کد خبر: ۸۷۲۴۳۸
تاریخ انتشار:
بازی با ماشه در زمین سوخته تعهدات

برتری حقوقی ایران در برابر نفاق تروئیکای اروپایی؛ چرا فعال‌سازی مکانیسم ماشه، تیر خلاص به اعتبار دیپلماسی غرب خواهد بود؟

در میانه غبارآلود تنش‌های بین‌المللی، جایی که منطق حقوقی جای خود را به فشارهای سیاسی می‌دهد، تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا) با دستاویزی به نام «مکانیسم ماشه» یا بازگشت خودکار تحریم‌ها، ایران را تهدید می‌کنند.
برتری حقوقی ایران در برابر نفاق تروئیکای اروپایی؛ چرا فعال‌سازی مکانیسم ماشه، تیر خلاص به اعتبار دیپلماسی غرب خواهد بود؟

گروه بین الملل: در میانه غبارآلود تنش‌های بین‌المللی، جایی که منطق حقوقی جای خود را به فشارهای سیاسی می‌دهد، تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا) با دستاویزی به نام «مکانیسم ماشه» یا بازگشت خودکار تحریم‌ها، ایران را تهدید می‌کنند. این تهدید اما بیش از آنکه ابزاری حقوقی باشد، یک پارادوکس سیاسی و نماد کامل نفاق دیپلماتیک است. خروج یکجانبه و غیرقانونی ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸، تعادل این توافق چندجانبه را بر هم زد و این اروپایی‌ها بودند که متعهد شدند این عدم توازن را جبران کنند؛ تعهدی که هرگز به آن عمل نکردند. اکنون، ایران با استناد به تخلفات بی‌شمار طرف مقابل، نه تنها در جایگاه دفاعی قرار ندارد، بلکه با دست بالای حقوقی می‌تواند در «کمیسیون مشترک برجام» غرامت و حقوق پایمال‌شده خود را مطالبه کند.

تعهدات فراموش‌شده اروپا: مروری بر وعده‌های روی کاغذ

به گزارش بولتن نیوزپس از خروج دولت ترامپ از برجام، امیدها به ایفای نقش مستقل و مسئولانه اروپا معطوف شد. تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا صراحتاً متعهد شدند که ایران از منافع اقتصادی برجام بهره‌مند خواهد شد. این تعهدات که امروز به بایگانی تاریخ سپرده شده‌اند، ستون فقرات بقای توافق پس از خروج آمریکا بودند. حقوق حقه ایران که توسط اروپا نادیده گرفته شد شامل موارد زیر بود:

عادی‌سازی روابط اقتصادی و تجاری: اروپا متعهد بود که روابط تجاری و اقتصادی با ایران را در تمامی حوزه‌ها، از جمله انرژی، هوانوردی و خودروسازی، حفظ و تقویت کند. این وعده با فرار شرکت‌های بزرگ اروپایی از ترس تحریم‌های ثانویه آمریکا، به سرعت رنگ باخت.

ایجاد کانال‌های بانکی و مالی امن: تعهد کلیدی اروپا، تضمین ارتباطات بانکی و مالی برای پرداخت‌های مربوط به صادرات نفت و گاز و دیگر کالاهای ایران بود. سازوکار پر سر و صدای «اینستکس» (INSTEX) نیز در عمل به یک کانال محدود برای تبادلات بشردوستانه تبدیل شد و نتوانست حتی بخش کوچکی از تجارت ایران را پوشش دهد و عملاً شکست خورد.

حفاظت از شرکت‌های اروپایی در برابر تحریم‌های ثانویه: قرار بود اروپا با ابزارهایی مانند «مقررات مسدودکننده» (Blocking Statute)، از شرکت‌های خود در برابر جرائم و تحریم‌های فراسرزمینی آمریکا محافظت کند. این مقررات در عمل هرگز به طور جدی فعال نشد و شرکت‌های اروپایی میان تبعیت از قوانین اتحادیه اروپا یا دسترسی به بازار بزرگ آمریکا، دومی را انتخاب کردند.

تداوم خرید نفت و میعانات گازی ایران: اروپا متعهد بود که به واردات نفت از ایران ادامه دهد تا شریان اصلی اقتصاد ایران فعال بماند. اما با اولین فشارهای آمریکا، پالایشگاه‌های اروپایی خرید نفت از ایران را متوقف کردند و به مهم‌ترین تعهد خود پشت کردند.
این موارد تنها بخشی از حقوق مسلم ایران ذیل برجام بود که اروپا با بی‌عملی خود، آن‌ها را نقض کرد. در چنین شرایطی، کاهش تعهدات هسته‌ای ایران نه یک اقدام یک‌جانبه، بلکه واکنشی قانونی و متقابل بر اساس بندهای ۲۶ و ۳۶ خود برجام است که به ایران اجازه می‌دهد در صورت عدم پایبندی طرف مقابل، اجرای تعهدات خود را متوقف کند.

مکانیسم ماشه: ابزاری نامشروع در دست ناقضان عهد

تهدید به استفاده از مکانیسم ماشه توسط اروپا، از نظر حقوقی یک امر پوچ و بی‌معناست. چگونه طرفی که خود به تعهدات اساسی‌اش عمل نکرده و مسبب اصلی وضعیت فعلی است، می‌تواند طرف دیگر را به عدم پایبندی متهم کند؟ این اقدام، سوءاستفاده آشکار از سازوکارهای حل اختلاف پیش‌بینی‌شده در توافق است.

فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط اروپا به معنای نادیده گرفتن اصل بنیادین حقوق بین‌الملل، یعنی «اصل حسن نیت» (Good Faith) است. اروپایی‌ها نمی‌توانند همزمان که از اجرای تعهدات خود سر باز می‌زنند، از مزایای توافق (یعنی محدودیت‌های هسته‌ای ایران) بهره‌مند شوند و در صورت واکنش قانونی ایران، از ابزارهای تنبیهی استفاده کنند. این یک بازی یک‌طرفه و غیرقابل قبول است.

کمیسیون مشترک: آوردگاه حقوقی برای وزارت خارجه

در این نقطه، تمام نگاه‌ها به توانمندی دستگاه دیپلماسی کشور دوخته شده است. به باور بسیاری از منتقدان، تنها کار ویژه وزارت امور خارجه‌ای که گاهی درگیر بروکراسی عریض و طویل و فاقد بازدهی لازم به نظر می‌رسد، باید نمایش اقتدار حقوقی ایران در کمیسیون مشترک حل اختلاف برجام باشد.

این کمیسیون نباید محلی برای مذاکرات فرسایشی و دیپلماسی لبخند باشد؛ بلکه باید به یک دادگاه حقوقی تبدیل شود که در آن:

ادعای خسارت شود: ایران باید به طور رسمی و مستند، لیست کاملی از خسارات اقتصادی ناشی از بی‌عملی اروپا و عدم انتفاع از برجام را ارائه و درخواست غرامت کند.

بی‌صلاحیتی اروپا اثبات گردد: تیم حقوقی ایران باید با استناد به موارد نقض عهد اروپا، صلاحیت آن‌ها برای استفاده از مکانیسم ماشه را به چالش بکشد و این اقدام را یک تخلف آشکار دیگر از سوی آن‌ها معرفی نماید.

اجماع جهانی علیه آمریکا و اروپا شکل گیرد: با همراهی دیگر اعضای برجام مانند چین و روسیه، باید روایت حقوقی ایران مبنی بر اینکه مسئول اصلی بحران فعلی، ابتدا آمریکا با خروج غیرقانونی و سپس اروپا با بی‌عملی بزدلانه بوده است، تثبیت شود.

یک انتخاب تاریخی: بقای برجام یا مرگ اعتبار اروپا؟

اروپا اکنون در برابر یک انتخاب حیاتی و تاریخی قرار گرفته است. همانطور که تحلیلگران دلسوز غربی نیز هشدار می‌دهند، اجازه دادن به فروپاشی کامل توافق هسته‌ای بدون یک مبارزه واقعی و صادقانه، عواقب فاجعه‌باری در خاورمیانه خواهد داشت و همزمان، اهمیت و جایگاه اروپا را در صحنه امنیت جهانی به شدت کاهش می‌دهد.

اگر اروپایی‌ها می‌خواهند از گسترش سلاح‌های هسته‌ای جلوگیری کرده و ثبات را در منطقه ترویج دهند، باید به همه جهان نشان دهند که حاضرند برای حفظ یک توافق چندجانبه هزینه بپردازند و در برابر قلدری متحد خود بایستند. استفاده از مکانیسم ماشه علیه ایران، نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه آخرین میخ را بر تابوت استقلال سیاسی اروپا و اعتبار دیپلماسی غربی خواهد کوبید و نشان می‌دهد که آن‌ها صرفاً دنباله‌رو سیاست‌های واشنگتن هستند، حتی اگر به قیمت بی‌ثباتی جهانی تمام شود. اراده سیاسی برای پیشبرد منافع امنیتی از طریق دیپلماسی قوی، آزمونی است که اروپا در آن مردود شده و اکنون فرصت جبران آن را نیز با تهدیدهای پوچ از دست می‌دهد.

برچسب ها: مکانیسم ماشه ، اروپا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین