کد خبر: ۱۲۳۷۱۷
تاریخ انتشار:
«چه خوبه که برگشتی»

فیلم مهرجویی همه را کلافه کرد

فیلم تازه مهرجویی را شاید بتوان ملغمه‌ای از لودگی‌های معمول چند هنرپیشه نسبتا توانا در زمینه طنز دانست که در نماهایی شیک و پر زرق و برق پیچیده شده بودند و کارگردان تلاش کرده بود تا تمام کاستی‌های فیلمش را با اتکا به این دو عنصر بپوشاند.

بولتن نیوز : در حالیکه جشنواره فیلم فجر به نیمه رسیده است  نظر عموم اهالی رسانه و سینما که در کاخ جشنواره به تماشای فیلم های این دوره نشستند این است که فیلمهای به نمایش در آمده تا کنون نتوانسته اند رضایت منتقدان و اهالی سینما را برآورده سازند .با این اوصاف منتقدان و اهالی سینما در روز هفتم  منتظر بودند تا با اکران فیلم جدید مهرجویی این رخوت از فیلم های جشنواره سی و یکم رخت بندد و " چه خوبه که برگشتی"روح و شوق تازه ای در کالبد جشنواره بدمد.

پیش از اکران فیلم بسیاری از منتقدان با توجه به دوره ای بودن وضعیت فیلمسازی مهرجویی و با توجه به فیلم قبلی او "نارنجی پوش"که  فیلم ضعیفی بود انتظار داشتند مهرجویی با برگزیدن دستمایه ای طنز دوباره موفقیت اجاره نشین ها و مهمان مامان را تکرار کند و  این فیلم  نمره ضعیف یکی دو کار اخیر او در کارنامه اش را بپوشاند و  بتواند دوباره علاقمندان به سینمای این کارگردان اهل فلسفه را  راضی کند.

اما متاسفانه آخرین ساخته مهرجویی مهر تاییدی بود بود بر نظر جماعتی که اعتقاد داشتند خالق "پری" دیگر چیزی در چنته ندارد و حالا فقط دارد تلاش میکند تا دوباره دیده شود. دیده شدنی که البته این ضرر را هم برای او دارد که یاد و خاطره فیلمهای خوب قبلیش را کمرنگ کرده و  حتی از بین می برد.

فیلم تازه مهرجویی را شاید بتوان ملغمه ای از لودگی های معمول چند هنرپیشه نسبتا توانا در زمینه طنز دانست که در نماهایی شیک و پر زرق و برق پیچیده شده بودند و  کارگردان تلاش کرده بود تا تمام کاستی های فیلمش را با اتکا به این دو عنصر (بازی ها و نما های شیک)بپوشاند.

داستان فیلم روایتی خطی و بدون پیچیدگی است که  اساسا قابلیت تبدیل شدن به فیلمی یک و نیم ساعته با معیارهای مهرجویی را ندارد. در واقع شاید بتوان فیلم را مجموعه ای از لحظه پردازی های سرخوشانه کارگردان  پیشکسوت سینمای ما دانست. لحظه پردازی هایی که مهرجویی تمام تلاشش را کرده بود تا با گنجاندن کمدی های بزن و بکوب و با ارجاع دادن مخاطب به نماهایی از فیلم های کمدی کلاسیک ( نظیر صحنه حضور تعمیرکار در منزل و تماشای فیلم لورل و هاردی) و یا با استفاده از لودگیهای معمول بازیگرانش و یا حتی گنجاندن بعضی بخشهای فانتزی  نظیر ماجرای بشقاب پرنده مخاطب را به ضرب و زور با خود همراه کند و دست آخر فلسفه فیلمش را که بر اساس یکی از اشعار خیام شکل گرفته بود  به مخاطب حقنه کند : "دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست/فردوس دمی ز وقت آسوده ماست

شاید مهرجویی با تکیه بر این بیت خواسته بود نشان دهد "دم» و لحظه را غنیمت دانسته و  تلاش کرده تا  نشان دهد  آسودگی و رنج نتیجه خود خواسته و خود ساخته استفاده از دم است.

نتیجه ای که البته  حتی در صورت وجود چنین قصدی از سوی مهرجویی  می تواند اثر او را  در ذهن مخاطب تا حد فیلمی متوسط متکی بر یک پیام اخلاقی ارتقا دهد.

و دست آخر اینکه وجود برخی صحنه های عجیب و نچسب در این فیلم  از جمله پرتغال پراکنی  و سفر بشقاب پرنده و پرتاپ های عجیب و غریب  چپق و برخی صحنه ها از این دست صحت ادعای برخی مخاطبان را به واقعیت نزدیک میکند که احتمالا آقای کارگردان فیلسوف جرقه اصلی ساخت این فیلم را در لحظه ای سرخوشانه در هنگام استراحت و تفریح در شمال زده است و تلاش کرده تا در همان اوقات سرخوشی فقط فیلمی بسازد و سرخوشی اش را به مخاطب انتقال دهد.(که البته در این مورد هم موفق نبوده است)

فیلمی که پر است از روایت های ناهمگون و عجیب و غیر مرتبط  از جمله ماجرای عشق و عاشقی حوری، تکیه بر صحت وجود سنگ درمانی و موارد دیگری از این دست که شاید در یک صورت بشود بعد از جشنواره و در هنگام اکران عمومی فیلمی در سطح مهرجویی از آن در آورد.البته تنها در صورتی که مهرجویی بعد از جشنواره  یک بار دیگر به سراغ  فیلمش برود و  در شرایط زمانی و مکانی و جسمی و روحی معمول تمام زوائد و حواشی را از آن بردارد و  دست آخر احتمالا فیلمی بیست دقیقه ای را تحویل اهالی سینما دهد. فیلمی که شاید آن وقت بشود جایی برایش در کارنامه مهرجویی و در کنار مهمان مامان و اجاره نشین ها پیدا کرد.

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین