کد خبر: ۱۵۲۱۱۶
تاریخ انتشار:

نان به نرخ روز خوردید ای دریغ ...

به گزارش بولتن نیوز،سینمای ایران نه تنها از سوی مسئولان که از سوی خود سینماگران نیز به شدت سیاسی شده است؛ نشانه بارز سیاسی شدن این حوزه از سوی سینماگران، بروز رفتارهای سیاسی، آن هم به ناشیانه ترین شکل ممکن از سوی اهالی این حوزه است؛ رفتارهایی که البته تنها به سینماگران محدود نمی‌شود اما چون این عده در چنین رفتارهایی تبحر ندارند، تغییر رفتارشان به سرعت برجسته می‌شود.
به گزارش «تابناک»، در کشورمان که اخلاق به عنوان محور امور قرار گرفته، طبیعتاً انتظار می‌رود آداب سیاسی نیز در مدار اخلاق تعریف شود و از این حیث، بسیاری از عمل‌ها و عکس‌العمل‌های سیاسی که در دیگر کشورها رویه‌ای معمول محسوب می‌شود، جای ندارد و به همین دلیل انتظار می‌رود سیاسیون کشورمان سراغ چنین رویه‌هایی نروند، هرچند چنین رفتارهایی شایع است و انتظارات هیچ گاه در حوزه فرهنگ و اخلاق سیاسی به قدر کفایت برآورده نشده است.
 در انتخابات پیش رو که شاهد رفتار اخلاقی از سوی کاندیداها و هوادارانشان به خصوص در قیاس با دوره پیشین بودیم، برخی بی‌اخلاقی‌ها دقیقاً پس از انتخابات رخ داده که مهم‌ترین آنها پس از اتفاق تکراری و تاریخیِ تلاش برای جای دادن خود در میان حامیان رئیس جمهور منتخب و سهم خواهی، نفی کامل دولت رو به پایان، آن هم از سوی اشخاصی است که بیشترین منافع را در همین گذشته نزدیک برده‌اند.
 مسئله تاسف آور اما عدم قرار گرفتن فرهنگیان در رده سیاسیون و تکرار رفتارهای سیاسیون توسط اهالی این حوزه به خصوص اهالی سینما است. رفتارهایی که مناسفانه این بار تکرار شد و تکرارش جای تامل دارد. نخست، حامد کمیلی بود که در نامه‌ای سرگشاده به رئیس جمهور منتخب متنی بلندبالا در تحسین مردمی که برای جشن پیروزی به خیابان آمده بودند، نوشته بود و آورده بود: «من امروز در خیابان لبخند را دیدم، به دنبال لبها میگشت... پایی پینه بسته را که گویی رمق یافته بود... و مردی خسته را که زیر چشمی به کلید شما نگاه میکرد... .»
 

البته شاید کمیلی را بتوان فردی دارای زاویه با موضاع دولت دهم تلقی کرد اما دیگر شخصی نمی‌تواند شک کند که حامد کلاهداری جزو آثار دولت دهم است. جوانی که فیلم‌های پرهزینه شکلات داغ (۱۳۸۸)، پایان نامه (۱۳۸۹) و فرار از کمپ (۱۳۹۰) را در شرایطی با هزینه‌های سنگین با حمایت شدید شمقدری و سجادپور ساخت و لابد رانتی نصیبش نشد که در دوره گوشه نشینی کارگردان پرسابقه و کارکشته توانست برای خود کارنامه کارگردانی با بودجه وزارت ارشاد و دیگر نهادها ایجاد نماید.
 حال چنین شخصی در گفت وگویی باورنکردنی با تاکید بر عملکرد فارغ از جناح‌بندی وزارت ارشاد دولت آینده گفت: «وزیر بعدی ارشاد از نخبگان‌ سینما و فرهنگ بهره ببرد و افراد را با یکسونگری فراری ندهد. به عقیده من در دوره اصلاحات بهترین وزرا را داشتیم امیدواریم در این دوره شاهد مدیران یک سویه با نگاه‌های یک طرفه نباشیم. وزیر ارشاد از نخبگان سینما و فرهنگ بهره ببرد و هنرمندان را با یک سو نگری فراری ندهد.»
وی در ادامه گفت: «متاسفانه باید بگویم بدترین دوره فرهنگ و هنر کشور را این دوره تجربه کردیم! وزیر باید فارغ از جناح بندی‌ها و سیاسی‌کاری‌ها عمل کند و از عملکردهای سلیقه‌ای پرهیز کند!» و در واقع به نوعی سر مدیرانی که فرصت کارگردانی را برایش فراهم کرده بودند، در طبق تقدیم مدیران تازه کرد تا در دوران تازه نیز مبرا از عملکرد گذشته اش که بر هیچ کس پوشیده نیست، بتواند همچنان به فعالیتش ادامه دهد. این در حالی است که همین شخص در گذشته عنوان کرده بود: «خط فکری آقای سجادپور در کار موجود است و بدون حمایت‌های معنوی ایشان ساخت این فیلم غیرممکن بود.» و حامی اصلی فیلم بعدی نیز همین مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد بودند!
سوای اینکه عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد تا چه حد ناشیانه است و چنین دوردرجاهای ناشیانه‌ پس از انتخاب روحانی تا چه میزان شعر «نان به نرخ روز خوردید ای دریغ» را یادآوری می‌کند، این پرسش اساسی مطرح است که وقتی فرهنگ به عنوان متر و معیار اخلاق با چنین آفت‌هایی مواجه می‌شود، تکلیف اخلاق و فرهنگ سیاسی چیست؟ آیا نباید اندکی در رفتارمان تامل کنیم و اگر قصد تغییر رفتار داریم، حداقل با شیب کمتر چنین انجام دهیم و ظاهر ماجرا را حفظ کنیم؟!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین