گروه فرهنگی - توفیق وحیدی آذر : صبح وقتی اخبار را نگاه می کردم ، خبر مرگ بیمار قلبی دکتر پزشکیان بسیار توجه برانگیز بود ، اولین عکس العمل ذهنی من این بود که آقای دکتر این چه کاری بودی که کردی ! باز فکر کردم که حتما قلق جراحی کردن از یاد دکتر رفته است !
به گزارش بولتن نیوز به نقل از تبریز امروز، دکتر پزشکیان در سلسله کارهای مختلف خود مانند بنایی و فوتبال بازی کردن ، به جراحی قلب که شاید حرفه ی اصلی اش بود دست زده بود و آن هم ناموفق شده بود! اما کار به اینجا ختم نشد ، در جستجوی گوگل گزارش و صحبت های نماینده سراب که خبر از او نفل شده بود وجود نداشت، هیچ خبرگزاری آن را نداشت ! فقط یک کانال اینستاگرامی این خبر را داشت ! اسم نماینده هم در داخل خبر نبود. اما مگر می شود یک موضوع به این مهمی بی ریشه باشد ! در عرض چند ساعت اعلان شد که خبر کذب است و هیچ کدام از بیماران دکتر پزشکیان جان خود را از دست نداده اند! بیماران نیز از دکتر تشکر نیز کردند! اما سرعت شایعه به مثابه سرعت نور بود ، در همه جا پیچید و سپس با جواب و منطق، نور و شعله اش خاموش شد ! و این شیطنت پایان یافت ! کلا چقدر سریع اتفاق افتاد ماجرا!...........یکی دیگر از عوامل جامعهشناختی گسترش اخبار جعلی، شکافهای اجتماعی و قطبی شدن جوامع است. در جوامعی که اعتماد به نهادهای رسمی (مانند دولت، رسانههای جریان اصلی، یا نخبگان) کاهش یافته، مردم به منابع غیررسمی روی میآورند که اغلب اخبار جعلی را منتشر میکنند. این موضوع بهویژه در دورههای بحران (مانند انتخابات، همهگیریها، یا جنگها) شدت میگیرد. برای مثال، در جریان همهگیری کووید-۱۹، اخبار جعلی درباره واکسنها به سرعت منتشر شد، زیرا مردم در مواجهه با عدم قطعیت و ترس، به دنبال پاسخهای ساده و سریع بودند. از منظر نظریه کنش متقابل نمادین، اخبار جعلی بهعنوان نمادهایی عمل میکنند که افراد از طریق آنها واقعیت را تفسیر میکنند؛ حتی اگر این اخبار نادرست باشند، باور به آنها میتواند رفتارهای واقعی (مانند امتناع از واکسیناسیون) را شکل دهد. تأثیرات اخبار جعلی بر جامعه نیز از منظر جامعهشناسی قابلتوجه است. اخبار جعلی میتواند به کاهش اعتماد اجتماعی منجر شود، زیرا مردم به سختی میتوانند حقیقت را از دروغ تشخیص دهند. این بیاعتمادی نه تنها به رسانهها، بلکه به نهادهای دموکراتیک، علم، و حتی روابط اجتماعی آسیب میرساند. علاوه بر این، اخبار جعلی میتواند شکافهای اجتماعی را عمیقتر کند و به قطبی شدن جامعه دامن بزند. از سوی دیگر، اخبار جعلی میتواند بهعنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی عمل کند؛ گروههای قدرت با انتشار اطلاعات نادرست، افکار عمومی را به سمتی هدایت میکنند که منافع آنها را تأمین کند.
صبح وقتی اخبار را نگاه می کردم ، خبر مرگ بیمار قلبی دکتر پزشکیان بسیار توجه برانگیز بود ، اولین عکس العمل ذهنی من این بود که آقای دکتر این چه کاری بودی که کردی ! باز فکر کردم که حتما قلق جراحی کردن از یاد دکتر رفته است ! دکتر پزشکیان در سلسله کارهای مختلف خود مانند بنایی و فوتبال بازی کردن ، به جراحی قلب که شاید حرفه ی اصلی اش بود دست زده بود و آن هم ناموفق شده بود!
اما کار به اینجا ختم نشد ، در جستجوی گوگل گزارش و صحبت های نماینده سراب که خبر از او نفل شده بود وجود نداشت، هیچ خبرگزاری آن را نداشت ! فقط یک کانال اینستاگرامی این خبر را داشت ! اسم نماینده هم در داخل خبر نبود. اما مگر می شود یک موضوع به این مهمی بی ریشه باشد !
در عرض چند ساعت اعلان شد که خبر کذب است و هیچ کدام از بیماران دکتر پزشکیان جان خود را از دست نداده اند! بیماران نیز از دکتر تشکر نیز کردند!
اما سرعت شایعه به مثابه سرعت نور بود ، در همه جا پیچید و سپس با جواب و منطق، نور و شعله اش خاموش شد ! و این شیطنت پایان یافت ! کلا چقدر سریع اتفاق افتاد ماجرا!
***
اخبار جعلی (Fake News) از منظر جامعهشناختی به اطلاعاتی اطلاق میشود که بهصورت عمدی یا غیرعمدی تحریف شده، جعل شده یا نادرست هستند و با هدف فریب دادن، تأثیرگذاری بر افکار عمومی، یا دستیابی به منافع سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی منتشر میشوند. این پدیده در عصر مدرن، بهویژه با گسترش رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، به یک موضوع مهم در تحلیلهای جامعهشناختی تبدیل شده است. در ادامه، مفهوم اخبار جعلی، دلایل جامعهشناختی پیدایش و گسترش آن، و تأثیرات آن بر جامعه بررسی میشود.
از منظر جامعهشناسی، اخبار جعلی صرفاً به معنای اطلاعات نادرست نیست، بلکه پدیدهای است که در بستر تعاملات اجتماعی، ساختارهای قدرت، و تغییرات فرهنگی و شکل تکنولوژیک میگیرد. اخبار جعلی میتواند شامل شایعات، اخبار ساختگی، اطلاعات گمراهکننده، یا حتی محتوایی باشد که بخشی از حقیقت را با دروغ ترکیب کرده است. جامعهشناسان این پدیده را در چارچوب نظریههایی مانند نظریه کارکردگرایی، نظریه تضاد، و نظریه کنش متقابل نمادین تحلیل میکنند.
یکی از دلایل جامعهشناختی پیدایش اخبار جعلی، تغییرات در ساختارهای ارتباطی و رسانهای است. با ظهور اینترنت و شبکههای اجتماعی، تولید و انتشار اطلاعات از انحصار رسانههای سنتی خارج شد و افراد عادی نیز به تولیدکنندگان محتوا تبدیل شدند. این دموکراتیزه شدن رسانهها، اگرچه فرصتهایی برای آزادی بیان فراهم کرد، اما همزمان فضایی برای انتشار اطلاعات نادرست ایجاد کرد. از منظر نظریه کارکردگرایی، اخبار جعلی میتواند بهعنوان یک اختلال در کارکرد رسانهها دیده شود که به جای اطلاعرسانی و ایجاد انسجام اجتماعی، به بیاعتمادی و آشفتگی منجر میشود. در عین حال، از منظر نظریه تضاد، اخبار جعلی ابزاری در دست گروههای قدرتمند (مانند سیاستمداران، شرکتها یا دولتها) است که برای حفظ یا گسترش قدرت خود، افکار عمومی را دستکاری میکنند.
یکی دیگر از عوامل جامعهشناختی گسترش اخبار جعلی، شکافهای اجتماعی و قطبی شدن جوامع است. در جوامعی که اعتماد به نهادهای رسمی (مانند دولت، رسانههای جریان اصلی، یا نخبگان) کاهش یافته، مردم به منابع غیررسمی روی میآورند که اغلب اخبار جعلی را منتشر میکنند. این موضوع بهویژه در دورههای بحران (مانند انتخابات، همهگیریها، یا جنگها) شدت میگیرد. برای مثال، در جریان همهگیری کووید-۱۹، اخبار جعلی درباره واکسنها به سرعت منتشر شد، زیرا مردم در مواجهه با عدم قطعیت و ترس، به دنبال پاسخهای ساده و سریع بودند. از منظر نظریه کنش متقابل نمادین، اخبار جعلی بهعنوان نمادهایی عمل میکنند که افراد از طریق آنها واقعیت را تفسیر میکنند؛ حتی اگر این اخبار نادرست باشند، باور به آنها میتواند رفتارهای واقعی (مانند امتناع از واکسیناسیون) را شکل دهد.
تأثیرات اخبار جعلی بر جامعه نیز از منظر جامعهشناسی قابلتوجه است. اخبار جعلی میتواند به کاهش اعتماد اجتماعی منجر شود، زیرا مردم به سختی میتوانند حقیقت را از دروغ تشخیص دهند. این بیاعتمادی نه تنها به رسانهها، بلکه به نهادهای دموکراتیک، علم، و حتی روابط اجتماعی آسیب میرساند. علاوه بر این، اخبار جعلی میتواند شکافهای اجتماعی را عمیقتر کند و به قطبی شدن جامعه دامن بزند. از سوی دیگر، اخبار جعلی میتواند بهعنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی عمل کند؛ گروههای قدرت با انتشار اطلاعات نادرست، افکار عمومی را به سمتی هدایت میکنند که منافع آنها را تأمین کند.
در آلمان پس از جنگ جهانی اول، افسانه «خنجر از پشت» (Dolchstoßlegende) بهعنوان یک خبر جعلی رواج یافت. این افسانه ادعا میکرد که آلمان در جنگ شکست نخورده، بلکه به دلیل خیانت کمونیستها و یهودیان در داخل کشور ضربه خورده است. این خبر جعلی، که توسط گروههای ناسیونالیست و راستگرا منتشر شد، به یهودیستیزی و ضدیت با کمونیسم دامن زد و زمینه را برای ظهور نازیسم فراهم کرد. از منظر جامعهشناسی، این نمونه نشان میدهد که اخبار جعلی چگونه میتوانند در زمانهای بحران، با بهرهگیری از ترسها و ناامنیهای اجتماعی، افکار عمومی را دستکاری کنند و به تغییرات سیاسی بزرگ منجر شوند.
در نهایت، اخبار جعلی از منظر جامعهشناختی پدیدهای چندوجهی است که ریشه در ساختارهای اجتماعی، تغییرات فناوری، و پویاییهای قدرت دارد. این پدیده نه تنها نتیجه بیتوجهی به حقیقت است، بلکه بازتابی از شکافها و تنشهای اجتماعی است که در جوامع مدرن وجود دارد. برای مقابله با اخبار جعلی، جامعهشناسان بر اهمیت آموزش سواد رسانهای، تقویت اعتماد اجتماعی، و کاهش شکافهای اجتماعی تأکید میکنند. بدون این اقدامات، اخبار جعلی میتواند به ابزاری برای تفرقه و دستکاری اجتماعی تبدیل شود و انسجام جوامع را به خطر بیندازد.
***
این ماجرا یک درس می تواند به شنونده باشد اما بزرگ ترین درس برای تولیدکنندگان خبر است که با بودجه های کلان عمومی و پرهزینه ، سازمان یافته اند تا که قدرت خبر را جامعه ملتهب درک کنند ! تاکنون اخبار غیر رسمی و بی ارزش بسیاری بدون عکس العمل از سوی نهادهای خبری و مرتبط باقی مانده اند، یا حتی خبری به خطا از سوی نهادهای خبری انتشار یافته است که فاقد ارزش و ناصحیح بوده است !
"خبر" در جامعه امروز باید بیشتر دریافته و درک شود!
این مسئولیتی بزرگ برای خبرگزاری های با پشتوانه مالی عظیم است !
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com