کد خبر: ۹۷۹۷۳
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:
گفت و گوی تفضیلی بولتن نیوز با آیت الله کعبی (1)

تعطیلی امربه‌معروف و نهی از منکر موجب تسلط اشرار و مستجاب نشدن دعا می‌شود

پویایی، رشد و تعالی جامعه‌ی اسلامی اقتضا می‌کند که آحاد جامعه به وظیفه‌ی امر به معروف و نهی از منکر عمل بکنند. اگر دولتمردان امر به معروف و نهی از منکر را انجام ندهند، ضمن اینکه به وظیفه‌شان عمل نکرده‌اند، حق عموم جامعه در بهره‌گیری از برکات و خیرات اسلام را نادیده گرفته اند. در روایت میفرماید: امر به معروف و نهی از منکر بکنید، که اگر این کار را نکنید اشرار بر جامعه مسلط می‌شوند. و آن موقع دعا می‌کنید و دعایتان مستجاب نمی‌شود.
بولتن نیوز: آیت الله کعبی نمایندهٔ مردم خوزستان در مجلس خبرگان و از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است. وی مدرس خارج فقه و اصول در حوزهٔ علمیه قم است و به عنوان صاحب نظر در فقه حکومتی و حقوق عمومی و همچنین نظریه‌پرداز مسائل حقوق اساسی و حقوق کار شناخته می‌شود.

آیت الله کعبی مباحثی نظیر تاریخ اسلام، علوم حدیث، درایه، نهج‌البلاغه، ولایت فقیه، فلسفه سیاست، نظام حقوقی در اسلام، حقوق و سیاست در قرآن کریم، نظام سیاسی در اسلام و نیز فلسفه حقوق و فقه روابط بین‌الملل را بارها در دانشگاه‌های معتبر کشور و حوزه‌های علمیه تدریس کرده‌است.



وی به عنوان صاحب نظر در فقه حکومتی و حقوق عمومی شناخته می‌شود. همچنین با ده‌ها دوره تدریس حقوق اساسی در میان فضلای حوزه و دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری به عنوان نظریه پرداز مسائل حقوق اساسی و حقوق کار مشهور است. و جزوه‌های تدوین یافته از دروس وی هم اکنون در مراکز حوزوی و دانشگاهی در حال تدریس است.

مقوله امر به معروف و نهی از منکر همواره با شانتاژهای سیاسی داخلی و خارجی همراه بوده است. عموم حامیان این وظیفه الهی صرفا آنرا یک دستور دینی و لازم الاجرا معرفی کرده و مخالفان نیز برای توجیه نگرش خود به موضوع حقوق بشر و آزادی اشاره کرده اند اما در این میان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با همکاری برخی مراکز علمی و دانشگاهی کشور اقدام به برگزاری سلسه همایش های "رویکرد متعالی فقه اسلامی به حقوق بشر" کرده است

خبرنگار بولتن در قم در این زمینه گفتگویی تفصیلی با حضرت آیت الله کعبی ترتیب داده است که مشروح آن در دو قسمت تقدیم می گردد.

حضرت ایت الله کعبی ؛ ما نمیخواهیم سوالات ابتدایی و پایه طرح بکنیم. سعی می کنیم سوالاتی را مطرح بکنیم که واقعا مشکل هست و یا شبهه راجع به آن وجود دارد. اینکه می گوییم معروف و منکر چیست به این دلیل است که بعضا در کتب فقهی معروف را تقسیم کرده اند به واجب و مستحب و به این نکته اشاره شده که آنچه که واجب هست، امر به واجبات است که واجب است و نهی از محرمات است که واجب است. البته بعضی مکروهات را هم آورده اند، بعضی محدودش کرده اند به محرمات. سوال ما این است که آیا معروف و منکر در این اصل که آمده است، منظور از معروف صرفا واجبات است ویا مستحبات را هم شامل می شود؟ و همینطور منظور از منکرات محرمات است یا مکروهات را هم شامل می شود؟


آیت الله کعبی:

بسم الله الرحمن الرحیم

من بدون مقدمه وارد این سوال می شوم و سعی می کنم پاسخ بدهم.

پاسخش این است که معروف شامل واجبات و مستحبات می شود و منکر شامل حرام و مکروهات می شود. منتها غیر از این بحث فقهی و این ادبیات فقهی، معروف مجموعه ی ارزشهاست و منکر مجموعه ی ضد ارزشهاست. مجموعه هنجارهای دینی و فقهی و اخلاقی در واقع معروف است و آن ناهنجاری های دینی و اخلاقی در حوزه ی فقه و حقوق را میگوییم منکر. شاید از تعریفی که مرحوم صاحب جواهر نقل می کند از علامه در منتهی و در تحریر و تذکره، همین معنای مطلق استفاده می شود و در روایات به همین معنا گرفته شده. مرحوم صاحب جواهر نقل می کند: هو کل فعل حسن.. یعنی هر کار خوبی که.. اختص بوصف زائد علی حسنه. یعنی علاوه بر خوب بودن، یک وصف زائدی هم هست. به شرطی که آن فاعل معروف آن وصف زائد را بشناسد یا نسبت به آن راهنمایی بشود. و هر ضد ارزش و رفتار بدی که آن فاعل قبح و زشتی آن کار را بداند ویا به او گوشزد بکنند و به او بفهمانند که این کار بد است و نباید انجام بشود. یعنی مجموعه ی هنجارهای دینی اخلاقی و فقهی وحقوقی مثبت و سازنده را معروف می گوییم. و مجموعه ی ناهنجاریها و رفتارهای نامناسب را می گوییم منکر. فقط یک نکته را یادآور بشوم متناسب با این بحث،مجموعه ی مباحث مربوط به حق الناس و حقوق عمومی و مجموعه ی حقوق متقابل بین دولت وملت که به رسمیت شناخته شده در فقه، قطعا از مصداقهای بارز و روشن قلمرو امر به معروف و نهی ازمنکر هست. مثلا ظلم منکر بزرگیست، عدل معروف بزرگیست.


سوالی که اینجا مطرح می شود این است که ما اصل هشتم را الان میخواهیم قانونش را بنویسیم. یعنی شرایط و حدود و کیفیتش را می خواهیم بنویسیم. اگر در قانونی که می خواهد نوشته شود مصادیق معروف و منکر بخواهد بیاید، آیا این را می شود احصا کرد؟ علت اینکه من پرسیدم حرام هست یا مثلا مکروه هم هست،اولا خود محرمات یه بخشهایی از آن در قانونهای ما آمده، اما مثلا فرض بکنید یک واجبی مثل ادای نماز، یا منکری مثل غیبت،اینها را هم ما می توانیم بیاوریم در چارچوب قانمون معروف و منکر؟ و مردم را نسبت به اینها آشنا بکنیم یا خیر؟ یا ما فقط صرفا باید معروفها و منکرهایی را بیاوریم که مثلا راجع به آنها مجازات تعیین شده در قوانین؟ ممکن است راجع به نماز نخواندن هیچ مجازاتی تعیین نشده باشد هر چند در بعضی از کتب آمده که تعذیر دارند این منکرها. این را اگر پاسخ بفرمایید ممنون می شوم.


آیت الله کعبی: البته ما بحثمان فراتر از اصل هشتم قانون اساسی است و فراتر از حوزه ی قانونگذاری در حیطه ی مسائل امر به معروف و نهی از منکر و حقوق بشر است. اگر قلمرو فراتر از این اصل را در نظر بگیریم، باید بگوییم تبیین منظومه ی فکری جامع اسلام در عرصه یباورها ارزشها، رفتاره، روشها، ساختارها. در عرصه های گوناگون فکری فرهنگی اخلاقی اجتماعی تربیتی مدیریتی و عرصه های خدماتی و عرصه های گوناگون مربوط به نهادها مثل نهاد خانواده، بازار و اقتصاد، دولت، رسانه، نهادهای مذهبی مثل مسجد و مناسک واقشار گوناگون جامعه مثل زنان، مردان، جوانان، دانشگاهیان، حوزویان، کارمندان، کارگران، معلمان، همه ی این حوزه های گوناگون، حوزه ی امر به معروف و نهی از منکر است. اگر ما بخواهیم قانون جامع امر به معروف ونهی از منکر بنویسیم، نباید امر به معروف و نهی از منکر را در حد یک نهاد عمومی و یا در سطح یک قشر یا در سطح یک حوزه ی رفتاری محدود بکنیم. اگر این نگاه جامع را به حوزه ی امر به معروف و نهی ازمنکر داشته باشیم آن موقع باید بگوییم حوزه ی ارزشها و ضد ارزشها در اسلام چند گزینه ایست. یعنی مستحبات هم امر به معروفش درحد مستحب است. در حد الزامی که نیست. و نهی از منکر به معنای نهی از مکروه هم در حد الزام نیست. در همان حد خودش است. چون واجب مصلحت ملزمه دارد اما مستحب مصلحت غیر ملزمه. حرام مفسده ی شدید دارد، مکروه مفسده ی خفیف دارد. و امر به معروف و نهی از منکر در سطح آن مستحب یا مکروه یا امثال آن باید بشود و آن قانون جامع هیچ اشکال ندارد. ما همیشه نباید تصور برخورد فیزیکی و تصور برخورد امنیتی در حوزه ی امر به معروف و نهی از منکر داشته باشیم. تصور تبیین و تصور ترویج و تصور تحکیم و ایجاد محیط برای تحقق ارزشهای اسلامی بر پایه ی ایمان و تقوا هم باید داشته باشیم و به دنبال ساز و کارهای آن هم باشیم. امر به معروف و نهی از منکر ضمانت اجرای اسلام است در عرصه های گونگون. و یکی از ابزارهای مهم ضمانت اجرایی حقوق بشر امر به معروف و نهی از منکر است. همانگونه که در روایات آمده: فریضه بها تقام الفرائض. یعنی واجبیست که به وسیله این واجب، واجبات دیگر انجام می شود.حتی امر به مستحب کمک می کند به امر به واجبات و واجبات را تسهیل می کند و فضای مناسب برای تحقق فرائض را مهیا می کند. کما اینکه نهی از مکروه، زمینه را فراهم می کند و نباید ما مجموعه ی مستحبات و مکروهات رااز منظومه ی امر به معروف و نهی از منکر خارج بکنیم. حقوق معاصر دو گزینه ایست، فقط باید و نباید الزامی. اما منظومه ی حقوق اسلامی در حوزه ی تکالیف، پنج گزینه ایست و این جزو جنبه های مثبت احکام اسلام به معنای دیگر قدرت انتخاب و گزینش را بیشتر می کند. و رفتارها را تصحیح و تبیین می کند لذا من به نظرم مشکلی ایجاد نمی کند بلکه تسهیل می کند تحقق باورها و ارزشها و تصحیح می کند رفتارها را در یک نگاه جامع امر به معروف و نهی از منکری و اگر قانون همه ی این ملاحظات را در نظر بگیرد خوب است. خصوصا در حوزه ی تربیت ما نمیتوانیم به بحث مستحبات و مکروهات و اثر تربیتی آنها بی توجهی بکنیم. البته در همان حد غیر الزامی. و نباید امر به معروف و نهی از منکر در این زمینه ها جنبه ی الزام به خود بگیرد.


نکته اش همین است، سوال را اگر بخواهم به گونه ای دیگر بیان بکنم، قاعدتا در نظام حقوقی معاصر معمولا یکی از مولفه های قانون را داشتن ضمانت اجرا می دانند.یعنی باید و نبایدی که ضمانت اجرا داشته باشد. نکته در همین جاست که آیا اگر قرار باشد این تبدیل به قانون بشود آیا باز هم شما نظرتان این است که تمام این مصادیق را باید بیاوریم؟ چون همانگونه که فرمودید همه ی این ابعاد الزامی نیست. یعنی امر به مستحب الزامی نیست، واجب نیست. آنچه که الزامی هست امر به واجب هست و نهی از حرام. این برداشت من هست. یعنی اگر قرار باشد ما یک قانونی بنویسیم که دارای ضمانت اجرا باشد، فرض کنید از یک آمر به معروف یا ناهی از منکر حمایت بشود، قاعدتا بیشتر این دو حوزه را مد نظر قرار میدهد. من بیشتر در همین حوزه میخواستم ببینم که تمام واجبات و محرمات را ما می توانیم در قانون بیاوریم یا نه بااینجا هم گزینشی عمل خواهیم کرد؟


آیت الله کعبی: نه، این ساده است. امر به معروف واجب، واجب است. امر به معروف مستحب، مستحب است. نهی از منکر حرام، واجب است. نهی از منکر مکروه باز مستحب است. جنبه ی الزام ندارد. منتها این چند گزینه ای بودنمثل آن توصیه هایی که قانونگذار می گوید بهتر است که این کار بشود. توصیه است. یعنی در واقع مستحب و مکروه یک توصیه است. مثل بعضی از پروتکلها و بعضی از قوانین و مقررات توصیه می کنند اما الزام نمی کنند. یک نوع اخلاق پیشرفته است یک نوع ارزش گذاری تکمیلی است.


نکته ی ما در همان بحث الزامش است. در خود واجبات هم اگر قرار باشد ما قانونی داشته باشیم، اینجا هم همه ی واجبات را ما می توانیم در قانون بیاوریم؟


آیت الله کعبی: این یک بحث دیگریست. نسبت به واجبات و محرمات قطعا. همه ی عرصه ها را باید ذکر کند. و هیچ واجب و حرامی استثنا نیست. یعنی همه ی واجبات و محرمات جنبه ی الزام دارد. این روشن است. و تقریبا هیچ فقیهی هم خلاف این بیان نکرده است.


حالا از این بحث میگذریم و در جای دیگر انشاا... به آن خواهیم پرداخت. در اصل هشتم قانون اساسی امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه ی همگانی است. من از این استفاده می کنم و می خواهم از حضرتعالی بپرسم که امر به معروف و نهی از منکر صرفا یک تکلیف است یا حق هم هست؟ چون این را بعضی ها مطرح کرده اند. گفته اند امر به معروف و نهی از منکر حق است. آیا می شود گفت هم حق است هم تکلیف؟ یا یکی از اینهاست؟


آیت الله کعبی: این پاسخش روشن است. اولا یک وظیفه است. و هم وظیفه ی دولت و نظام است و هم وظیفه ی آحاد ملت است. و آحاد ملت هم اگر به شکل فردی نمی توانند این وظیفه را انجام دهند، باید و وظیفه دارند به شکل دسته جمعی امر به معروف و نهی از منکر خودشان را سازمان دهند. امر به معروف ونهی از منکر اجتماعی. ولو منجر بشود به نهاد سازی. یعنی یک نهاد عمومی غیر دولتی تاسیس بکنند. ولو منجر بشود به حزب تشکیل دادن تا قدرت را به دست بگیرند به پارلمان راه پیدا بکنند و از طریق پارلمان کار را پیش ببرند. باز هم واجب است این کار را بکنند. پس از این منظر شد یک وظیفه. اما همه ی وظایف در درونشان یک حقی نهفته است. مثل جهاد. جهاد یک وظیفه است اما درون جهاد یک حق عمومی نهفته است و آن حق برخورداری از بندگی خدا و حاکمیت توحیدی است. این یک حق عمومی است. امر به معروف ونهی از منکر هم همین است. در سایه ی تحقق اسلام جامعه پیشرفت می کند. عدالت محقق می شود. توسعه اتفاق می افتد. رشد و تعالی محقق می شود. امنیت و نظم محقق می شود . هدایت عمومی محقق می شود. اینها همه اش حق است. امنیت، نظم، برخورداری از معیشت مطلوب، عدالت، هدایت، بندگی خدا، اینهاهمه اش حق عمومی جامعه است. اما حق عمومی جامعه که در پرتو امر به معروف و نهی از منکر محقق می شود. به گونه ای که اگر این حق عمومی جامعه در تحقق امر به معروف و نهی امنکر محقق نشود، جامعه مرده می شود. خاصیتش را از دست می دهد. لذا پویایی و رشد و تعالی جامعه ی اسلامی اقتضا می کند که آحاد جامعه به وظیفه ی امر به معروف و نهی از منکر عمل بکنند. اگر دولتمردان امر به معروف و نهی از منکر را انجام ندهند، ضمن اینکه به وظیفه شان عمل نکرده اند، حق عموم جامعه در بهره گیری از برکات و خیرات اسلام را نادیده گرفته اند. کما اینکه آحاد جامعه اگر امر به معروف و نهی ازمنکر نکنند، باعث می شود که حق عمومی جامعه صلب بشود. در روایت میفرماید: امر به معروف و نهی از منکر بکنید، که اگر این کار را نکنید اشرار بر جامعه مسلط می شوند. و آن موقع دعا می کنید و دعایتان مستجاب نمی شود. یکی از گناهانی که باعث می شو که دعا مستجاب نشود، ترک امر به معروف و نهی از منکر است. اثرش هم سلطه ی اشرار است. خب حق این جامعه است که اشرار بر آن مسلط بشوند. پس هم حق عمومی است و هم یک وظیفه است. و منافاتی ندارد که با هم باشد. ومنظومه ی احکام اسلام عمدتا به همین شکل است. من اجازه میخواهم همینجا دو حدیث از حضرت علی (ع) در مورد همین امر به معروف و نهی از منکر بگویم که همین واژگان در آن آمده است. امیرالمومنین در حکمت 364 افراد را تقسیم می کند به خصلتها و ارزشهایی نسبت به امر به معروف و نهی از منکر، یدی و زبانی و اینها. و میفرماید بعضی به یکی عمل میکنند بعضی به دو تا بعضی به سه تا و بعضی اصلا ترک میکنند. که او یک مرده ایست در بین زنده ها. در مورد جامعه هم همین اتفاق می افتد. اگر ترک شود جامعه مرده می شود. حق حیاتش را از دست می دهد. حیات معنوی جامعه در پرتو تحقق امر به معروف و نهی از منکر است. بعد میفرماید: همه ی ارزشها و حتی جهاد فی سبیل الله در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکرمثل پرت کردن آنچه که در دهان هست در یک دریای مواج خروشان. که این اصلا گم و گور است. اصلا چیزی نیست. یعنی امر به معروف و نهی از منکر یک دریای جاری و آب جاریست که می تواند بستر حرکت و رشد و تعالی اسلام را فراهم می کند. که منظومه ی ارزشها و حتی جهاد در مقابل امر به معروف و نهی از منکر، امیرالمومنین میفرماید چیزی نیست. خب، امر به معروف و نهی از منکر با این خصوصیات یک حق عمومی است. آیه ی شریفه ای که می فرماید: والمومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن الکمنکر. یعنی امر به معروف و نهی از منکر باعث ایجاد ولایت مومنین میشود. و این شاید یکی از تفاوتهای لیبرالیسم و اسلام باشد که در لیبرالیسم تحت عنوان آزادی خود محوری طراحی شده و با این خودمحوری لیبرالیسم مسوولیت اجتماعی را از بین می برد. اما حق بنیادی امر به معروف و نهی از منکر مسوولیت اجتماعی را در عین برخورداری از آزادی نهادینه می کند و لذا مقابله از منکر یک حق برخورداری از جامعه ی امن و با رفاه، برخوردار از علم، عقلانیت، عدالت، فضیلت و مکارم اخلاقی است. و لذا علاوه بر اینکه واجب است، یک حق عمومی و از مجموعه ی آیات و روایات نیز همین به خوبی استفاده می شود.


حاج آقا نکته در اینجاست. برداشتی که من از صحبتهای شما کردم این بود که امر به معروف و نهی از منکردر واقع تضمین کننده ی حقوق است ولی بعضیها به نظر می رسد که سعی کرده اند بگویند که امر به معروف و نهی از منکر یک حق فردی هم هست. یعنی من حق دارم امر به معروف و نهی از منکر بکنم. این را می شود پذیرفت یا نه؟ یعنی معنی اش این می شود که اگر من حق دارم، پس می توانم گاهی این حق را اعمال نکنم. سعی کرده اند این را به عنوان حق هم بشناسند. این را می شود اینگونه پذیرفت؟


آیت الله کعبی: امر به معروف و نهی از منکر یک حق الهی است و یک حق عمومی است. آیا حق فردی هست یا نیست؟ وظیفه ی فردی است. وظیفه ی فردی که باشد کسی نمی تواند امر به معروف و نهی از منکر را از افراد منع بکند.یعنی به این معنا که جلوی افراد را بگیرد بگوید حق امر به معروف و نهی از منکر را نداری. شخص فقط می تواند بگوید من حق امر به معروف و نهی از منکر دارم. اما حق به این معنا که جزو حق شخصی است که می تواند این حق را به کار ببرد یا به کار نبرد نیست. اما حق به این معنا که زمینه و بستر باید برای امر به معروف و نهی از منکر فراهم بشود، در این شکی نیست. لذا اگر دولت ساز و کاری را راه بیندازد که حق عموم جامعه را در تحقق امر به معروف و نهی از منکر صلب بکند و بگوید اشخاص و نهادهای غیر دولتی حق امر به معروف و نهی از منکر ندارند. این به عنوان اولی جایز نیست. به عنوان ثانوی و به خاطر مصالح برتر ممکن است این کار را انجام دهد. پس امر به معروف و نهی از منکر در وظیفه بودن حق الهی است، حق عمومی است و حق آحاد ملت است و کسی نمی تواند این حق را از مردم صلب بکند یا در انحصار خودش قرار بدهد. یا محدودیت و ممنوعیتی ایجاد بکند. چون امر به معروف و نهی از منکر یک قانون همگانی است. و با این ظرفیت عمومی می شود ضمانت اجرای احکام اسلام. تا آنجا که علامه طباطبایی(قدس) در تفسیر المیزان میفرماید: امر به معروف ونهی از منکر قوه ی مجریه ی اسلام است.


پس همانطور که فرمودید می شود گفت که حق به این معناست که نمی شود از آن ممانعت کرد.


آیت الله کعبی: همینطور است. می توانند امر به معروف و نهی از منکر را نظم بدهند. سازماندهی بکنند. نباید به عنوان امر به معروف و نهی از منکر نظم عمومی و وظایف دولت تحت الشعاع قرار بگیرد. امر به معروف و نهی از منکر باید همسو باشد با تحقق وظایف دینی دولت، نه علیه آن. اگر دولت به وظیفه ی ذاتی خود در ترویج باورها و ارزشهای اسلامی و ترویج معروف و نهی از منکرات عمل نکند، مردم موظفند که امر به معروف و نهی از منکر بکنند.


: در واقع یک دلیل اینکه بعضیها این را آورده اند در قالب حقوق فردی، این هست که بعضیها گفته اند که امر به معروف و نهی از منکر در آزادی بیان ریشه دارد. یعنی ما باید آزادی بیان داشته باشیم تا بتوانیم امر به معروف و نهی از منکر بکنیم. شما این را به این نحو می پذیرید؟


آیت الله کعبی: نه! امر به معروف و نهی از منکر ریشه در ولایت الهی که خداوند به مومنین داده دارد و ریشه در بندگی خدا دارد. و برخاسته از حق آزادی بیان نیست. این یک نوع شباهت سازی مفهومی با مبانی متفاوت است. حق آزادی بیان با ادبیات معاصر مربوط به ادبیات لیبرالیسم است. امر به معروف و نهی از منکر مربوط به منظومه ی نظام حقوقی اسلام است و امر به معروف ونهی از منکر باید در منظومه ی نظام حقوقی اسلام معنا شود. ریشه اش بر میگردد به حق ولایت. مسوولیت همگانی مسوولیت مشترک در مورد سرنوشت انسانها. مربوط به بندگی خداست. مربوط به توحید است. پس مبنای امر به معروف و نهی از منکر ولایت بندگی خداست و تحقق توحید و رشد و تعالی در زندگی انسانی است.


پس در واقع می توانیم اینگونه از بیانات حضرتعالی استفاده بکنیم که، دیگر معنی ندارد که بگوییم آزادی بیان دارم، به خاطر این آزادی امر به معروف و نهی از منکر می کنم. نه. باید گفت که شما تکلیف به بیان داری. یعنی در جایی که شما می خواهی امر به معروف و نهی از منکر بکنی، اگر شرایطش فراهم شد، شما تکلیف داری. بحث آزادی نیست.


آیت الله کعبی: وظیفه است. و صرف اینکه بخواهد انجام بدهد یا ندهد نیست. باید انجام بدهد و اگر انجام ندهد مرتکب یک تخلفی شده است. و مورد کیفر الهی واقع خواهد شد. به عنوان مثال، یک پدر در محیط خانواده ضمن اینکه باید نماز بخواند، باید به تربیت فرزندان هم بپردازد. حالا اگر پدر نماز نخواند یا متساهل باشد، دو سوال از او خواهند کرد: 1- چرا نماز نخواندی؟ 2- چرا فرزندانت را دعوت به نماز نکردی؟ در حالی که می توانستی اثر بگذاری. بله، از لحاظ اخلاقی می گویند اون گفته ای اثر دارد که انسان خودش اهل عمل باشد اما از لحاظ فقهی، نسبت به تربیت فرزندانش مسوول است. ما باید توجه بکنیم که امر به معروف و نهی از منکر واجب فوری است. و حتی نیت قرب الهی در آن شرط نیست. تحقق نتیجه در آن مهم است و نتیجه باید محقق بشود. یعنی آن فعل معروف باید محقق شود و جلوی منکر گرفته شود. امر به معروف ونهی از منکر در پیشگیری از وقوع جرایم، در برطرف کردن خیلی از آسیبهای اجتماعی و در تحقق امنیت اخلاقی و اجتماعی و در رشد و تعالی و کمال جامعه خیلی اثر دارد لذا افراد مسوولند در هرکجا که گناه عمومی اتفاق بیفتد همه ی افرادی که می توانستند کاری انجام بدهند و انجام ندادند، مسوولند و روز قیامت مواخذه می شوند. کما اینکه از لحاظ دنیوی هم مسوولند. اگر نظام باشد این یک نوع تخلف از مسائل قانونی است که دولت کرده است. لذا امر به معروف و نهی از منکر را خیلی باید جدی بگیریم. نمیتوانیم آنرا محدود بکنیم در یک سازمان.

من از همین نکته ی انتهایی که حضرتعالی فرمودید که از لحاظ دنیوی هم مسوول هستند، این یک سوال مهمه که ما وقتی که در قانون اساسی میگوییم امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه همگانی است، آیا می توانیم ضمانت اجرا هم برای آن قرار بدهیم یا نه؟ یعنی بگوییم اگر کسی امر به معروف ونهی از منکر نکرد، عقوبت اخرویش به جای خود، ما بیاییم برایش ضمانت اجرایی قانونی هم بگذاریم. این امکانپذیر هست یا خیر؟


آیت الله کعبی: امکانپذیر هست از لحاظ کبروی. اما از لحاظ صغروی طرف می تواند شرایط امر به معروف و نهی از منکر فراهم نبوده است. یا احتمال تاثیر وجود نداشت. یا ضرر مترتب بر این امر است یا امثال اینها. یعنی در واقع نمی شود این را عینیت بخشید و ملموس کرد. اما نسبت به دولت می شود اندازه گیری کرد. وزارتخانه ها و دستگاههای گوناگون مسوولند. جایی که منکرات مرتکب شود، می شود دولت را بازخواست کرد که چرا این منکرات هست. ساز و کار امر به معروف و نهی از منکر شما کجا رفت؟ شما چه حمایتی کردید؟


پس می توانیم اینگونه نتیجه بگیریم که برای امر به معروف و نهی ازمنکر مردم نمی شود ضمانت اجرایی گذاشت از این لحاظ که نمی تواند عینیت پیدا کند.


آیت الله کعبی: یعنی اشخاص شرایطشون متفاوته. اما نسبت به دولت قابل شاخص گذاری و اندازه گیریست.


یعنی ما بر اساس نتیجه ما می توانیم از دولت بازخواست کنیم. چون قاعدتا در امر به معروف و نهی از منکر مهم این است که منکر دفع بشود. اگر دفع نشد، می توانیم مسوولین را بازخواست کنیم.


آیت الله کعبی: بله. و این یک شاخص است. همانگونه که در حقوق بشر معاصر موارد حقوق بشر را احصا می کنند و به دولت تذکر می دهند، ما می توانیم موارد منکرات را و موارد معروفهایی که محقق نشده را احصا بکنیم در عرصه های گوناکون و تذکر بدهیم به دستگاههای گوناگون. و این نهادهای عمومی غیر دولتی حقوق بشری می توانند بر پایه ی امر به معروف و نهی از منکر این کار را بکنند. مثلا شاخص شفاف سازی، مبارزه با مفاسد مالی، برای مثال عرض می کنم، قانون ارتقا سلامت اداری و مبارزه با مفاسد که در آذر ماه 90 به تصویب مجمع تشخیص مصلحت رسید و آئین نامه های مربوط به این می تواند یک شاخص باشد. و می تواند مورد مطالبه ی آحاد جامعه باشد و در بخشهای مختلف هم همینطور. در بخش تحقق راهکارهای حجاب و عفاف، 27 نهاد مسوولند. نهادهای عمومی غیر دولتی حقوق بشری در قالب امر به معروف ونهی از منکر می توانند از 27 نهاد بازخواست بکنند که چرا به وظایف عمل نکردید. کما اینکه نمایندگان مجلس به عنوان یک نهاد نظارتی بر پایه ی امر به معروف و نهی از منکر می توانند نظارت عمومی بکنند. پس ضمانتها خیلی گسترده می تواند بشود.


حالا یه مقدار برویم به مباحث پایه ای تر. حضرتعالی مبنای امر به معروف و نهی ازمنکر را چه می دانید؟ با این دیدگاه که امر به معروف و نهی از منکر به هر حال دخالت است در امور دیگران. مبنای تجویز اینکه من بتوانم دخالت بکنم به عنوان امر به معروف و نهی از منکر را حضرتعالی چه می دانید؟


آیت الله کعبی: من به نظرم یک حق شهروندی است. اگر چه واژه ی شهروندی هم مربوط به ادبیات معاصر است، باید بگویم یک حق مسلمانی است. یک حق اسلامی است. و یک مسوولیت مشترک است. برای مثال در یک خانواده فرزندان نمی توانند به پدر و مادر بگویند به تو چه من خودم می خواهم! یک مسوولیت مشترکی هست و زیر یک چتر واحد است. یا برادرها و خواهرها نسبت به همدیگر. اینجا هم همین است. والمومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض.. و در سرنوشت هم مسوولند و سرنوشت مشترکی دارند و نمی توانند بی تفاوت باشند. این "به تو چه؟" مال لیبرالیسم افسار گسیخته جور در می آید. اما "من مسوولم و پاسخگو باید باشم و سرنوشت تو در سرنوشت من اثر دارد" با معنی بندگی خدا، توحید و تحقق فضایل اخلاقی و معنوی و حیات طیبه ربط دارد. برای تحقق حیات طیبه و کمال ما باید یک مراقبت عمومی داشته باشیم و در این مراقبت عمومی همه با هم دنبال اجرای احکام اسلام باشیم. چون کاروان ما به یک مسیر واحد حرکت می کند. از مجموعه ی امر به معروف و نهی از منکر، این مفاهیم استخراج می شود.


بحث سر این است که ما انسانها هر کدام آفریده ی خداوند هستیم. من دارم الان از دید درون دینی بحث می کنم. اینکه من بتوانم فرد دیگری را امر یا نهی بکنم، من برداشت خودم این بود که در واقع مبنایش اون ولایتی است که خداوند قرار داده است.


آیت الله کعبی: نسبت به اجرای احکام اسلام به این صورت که اگر کسی تخلف کرد و دیگری ببیند وبتواند تاثیر گذار باشد و جلوی تخلف را بگیرد باید اقدام بکند چون عدم انجام آن تخلف مهم است نه شخص. انجام معروف و پرهیز از منکرات اثر اجتماعی دارد. همانطور که شما خواندید در روایت، در امنیت اثر دارد، در معیشت اثر دارد، در اخلاق اثر دارد؛ در رشد و شکوفایی اثر دارد، در تعالی جامعه اثر دارد، در عدالت اثر دارد. بنابراین یک سرنوشت مشترک است. فرق می کند با حریم خصوصی که بگوییم این حریم 100% شخصی من است. اثرش زیانبار و عمومی است. گناه یک اثر عمومی دارد.


نکته ای که اینجا مطرح است این است که ما مبنای امر به معروف و نهی از منکر را یک رویکرد نفع گرا تحلیل می کنیم. یعنی چون می خواهیم جامعه به یک نتایج منفی کشیده نشود این هم جزو معانی است؟ یا نه. اینجوری بحث را عرض کنم خدمتتان. در مورد مبانی وجوب در کتب فقهی معمولا دو مبنا را آورده اند. بعضی مبنای عقلی و بعضی مبنای نقلی. آنهایی که مبانی نقلی را می آورند به هر حال از آیات و روایات استفاده می کنند. بعضی مبانی عقلی را هم مثل حفظ نظام، جلوگیری از گناه یا حتی بحث قاعده ی لطف. اینها را می خواهم حضرتعالی یک جمع بندی از این مبانی به ما ارائه بدهید. آیا مبانی وجوب که در کتب فقهی می آورند با مبانی امر به معروف و نهی از منکر یکیست؟ یا اینکه می توانیم بگوییم مبانی امر به معروف ونهی از منکر یک لفظ است که ریشه در ولایت دارد. اما اینکه چه عاملی باعث می شود که این واجب شود، این مواردی است که در کتب فقهی آمده است.


آیت الله کعبی: برای پاسخ به سوال جنابعالی در این بخش به این شکل است که همه ی احکام شرعی از جمله امر به معروف و نهی از منکر تابع مصالح و مفاسد واقعی است. یعنی در هر حکم شرعی واجب یک مصلحت وجود دارد. و در هر حکم شرعی حرام یک مفسده وجود دارد. منتها این مصلحت و مفسده در مبادی حکم است و در مقدمات حکم است. در مبادی امر به معروف و نهی از منکر این فواید و منافع عمومی قطعا لحاظ شده است. اما در اجرای امر به معروف و نهی ازمنکر هم به گونه ای باید محقق بشود که نتیجه بخش باشد. یعنی خود گفتن و نهی کردن یا دستور دادن موضوعیت ندارد. حتی در امر به معروف و نهی ازمنکر لسانی بلکه نتیجه گرفتن موضوعیت دارد. لذا یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر را فقها احتمال تاثیر گفته اند. اینکه اثر باید داشته باشد. لذا اگر کسی را ما احتمال بدهیم که پشیمان می شود و توبه می کند، نباید امر به معروف و نهی از منکرش کرد. باید مطمئن باشیم که اهل توبه نیست و اصرار بر گناه دارد و ما گفتنمان یا اقداممان اثر بخش است. لذا اگر اقدام تاثیر گذار نیست اونوقت مرتفع می شود. بنابراین گفتن به خودی خود موضوعیت ندارد بلکه نتیجه گرفتن موضوعیت دارد. یعنی با گفتن تکلیف ساقط نمی شود. کما اینکه خود گفتن هدف نیست. لذا آن سرنوشت مشترک مهم است. و این بر می گردد به مبانی. بله، مبنای امر به معروف و نهی از منکر لطف است، جلوگیری از مفاسد و تحقق مصالح است. ریشه ی عقلی دارد. ریشه ی نقلی هم دارد و این یک امر روشنی است.


ادامه دارد...

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۴
AVINAR
|
CHINA
|
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۱
0
2
چند سؤال؟ دولت مردم و امربه معروف و نهی از منکر کنه یا برعکس؟ فقط مختص حجابه ؟ چه جوری انجام بشه که دشمن شاد کن نشه و از کجا معلوم من اگه بخوام امر به.. و نهی از.. کنم مصونیت داشته باشم؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۲:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۲
1
1
استفاده کردم واقعا خیلی عالمانه پاسخ گفته بودند از بولتن نیوز نیز بخاطر این مصاحبه تشکر می کنم
زینب
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
0
0
چرا دانشگاها، فرم لباس برای دانشجونمیدهد?دانشجو چطورجرات میکند بالباس بسیارزننده وارد دانشگاه شود ?ومتاسفانه اورا بهترتحویل می گیرند?ازکجامیخواهید امر ونهی راشروع کنید?چراهمه سکوت کردند?
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین