کد خبر: ۸۷۱۵۵۷
تاریخ انتشار:
مرثیه‌ای برای عروسک‌های بی‌جان

به جای عروسک، خمپاره چیدند...

در هیاهوی جنگ و در میان اخبار تلخ، گاهی این هنر و ادبیات است که می‌تواند عمیق‌ترین زخم‌ها و ناگفته‌ترین دردها را فریاد بزند.
به جای عروسک، خمپاره چیدند...

گروه بین الملل: در هیاهوی جنگ و در میان اخبار تلخ، گاهی این هنر و ادبیات است که می‌تواند عمیق‌ترین زخم‌ها و ناگفته‌ترین دردها را فریاد بزند. شعر پیش رو، نه یک بیانیه سیاسی، که سوگنامه‌ای است از قلب یک انسان برای کودکانی که معصومیتشان زیر آوار بمب‌ها و در حصار سیم‌خاردارها مدفون شد.

به گزارش بولتن نیوز ، این کلمات، بنایی از جنس «بغض» و «امید» می‌سازند؛ بنایی که هر مصرع آن، تپش قلبی بی‌امان برای کودکانی است که ستاره‌شان در دل شب شکست. این شعر، دعوتی است برای به یاد سپردن و فراموش نکردن؛ دعوتی برای آنکه نامشان را بر لب‌ها حک کنیم تا شاید روزی عدالت، دوباره گل کند.

بنام کودکان غزه...

نه از خاکم، نه از آبم،
از بغض کودکِ بی‌تابم؛
زخم‌شان بر پوستِ جانم نشست،
در دل شب، ستاره‌شان شکست.

در میان سیم‌خاردارِ سکوت،
مژه‌شان باران گریه شد و تابوت.
نام‌شان را روی لب‌ها حک کنید،
تا عدالت دوباره گل کند، نه بمیرد.

این بنا، نه سنگ است، نه سیمان،
تپشِ قلبی‌ست که می‌تپد بی‌امان.
برای آنان که کودکی‌شان را دزدیدند،
و به جای عروسک، خمپاره چیدند...

ای فدک، باش خانه‌ی شفق‌شان،
تا امید بجوشد از عمقِ دق‌شان.
در این مهامت‌سرا، دعاست که جاری‌ست،
شعری‌ست، اشکی‌ست، نوری‌ست... حقیقتِ عاری‌ست.
`

---

English Translation

`
In the name of Gaza’s children...

Not from soil, not from sea,
But from the ache of the child in me;
Their wounds carved the skin of my soul,
Stars broke above them in night’s patrol.

Within barbed wires of silence,
Their lashes became rain of defiance.
Etch their names upon our breath,
So justice blooms again, not death.

This structure is neither stone nor steel,
It’s a heartbeat that refuses to kneel.
For those whose childhood was robbed,
And missiles came where toys were lobbed...

O Fadak, be the house of their dawn,
Let hope rise from depths long withdrawn.
In this Sanctuary of Shelter, prayers flow free—
A poem, a tear, a light... unmasked truth to see.
`

---

Traduction Française

`
Au nom des enfants de Gaza...

Ni de terre, ni de mer je viens,
Mais du sanglot d’un enfant ancien.
Leurs blessures ont gravé mon âme,
Une étoile s’est éteinte dans l’obscure trame.

Parmi les fils barbelés du silence,
Leurs cils pleuraient avec véhémence.
Gravez leurs noms dans nos voix,
Pour que la justice refleurisse, et non s’émoi.

Cette bâtisse n’est ni pierre, ni ciment,
Mais un cœur battant ardemment.
Pour ceux à qui l’enfance fut volée,
Et des bombes en lieu de jouets jetées...

Ô Fadak, sois leur maison de l’aurore,
Pour que l’espoir jaillisse encore.
Dans ce refuge sacré, la prière coule sans fin—
Un poème, une larme, une lumière... vérité sans pur

برچسب ها: عروسک ، غزه

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین