از فریبِ «صلح آمریکایی» تا دردِ «غارت داخلی»؛ ایران در محاصره تمامیتخواهی ترامپ و اشتهای سیریناپذیر مافیای اقتصادی
به گزارش بولتن نیوز،دونالد ترامپ با نقاب دیپلماسی و دستور تخلیه اتباعش، سودای سلطه مطلق بر خاورمیانه را در سر میپروراند؛ شخصیتی متظاهر که نه دلسوز ایران است و نه حتی متحدانش در اروپا. اما خطرناکتر از این دشمن خارجی که بر طبل جنگ میکوبد، وضعیت داخلی کشوری است که با داشتن ثروتی افسانهای و استعدادهایی وطندوست، باید نگین خاورمیانه و برتر از دبی باشد، اما اسیر چنگال مافیایی است که خون مردم را در شیشه کردهاند.
گروه بینالملل،امروز ایران در دو جبهه میجنگد: یکی در برابر نقشههای شوم کاخ سفید و دیگری در برابر دزدانی که معیشت مردم را غیرقابل تحمل کردهاند.
نقاب انساندوستی بر چهره تمامیتخواه
تحلیل شخصیت دونالد ترامپ نشان میدهد که او نه یک سیاستمدار دلسوز، بلکه تاجری بیرحم با خوی استکباری و متظاهر است. تمامی سخنان و حرکات نمایشی او تنها یک هدف را دنبال میکند: «گرفتن قدرت مطلقه در دنیا و به زانو درآوردن خاورمیانه، به ویژه ایران».
برای او جان انسانها اهمیتی ندارد؛ نه ایرانیها و نه حتی متحدان سنتیاش مانند آلمان. دستور فراخوانی شهروندان آمریکایی از منطقه، نه از سر نگرانی انسانی، بلکه پاکسازی میدان برای یک جنایت احتمالی است. او میداند که قشر وسیعی از مردم عادی در آمریکا، آلمان و اروپا مخالف جنگ و خونریزی هستند، اما تاریخ ثابت کرده است که در بزنگاههای سیاسی، فریاد صلحطلبی ملتها تأثیر چندانی بر تصمیمات جنگطلبانه سیاستمداران فاسد غربی ندارد. ماشین جنگی آنها زمانی که منافعشان ایجاب کند، بیتوجه به افکار عمومی روشن میشود.
حسرت توسعه؛ چرا ایران «ژاپن خاورمیانه» نشد؟
در حالی که سایه جنگ بر سر کشور سنگینی میکند، سوال دردناکتر این است: چرا ایرانی که روی اقیانوسی از ثروت ملی خوابیده و فرزندانی نخبه، سالم و وطندوست دارد، باید نگران باشد؟ اگر مدیریت صحیح و دلسوزانهای اعمال میشد و به استعدادهای داخلی میدان داده میشد، ایران امروز نهتنها هزاران برابر پیشرفتهتر از دبی و کشورهای نوظهور منطقه بود، بلکه به عنوان یک ابرقدرت اقتصادی، هیچ دشمنی جرأت نگاه چپ به آن را نداشت.
امکان عمل و پتانسیل ساختن وجود دارد، اما آنچه این موتور قدرتمند را از کار انداخته، قفلهای زده شده بر دست و پای نخبگان و باز بودن دروازهها برای رانتخواران است.
خنجر از پشت؛ مافیا و دزدان بیکنترل
دشمن خارجی به سلاح و موشک مجهز است، اما دشمن داخلی با سلاح «فساد» و «تبعیض» به جنگ امید مردم آمده است. سوال مشترک و بیپاسخ میلیونها ایرانی این است: چرا هیچ کنترلی بر مافیا و دزدان بیتالمال وجود ندارد؟ چگونه عدهای میتوانند به راحتی و بدون هیچ ترسی، هر کاری که منافع شخصیشان حکم میکند انجام دهند و سرمایههای ملی را غارت کنند؟
اگر دستگاههای نظارتی وجود دارند، چرا حجم فساد تا این حد گسترده و عیان است؟ اوضاع معیشتی برای توده مردم چنان سنگین و غیرقابل تحمل شده که کمر قشر متوسط و ضعیف زیر بار گرانی شکسته است. گویی هیچ چیزی سر جای خودش نیست؛ شایستگان در حاشیه و غارتگران در متن.
معادله خون و رفاه
تلخترین پرده این نمایش آنجاست که در چرخش عجیب روزگار، در حالی که اکثریت مردم با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته و نگران امنیت و نان شب هستند، اقلیتی خاص با مکیدن خون همین مردم، در رفاه افسانهای، آزادی مطلق و کاخهای شیشهای خود زندگی میکنند. کسانی که شاید حتی نگران جنگ هم نیستند، چون چمدانهایشان همیشه بسته و حسابهایشان در آن سوی آبها پر است.
کلام آخر: ضرورت پاکسازی دوگانه
خطر حمله غریبالوقوع و نقشههای ترامپ جدی است و نباید با سادهلوحی و اعتماد به مذاکره صوری، کشور را در معرض غافلگیری (مانند ترکمانچای) قرار داد. اما دفاع واقعی زمانی شکل میگیرد که مردم احساس کنند پشت جبهه امن است.
نمیتوان با فساد سیستماتیک، فقر تحمیلی و بیعدالتی، به جنگ دشمن خارجی رفت. راه نجات ایران، همزمان با هوشیاری در برابر توطئه نظامی غرب، «اعلام جنگ واقعی علیه مافیای داخلی» است. تا زمانی که دست دزدان از بیتالمال قطع نشود و ثروت ملی صرف رفاه مردمی نشود که صاحبان اصلی انقلابند، آسیبپذیری کشور در برابر تهدیدات خارجی باقی خواهد ماند. مومن باید زیرک باشد؛ هم فریب لبخند دشمن را نخورد و هم اجازه ندهد موریانههای فساد، ستونهای خانه را از درون بجوند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com


