کد خبر: ۸۲۰۱۹۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:

این نوشته رو دهه شصتیا و پنجاهیا خوب درک میکنن

خاطره ای از تلفن گیشه ای که دهه شصتیا و پنجاهیا آن را خوب درک میکنن.
این نوشته رو دهه شصتیا و پنجاهیا خوب درک میکنن

به گزارش بولتن نیوز، خاطره ای از تلفن گیشه ای که دهه شصتیا و پنجاهیا آن را خوب درک میکنن.

گوشه ی چادر مادرم را می‌گرفتم
باهم می‌رفتیم مخابرات نبش کوچه ششم
می‌گفتند مخابرات!
اما اسمش اصلا مخابرات نبود که
همیشه‌ی خدا هم شلوغ بود
نوبت می‌گرفتیم و می‌نشستیم
بعد از چند دقیقه صدا می‌زدند و می‌گفتند خانم فلانی کابین شماره‌ی سه
یک اتاقک چوبی نیم در نیم،
یک تلفن قدیمی و کثیف روی دیوار
اما چه ذوقی داشتیم
تقریبا هر دو روز یک بار می‌آمدیم تلفن می‌زدیم و چند دقیقه‌ای با پدربزرگ و مادربزرگم حرف میزدیم.
محل ما سیمکشی تلفن نداشت که
آنها هم که داشتند وضعشان تقریبا همین بود.
حرف زیاد داشتیم
اما مجبور بودیم زود قطع کنیم
قطع نمی‌کردیم خودش قطع می‌شد
ارتباط ها کم بود،
اما با جان و دل
با ذوق و شوق.
حرف ها هیچوقت تکراری نمی‌شد
همه برای هم وقت داشتند
هیچکس تیک دوم تلفنش را برنمی‌داشت
که مثلا صدایت را هنوز نشنیده ام!

هیچکس حرف هایش را ادیت نمی‌کرد
دوستت‌دارم هایش را پاک نمی‌کرد جایش نقطه بگذارد
وقتی می‌گفت دلم برایت تنگ شده
شک نداشت که می‌گفت
صدا را که نمی‌شد پاک کرد
می‌رسید.

گروه هم نداشتیم
اما هروقت تلفن می‌زدیم حتما یکی بود که آنلاین باشد
و جوابمان را بدهد.
آن روزها
یک مخابراتِ نبش کوچه‌ی ششم بود و یک دنیا عشق
که همه را از سیم‌های تلفنش رد می‌کردیم

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
سامان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۵
0
0
یاد باد آن روزگاران یاد باد
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین