کد خبر: ۹۸۵۵۲
تاریخ انتشار:
گفت و گوی تفصیلی بولتن نیوز با آیت الله کعبی (2)

امر به معروف و نهی از منکر حقوق بشر غربی را هم تضمین می کند/ دولت می تواند امر به معروف و نهی از منکر را ممنوع کند

امر به معروف و نهی از منکر ، حقوق بشر غربی، در آن بخشی که با احکام اسلام تنافی نداشته باشد و مورد تاکید اسلام است، آن جا را هم ضامن می شود. امر به معروف و نهی از منکر اگر با دست باشد و برخورد فیزیکی به گونه ای که موجب هرج و مرج بشود و موجب بشود که نظم عمومی به هم بخورد، دولت می تواند آن را ممنوع بکند.
بولتن نیوز: آیت الله کعبی نمایندهٔ مردم خوزستان در مجلس خبرگان و از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است. وی مدرس خارج فقه و اصول در حوزهٔ علمیه قم است و به عنوان صاحب نظر در فقه حکومتی و حقوق عمومی و همچنین نظریه‌پرداز مسائل حقوق اساسی و حقوق کار شناخته می‌شود.

آیت الله کعبی مباحثی نظیر تاریخ اسلام، علوم حدیث، درایه، نهج‌البلاغه، ولایت فقیه، فلسفه سیاست، نظام حقوقی در اسلام، حقوق و سیاست در قرآن کریم، نظام سیاسی در اسلام و نیز فلسفه حقوق و فقه روابط بین‌الملل را بارها در دانشگاه‌های معتبر کشور و حوزه‌های علمیه تدریس کرده‌است.



وی به عنوان صاحب نظر در فقه حکومتی و حقوق عمومی شناخته می‌شود. همچنین با ده‌ها دوره تدریس حقوق اساسی در میان فضلای حوزه و دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری به عنوان نظریه پرداز مسائل حقوق اساسی و حقوق کار مشهور است. و جزوه‌های تدوین یافته از دروس وی هم اکنون در مراکز حوزوی و دانشگاهی در حال تدریس است.

مقوله امر به معروف و نهی از منکر همواره با شانتاژهای سیاسی داخلی و خارجی همراه بوده است. عموم حامیان این وظیفه الهی صرفا آنرا یک دستور دینی و لازم الاجرا معرفی کرده و مخالفان نیز برای توجیه نگرش خود به موضوع حقوق بشر و آزادی اشاره کرده اند اما در این میان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با همکاری برخی مراکز علمی و دانشگاهی کشور اقدام به برگزاری سلسه همایش های "رویکرد متعالی فقه اسلامی به حقوق بشر" کرده است


خبرنگار بولتن نیوز در قم در این زمینه گفتگویی تفصیلی با حضرت آیت الله کعبی ترتیب داده است که بخش اول آن با عنوان " تعطیلی امربه‌معروف و نهی از منکر موجب تسلط اشرار و مستجاب نشدن دعا می‌شود " منتشر شد و بخش دوم این گفت و گو در ادامه تقدیم می گردد.


آنطوری که من در کتب فقهی بررسی کردم در مورد نحوه ی امر به معروف و نهی از منکر دو تا دیدگاه وجود دارد. بعضی معتقدند که امر و نهی چون آمر نسبت به مامور یک حالت استعلا دارد، یعنی باید طرف انشا بکند. یعنی اگر طرف نماز نمی خواند می گوید باید نماز بخوانی، به نحو انشا دیگر امر به معروف و نهی از منکر نمیشود یعنی اگر من به یک فردی که نماز نمی خواند بگویم که نماز واجب است، این دیگر امر و نهی نیست. اما دسته ای می گویند مهم نتیجه است. شما حتی اگر این را هم بگویی و امر ونهی نکنی ولی به نتیجه برسی، امر ونهی در آن محقق شده است. برداشت من این بود که حضرتعالی نظرتان دیدگاه دوم است. یعنی صرف رسیدن به نتیجه کفایت میکند ولو اینکه به حالت استعلا هم نباشد. این را اگر درست متوجه شدم شما بفرمایید.


آیت الله کعبی: پاسخ این مطلب این است که همه ی فقها بیان کرده اند که امر به معروف و نهی از منکر واجب توسلی است. واجب فوری است. توسلی یعنی رسیدن به نتیجه. لذا بحث کرده اند در مورد رفع و دفع. گفتن ابزار است. ید ابزار است. قلب هم ابزار است. لذا آن مشکل هم حل می شود که انکار قلبی این که زبان نیست چطور می شود امر به قلب. و این به چه معناست؟ اینها همه اش ابزاری است برای تحقق معروف و برای جلوگیری از منکر. حالا اگر برای تحقق معروف و جلوگیری از منکر به جای انشا و به جای استعلا زبان خواهش را به کار ببزیم. زبان موضع دلسوزی را به کار ببریم. به غیر از بحث ارشاد جاهل است. بحث ارشاد جاهل نیست. طرف عالم متعمد است اما ما زبانی به کار می بریم که در او اثر خواهد داشت. یا زبان عاطفی یا زبان اجتماعی یا زبان صنفی یا زبان تربیتی یا اصلا زبان عمل. در عمل ما دعوت بکنیم. قطعا از همین روشها باید استفاده بکنیم حتی بنابر اینکه امر به معروف و نهی از منکر انشاست و از موضع استعلاست. این نفی نمی کند قصه را. کما اینکه ما بدانیم از طریق انشاء و استعلا نتیجه ی عکس می گیریم، جایز نیست این کار را بکنیم. بر اساس همه ی مبانی. یعنی اگر ببینیم خبری بگوییم نتیجه می دهد ولی انشایی بگوییم نتیجه نمی دهد، باید خبری بگوییم. بر اساس همه ی مبانی. این روشها خیلی مهم است. و لذا من عرضم این است که نتیجه و تاثیر گذاری مهم است که به چه روشی ما عمل کنیم. بله، در مقام واقف به نفس امر، امر به معروف و نهی از منکر از موضع ولایت است اما ولی همیشه باید مصلحت مولی علیه را لحاظ بکند. در اینجا مصلحت مولی علیه عمل است. مصلحت مومنین و یا افراد مرتکب گناه، این است که دعوت بشوند و جذب بشوند به طرف ارزشهای اسلامی. لذا ما باید به دنبال راهکارهای جذب باشیم در امر به معروف ونهی از منکر. نه راهکارهای دفع و پرت کردن. لذا برخوردهای نامناسبی که افراد مرتکب منکر را جری تر می کند و مصمم تر می کند چون تاثیر گذار نیست باید روشهای دیگری استفاده کرد. و چون ماهیت نصیحت و استعلا یک نوع پیام مستقیم به دیگری دادن است که شما بدی، من خوبم. و طرف معمولا موضع می گیرد و اگر ما بتوانیم پیام را غیر مستقیم بدهیم و اثر پیام غیر مستقیم از پیام مستقیم بیشتر باشد قطعا همین کار را باید بکنیم. اگر ما بتوانیم امر به معروف م نهی از منکر را در قالب یک فیلم و در یک فیلمنامه و سناریو جابندازیم، همین کار را باید بکنیم. بحث ارشاد جاهل نیست، بحث هشدار است. بحث موضع استعلا هم در جای خودش محفوظ است. لذا گفته اند مهمترین مراتب امر به معروف و نهی از منکر عمل است. آدم باید با عمل امر به معروف ونهی از منکر بکند و عمل خیلی حایز اهمیت است.


در این حالتی که حضرتعالی میفرمایید تفاوت امر و نهی با نصیحت را هم بفرمایید بد نیست. چون نصیحت را قاعدتا به خیرخواهی معنی کرده اند اینجوری که حضرتعالی فرمودید شاید یک مقداری روش امر به معروف و نهی از منکر هم مشابه بشود به نصیحت.


آیت الله کعبی: نصیحت به معنی دلسوزی و خیرخواهی و تلاش برای اصلاح آمده است و تصحیح امور و اگر نقدی هم صورت بگیرد نقد از روی دلسوزی و خیر خواهی و اطاعت است نه نقد به عنوان مقابله. و آن ناصح می خواهد کار را پیش ببرد نه اینکه کار را خراب کند لذا خودش هم به گونه ای برای اصلاح تلاش می کند.


عرضم این بود که این مدلی که حضرتعالی فرمودید امر و نهی با نصیحت مشابه نمی شود؟ یا اینکه اصلا رابطه ی اینم دوتا را با هم بفرمایید.


آیت الله کعبی: نه! نصیحت غیر از امر به معروف و نهی از منکر است. نصیحت یعنی همراهی، پیروی. بعد در این پیروی و همراهی و دلسوزی جاهایی هم نکاتی هست که از موضع دلسوزی باید بگوید اما امر به معروف و نهی از منکر، مثلا دولت یا نظام یا امثال اینها مرتکب فساد بشوند و تخلف بکنند از انجام وظایف، از موضع امر به معروف و نهی از منکر باید اوضاع اصلاح بشود. و در واقع این دو تا عنوان جدا هستند.



با آن نحوی که بعضی می گویند امر و نهی باید حالت انشاء داشته باشد من می توانم بگویم که نصیحت هم در دل امر به معروف و نهی از منکر نهفته است. بالاخره در امر به معروف ونهی ازمنکر هم ما دلسوزی را داریم منتها اینجوری تفکیک می کنیم که نصیحت آن حالت استعلایی را شاید نداشته باشد اما امر به معروف و نهی از منکر این را دارد. منتها اینجوری که حضرتعالی میفرمایید و تعریفی که از امر و نهی میفرمایید به نظر می رسد که یک مقداری با نصیحت مشابه می شود. چون در هر دو قاعدتا خیرخواهی نهفته است. در امر به معروف و نهی از منکر هم دلسوزی و خیرخواهی نهفته است. مگر اینکه بخواهیم در بحث مراتبش، اونجوری که شما فرمودید که ممکن است منجر به اقدام بشود، من برداشتم این است که شما تفاوت این دو را بیشتر در مراتبش می دانید.


آیت الله کعبی: نگاه کنید، این قسمتی که من از جواهر می خوانم که میفرماید: نعم، من اعظم افراد......... جواهر جلد 21 صفحه ی382 . اینجا بحث موعضه و ارشاد و اینکه هدف درمان است را ذکر کرده است و اینکه معروف محقق بشود و منکرها جلویش گرفته شود، روشها متفاوت می شود. و هدف باید محقق بشود و همانطوری که عرض کردم واجب توسلی است. گفتن به خودی خود موضوعیت ندارد. آن ارشاد جاهل و دعوت به خیر را که جدا میکنند از امر به معروف و نهی از منکر به این خاطر است که ارشاد جاهل و دعوت به خیر یک نوع آموزش است. آموزش، امر به معروف و نهی از منکر نیست. امر به معروف و نهی از منکر یک نوع اصلاح است. اصلاح اجتماعی، تغییرات اجتماعی و اصلاح اوضاع و زمینه سازی برای اصلاح امور مردم است. که البته این وظیفه ی عمومی است همانطور که عرض کردم. حالا این ممکن است به عنوان زبان نصیحت باشد. بله، دلسوزی در همه هست. هم در ارشاد جاهل و دعوت به خیر ، هم در نصیحت و هم در امر به معروف و نهی از منکر. منتها عنصر اساسی امر به معروف و نهی از منکر دلسوزی تنها نیست. دلسوزی یک نحوه ی اقدام برای تحقق نتیجه است. منکرات نباید محقق بشود، معروف باید محقق بشود حالا از هر روشی که بتواند استفاده بکند، هدف آن است. ولو با حالت استعلا. ولو با انشاء. ولو با موعظه و نصیحت. ولو با تشکیل راهپیمایی دسته جمعی برای تحقق یک معروف یا جلوگیری از یک منکر. ولو با تشکیل حزب. ولو با تلاش برای کسب قدرت. ولو با آن روش اقدامی که امام حسین(ع) داشت که برای امر به معروف و نهی از منکر نهضت کرد و خون پاکش ریخته شد. تا جامعه احیا بشود. اما روشهای اقدام این متوقف بر شناخت وضعیت جامعه و تشخیص درست است. و البته آن جاهایی که متوقف بشود بر جرح یا بر قتل یا بر برخورد فیزیکی، این دیگه وارد حوزه ی مجازات می شود که حوزه ی مجازات وظیفه ی دولت و نظام اسلامی است و اذن حاکم شرع را می خواهد. و افراد نباید دخالت بکنند. این که می گویند وظیفه ی افراد امر به معروف و نهی از منکر لسانی است به این خاطر است که اگر افراد امر به معروف و نهی ازمنکر لسانی بکنند، زیاد هم بگویند، یک نفر ممکن است تاثیر نداشته باشد. اما اگر تبدیل شود به مطالبه ی عمومی، اثرش را خواهد گذاشت. یک نوع فشار اجتماعی به همراه خواهد داشت. لذا همه موظفند که بگویند.


یکی از شبهاتی که برای امر به معروف ونهی از منکر هست این است که می گویند، امر به معروف و نهی از منکر منجر به رواج خشونت می شود. با این بیان حضرتعالی می شود گفت که در واقع این شبهه پاسخ داده می شود. یعنی قرار بر این نیست که افراد جامعه خودشون متوسل به خشونت یا امر به معروف یدی بشوند. این در دست حکومت است. اینجوری من برداشت می کنم.


آیت الله کعبی: یعنی امر به معروف و نهی از منکر اگر با دست باشد و برخورد فیزیکی به گونه ای که موجب هرج و مرج بشود و موجب بشود که نظم عمومی به هم بخورد، دولت می تواند آن را ممنوع بکند. و بگوید افراد در حد برخورد فیزیکی حق ندارند و آن وظیفه ی پلیس اخلاقی است. و وظیفه ی نظام و دولت است و البته مردم می توانند مطالبه بکنن از دولت. خصوصا اگر منجر به جرح بشود. یعنی زخمی کردن یا قتل. این به عهده ی دولت و حاکم شرع و امام است. اما قبل از آن جایز است. حالا اگر مدافعه در حدی باشد که اسباب تحقق منکر از بین برود، در آن حد شاید اجازه بدهند به شرطی که منجر به هرج و مرج و تضعیف نظم عمومی نشود.


سوالات متعدد است و ما باید گزینش بکنیم. حضرتعالی چون بحث رابطه ی امر به معروف و نهی ازمنکر و حقوق بشر را با همک میخواهیم بحث بکنیم، رابطه ی این دو را چگونه می بینید؟ یعنی اگر مبنای حقوق بشر را هم بفرمایید و هم رابطهی بین این دو را بفرمایید. چون بنده در بعضی از کتب مطالعه می کردم راجع به بحث حقوق بشر، به هر حال ما بعضی از نهادهایی را داریم که بحث دفاع از حقوق بشر می کنند. نهادهایی که خودشان را مدافع حقوق بشر می دانند و اینها خودشان را موظف می دانند به اینکه اگر جایی یک حقی نقض شد، بیایند و ایراد و اشکال بکنند و اعتراض بکنند. یعنی به نوعی خودشان را دخالت می دهند در امور دیگران. از مبانی حقوق بشر این بر می آید؟ و می تواند به اینجا برسد که در امور دیگران دخالت کنند؟ حقوق بشر لیبرالی را عرض می کنم. می شود این برداشت را کرد؟ و می شود امر به معروف ونهی از منکر و حقوق بشر را بینشان تناسبی قائل شد یا خیر از هم متمایز هستند؟

آیت الله کعبی: یک بحث هست در مورد ضمانت اجراهای حقوق بشر، که در حقوق بشر معاصر دولت ها را مسوول می دانند، نهادهای غیر دولتی مرتبط را مجوز می دهند و از طرق نهادهای بین المللی و منطقه ای و جهانی و فشار بر دولتها از طریق مردم سعی می کنند که آموزه های حقوق بشر هم آموزش داده بشود هم در موردش پژوهش بشود و هم در موارد نقضش تذکراتی بدهند. در واقع کارکرد منظومه ی امر به معروف و نهی از منکر دقیقا همچین کارکردی است اما در حوزه ی قوانین و مقررات اسلامی و بلکه نظام مند و قانون مند.لذا ما می توانیم امر به معروف و نهی ازمنکر را به عنوان یک نظام ضمانت اجرای نظامات حقوق اسلامی مطرح بکنیم و در سه عرصه ی دولتی، نهادسازی عمومی غیر دولتی و وظایف افراد و آحاد جامعه، ترویج وبکنیم و دستگاهها ونهادهایی ایجاد بکنیم که موضوع کارشان امر به معروف و نهی ازمنکر باشد. و خود حقوق بشر عرض کردم، یکی از موضوعات بسیار مهم است و مصداقهای خیلی روشن امر به معروف و نهی از منکر است. و ظلم به مردم، گناه کبیره است. جلوگیری از این ظلم هم واجب است. خب، با چه ساز و کاری جلوگیری بشود از ظلم؟ امر به معروف و نهی از منکر. یا نهاد عمومی غیر دولتی یا نهاد دولتی یا مجموعه ها. و همینطور بقیه ی مواردی که می شود در مورد حق الناس و حق عمومی جامعه ذکر کرد. و امر به معروف دارای ظرفیت بسیار بالایی است از این بابت که به نظر می آید که در محیط خانواده، مدرسه، دانشگاه، بازار، رسانه، اداره، اجتماعات عمومی، محیطهای عمومی، دستگاههای گوناگون دولتی، سازمانهای دولتی و مراکز بسیار گوناگون و متنوع در واقع ما باید کمیته های امر به معروف و نهی ازمنکر را به عنوان کمیته های ضمانت اجرایی کردن دستگاهها و جامعه باید راه بیاندازیم. در بانکها، دراماکن، و البته این دستگاهها و نهادهای عمومی و غیر دولتی باید از پشتوانه ی دولت هم برخوردار باشند. در کنار آمر به معروف و ناهی از منکر آموزش دیده و تربیت شده، ضمانت اجرایی دولتی هم باید باشد که آن اقدام بکند اگر با مشکلی روبرو شد، دولت از طریق پلیس اخلاقی، اقدام بکند. یعنی پلیس اخلاقی در کنار ابزار دستی، باید یک افراد آموزش دیده ای هم کنارش باشد که کارت آمر به معروف و ناهی از منکر داشته باشد. به این شکل ما می توانیم امر و نهی و ترویج منظومه ی اسلام در عرصه های گوناگون را با هم پیش ببریم.


من از این مطالب حضرتعالی چند سوال خدمتتون عرض می کنم. اولین سوال این است که، اینجور که من برداشت می کنم، یکی از ابعاد امر به معروف و نهی از منکر بحث حقوق بشر است. یعنی می توانیم بگوییم که امر به معروف و نهی از منکر ضمانت هم حق الناس است هم حق الله.


آیت الله کعبی: و هم حق افراد و اشخاص. یعنی هم حق عمومی هم حق شخصی هم حق الهی.


پس می شود گفت که امر به معروف و نهی از منکر حقوق بشر را هم تضمین می کند. حالا سوال این است که مبانی این دو با هم چه نسبتی دارند؟ با حقوق بشری غربی چگونه است؟


آیت الله کعبی: با حقوق بشر غربی در آن بخشی که با احکام اسلام تنافی نداشته باشد و مورد تاکید اسلام است، آن جا را هم ضامن می شود ولو در عرصه ی بین المللی. مثلا از طریق نهادهای عمومی و غیر دولتی امر به معروف و نهی از منکر ما می توانیم مطالبات بین المللی داشته باشیم در آن مواردی که تجاوز می شود به حقوق انسانها مثل قتل، شکنجهريال جنایت، تروریسم دولتی و انواع ظلم و ستمهایی که نظام سلطه و استکبار راه انداخته است. اینها همه اش در حوزه ی امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه ما می گنجد.


حاج آقا چون فرصت کم است و سوال زیاد. در واقع دلیل این سوال این است که بعضیها با دیدگاه حقوق بشر غربی می آیند و امر به معروف را نقد می کنند. در مصادیق یک مقدار به نظر می رسد که چالش ایجاد می شود. مثلا فرض کنید بحث حوزه ی عمومی و حوزه ی خصوصی. اینها فرضشان این است که می گویند اسلام حوزه ی خصوصی را محدودتر می کند نسبت به نظامهای دیگر. یعنی حوزه ی عمومی در اسلام گسترده تر از حوزه ی خصوصی است.


آیت الله کعبی: حالا در عمل اسلام محدودتر کرده یا لیبرالیسم؟ که حتب از طریق طرق مختلف تحت عنوان امنیت، دارد حریم خصوصی را حتی در حوزه ی بانکها، مالیات، رفتار شخصی، فرودگاهها به شکل وحشتناکی دارد کنترل می کند. و آن هم به نام امنیت. یک بحث عمومی است که اصلا تفکیک بین حقوق خصوصی و عمومی به این گونه شده است که الان حقوق خصوصی دارد به حقوق عمومی رنگ میبازد. این یک پدیده ی جهانیست. به گونه ای که ما در عصر ارتباطات و عصر دیجیتال، همه چی زیر ذره بین و دوربین قرار گرفته و اجتناب ناپذیر هم هست. در حالی که اسلام یک حریم خاصض برای اشخاص قائل است که می گوید تجسس ممنوع، غیبت ممنوع، تهمت ممنوع، دخالت ممنوع و مثلا محیط خانه محیط آرامش است و نباید به هم زده شود و محیطهای دیگری که ذکر می کند. بنابر این حوزه ی دخالت لیبرالیسم در عرصه ی حریم خصوصی الان خیلی گسترده شده و اسلام آنجایی دخالت می کند در حریم اشخاص که به حریم عمومی لطمه وارد می شود و الا اصل عدم دخالت است.


شما این را قبول دارید که اصل بر خصوصی بودن حریم است مگر خلافش ثابت بشود؟ یا نه؟ یا شاخص دیگری دارید شما؟


آیت الله کعبی: شاخص متفاوت است. در کارهای عمومی اصل عمومی بودن است و در کارهای خاص اصل خصوصی بودن است. مثلا محیط خانواده اصل بر حریم خصوصی بودن است. محیط مشاع و محیط عمومی اصل در آن عمومی بودن است. اما جان، مال، حیثیت، شغل، رفتار اینها همه جنبه های خصوصی دارد. اصلش خصوصی است تا آنجایی که ربطی به حکومت و دولت و نظم عمومی پیدا نمی کند، اصل خصوصی است. ما اینگونه می توانیم بگوییم که اصل عدم دخالت است در حوزه ی زندگی شخصی افراد مگر اینکه به محیط عمومی و محیط حکومت و محیط دولتی و حقوق دیگران ربط پیدا بکند.


در واقع باید ما شاخصهای اینکه چه اموری خصوصی است و چه اموری عمومی را تعیین بکنیم.


آیت الله کعبی: شاخصها ممکن است یکیش مربوط به شاخصهای فرهنگی ممکن است باشد. شاخصهای اقتصادی ممکن است باشد. شاخصهای اجتماعی .. متفاوت است شاخصها. که این را در بحث تفکیک رشته ی حقوق عمومی از رشته ی حقوق خصوصی معمولا بحث می کنند. هشت، نه شاخص ذکر می کنند.


در مورد بحث نحوه ی امر به معروف و نهی از منکرشما یک اشاراتی فرمودید. اینکه فرمودید نهادهای عمومی غیر دولتی.من این را اول اشاره بکنم که در اصل هشتم، به امر به معروف و نهی از منکر سه بعد می دهند. مردم نسبت به مردم، مردم نسبت به دولت و دولت نسبت به مردم. می شود گفت که حقوق بشر قسمت مربوط به نظارت مردم بر دولت هست؟ یعنی بگوییم که از این سه بعد اصل هشتم، بعد نظارت مردم بر دولتش می شود حقوق بشر و آن دو بعد دیگر چیز اضافه ایست. اضافه بر آن که اسلام آورده است.


آیت الله کعبی: نه. من قبول ندارم. یعنی حوزه ی امر به معروف و نهی از منکر و حقوق شخص سه تا بخش را می گیرد. دولت نسبت به مردم هم باید حقوق بشر را رعایت بکند و آنجا در خود نهادهای دولتی ساز و کارهای ضمانت اجرایی حقوق بشر بر پایه ی امر به معروف و نهی از منکر باید معلوم باشد. مردم نسبت به همدیگر هم باید داشته باشند. مردم نسبت به دولت هم باید داشته باشند. در سه قلمرو بحث حقوق بشر و امر به معروف و نهی از منکر قابل بحث است.


رعایتش را قبول دارم. از این لحاظ که معمولا در بحث حقوق بشر غربی که منظور من است، قاعدتا مردم نسبت به همدیگر نظارتی نباید داشته باشند.

آیت الله کعبی: در غرب. ولی در اسلام باید باشد.


بله منظورم حقوق بشر غربی بود.

من یک نکته ی دیگر را از حضرتعالی سوال کنم و بحث را به پایان ببریم.

فرمودید که نهادهای مردمی غیر دولتی بیایند و بحث امر به معروف و نهی از منکر را انجام بدهند. اصولا امر به معروف و نهی از منکر را شما وظیفه ی دولت می دانید؟ یا وظیفه ی مردم می دانید؟ یا هر دو؟ یعنی اگر ما قرار باشد یک نهاد درست کنیم، خب ما سابقه ی نهاد حصبه رو داریم در کشورهای اسلامی..


آیت الله کعبی: این وظیفه ی همه است. در امر به معروف و نهی ازمنکر باید به هر طریقی که می توانیم معروف محقق بشود. و از هر طریقی بتوانیم، جلوی منکر را باید بگیریم.


در نهاد سازی چی؟


آیت الله کعبی: یکی از راههای ممکن برای تحقق معروف و جلوگیری از منکر، شکل گیری نهادهای عمومی غیر دولتی است. که باید بشود. به این شکل که دولت مجوز بدهد، نظارت بکند، یک عده آموزش ویژه هم داده بشوند و از آنها هم حمایت بکنند. هدایت و حمایت و نظارت با دولت است. و مجوز و اقدام از طرف عموم ملت است.


شبیه احزاب و همین نهادهای ملی حقوق بشری که الان هست.


آیت الله کعبی: قطعا همینطوراست. به گونه ای که اگر عده ای بتوانند با هم باشند و یک معروف معین را پیش ببرند و جلوی یک منکر مشخص را بگیرند و انجام ندهند، همه گناه کرده اند. مثلا اگر در یک محیطی عشایر و قبایل باشند و به جای التزام به قوانین اسلامی بر پایه ی قوانین عرفیشان حقوق زنان را مثلا نادیده بگیرند یا قتل و غارت صورت بگیرد. یا به محاکم توجهی نشود، خب افراد آن عشیره و قبیله موظفند یک عده از آنها یک نهادی درست بکنند با حمایت نظام و دولت، که جلوی این منکرات را در آن قبیله بگیرند. در مقیاس شهر، مدرسه، کارخانه، یک مرکز خدمات عمومی، بازار، محیط کشور، محیط بین الملل هم باز می شود این نهاد را ایجاد کرد.


با این تفاسیری که حضرتعالی فرمودید، من می خواهم ببینم که آیا به نظر شما الان وجود یک نهاد غیر از نهادهای غیر دولتی، اگر قرار باشد اصل هشتم اجرا بشود، ما یک نهاد دولتی کماکان نیاز داریم تشکیل بشود؟ یک نهادی که واسط باشد. یک نهادی که بتواند هر سه بعد را محقق بکند. چون بعضی معتقدند همین نهادهایی که الان موجود هست در جمهوری اسلامی مثل قوه ی قضائیه و .. کافیست. نظر شما چیست؟


آیت الله کعبی: نسبت به بحث نهاد سازی، حق امر به معروف و نهی از منکر ادا نشده است. اگر سیر تحول امر به معروف و نهی ازمنکر را در طول این سی و سه سال در نهادها نگاه بکنیم، می بینیمکه نهادهای مختلف برای خودشان کارهایی دارند انجام می دهند و الان لایحه ی امر به معروف و نهی از منکر هم توسط نمایندگان مجلس تصویب شده است. طرحی هم نوشته اند. اما من به نظرم ظرفیت امر به معروف و نهی از منکر در حد این است که ما باید سیاستهای امر به معروف و نهی از منکر را در مجمع تشخیص مصلحت تدوین بکنیم ، رهبری آن سیاستها را تدوین شده ابلاغ بکند و این سیاستها مبنا قرار بگیرد برای قوای سه گانه و قوه ی مقننه، قوه ی قضائیه ، قوه ی مجریه در چارچوب قانون امر به معروف و نهی از منکر به گونه ای که همه ی دستگاههای قوه ی مجریه را در بر بگیرد و همه ی قوه ی قضائیه را فعال بکند. و یک همت و یک اقدام و بسیج عمومی و استفاده از همه یظرفیتهای نظام برای تحقق معروف و جلوگیری از منکر باید صورت بگیرد. در حد یک جهاد فرهنگی که نقطه ی ایجابی این جهاد امر به معروف است و نقطه ی سلبیش نهی از منکر است. باید تحقق پیدا بکند. و این هم شدنیست و وظیفه ی قانونی است. دولت جمهوری اسلامی موظف است همه ی امکانات خود را برای تحقق این شانزده بند به کار ببرد. ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و جلوگیری از فساد و تباهی وظیفه ی ارشاد و سازمان تبلیغات و حوزه های علمیه تنها نیست. وظیفه ی کل نظام است.در این قانون جامع بخشیش می تواند نسبت به نهادهای عمومی غیر دولتی باشد. سازمانهای مردم نهاد باشد. اما ما همه اش را به این اختصاص بدهیم، واقعا ظرفیت امر به معروف و نهی از منکر بالاتر از این حرفهاست. بالاتر از وزارتخانه است. بالاتر از یک دستگاه بخشی است. نباید بخشی نگاه بکنیم به امر به معروف و نهی از منکر. و کل نظام باید بیاید پای کار و الان وقت آن است که این کار بشود.


حاج آقا به عنوان آخرین سوال، من میخواهم این را صریح تر متوجه بشوم، حضرتعالی بین حقوق بشر، منظور من حقوق بشر غربی است. چون عرض کردم،خیلیها با عینک حقوق بشر، امر به معروف و نهی از منکر را نقد می کنند. و در این مسیر یک سری تعارضات را می بینند. مثلا فرض کنید در مورد حقوق حوزه ی خصوصی، می گویند که حوزه ی خصوصی حوزه ایست که انسان می خواهد مخفی باشد و غیر قابل دسترس دیگران باشد...


آیت الله کعبی: بگذارید من مثال روشن بزنم خدمتتان. در حقوق بشر غربی یک زمانی همجنسبازی یک منکر بود، اما الان همجنسبازی و همجنسگرایی تبدیل دارد می شود به یک معروف غربی و دولتها مسابقه می دهند برای رعایت حق همجنسبازان. خب ما این را به رسمیت نمی شناسیم بلکه آن را یک منکر ثابت می دانیم. و با تمام قوا از طریق ساز و کارهای امر به معروف و نهی از منکر جلوی این کار باید گرفته بشود. خیلی شفاف و روشن. اما بخشی از حقوق بشر غربی که تنافی با دین ندارد بلکه باعث استیفای حقوق آحاد جامعه می شود، می توانیم ما از ساز و کارهای امر به معروف و نهی از منکر برای رشدش استفاده بکنیم. اتین یک نکته. و خود غربیها در این منکراتشان با بهانه ی حقوق بشر، با تعصب اقدام می کنند و حق دیگران را نادیده می گیرند. مثلا در مورد همین همجنسبازی، جشنواره ی اروپایی که راه انداختند و بحث آذربایجان و نادیده گرفتن حقوق مسلمانها. و تحریمهایی هم قائل می شوند اگر کسی این حقوق را به رسمیت نشناسد. و اقدامات و برخوردهایی می کنند و تحت عنوان دفاع از لیبرالیسم، حجاب را ممنوع کرده اند در خیلی جاها و آزادی مذهبی را نادیده گرفته اند. و هیچ کدام از اینها نمی گویند این علیه حقوق بشر است.


نکته ی من همین است. این نقطه ای که اینها با هم تضاد پیدا می کنند کجاست؟ یعنی اینها باید در مبانی با همدیگر..


آیت الله کعبی: از لحاظ مبانی می خواهیم بگوییم دیگر. ما مبانی ، منابع، اهداف و کارکردهایی باید با هم ببینیم تا بعدا برسیم به مسائل. نمی توانیم ما مسائل حقوق بشر را جدای از مبانی و منابع و اهداف و کارکردها نگاه بکنیم، بعد بخواهیم نتیجه ی واحدی بگیریم. مسائل ممکن است یکی باشد و مبانی و منابع و اهداف و رسالتها متفاوت.


نقد رو شنی که شما نسبت به حقوق بشر غربی دارید را اگر بفرمایید به عنوان آخرین سوال...


آیت الله کعبی: یکی از نقدها همین برپایه ی امانیسم، حق خدا را نادیده گرفته و حق برخورداری از زندگی معنوی را بی توجه شده و انسانها را به مثابه ی یک مجموعه ای که به جای روابط انسانی، باید بگوییم یک مجموعه ی درگیر که نباید به همدیگر ضرر برسانند نگاه کرده است. در حالی که نتوانسته حقوق بشر غربی به حوزه ی عقل، قلب و عواطف و روح انسانها نفوذ بکند. امانیسم یکی از مباناهای قابل نقد حقوق بشر غربی است و خداباوری، عدالت گرایی، فضیلت محوری، خانواده بنیادی و در واقع بندگی خدا نادیده گرفته شده است.

وصل الله علی محمد و آل محمد..


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین