در جوامع معاصر مردم از طريق رسانهها اطلاعات كسب ميكنند و ايده سياسي و اجتماعي آنها از اين طريق شكل ميگيرد.
در مقطعي كه سياستهاي جهاني و منطقهاي در فضاي رسانهاي جريان پيدا ميكند، بازيگران سياسي دنيا از طريق سازماندهي كنش سياسي خود در حول و حوش رسانهها به نوعي به مقابله با جريان آزاد اما واقعي اطلاعات پرداخته و عملا به ايجاد امپرياليسم خبري دست زدهاند.
اين سوءاستفاده از فضاي رسانهاي و انديشه توسعهطلبي و حذف ملتهاي مستقل دنيا صورت خود را در پديدهاي نشان ميدهد كه از آن به استبداد اطلاعاتي Information Despotisum تعبير ميشود؛ يعني سوءاستفادههاي گروهي حكومتهاي قدرتمند جهاني از ظرفيت بالاي رسانهاي.
اين استبداد اطلاعاتي وجه تازهاي از استبدادهاي سنتي است كه شكلهاي سياسي و نظامي به خود ميگيرد. با گسترش فضاي جديد رسانهاي و انحصار اطلاعاتي، اين استبداد اطلاعاتي بيشتر ميشود؛ بهطوريكه به قول يكي از انديشمندان تئوريهاي توسعهيافتگي: اگر از غرب رسانههاي آن را بگيرند از آن چيزي باقي نميماند.
حوادث چندماهه اخير به خوبي پرده از نيرنگ سياستبازان غربي برداشت و ابزار رسانهاي آنها به كمك توطئهاي آمد كه در آن خواب تغيير نظام و به خيالخود استحاله ارزشهاي آن را تدارك ديدهاند.شبكههاي تلويزيوني خبري غربي و فضاي شبكههاي اجتماعي، بهصورت 24ساعته در خدمت استبداد اطلاعاتي غرب و ضربه به ارزشهاي انقلاب و مردم ايران هستند.
در حادثه حرمتشكني عاشورا و رفتار مخرب عدهاي اندك، وبسايت روزنامه نيويوركتايمز از همان ابتداي حوادث بهصورت لحظهبهلحظه به انتشار اخبار و عكس ميپرداخت و به موازات آن وبسايت روزنامه لسآنجلستايمز نيز به صورت آنلاين به انعكاس اخبار فعاليتهاي تخريبي آشوبگران ميپرداخت.
همچنين روزنامه كريستين ساينس مانيتور به نقل از خبرگزاري AP به انعكاس مفصل اقدامات آشوبگران اقدام كرد. شبكههاي تلويزيوني سيانان، فاكسنيوز متعلق به پنتاگون، شبكه الجزيره انگليسي متعلق به دولت قطر و شبكه العربيه كه توسط دولت سعودي تامين مالي و سياستگذاري ميشود، به انعكاس لحظهبهلحظه اخبار اقدام ميكردند.
همچنين بيبيسي فارسي و تلويزيون فارسي آمريكا نيز در بخشهاي خبري بهصورت گسترده به اين موضوع پرداختند. فصل مشترك اين رسانهها بر بزرگنمايي حوادث، ايجاد رعب و وحشت در مردم و دلگرمي آشوبگران بود كه به نوعي در گفتوگو با كارشناسان خاص همه عنوان ميكردند كه حكومت اسلامي به پايان راه رسيده است! يا شهر تهران در دست مخالفان است! يا دامنه آشوبها ايران را دربرگرفت!
اين دروغپردازيهاي آشكار كه با تاييد دولتهاي غربي و بيانيههاي مداخلهجويانه كاخ سفيد و وزارت امور خارجه فرانسه و ايتاليا خود را تكميل كرد، نشان داد كه دولتهاي غربي هنوز شناخت صحيحي از ملت ايران ندارند و به چند تحرك آشوبگرايانه و مشكوك كه با تخريب اموال عمومي و شكستن حريم مقدسات همراه بوده است، دلخوش كردهاند.
اين پروپاگانداي تبليغي رسانهاي بيگانگان، نكات جالب توجهي نيز دارد؛ از جمله اينكه اكثر كارشناسان سياسي و آنها كه فراري هستند و ترك وطن كردهاند، از فاصله هزاران كيلومتر به تهييج آشوبگران ميپردازند و نيز اينكه امروزه عمليات رواني و رسانهاي بيگانگان كه در شبكههاي اجتماعي پايگاههاي خبري و تلويزيونها و راديوهاي آنها بيوقفه ادامه دارد و اين حجم تبليغات گسترده روي مردم تاثير چنداني ندارد.
استبداد اطلاعاتي غربيان كه در رسانههاي آن ظهور و نمود پيدا كرده است، ميرود تا فصل نويني از استعمار فرانوين غربيان را رقم زند. حال در اين عرصه خوب است ساختارشكنان و افرادي كه صف خود را از ملت جدا كردهاند وضعيت خود را خوب بسنجند و ببينند از چه كساني خط ميگيرند و خوراك تبليغي براي چه كساني تهيه ميكنند؛ شايد كمي به خود بيايند.