کد خبر: ۸۰۴۱۸۱
تاریخ انتشار:

فکر کردم پدرزنم می‌خواهد مرا با سنگ بزند

رسیدگی به این پرونده از سال ۹۷ با گزارش کشف جسد مرد میانسالی در اطراف امین‌آباد آغاز شد. پس از آن بلافاصله مأموران به محل اعزام شدند...
فکر کردم پدرزنم می‌خواهد مرا با سنگ بزند

به گزارش بولتن نیوز به نقل از انتخاب، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۷ با گزارش کشف جسد مرد میانسالی در اطراف امین‌آباد آغاز شد. پس از آن بلافاصله مأموران به محل اعزام شدند و با بررسی‌های اولیه مشخص شد مقتول پیش از قتل مورد ضرب و شتم قرار گرفته به‌طوری که آثار شکستگی و کبودی در بدنش نمایان بود. در ادامه جسد با دستور قضایی برای علت مرگ و شناسایی هویت به پزشکی قانونی منتقل و مشخص شد مردی ۶۴ ساله به نام محمود است.

پس از مشخص شدن هویت مقتول مأموران به تحقیق از خانواده وی پرداختند و معلوم شد که محمود آخرین بار با دامادش قرار ملاقات داشته و پس از آن ناپدید شده است.

به این ترتیب مرد جوان به عنوان نخستین مظنون پرونده مورد پیگیری قرار گرفت، اما مشخص شد که او همزمان با فوت پدرهمسرش ناپدید شده است. بعد از آن مأموران به بررسی روابط این خانواده پرداختند و دریافتند مرد جوان با همسرش مریم از ماه‌ها پیش اختلاف و درگیری داشته‌اند و یک روز قبل مریم با حالت قهر به خانه پدرش رفته بود و شوهرش روز حادثه برای حل و فصل اختلاف با همسرش از پدر او خواسته بود تا در یک قرار ملاقات بیرون از خانه مشکلات‌شان را حل و فصل کنند. پس از آن پدر همسرش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.
چند روز بعد از ماجرا مأموران موفق شدند داماد جوان را بازداشت کنند و او در همان بازجویی‌های اولیه به قتل پدر همسرش اعتراف کرد و گفت: من قصد کشتن کسی را نداشتم روز حادثه ماده مخدر شیشه مصرف کرده بودم در حالت غیرطبیعی مرتکب جنایت شدم.
با اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات برای وی به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر شد و پرونده متهم برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه دادگاه همه فرزندان مقتول غیر از همسر متهم درخواست قصاص کردند.

پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: خانواده همسرم می‌دانند که رابطه من با پدر همسرم چگونه بود. من علاوه بر اینکه او را خیلی دوست داشتم مثل دو تا رفیق بودیم و هروقت مشکلی برایم پیش می‌آمد با کمک پدر همسرم آن را حل می‌کردم. آن حادثه هم یک اتفاق بود. من و مریم با هم اختلاف‌های زیادی داشتیم و هربار پدرش مشکل ما را حل می‌کرد.
روز قبل از حادثه مریم قهر کرد و به خانه پدرش رفت و من بازهم برای رفع مشکل مان با پدرش تماس گرفتم و از او خواستم تا بیرون از خانه باهم صحبت کنیم.
باهم به اطراف امین آباد رفته بودیم که خواهر همسرم با تلفن من تماس گرفت و خواست با پدرش صحبت کند. من هم گوشی را به پدر همسرم دادم و بعد از صحبت‌هایشان محمود آقا قصد داشت تلفن را به من برگرداند که در یک لحظه دچار توهم شدم و فکر کردم گوشی تلفن سنگ است و او می‌خواهد من را بزند همان موقع چوبی را برداشتم و دو ضربه به او زدم که روی زمین افتاد بعد به خودم آمدم و فهمیدم اشتباه کرده‌ام. به سرعت او را که نیمه‌جان بود روی کولم انداختم که مدام روی زمین می‌خوردم و هر بار او آسیب بیشتری می‌دید دقایقی بعد متوجه شدم دیگر نفس نمی‌کشد و از ترس رهایش کردم و متواری شدم.
در ادامه قاضی از او پرسید: چه شد که شما تلفن همراه را سنگ دیدید؟
متهم پاسخ داد: من قبل از قرار آنقدر اعصابم خرد و ناراحت بودم که هم مشروبات الکلی مصرف کرده بودم و هم مقداری شیشه کشیدم و در یک لحظه توهم به سراغم آمد و دست به چنین جنایتی زدم. حتی وقتی او را روی کولم انداخته بودم تا به بیمارستان ببرم آنقدر حالم بد بود که نمی‌توانستم تعادلم را حفظ کنم از این رو هر بار که به زمین می‌افتادم چند جای بدن پدرهمسرم هم می‌شکست. با این حال پشیمانم و شرمنده خانواده همسرم هستم و از آن‌ها می‌خواهم تا من را ببخشند.
پس از اظهارات متهم و وکیل او قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین