراین دعای عهد یکدل و یکرنگ شدن با امام عصر(عج) را ترسیم می‌کند و می‌گوید هر چه به ایشان نزدیک شویم دغدغه‌های ایشان دغدغه ما نیز شده و حرکتمان بر اساس نیاز امام(عج) می‌شود. دعای عهد همه آن چیزی است که امام زمان(عج) می‌خواهند و ایشان طالب و خواهان ظهورند؛ اینکه به این دعا عهد می‌گویند شاید برای این است که در عهد انسان به مقام وفا می‌رسد و وفا یعنی با تمام وجود گام برداشتن، اما خود را بدهکار دانستن.

*****

مردم سالاری/فیلم مجیدی چیزی برای جذب کردن ندارد

يکي از محققان و پژوهشگران ديني درباره فيلم محمد(ص) اعتقاد دارد اين فيلم پيام روشن و خاصي را القا نمي‌کند و جذابيت و تاثيرگذاري آن براي اهل سنت و غيرمسلمان‌ها در شکل و فرم ساخت است نه مضمون و محتواي آن. حجت‌السلام مسعود اديب (محقق و پژوهشگر تاريخ اسلام) درباره فيلم محمد(ص) به ايلنا گفت: اين فيلم از داشتن ديالوگ‌هاي قوي و تاثيرگذار بي‌بهره است. او ادامه مي‌دهد: پژوهش‌هاي تاريخي نيز در حداقل بديهيات است البته ما از فيلم سينمايي توقع يک پژوهش تاريخي نداريم اما فيلم مي‌توانست با تکيه بيشتر بر واقعياتي که در روايات و قرآن آمده؛ ساخته شود. وي در توضيح اين گفته‌اش به شخصيت ابولهب اشاره کرده و مي‌گويد: اين شخصيت از دو منظر با آن‌چه که درباره‌اش نقل شده؛ مغاير است

آن‌گونه که در روايت آمده عموي نفرين شده پيامبر داراي چهره‌اي سفيد و با موهايي سرخ رنگ بوده در صورتي‌که آن‌چه در فيلم نشان داده مي‌شود کاملا با اين مشخصه تمايز دارد و فردي سيه چهره و با موهايي سياه است. اديب ادامه مي‌دهد: از سويي ديگر ابولهب تا قبل از مبعوث شدن پيامبر هيچ بغض و کينه‌اي نسبت به او نداشته و حتي زماني که کنيزش خبر فارغ شدن آمنه را مي‌دهد او را به دليل مژده‌اي که داده؛ آزاد مي‌کند و مي‌گويد تو آزادي. همچنين در روايت از شير ندادن به پيامبر مطلبي وجود ندارد. اين محقق و تاريخ‌شناس اسلام درباره شخصيت ابوطالب که فيلم از زبان او روايت مي‌شود نيز مي‌گويد: درباره مسلمان شدن و نشدن ابوطالب بين شيعه و سني اختلاف نظر وجود دارد. اهل شيعه بر اين اعتقاد هستند که ابوطالب خداپرست بوده و مسلمان از دنيا رفته است. اما اهل سنت بر اين اتفاق نظرند که او تا پايان عمر به اسلام نگرويده. وي در اين‌باره که براساس آن‌چه در فيلم نشان داده مي‌شود پيامبر بيماران را شفا مي‌داده و حليمه را از بستر مرگ نجات مي‌دهد اما از شفاي مادر خود ناتوان است؛ مي‌گويد: در هيچ سند تاريخي و روايتي به اين نکته که پيامبر دايه خود را شفا داده و از چنين توانايي برخوردار بوده؛ اشاره‌اي نشده است.

وي ادامه مي‌دهد: علي‌رغم اينکه مطالب زياي درباره اين سن پيامبر وجود دارد و بسياري از اين‌ها نيز ضدونقيض هستند اما اين اطلاعات در فيلم به‌کار گرفته نشده و مجيدي در فيلم بيشتر عواطف واحساسات خود نسبت به پيامبر را به تصوير کشيده است. اديب درباره تاثيرگذاري اين فيلم مي‌گويد: فيلم مجيدي نتوانسته نسبت بر فيلم مصطفي عقاد که سال‌ها پيش با امکانات بسيار کم‌تر ساخته شده؛ برتري داشته باشد. انصافا فيلم عقاد تاثيرگذارتر است و فيلم مجيدي نتوانسته جاي آن را بگيرد. وي با اشاره به خنثي بودن فيلم تصريح مي‌کند: فيلم مجيدي براي اهل سنت گزندگي ندارد که کسي را عصباني کند اما چيزي هم براي جذب کردن ندارد.

اين محقق با انتقاد از ميزان تمرکزي که فيلم روي يهود دارد؛ مي‌گويد: اين هجمه از حضور و مخالفت يهوديان نسبت به رسول خدا(ص) در تاريخ وجود ندارد و نشان دادن آن در اين اندازه ضرورتي نداشت.

او با تاکيد چندباره که از مجيدي براي ساختن چنين فيلمي توقعي بيشتر مي‌رفت؛ گفت: بنده با تماشاي فيلم‌هاي رنگ خدا و بچه‌هاي آسمان انتظار داشتم با فيلم قوي‌تر، مستحکم‌تر و تاثيرگذارتري روبرو شوم که اين خواسته باد ديدن فيلم تامين نشد. او در پاسخ به اين سئوال که شما به عنوان يک محقق و پژوهشگر اسلام حرف فيلم را چه ديديد؟ مي‌گويد: فيلم اتفاقي را رقم نزد و پيام روشن و خاصي را القا نکرد. اين درست که از مجيدي توقع تحقيق تاريخي نداريم اما به نظر من فيلم حتي در ايجاد احساس و انقلاب در مخاطب مسلمان عاجز است و اين را بايد از نکات ضعف فيلم مجيدي بدانيم. اديب درباره ارتباط فيلم با سني‌ها و غيرمسلمان‌ها و تاثير روي آن‌‌ها اين اعتقاد را دارد که آن‌ها جذب توانايي‌هاي فيلم از قبيل جلوه‌هاي ويژه، فيلمبرداري و فضاسازي مي‌شوند نه مضمون و محتواي آن. او در پايان با تاکيد بر اين مطلب که اگر قرار است قسمت‌هاي 2 و 3 زندگي پيامبر ساخته شود مطمئنا بايد بسيار قوي‌تر از اين عمل شود؛ گفت: فيلم محمد (ص) فيلم توانمند و قوي است اما رسالت بلندي براي آن تعريف نشده يا اگر تعريف شده کارگردان از عهده نشان دادن آن برنيامده است.


منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین