کد خبر: ۱۹۵۵۶۹
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار:
اکبرگنجی؛ از بن بست اصلاحات، تا نقد آقای روحانی

آقای گنجی! همراهی مسوولان نظام ضرورت است نه خلاف قاعده سیاست

هر دو جریان افراطی باید توجه داشته باشند که کار مملکت داری، بهبود جایگاه ایران در نظام بین الملی، کاهش مشکلات داخلی و معیشت مردم و... جز از طریق همراهی و همدلی و همکاری مسوولان کشور فراهم نمی شود وسیاستمدار کسی نیست که تنها بر نظریه خود تاکید کند بلکه باید راهگشا باشد و قفل ها رابا کلید تدبیر باز کند!
گروه سیاسی -  اکبر گنجی که در آمریکا ساکن است و همچنان با همان ادبیات تند دوران اصلاحات سخن می گوید، در روزهای اخیر، ضمن تکرار دیدگاه ها و ادعاهای قبلی خود علیه نظام و رهبری، اعلام کرده که نباید انتظار داشته باشیم آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور، کاری برخلاف نظر آیت اله خامنه ای انجام دهد. روحانی همراه و تابع ولایت فقیه است.







به گزارش بولتن نیوز،  اکبر گنجی در زمان انتخابات ریاست جمهوری، نیز بارها اعلام کرده بود که آقای روحانی نامزد اصولگرایان معتدل است اما  اصلاح طلبان برای آن که وضعیت موجود اصلاح شود از عارف روی برگردانده و پشت یک کاندیدای اصولگرای معتدل قرار گرفتند تا آقای روحانی در مقابل سایر نامزدها به پیروزی برسد و قادر به تغییر وضعیت کنونی باشد و تاحدی اوضاع را سروسامان بدهد. 
آقای گنجی باید توجه داشته باشد که اگر قرار باشد رئیس جمهور در ایران موفق عمل کند باید با ولایت فقیه همراه و همدل و حامی نظر رهبری باشد زیرا طبق اصول قانون اساسی، و براساس ساختار جمهوری اسلامی، مقام معظم رهبری ناظر بر تمام قوا و تعیین کننده سیاست های کلی نظام است و لذا رئیس جمهوری اگر حامی نظرات رهبری باشد عملکرد و دستاورد بهتری خواهد داشت و آقای روحانی همواره در تمام دوران خدمت خود در جبهه های جنگ و مجلس و شورای امنیت ملی همواره یار وفاداری امام خمینی ره و آیت اله خامنه ای بوده است و جز این هم نباید کسی انتظارداشته باشد ...
آقای گنجی که به بیان اظهارات و دیدگاه های رادیکال و تند مشهور است همچنان نظراتی می دهد که نه تنها نتیجه ای برای اصلاح طلبان و بهبود شرایط کشور ندارد، بلکه عملا قطبی شدن فضاو ایجاد اختلاف و عدم همراهی مسوولان و گروه های سیاسی را تئوریزه می کند.
 بسیاری از همفکران او و اصلاح طلبان معتقدند که رادیکالیزه شدن و از دست رفتن فرصت دوران اصلاحات، به خاطر تندروی های اکبرگنجی و امثال او بوده است و دوران احمدی نژاد در واقع محصول و میوه تندروهای دوران اصلاحات وبه بن بست رسیدن و مرگ اصلاحات بوده است.
اکبرگنجی به خیال خودش به دنبال نور تاباندن به حقایق بوده است اما در واقع باعث ایجاد اختلاف بین نیروهای نظام و کشور شد و حتی دستاوردهای اصلاحات را با مشکل مواجه کرد. 
اکنون نیز اکبر گنجی با گفتن این سخن که آقای روحانی استقلال نسبی ندارد و هماهنگ با آیت اله خامنه ای است می خواهد چه چیز را ثابت کند؟!
او باید توجه داشته باشد که هر رئیس جمهوری که از توانایی های مسوولان کشور و سازمان ها و نهادها و شرایط کشور بهتر استفاده کرده و با ایجاد هماهنگی بین قوای سه گانه و سایر مسوولان ارشد نظام، به پیش برود، قطعا نتایج بهتری در سطح بین المللی و داخل کشور خواهد گرفت. 

هنر سیاستمدار این است که توان سازماندهی نیروهای جامعه و ارکان نظام و مسوولان و دستگاه های اجرایی را برای تحقق اهداف مورد نظر نظام و کشور داشته باشد. 
اگر آقای روحانی بخواهد با تاثیر گذاری بر فضای بین المللی و روند مذاکرات، کاهش تنش ها و تحریم ها را شاهد باشد و به دنبال آن با بهبود فضای کسب وکار داخلی، شرایط را برای تقویت تولید ملی و شاخص های اجتماعی و اقتصادی فراهم کند، باید قادر باشد که حمایت مقام معظم رهبری، مجلس و قوه قضاییه و سایر گروه های سیاسی را داشته باشد. 
براین اساس، آقای روحانی ضمن درک این موضوع که دوران اصلاحات با وجود دستاوردهایی که داشته، با نوعی تندروی و ایجاد مشکل و توقف مواجه شده و همچنین دوران آقای احمدی نژاد، با سوء مدیریت و افت و تنزل شاخص های اقتصادی و سیاست خارجی همراه بوده، در نتیجه لازم است که شعار اعتدال و میانه روی را در پیش بگیرد و از همه نیروهای کشور و توان کارشناسی و مدیریتی بهره ببرد و با سرعت بیشتری نسبت به گذشته، به پیش برود. 
آقای روحانی تلاش دارد که با کاهش اختلاف نظرهای موجود، وحدت، همراهی و همدلی و هماهنگی را ایجاد نماید. 
در این مسیر، مقام معظم رهبری با هوشیاری عمل کرده اند و با اعلام سیاست نرمش قهرمانانه دولت روحانی را حمایت کرده اند تا نتایج بهتری در سیاست خارجی، تداوم برنامه انرژی هسته ای، و بهبود روابط خارجی و تعامل با جهان داشته باشد. 
همچنین با اعلام سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، برنامه دولت در تقویت تولید داخلی و کاهش مصرف گرایی و وابستگی به خارج کشور و تقویت توان داخلی را حمایت کرده اند. 
آقای گنجی باید توجه داشته باشد که واقعیت عرصه سیاسی در داخل نظام جمهوری اسلامی، این است که مسوولان کشور  از مقام معظم رهبری تا رئیس جمهور و سایر مسوولان و حتی نمایندگان مجلس، ضمن درک مسائل و شرایط کشور، به  اختلاف سلیقه و نظرها کمتر توجه دارند و ضمن این که حقوق مجلس و قوه قضاییه و دولت محترم شمرده می شود، اما تلاش همگانی برای ایجاد همدلی  و همراهی  و همکاری است تا آرامش موجود ادامه یابد و امید مردم به نتایج بهتری منجر شود. لذا مسوولان کشور بر نقاط مشترک، اهداف مورد نظر کشور و نظام تاکید کرده اند تادولت بتواند در کوتاه مدت و میان مدت، مشکلات موجود را برطرف نماید. 
براین اساس، اکبرگنجی و دوستان ایشان باید توجه داشته باشند که دوره سیاست میانه روی واعتدال و دولت تدبیر وامید با دوره اصلاحات از نظر زمانی متفاوت است و در شرایط کنونی و بعد از 32 سال تجربه دولت های موسوی، هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد، امروز به خوبی در می یابیم که همدلی و همراهی همه نیروهای نظام و کشور و دولت و مجلس  و قوه قضاییه، نتایج بهتری می دهد و جامعه در شرایط آرامش نسبی و امید برای مردم، به نتایج بهتری خواهد رسید و اگر قرار باشد که بنای مخالفت و اختلاف نظر گذاشته شود و هر کس ادعا کند که فلان دستاورد کار ما بود و دیگران کاری نکردند، نتیجه ای جز تنش و ریزش نیروها نخواهیم داشت. 
اگر این روند برای چند سال ادامه یابد، دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی، به تدریج اختلاف نظرها و سلیقه ها را کاهش خواهد داد. زیرا مردم به معیشت، اقتصاد، رفاه، احترام بین المللی، حضور در بازار جهانی،اشتغال و تولید داخلی، واقعی شدن شاخص ها و... نیاز دارند و با تقویت اقتصاد و کاهش تنش بین المللی و سیاست خارجی، بخش فرهنگی کشور نیز تقویت خواهد شد و دغدغه های مختلف کشور نیز روند بهتری را شاهد خواهد بود. 
لذا همراهی و هماهنگی و تبعیت آقای روحانی از ولایت فقیه و رهبری انقلاب، نه تنها یک ضرورت برای ایجاد وحدت و همدلی مسوولان کشور و پیشرفت کارهاست بلکه از نظر هوشیاری سیاسی و انتظارات مردم و فن سازماندهی نیروهای جامعه نیز باید مورد توجه باشد و رئیس جمهور بدون هماهنگی با سایر مسوولان کشور، نمی تواند نیروهای جامعه را در جهت بهبود شاخص های اقتصادی و اجتماعی و توسعه کشور سازماندهی کند. 
اگرچه آقای گنجی، راه گذار به توسعه را دولت دموکراتیک توسعه گرا با برداشت و سلیقه مورد نظر خود ارزیابی می کند اما نگاهی به تجربه چین بعد از مائو، هندوستان بعد از گاندی، مصر، عراق و ایران و... به خوبی نشان می دهد که مدل  دموکراسی  غربی لزوما راهگشای توسعه و حل مسائل کشورها نبوده است 
هر کشوری و رئیس جمهور، یا نخست وزیر یا رهبری که قادر به تقویت نیروهای جامعه و سازماندهی نیروها باشد، و متناسب با فرهنگ بومی و ساختار سیاسی همان کشور، مجموعه امکانات و شرایط و نیروهای جامعه را با بهره وری مورد نظر در جهت توسعه و بهبودی حرکت دهد، موفق تر از مدل دموکراسی غربی عمل خواهد کرد. 
براین اساس، تصور آن که آقای روحانی باید طبق نظر فتنه گران یا اصلاح طلبان عمل کند و مطالبات آنها را عملی سازد، نتیجه ای به بار نخواهد داد بلکه باید بالاتر از این انتظارات عمل شود. 
مسائل حقوق بشری که بهانه ای برای تحت فشار قراردادن نظام جمهوری اسلامی شده مبنا یا آزادی چند مخالف سیاسی و... به تنهایی قادر به حل مشکلات و بهبود شرایط نیست. و باید توجه داشته باشیم که در دولت آقای روحانی در مدت 9 ماه گذشته و به خاطر همکاری قوه قضاییه، 92 تعداد قابل توجهی از زندانیان و بازداشت شدگان آزاد شده اند  و گشایش های مختلفی صورت گرفته است اما همچنان تندروها از هر دو سوی اصولگرایان واصلاح طلبان فشار بر آقای روحانی را افزایش داده اند و مطالبات خود را مطرح می کنند. 
اما هر دو جریان افراطی باید توجه داشته باشند که کار مملکت داری، بهبود جایگاه ایران در نظام بین الملی، کاهش مشکلات داخلی  و معیشت مردم و... جز از طریق همراهی و همدلی و همکاری مسوولان کشور فراهم نمی شود وسیاستمدار کسی نیست که تنها بر نظریه خود تاکید کند بلکه باید راهگشا باشد و قفل ها رابا کلید تدبیر باز کند!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
یزدی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۰۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۳
5
4
باسلام

اگر قانون در مورد تو و سران فقتنه اجراشده بود الان وضعیت اینطور نبود
دوستدار
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۲۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۳
0
3
بله ما همه سوار یک کشتی هستیم اصلاحات از درن خود نظام شکل گرفته تجربه گذشته نشان میدهد با عقلانیت مشارکت صاحب نظران میتوان مشکلات را پشت سر گذاشت باید جلوکسانی که برای خرابکاری ادعا دارند پشت ولایت ایستاده اند مقابله کرد نباید فریب خورد و به چنین کسانی حق وتو داد استفاده از حق وتو باعپ فرار مقصرین میشود هر کس باید مسئول عمل خود باشدوجواب گو کسانی که طی هشت سال گذشته تباهی ونکبت به کشو ر آوردند باید افشا شوند وگرنه بابک زنجانی نه نظریه پرداز است نه سیاستمدار فرصت طلبی بوده از موقعیتها وروابط استفاده کرده زمینه سازان چنین وضعیتی باید افشا شوند در هر مقامی که میخواهند باشند
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
0
1
اکبر گنجی چقدر سواد دارد؟ چقدر تجربه امور مملکتی دارد؟تاکنون چه سمتهایی داشته است؟چه گذشته ای دارد؟درکشورش چقدر وزن دارد؟عملکرد گذشته اش چگونه بوده است؟الان درخارج از کشور از کجا تغذیه میشود؟عقده های او ازکجاست؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
0
1
اینم از آخر و عاقبت تندروی و رادیکال بودن
رفته تو کشور دشمن داره حقوق میگیره کشورشو میبره زیر سوال و توهین میکنه
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین