گروه سیاسی: در یکی از آخرین سخنرانیهای به جا مانده از سرلشکر غلامعلی رشید، فرمانده فقید قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء، منطقی قدرتمند و هشداری صریح نهفته است که امروز بیش از هر زمان دیگری در فضای سیاسی و نظامی ایران طنینانداز است. او که در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در جریان حمله اسرائیل به ایران به همراه فرزندش به شهادت رسید، در این ویدئو با حرارتی کمنظیر، به تشریح دیدگاه خود درباره تقابل با دشمن و بیاعتمادی به مذاکرات میپردازد؛ دیدگاهی که شالوده اصلی دکترین دفاعی جمهوری اسلامی را تشکیل میدهد.
به گزارش بولتن نیوز، سردار رشید در این سخنان، با اشاره به فشارهای رسانهای که او را به عنوان مخالف اصلی مذاکره معرفی میکنند، به صراحت اعلام میکند که ایران بارها مسیر دیپلماسی را آزموده است. او مشخصاً به سه دوره مذاکرات در سالهای ۱۳۸۰، ۱۳۸۶ و ۱۳۹۴ اشاره میکند. این تاریخها نقاط عطف مهمی در تاریخ پر فراز و نشیب پرونده هستهای ایران هستند. مذاکرات سال ۱۳۸۲ (اواخر سال ۱۳۸۰ شمسی) به بیانیه سعدآباد منجر شد که طی آن ایران تعلیق داوطلبانه غنیسازی را پذیرفت. دوره دوم در حدود سال ۱۳۸۶، پس از ارجاع پرونده به شورای امنیت، شاهد دور جدیدی از گفتگوها به مسئولیت علی لاریجانی و سپس سعید جلیلی بود. و سرانجام سال ۱۳۹۴ که به انعقاد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) انجامید، توافقی که به عنوان نقطه اوج دیپلماسی هستهای ایران شناخته میشود.
با این حال، از منظر سردار رشید، نتیجه تمام این تعاملات یکسان بوده است: «هر سه بار زد زیر تعهداتش.» او با این استدلال، به تجربهای تاریخی اشاره میکند که به عقیده او، آمریکا حتی در دوران امام خمینی نیز به تعهدات خود پایبند نبوده است. این بیاعتمادی عمیق، سنگ بنای فلسفهای است که مذاکره را بدون پشتوانه قدرت، بیفایده میداند.
فرمانده شهید قرارگاه خاتمالانبیاء در ادامه، ایالات متحده را به «فرعون» تشبیه میکند که هدف نهاییاش نه رسیدن به یک توافق متوازن، بلکه «تسلیم شدن جمهوری اسلامی ایران عین قبل از انقلاب» است. این کلمات، بازتابدهنده یکی از کلیدیترین هراسهای راهبردی در میان استراتژیستهای نظامی ایران است: بازگشت به دوران وابستگی و از دست دادن استقلالی که بزرگترین دستاورد انقلاب ۱۳۵۷ تلقی میشود.
او با لحنی قاطع میپرسد: «برای چی ما انقلاب کردیم؟» این پرسش بلاغی، مقدمهای است برای نتیجهگیری اصلی سخنانش: اگر قرار باشد ایران گام به گام از مواضع خود عقبنشینی کند، «چه چیزی از جمهوری اسلامی باقی میمونه؟»
محور اصلی و تکاندهنده سخنان سرلشکر رشید، مقایسه هزینه میان دو گزینه «مقاومت» و «تسلیم» است. او با سوگند میگوید: «خدا میدونه، هزینه تسلیم شدن، هزاران برابر مقاومت است.» این جمله عصاره تفکری است که در تمام سالهای پس از جنگ ایران و عراق، بر نیروهای مسلح ایران حاکم بوده است.
برای ملموس کردن این مفهوم، او مثالی از زندگی روزمره میآورد: تقابل با یک «گردنکلفت» در محله که قصد تعدی به ناموس و اموال را دارد. در این مثال، مقاومت ممکن است به شکستن شیشه خانه یا آزار دیدن فرزند منجر شود، اما تسلیم شدن به معنای از دست رفتن «حیثیت» و نابودی کامل خانواده است. او میگوید در صورت تسلیم، «هیچی براتون باقی نمیمونه از خانواده.»
این تمثیل ساده، به شکلی مستقیم به رابطه ایران و آمریکا تعمیم داده میشود: «اینجوریه بابا داستان ما و آمریکاییها.» از دیدگاه او، فشارهای اقتصادی، تحریمها و تهدیدهای نظامی، همانند شکستن شیشه و ایجاد ناامنی توسط آن فرد زورگوست، اما پذیرش خواستههای طرف مقابل و کنار گذاشتن مؤلفههای قدرت، به معنای نابودی کامل هویت و استقلال کشور خواهد بود.
این سخنان که امروز پس از شهادتش بازنشر میشود، به نوعی وصیتنامه فکری و راهبردی سرلشکر غلامعلی رشید محسوب میشود؛ فرماندهای که از فرماندهان ارشد جنگ ایران و عراق بود و تا آخرین روز حیاتش، مسئولیت فرماندهی یکی از حساسترین مراکز نظامی کشور را بر عهده داشت. پیام او روشن و بدون ابهام است: در برابر تهدید، هزینه مقاومت هرچقدر هم که بالا باشد، به مراتب کمتر از هزینه غیرقابل جبران تسلیم است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
مردی در سکوت و در سایه و شدیداً بی ادعا
که هرچه دانش او بیشتر، افتاده تر
کم سخن، ولی پُر مغز گفتن
تحلیل گر بروز عرصه میدانی
که بتوان به جِد چنین گفت:
به قول اقبال لاهوری:
اِی بسا شاعر، که بعد از مرگ زاد
چشم خود بَربَست و چشم ما گشاد
وا اَسف که چشمها هنوز بسته است
تاکه خبری برسد از این اندیشمند نظامی
امثال این فیلم ببینی و سخنان شهید بدانی
حالا صدا وسیما را بگو که بیاورد کارشناس
نه فهم دانش نظامی و نه چیدمان واژهها
نه یکبار و نه چندین بار، بلکه همه وقت
گوید جملاتی تکراری و نامتناسب وقت
«بقولی گفتنی»؟ دربدر دنبال واژه گشتن
جوانک مجری فراتر از او در سخن گفتن
و براستی چرا چنین؟
تو بولد سازیها بوقت صندوق رأی ببین؟
جلوهگری کنند در سیما و پشت تریبونها
برای سبد رأی و گرفتن وقت، با سخن کذا
یاد شعار مردم در دوران انقلاب اسلامی:
مردان حق زندان اَند - یا کشته در میدان اَند
آن پخته ها و نخبه ها و نيز فهیم دانشمندان
بعد شهادت بیا و بگو چنین بودند و چنان؟
کاش این صدا و سیما تغییر رویه می داد
برای کسب رأی، زورچپان تریبون نمیداد
نقشۀ دشمن شده نقش بر آب
آیه آیه فتح و عزت دیده ایم
در چهل و هفت فصل کتاب انقلاب
نور راه ما، نور قرآن است
زنده این نهضت، با شهیدان است
جان ما، نذر راه فاطمه ست
خاک ما، در پناه فاطمه ست
در هجوم فتنه های بی امان
شد بصیرت چلچراغ راهمان
در کنار رهبر خود مانده ایم
این چهل و هفت سال استوار و جاودان
با علی هستیم، تا ظهور ماه
خط کوفی نیست، خط حزب الله
بسته ایم، عهد و پیمان با علی
می شویم، یار و عمّار ولی
در محبت چون نسیمی مهربان
در صلابت همچو توفانی گران
انقلابِ ما همیشه بوده است
یارِ مظلومان و خصمِ ظالمان
چون عقیقی سرخ، خون شده دل ها
از غم غزه، از غم صنعا
در جهان، شور حق خواهی به پاست
ذکر ما، کُلُّ اَرضٍ کربلاست
سر زده از سرزمینی لاله پوش
رودهای بی قرار و پر خروش
می دمد از هر افق نور امید
می رسد نَصرٌ مِن اللّهی به گوش
می رود بر باد، کاخ استبداد
قبلۀ اول، می شود آزاد
می رسد، صبح فتح و انتقام
می رسد، منجی بیت الحرام
تقدیم به روح پرفتوح شهیدان سرداران مقاومت و ایران زمین روح شهید بزرگوار غلامعلی رشید و دیگر سرداران سپاه پر افتخار پاسداران اسلامی مان از طرف برادری کوچک خاک پای همه شهدا روحشان شاد یا حیدر کرار زند نقش به زودی بر پرچم نحس رژیم صهیونیستی مرگ بر امریکا و اسرائیل