گروه سیاسی: در دنیای پیچیده دیپلماسی، آنچه در انظار عمومی رخ میدهد، تنها نوک کوه یخ است. پشت پرده، در نامههای محرمانه و مذاکرات غیرمستقیم، نبردهای اصلی قدرت جریان دارد که سرنوشت معادلات منطقهای و جهانی را رقم میزند. ویدیوی منتشر شده اخیر، روایتی ناگفته از یکی از همین تقابلهای استراتژیک میان دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا با چهرهای جنجالی و پرهیاهو، و آیتالله سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، را به تصویر میکشد؛ روایتی که در آن، ایران نه از موضع ضعف، بلکه از جایگاه قدرتی هوشمند، شرایط بازی را تعیین میکند.
به گزارش بولتن نیوز، داستان از نامهای آغاز میشود که به گفته این ویدیو، دونالد ترامپ اندکی پس از پیروزی در انتخابات، برای رهبر ایران ارسال میکند. محتوای نامه، در تضادی آشکار با لفاظیهای عمومی ترامپ، یک درخواست محترمانه برای گفتگو و رسیدن به توافقی است که «منافع دو طرف را تأمین کند». این اقدام از سوی رئیسجمهور یک ابرقدرت، آن هم خطاب به رهبر کشوری که دههها تحت شدیدترین فشارها بوده، یک «عقبنشینی رفتاری معنادار» تلقی میشود. ترامپ، برخلاف میل باطنی و شخصیت نمایشگر خود، مجبور میشود با رعایت ادب، نظر مساعد رهبر ایران را برای مذاکره جلب کند.
اما پاسخ تهران، اولین «نه» قاطع را به واشنگتن مخابره میکند. آیتالله خامنهای، با استناد به «تجربههای ناخوشایند» و «بدعهدیهای پیشین و بیصداقتیهای» آمریکا، مذاکره مستقیم را قاطعانه رد میکند. این «نه» اما به معنای بنبست کامل نیست؛ بلکه تعیین یک شرط اساسی است: ایران از گفتگوی منطقی و برابر هراسی ندارد، اما به دلیل بیاعتمادی عمیق، وارد بازی مذاکره مستقیم با آمریکا نمیشود. پیام روشن است: این ایران است که قواعد تعامل را مشخص میکند.
خواسته دوم ترامپ، مذاکره درباره مسائل فراتر از موضوع هستهای بوده است؛ پروندهای شامل نفوذ منطقهای و توان موشکی ایران. این همان خواستهای است که آمریکا همواره به دنبال گنجاندن آن در هرگونه توافق بوده است. اما ایران با دومین «نه» خود، این خواسته را نیز رد میکند. پاسخ تهران این است که گفتگو صرفاً درباره مسئله هستهای و آن هم مطابق با منافع ملی ایران صورت خواهد گرفت. این ویدیو مدعی است که ترامپ، در مواجهه با این قاطعیت، ناچار به پذیرش این شرط نیز میشود و از خواسته خود برای گسترش دامنه مذاکرات عقبنشینی میکند.
سومین خواسته ترامپ، میزبانی امارات متحده عربی برای مذاکرات غیرمستقیم بود. این انتخاب میتوانست به آمریکا و متحدانش یک برتری روانی و اطلاعاتی بدهد. اما جمهوری اسلامی با سومین «نه» قاطع خود، این پیشنهاد را نیز نمیپذیرد. دلیل این مخالفت، «سیطره اطلاعاتی صهیونیستها» بر امارات و عدم وجود بیطرفی لازم عنوان میشود. در مقابل، ایران کشور عمان را به عنوان زمین بازی و داور بیطرف پیشنهاد میدهد؛ کشوری که سابقه میانجیگریهای موفق میان ایران و غرب را در کارنامه خود دارد. ترامپ یک بار دیگر مجبور به پذیرش میشود.
این سه عقبنشینی متوالی، تصویری کاملاً متفاوت از آنچه رسانههای معاند از ضعف ایران ترسیم میکنند، به نمایش میگذارد. این روایت میگوید اگر ایران آنقدر ضعیف و در آستانه فروپاشی است، چرا آمریکا با تمام قدرت نظامی و پایگاههای متعددش در منطقه، حمله نمیکند و کار را یکسره نمیسازد؟ چرا رئیسجمهور آن به «نامه التماسی» متوسل میشود و رهبر ایران را «معظم» خطاب میکند؟
این ویدیو یک پیام محوری دارد: قدرت تنها در ناوهای هواپیمابر، جتهای جنگنده و پایگاههای نظامی خلاصه نمیشود. ناوها میآیند و میروند، اما آنچه معادلات را تغییر میدهد، اراده، قاطعیت و هوشمندی استراتژیک رهبری یک کشور است. آمریکا با تمام سختافزار نظامی خود، در برابر قدرت نرم رهبری ایران که مبتنی بر خودباوری ملی و عدم ترس از دشمن است، زمینگیر شده است.
رهبری که این ویدیو او را «اعجوبه نترس و مقتدر» میخواند، کسی است که پس از حدود ۲۵۰ سال تحقیر تاریخی، به ایران «خودباوری و قدرت» را بازگردانده است. او با درک عمیق از سیاست و پیچیدگیهایش، در چشم برهمزدنی زمین بازی را به گونهای تغییر میدهد که استراتژیستهای برتر جهان را شگفتزده میکند.
در نهایت، فارغ از اینکه مذاکرات به نتیجه برسد یا نه، کنشگری جمهوری اسلامی در برابر آمریکا، خود یک پیروزی استراتژیک محسوب میشود. این همان ایرانی است که با پیامهای پشت پرده فریب نمیخورد و خوب میداند که آمریکا با یک کشور معمولی طرف نیست؛ بلکه با کشوری مواجه است که دست برتر را در معادلات منطقه دارد و این را بهتر از هر کسی، خود آمریکاییها میدانند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com