کد خبر: ۱۱۳۸۵۹
تاریخ انتشار:
با نگاهی به فیلم آینه های روبرو

در باب مردی و مردانگی

گه گاه دیده شده است که ویژگی فمنیستی بودن یک اثر هنری، در مباحث و محافل هنری و ادبی به نوعی ارزشگذاری دربارۀ هنر یا آن اثر هنری خاص تبدیل میشود. در اینجا میخواهیم با عطف توجه به فیلم "آینه های روبرو" اولین تجربۀ بلند سینمایی فیلمساز زن و جوان سینمای ایران؛ نگار آذربایجانی، در حدِّ توان به این مهم و آسیب های آن در بحث چیستی هنر و اثرهنری بپردازیم.
گروه فرهنگي سیّد علیرضا کیانپور : در فیلم "آینه های روبرو"(اولین اثر بلند سینمایی نگار آذربایجانی) زندگی متفاوت دو زن متفاوت (به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و حتی روانشناسیک) به طور موازی و درامتداد هم روایت میشود که هرکدام به دلیلی - یکی کاملاً استعاری و شاید ناخواسته و دیگری به علّت بیماری جنسی (آدینۀ آینه های روبرو یک دگرباش جنسی است) و تلاش بسیار و مبارزه با خانواده و اجتماع بزرگ تر و نیز بنابه خواست شخصی- در طول این روایت سینمایی مرد میشوند.



به گزارش بولتن نیوز، رعنا (با بازی غزل شاکری که در طول سه دهه فعالیت در عرصۀ بازیگری تنها درسه کاربلند سینمایی دیگر به عنوان بازیگر حضور داشته) زنی است سنتی و همسری فداکار و بسیار معمولی(ظاهراً) که موقعیّت حادِّ به زندان افتادن همسرش و مشکلات مادی زندگی(که علّت زندانی شدن همسر نیز همین است) او را با چالشی جدید در زندگی شخصی اش مواجه کرده و مجبور به مسافرکشی شده است. رابطۀ عاطفی و طبیعی او با همسر زندانی (با بازی افتخاری صابر ابر) که در سکانس گشایش فیلم که از نقاط قوّت فیلم نیز میباشد، به زبیایی و با تاثیرگذاری عاطفی (رومانتیک) نسبتاً زیادی بازنمایی شده است.

در آینه های روبرو، روبروی شخصیّت رعنا که این چنین در اثر ناملایمات زندگی مجبور به پذیرفتن نقش مرد خانواده (لااقل در شکل سنتی اش؛ آنطور که خانوادۀ او نیز هست) شده است، آدینه یک دختر دگرباش جنسی از طبقۀ ظاهراً مرّفه جامعه و به لحاظ فرهنگی ناشناس(!) قرار گرفته که ضمنِ تلاش برای رفعِ مشکل جنسی از طرف خانواده(ی احتمالاً سنتی اش)  مجبور به ازدواج با پسرعمّه اش (بابک) شده و این جبر و مشکل، او را به فرار از خانه و متعاقباً تلاش برای فرار از کشور کشانده است.



تقابل این دو شخصیّت که در فیلم بر اثر یک اتفاق صورت میگیرد(وبا تصادف خودروی آن ها ورز داده میشود) بذر اصلی و طرحِ فیلم نامۀ آینه های روبرو است. فیلم نامه ای که اگر نگوییم در بسیاری از لحظات، باید اذعان کنیم که در بسیاری لحظات کلیدی لنگ میزند که یکی نسبت و روابط میان شخصیّت های درجه دو و فرعی داستان است و دیگری شاید برخی قراردادهای کوچک و ریزه کاری ها در روابط و نسبت های اصلی داستان. به عنوان نمونه در لحظۀ آشنایی رعنا و آدینه، پیشنهادی یک ملیون تومانی برای یک سفر سه الی چهار ساعتۀ خارجِ شهری از طرف آدینه به رعنا داده میشود تا درصورت رساندن او به شهرستان مورد نظرش این مبلغ غیرمنطقی را تقدیم بانوی دیگر فیلم یعنی رعنای مسافرکش کند. درخصوص ایراد کلّی اول نیز میتوان به عدم پرداخت شخصیّت(مهمِّ) پدر و از آن مهم تر و تاثیرگذارتر برادر و کلاً خانوادۀ آدینه به لحاظ فرهنگی و ... و مواردی از این دست، اشاره نمود.

با این همه باید به بازی های ساده و بدون اغراق و البته یکدست بازیگران که نشان از دقت و حوصلۀ کارگردان کار دارد، انتخاب این بازیگران، دکوپاژ و تقطیع فیلم نامه، تدوین و تصویربرداری ساده و فارغ از آوانگاردیسمِ غالباً مبتذلِ سینمایِ متاخرمان، اشاره نمود که همگی از نقاط مبثتِ فیلم آینه های روبروست که فارغ از داستان (کلاً) خوب و متفاوت این اثرسینمایی که احتمالاً موجبات حضور آن را در جشنواره های ریز و درشت و داخلی و خارجی و گه گاه تحسین شدنش در این آوردگاه ها را فراهم کرده و برای سینمای ملّی ما افتخار آفریده است.



فیلم آینه های روبرو برخلاف ادعای عجیب برخی از منتقدان سینمای ما، فیلمی است کاملاً زنانه. شاید تنها باید بپذیریم که این فیلم با فیلم های زنانۀ پیش از خودش تفاوت هایی در نوع نگاه و قضاوتِ نهایی دارد که این تفاوت هم ضرورتی است برای خلق هر اثر جدیدی نسبت به آثار پیش از خود. این نکته به لحاظ تاریخی البته صحیح است که آنگاه که حدود 40 سالی از تاریخِ مصرف نگاهِ اغراق آمیزِ فمنیستی در هنرِجهان میگذشت (آنچنان که در آثار تجسمی هنرمندان زن فمنیستی چون باربارا کروگر و سیندی شرمن در دهه های 1960 و 70 شاهد بودیم) در کشور ما فیلم هایی همچون دوزن و سه زن و       الی ماشاء الله ... ساخته میشده است. اما بس کوته نظری و ساده انگاری است اگر عبور از این نگاه مستعمل در سینما در ابتدای دهۀ 1390 را به کلّی، نگاهی فرازنانه (متافمنیستیکال) برداشت کنیم وحکم به لزوماً انسانی بودنِ نگاهِ خالقِ اثر بدهیم. نگار آذربایجانی در فیلم آینه های روبرو با اتخاذ دیدگاهی فمنیستی دست به خلقِ هنری زده والحق و الانصاف به لحاظ کلّیت دیدگاه متخذه، عملکرد موفقی نیز داشته است. نیز یادآوری این نکته نیز ضروری است که شمول هرچه بیشتر دیدگاه یک هنرمند بر طیف بیشتری از مخاطبان(به طور کلّی جامعۀ انسانی) لزوماً دلیل بر برتری آن هنرمند نیست چه هنر خواه ناخواه جمع اضداد و تلفیق و ترکیب مناسب جزئیات فراوان است.

مفهوم مردانگی (مردن بودن یا مرد شدن) تمِ اصلی فیلم آینه های روبروست. دو شخصیّت فیلم همان طور که پیشتر نیز اشاره شد یکی بنا به جبر زمانه و دیگری بنا به جبری شاید فلسفی تر مرد نیستند و درتلاش برای مرد شدن اند. اگر آدینه میخواهد به کمکِ عمل جراحی و تغییرِجنسیّت به این وضعیّت مطلوب برسد، رعنا را جامعه و ناملایمات زندگی در نقش یک مرد قرار داده است.



تضاد میان این دوشخصیّت شاید بیش از آن که به لحاظ روساختِ شخصیّت ها (یعنی مسائل فرهنگی، طبقۀ اجتماعی، سطحِ فکری و تجربیّاتِ زندگی)باشد، بیشتر ژرف ساختی و متکّی به وضعیّت این دوشخصیّتِ داستانی(یا بنابر نظریۀ ریخت شناسیِ روایتِ پروپ، "نقش ویژۀ") آن ها در داستان است. وضعیّت داستانیA برای رعنا، به طور استعاری مردی است که میخواهد با کارکردن درنقش پدر و مرد خانوادۀ سنتی اش، وضعیّت این خانواده و متعاقباً خودش را تغییر داده و به حالتB یعنی رعنای پیش از این مشکلات که زن و همسری ساده است، برسد و برساند. حال آنکه وضعیّت داستانیA برای آدینه، زنی (دختری) است که به لحاظ فیزیولوژیکی یک دگرباش جنسی است و در سیر داستان میخواهد با انجام عملِ جراحی که مستلزم کنشِ خروج او از کشور نیز هست و نیازمند پیروزی و فائق آمدن بر سلطۀ خانوادۀ پدرسالار و جامعۀ سنتی است، تغییر وضعیّت داده و به حالتB یعنی مردی تبدیل شود که آنطور که در انتهای داستان درنامۀ روشنگرش به رعنا ادعا میکند، میتواند داییِ فرزندِ او (رعنا) شود. به طور خلاصه رعنای آینه های روبرو، زنی است که برای مدتی مرد میشود تا بتواند باز هم همانطور که پیش از وقوع مشکلات و چالش های اقتصادیِ خانواده اش بوده، یک زن باشد و آدینه مردی است که پس از چندین سال زن بودن، حال خود را آمادۀ مردشدن (به لحاظ جنسی) برای گذرانِ باقی زندگی اش میکند.

همان طور که پیشتر نیز اشاره و ادعا شد فیلمِ "آینه های روبرو" فیلمی زنانه است، منتها از نوع غیرکلیشه ای و غیرمبتذلش. فیلمی که با روایت مشکلاتِ زندگی دو زن میخواهد این دو را به زنانی مشابه، و با مشکلاتی مشابه در جامعه، تعمیم دهد. پس حال میتوان این ادعا را نیز مطرح کرد که آینه های روبرو (البته همچون هر اثر فمنیستی دیگری در هر سطحی) بر پایۀ نگاهی کلان تر فیلمی است با دغدغۀ اجتماعی و با نگاهی منتقد به اجتماع ؛ وَ در این رویکرد، با موفقیّتی نسبی.


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین