تجویز ناصواب وزارت رفاه در تعریف خط فقر

گروه اجتماعی: وقتی خط فقر با کالری سیب‌زمینی محاسبه و کرامت انسانی از معادلات حذف می‌شود

آمار پشت شیشه: فقر یعنی ۲۱۰۰ کالری!

به گزارش بولتن نیوز، در یکی از مناظره‌های تلویزیونی که می‌توان آن را کلاس درسی در باب شکاف عمیق میان واقعیت زیسته شهروندان و آمار‌های انتزاعی دولتمردان دانست، معاون وزیر رفاه با خونسردی و اتکا به فرمول‌هایی که به نظر می‌رسد در خلاء طراحی شده‌اند، تعریفی از خط فقر ارائه داد که نه تنها شگفت‌انگیز، بلکه توهین‌آمیز بود.
اظهارات او مبنی بر اینکه خط فقر برای یک خانواده چهار نفره در کلان‌شهر تهران حدود ۵ میلیون تومان است، بیش از آنکه یک شاخص اقتصادی باشد، پرده‌برداری از یک گسست خطرناک بود؛ گسست میان میزهای مدیریت و سفره‌های مردم.

فقر به روایت وزارت رفاه: سیب‌زمینی به جای کرامت

استدلال اصلی این مقام مسئول برای دفاع از ارقام غیرقابل باور خود، بر یک استاندارد بین‌المللی بنا شده بود: تأمین حداقل کالری مورد نیاز روزانه یک فرد، یعنی ۲۱۰۰ کیلوکالری. او با افتخار توضیح داد که خط فقر خوراکی بر این مبنا تعریف شده و سپس با اعمال یک «ضریب» به هزینه‌های دیگر مانند مسکن، پوشاک و درمان تعمیم داده می‌شود.
این نگاه، مفهوم پیچیده «فقر» را به یک عدد کالری تقلیل می‌دهد و کرامت انسانی را از معادلات حذف می‌کند.

---

۵ میلیون تومان برای زندگی در پایتخت؛ واقعیت یا شوخی تلخ؟

اما نقطه اوج این تراژدی کمدی، اعلام رقم ۴.۵ تا ۵ میلیون تومان به عنوان خط فقر یک خانواده چهار نفره در تهران بود.
رقمی که هر شهروند ساکن این شهر می‌داند نه تنها غیرواقعی، بلکه سورئال است.
از اجاره مسکن گرفته تا هزینه خوراک، آموزش، درمان و حمل‌ونقل، این رقم حتی توان پوشش ابتدایی‌ترین نیازها را ندارد.

---

خط فقر آماری، خط‌کشی روی زندگی مردم

اظهارات معاون وزیر رفاه بیش از آنکه واقعیت را بازگو کند، تلاشی برای بازتعریف مصنوعی فقر بود.
با پایین آوردن تصنعی خط فقر، میلیون‌ها نفر از دایره «فقرا» خارج می‌شوند؛ روی کاغذ، آمار بهبود می‌یابد، اما در واقعیت، زندگی، آرزو و کرامت میلیون‌ها انسان له می‌شود.