کد خبر: ۷۹۱۰۳
تاریخ انتشار:

آوینی شدن

محمد پورغلامی
«آوینی شدن» هم آهنگ است با «جهانی شدن». و چیزی است در همان مایه‌ها. و البته به مراتب مهم‌تر. بدین معنا که آوینی شدن نیز مانند جهانی شدن «پروسه» است نه «پروژه». زمان‌بَر است. بنابراین به طریق اولی «آوینی سازی» نیز چون جهانی سازی محصولی یک شبه نیست. اتفاقی است در طول سال‌ها و دهه‌ها. و به قدمت همه‌ی عمر.

در مورد آوینی حرف‌های زیادی گفته شده و نوشته شده است. از نظر من هنر آوینی در روایت فتح و مستند بشاگرد و … ساختن، یا احساسات زیبای او در متن‌هایی که در مورد جبهه و دفاع مقدس می‌نویسد یا حتی نقدهای عالمانه و دقیق‌ش از «تمدن غرب» یا مقوله‌ی «سینما» نیست. که معمولا هر وقت بحث از آوینی می‌شود یاد این‌ها می‌افتیم و از این موضوعات نام می‌بریم. هنر آوینی در دو چیز است:

۱- حرکت در جهت «شدن»: آوینی همه‌ی زندگی‌ش را در حال «شدن» است. آوینی دوران نوجوانی و جوانی، با آوینی اول انقلاب، و با آوینی دهه‌ی ۶۰ و دهه‌ی ۷۰ تفاوت دارد. اگر چه فصل مشترک همه‌ی دوران عمر او همان‌طور که گفته شد پویایی و تحرک و «شدن» است. این جمله را بارها از مرحوم «ع.ص» نقل کرده‌ام که «کفر متحرک به اسلام می‌انجامد، و اسلام راکد به کفر.» که تفاوت سلمان‌ها و زبیرها در همین نکته است. و همین است که از آوینی نیچه و کافکا و سارترخوان و به قول خودش شبه روشنفکر، آوینی انقلابی و عدالت‌خواه و جهادگر می‌سازد.

2- بصیرت داشتن: اگر مهم‌ترین پیامد بصیرت را «شناخت راه» و «تشخیص درست» بدانیم، آوینی «بصیر» بود. از همین روی، کارهای او «به خلاف آمد عادت» بود. تا جایی که حتی بعضی از بچه مذهبی‌ها هم او را تکفیر می‌کردند. برای آوینی هیجان و شور و احساسات زودگذر مهم نبود. او سعی می‌کرد به «تکلیف»ش عمل کند و عَلَم کارهایی را بر دارد که بر زمین مانده است. کارهایی که افق دید هر کسی به آنها قد نمی‌داد. به همین دلیل است که می‌بینیم:

- وقتی بیشتر نیروهای انقلابی جوان از روی شور و هیجان و دیگر مسائل، به نهادهایی چون سپاه و بسیج و کمیته می‌روند آوینی وارد جهاد سازندگی شده و مستند بشاگرد می‌سازد

- وقتی در دوران جنگ همه کلاشینکف به دوش می اندازند، آوینی دوربین روی دوش گذاشته و تصویر جمع می‌کند و روایت فتح می‌سازد

- وقتی بسیاری از نیروهای انقلابی گرفتار احساسات نوستالژیک بعد از جنگ‌اند آوینی وارد جمع‌های روشنفکری و هنری شده و عَلَم هنر و ادبیات متعهد و انقلابی را بلند می‌کند. «سوره» را در می آورد و جمعی از نیروهای مومن و انقلابی را دور هم جمع می‌کند

- و سرانجام وقتی که رهبر انقلاب می‌گوید که باید یاد شهدا در جامعه زنده شود، مجددا شروع به ساختن روایت فتح می‌کند.

اینهاست که از آوینی شخصیتی می‌سازد که برای چون منی که در آن روزها پسر بچه‌ای بیش نبودم، می‌شود اسطوره. اما نه اسطوره‌ای غیر قابل تصور و دست یافتن. اسطوره‌ای که می‌توان از روی آن الگوبرداری کرد در جهت «نیرو سازی».

امروز انقلاب اسلامی برای تداوم و پویایی خود به شدت نیازمند آوینی سازی است. یعنی تربیت نیروهایی که دارای دو شاخصه‌ی آوینی باشند: «حرکت در جهت شدن» و «بصیرت داشتن». ای کاش برای مسئولین کشور، آوینی سازی نیز مانند جهانی سازی دارای اهمیت می‌شد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین