اظهارنظرهای او بطور حتم بر روند بازار و خط و ربط های آن تاثیرگذار خواهد بود؛ چنانکه تاکنون چنین بوده و ابراز نگرانی معروف او در مورد احتمال وقوع قحطی در کشور پس از صعود ناگهانی نرخ دلار و سکه، باعث شد تا سیل جمعیت روانه فروشگاه ها و سوپرمارکت ها شوند و برای قحطی احتمالی آینده آذوقه تهیه کنند!
اسدالله عسگر اولادی بواسطه تجربه و سوابق اقتصادی و تجاری اش در آن یکی دو روزی که بر تیتر روزنامه ها نشسته بود، می رفت که حکم یوسف را پیدا کند ولی خیلی زود حرفش را پس گرفت و از مردم بابت بکار بردن اصطلاح "قحطی" (برای تشریح وضعیت پیش رو) پوزش خواست.
چند روز پیش سایتی به نام زندگی، گفتگویی با این مرد رند بازار انجام داد و این بار اظهارات او درباره روابط اقتصادی ایران و چین بود که مورد توجه قرار گرفت. درحالی که شعارهای ضد چین و تمایلات ترک پسند جامعه ایرانی به دلیل نحوه واردات از این کشورها رو به افزایش گذاشته است، عسگر اولادی جای این دو کاراکتر را جابجا کرده و کوشیده است ذهنیت قاطبه مردم را که از کالاهای چینی می نالند و جنس های ترک را برتر می دانند، تغییر دهد و این ذهنیت را ناشی از تبلیغات بیرونی و فضاسازی های سیاسی معرفی کند.
او در پاسخ به سوال خبرنگار این مجله اینترنتی که پرسیده است "شما که رییس اتاق بازرگانی ایران و چین هستید، بگویید چرا عمده کالاهایی که از چین وارد می شود بی کیفیت است؟" اینطور جواب داده است: "این صرفا «یک حرف» است که بر زبانها افتاده. واقعیت این گونه نیست. واقعیت این است که هماکنون کالاهایی که از کشورهایی مثل ترکیه و ویتنام وارد کشور میشود، کیفیت شان خیلی پست تر از کالاهای چینی است."
بخشی از پرسش و پاسخ های ردوبدل شده با این چهره شناخته شده بازار ایران عینا در اینجا نقل می شود:
خبرنگار: خریداران معتقدند کالاهای چینی بنجل است؟
عسگر اولادی: باید دید چند درصد
از کالاها در «دست مردم» قرار میگیرد. ما هماکنون 5/4 میلیارد دلار
کالای مصرفی چینی وارد کشور میکنیم. از این میزان، حجم کالایی که در کف
بازار در دست مردم قرار میگیرد، سه درصد هم نمیشود. یعنی اگر هماکنون
شما کیف و کفش، پارچه و لباس، اسباب بازی و ابزار برقی مثل لامپ چینی که کم
کیفیت هستند را از بازار جمع کنید، مجموعا سه درصد از کل کالاهای مصرفی
وارداتی چینی به کشور را تشکیل میدهد. این در شرایطی است که اگر حجم
کالاهای وارداتی از ترکیه را در نظر بگیریم، حجم کالاهای بیکیفیت وارداتی
از آن رقم، بیش از 10 درصد است و به عبارتی بیش از 10 درصد کالاهای وارداتی
از ترکیه بیکیفیت هستند. پس چرا در مورد این کشور و کالاهای وارداتیاش،
«حرف و حدیثی» نیست؟!
پس علت حرف و حدیثی که در مورد کالاهای چینی وجود دارد، چیست؟
به اعتقاد من، بدنامی چینیها
کمی «سیاسی» است. ما در برابر «اخم غربی»ها، «لبخند چینی»ها را
پذیرفتهایم. حال در برابر این لبخند، آنها واکنش نشان میدهند و
نمیخواهند که ما از چین کالا وارد کنیم. انعکاس آن هم این میشود که
«کالای چینی بیکیفیت است.»غربیها به هر شکلی که برایشان ممکن است، «سم»
وارد رابطه ایران و چین میکنند.
یعنی شما می گوید که این نظر که کالای چینی بنجل کار غرب است؟
آنها می خواهند رابطه ما چین را
خراب کنند از هر طریق که بشود؛ بنابراین جنگ رسانه ای راه انداخته اند در
حالی که چین یکی از صادر کنندگان بزرگ کالا به غرب است. البته من نمیگویم
که کالای متوسط چینی وجود ندارد اما گمرکات ما هماکنون با دقت از ورود
کالایی که دارای استاندارد مورد قبول ایران نیست، جلوگیری میکند؛ بنابراین
وقتی برای مثال یک محموله از کالای چینی وارد بندر میشود و بندر به آن
اجازه ورود نمیدهد، راه برگشت به چین را در پیش میگیرد، غافل از اینکه
قاچاقچیان در کمینگاههای خود، کمین گرفته اند و کالا را داخل میکنند.
روندی که از کنترل همه خارج است و در مورد کالاهای بیکیفیت وارداتی از
ترکیه و ویتنام هم تکرار میشود و به اسم «چینی» تمام میشود. در حال حاضر
از پنج کشور کالای غیرمجاز داخل میشود. ترکیه، ویتنام، تایوان، مالزی و
چین. اما تمام کالاهای بی کیفیت این کشورها به اسم چین تمام می شود.در واقع
از بین این همه، «چین» به خاطر مسائل سیاسی، بدنامی بقیه را میکشد اگرچه
در رتبه اول این دسته بندی قرار ندارد، اما وقتی وارد بازار میشویم، هر
کالای بیکیفیتی را چینی لقب میدهند. در حالی که برای مثال در قفسه دیگر
یک فروشگاه، کالای ترک هم به فروش میرسد، اما مغازه دار نمیگوید که «این
ترک است» زیرا خودش کالا را از ترکیه وارد کرده و در حقیقت پای خودش در این
بین، گیر است.
قیمت تمام شده کالاهای چینی با قیمت تمام شده کالاها در ایران چه تفاوتی دارد؟
چین در حال حاضر بیش از یک هزار
میلیارد دلار صادرات به اقصی نقاط دنیا دارد. این کشور با کیفیتترین
کالاهای خود را به اروپای غربی و آمریکا میدهد و به ما هم میدهد. برای
مثال یک جفت کفش چینی در فروشگاههای ایتالیا، یک هزار دلار به فروش
میرسد. چین از آن نوع کفش به ما هم میدهد، اما در مقابل به تناسب بازار،
کفش «یک دلاری» نیز در اختیار ما میگذارد.بر این اساس، پرسش ما از دولتمان
این است که «چرا چین کالاهای خوب خود را هم ارزان تمام میکند» و در حال
حاضر حتی کالاهای درجه یک چینی هم از کالاهای ما ارزان تر تمام میشود.
بیاییم این موضوع را بررسی کنیم.
شما چه نوع کالایی از چین وارد می کنید؟
ما هرگز کالای بیکیفیت از چین
نمیخریم. کالای بیکیفیت را قاچاقچیها وارد کشور میکنند که مسئولان باید
جلوی این موضوع را بگیرند. کالاها ابتدا وارد مبادی رسمی میشوند، اما آن
قدر موانع گمرکی بر سر راه تاجران وجود دارد که این کالاها، دوباره خارج
میشوند و از مبادی غیررسمی برمیگردند...
پس به اعتقاد شما، بیکیفیت بودن کالاهای چینی صرفا یک شائبه است ؟
دقیقا. این را هم در نظر بگیرید
که برای مثال هماکنون در اروپا کالای مراکشی وجود دارد. حال اگر اروپا از
توزیع آن کالاها جلوگیری کند، میبینیم که این کالاهای بیکیفیت از مبادی
رسمی و غیررسمی وارد ایران میشوند. از سوی دیگر، مگر در فروشگاهها و
حراجی کشورهایی مثل آلمان و انگلیس، کالای بیکیفیت که به نصف قیمت فروخته
میشود، دیده نمیشود؟ پس باز هم باید پرسید که چرا به شائبه بیکیفیت بودن
کالاهای چینی از داخل و خارج دامن زده میشود؟!
بنابراین، شما معتقدید که در حال حاضر همه کالاهای بیکیفیت چینی به صورت غیرمجاز وارد کشور میشوند.
بهتر است بگوییم 80 تا 90 درصد...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
صحبت آقای عسگر اولادی که : " چین در حال حاضر بیش از یک هزار میلیارد دلار صادرات به اقصی نقاط دنیا دارد. این کشور با کیفیتترین کالاهای خود را به اروپای غربی و آمریکا میدهد" بهیچ وجه مبالغه نیست و عین واقعیت میباشد .
کامنت این هموطن که : " بی کیفیتی کالا های چینی یک واقعیت است " هم دقیقا بنا به تجربه ای که ایشان داشته اند کاملا صحیح و مبالغه آمیز نیست.
حال جمع این دو مقوله متناقض را چگونه میتوان تبیین کرد؟
بعبارت بهتر باید گفت که صحبت های آقای عسگر اولادی بر مبنای بررسی تراز بازرگانی خارجی کشور چین نسبت به کشورهای پیشرفته صنعتی و در طول یک دهه اخیر بانجام رسیده و کاملا مستدل و قابل اثبات میباشد. شما میتوانید این مسئله را با مراجعه به آمار مبادلات و تراز بازرگانی خارجی هرکدام از کشور های صنعتی دنیا که از سایت های وزارت بازرگانی و یا اقتصاد و دارائی آنکشورها قابل دست یابی است بعینه مشاهده کنید.
شایان ذکر است که برنامه ریزی های تولید کالا در کشور جمهوری خلق چین، با محوریت مبادرت به صادرات برتر (Export Orientation) بانجام میرسد و چینی ها برای حصول به این هدف ، "سیستم کنترل کیفیت جامع" به روش و با قرائت "چینی" را بکار میگیرند. در این روش ، برای حصول به قیمت های تولیدی و تمام شده " بسیار پائین" در هر کدام از کالا ها به انجام" تولید بسیار" بالا در آن کالا ها مبادرت می ورزند بصورتیکه در فرآیند تولید هر قطعه متشکله آن کالا ، درجه کیفیت آن قطعه دقیقا مشخص و برای محصول نهایی با درجه کیفیت مشخص تخصیص می یابد.
با اتخاذ این روش ، در نتیجه کالاهای تمام شده متنوع با درجه کیفیت های مختلف ، با قیمت های تمام شده مختلف و برای بازارهای مختلف حاصل میگردد.
ایراد اصلی، به ضعف سیستم های نظارتی واردات کالا و بازار و سازمان های حمایت از مصرف کنندگان نهایی در کشورهای وارد کننده کالاها و مصنوعات چینی وارد میباشد. این سازمان ها میبایستی عرضه کنندگان کالاها را ملزم به معرفی دقیق کیفیت کالای عرضه شده بنمایند و اگر عرضه کننده ای از عدم آگاهی استفاده کننده نهایی سوء استفاده کرده باشد باید او را شدیدا مواخذه و بنفع خریدار جریمه کند.
بهرحال از قدیم گفتن : به عمل کار برآید ...
و کالاهای چینی هم در عمل ثابت شده که چطورین دیگه
خوب آقای عسگر اولادی بعنوان مطلعترین فرد در همین مصاحبه و در این زمینه میفرمایند: " باید دید چند درصد از کالاها در دست مردم قرار میگیرد؟ ما هماکنون 5/4 میلیارد دلار کالای مصرفی چینی وارد کشور میکنیم. از این میزان، حجم کالایی که در کف بازار در دست مردم قرار میگیرد، سه درصد هم نمیشود." .
با یک حساب سرانگشتی این رقم بالغ بر صد و سی و پنج میلیون دلار میشود . بالطبع واردات این حجم کالا، دقیقا در دسته بندی همان " 80 تا 90 درصد..." قرار میگیرد که بازهم حسب گفته ایشان بصورت های "غیر مجاز " یا بعبارت بهتر بصورت قاچاقی وارد کشور میگردد. وارداتی که هیچ کنترل گمرکی بر آن اعمال نمی شود و از ردیف ضایعات خط تولید اصلی کارخانجات چینی محسوب میگردند.
باز هم بالطبع چون این واردات برای کالاهایی از قماش کفش های " یک دلاری " تخصیص پیدا میکنند معلوم است که حجم بالایی از انواع کالاهای بنجل را بخود اختصاص خواهند داد.
بهرحال از قدیم گفتن كي ميگه ماست ما ترشه
باید هم از اجناس بنجل چینی تعریف کنن خودشون که استفاده نمی کنند
باید عنایت داشت که شاخصه اصلی در مورد پمپ های آب "قدرت آبدهی" میباشد که احتمالا این هموطن عزیز آنرا باشتباه "قدرت آبکشی" عنوان کرده اند و آنچنانکه از توضیحات ایشان مشخص میگردد معلوم میشود که کالای خریداری شده نه تنها "پمپ" بتنهایی و بصورت منفرد بلکه باصطلاح رایج آن در صنعت و بازار تحت عنوان "الکتروپمپ" یعنی پمپ و الکتروموتور" مجتمع" یا همان بصورت" کوپل شده" بوده است.
اصطلاح "اینچ" ، واحد اندازه گیری طول در واحد اندازه گیری انگلیسی و آمریکایی میباشد و صحیح آن است که برای توصیف قدرت آبدهی الکترو موتور ها از اصطلاح "دبی" استفاده کنیم که دیمانسیون آن بصورت واحد (واحد حجم بر واحد زمان) بیان میشود. رایج ترین بیان گفتاری برای قدرت آبدهی یک پمپ حسب محل استفاده از آن عبارتند از :
1. سانتی متر مکعب در ثانیه ؛
2. لیتر در دقیقه؛
3. مترمکعب در ساعت.
از این هموطن عزیز تقاضا میشود که مشخصات هر دو الکترو موتور خریداری شده چینی و ایتالیایی را که شامل مدل و تیپ اصلی و نیز نام کارخانه تولیدی و قیمت های خرید را اعلام فرمایند تا مراتب دقیقا مورد کنکاش قرار گیرد و نتایج بعنوان یک کار تحقیقاتی ارزشمند بصورت افتخاری برای اطلاع و استفاده سایر هموطنان در همین سایت منتشر گردد.
"هد یک اینچ" برای پمپ آب و برای مصارف آبیاری و یا کشاورزی!؟
حتما از دستآورد های جدید محسوب میشود.
دو نکته جالب در صحبت های جناب آقای اسدالله عسگر اولادی که از یک طرف بحق از آگاهان کسب و کار در ایران محسوب میشوند و همچنین از طرف دیگر ریاست اتاق بازرگانی ایران و چین که شاید یکی از معظم ترین اتاق های بازرگانی کشور عهده دار هستند وجود دارد.
می فرمایند که : " ما هماکنون 5/4 میلیارد دلار کالای مصرفی چینی وارد کشور میکنیم."؛ و در مقابل این سئوال که : " یعنی شما معتقدید که در حال حاضر همه کالاهای بیکیفیت چینی به صورت غیرمجاز وارد کشور میشوند؟" جواب دقیق شان این است که :" بهتر است بگوییم 80 تا 90 درصد..."
اگر این دو مطلب را کنار هم بگذاریم نتیجه گیری این خواهد بود که بین سه و نیم الی چهار میلیارد دلار از کالا های چینی بصورت های غیر مجاز یا بعبارت بهتر با استفاده از روش های غیر قانونی وارد کشور میشود .
بخشی از حداقل تبعات ورود چنین حجمی از کالا های غیر مجاز بداخل کشور را میتوان بدین صورت فهرست بندی کرد:
1. کاهش حجم بالایی از درآمدهای گمرکی که مستقیما به خزانه کشور وارد میشود؛
خاطر نشان میسازد که اگر میزان این درآمد ها برای خزانه کشور ، بالغ بر ده درصد این میزان واردات (یعنی متعارف ترین میزان تخصیص یافته برای در آمد گمرکات در عرف بین المللی) در نظر بگیریم مقدار آن سیصدو پنجاه الی چهارصد میلیون دلار یعنی چهارهزار و سیصد و هفتاد و پنج میلیارد الی پنج هزار میلیارد ریال (بر اساس نرخ تسعیر ارز و برابری تبدیل دلار به ریال بصورت رسمی یعنی با احتساب هر دلار 12500 ریال بر اساس اعلام بانک مرکزی) خواهد بود که با این مبلغ میتوان به ایجاد دهها کارخانه تولیدی با کار آفرینی دهها هزار شغل مولد مستقیم و غیر مستقیم در سطح کشور مبادرت ورزید؛
2. فقدان نظارت بر کیفیت کالاهای وارداتی بداخل کشور که تا ثیرات سوء آن مستقیما به مصرف کنندگان نهایی منتقل و تحمیل میگردد؛
3. تنگ شدن عرصه برای تولیدات و محصولات عرضه شده از سوی تولید کنندگان داخلی ؛
که نتایج بلافصل آن مستقیما بر کاهش درآمد برای تولیدکنندگان داخلی و در ادامه به تسری آن بر خارج شدن محصولات تولید داخلی از گردونه رقابت سالم با محصولات وارد شده از خارج از کشور که با قیمت های غیر واقعی عرضه میشوند منجر میشود.
تداوم این نا بخردی به تخریب زیر ساخت های اقتصادی و از بین رفتن فرصت های شغلی در اشل کلان در سطخ جامعه میگردد که بررسی تبعات سوء و زیانبار آن اعم از لطمات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چنین تخریبی در بدنه اجتماع هم خود موضوع حدیث هفتاد مَن مثنوی می باشد؛
4. بوجود آمدن شبکه های ناسالم با درآمد های نامشروع و غیر قانونی که بصورت مخرب کارآمدی سیستم ها رسمی سالم را به چالش میگیرند.
5. ...
برادر عزیز جناب آقای بهادر
طبیعت "سرمایه" در گرایش آن به سوی "سود برتر" میباشد. در کشور چین ، بدلیل نیروی کار ارزان و نیز سیاست گذاری های تشویقی آن دولت برای جلب سرمایه و تکنولوژی خارجی بسیاری از شرکت های بزرگ چند ملیتی به سرمایه گذاری های بسیار کلان دست زده اند. شایان ذکر است که این روند در طول سه دهه گذشته همواره روند رو بتزایدی داشته است.
حسب اطلاعات موجود کشور چین یکی از بزرگترین وارد کنندگان تکنولوژی از کشورهای غربی بوده است. روسیه هم ، در طول سال های اخیر و بویژه در بعد از جریان فروپاشی وسیعا در پی جلب سرمایه های خارجی است.
تمدن اسلامی کشور عزیزمان ایران بسیار غنی تر از آن است که بخواهیم از سیاست های چین و روسیه تبعیت کنیم.
استفاده از کلمه "جهاد اقتصادی" دارای بار غنی عقیدتی و ایدئولوژیک میباشد که قانونگذاران ، برنامه ریزان و مجریان میبایستی آنرا سرلوحه قرار دهند و بدون هیچ توجیهی پاسخگوی اقدامات شان در پیشگاه خدا و خلق باشند.
شما شاهد بودید که چقدر در مقابل احمدی نزاد ایستادگی کردند که البته برای مردم نبود بلکه برای جیب خودشان بود،
متاسفانه واردات اجناس چینی در اختیار اقازاده هاست ، من یک مورد مثال میزنم برای شما که اطلاع دارم
این شبکه های دیجیتال که مدتی است در بوق و کرنا شده است شما در بازار نمیتوانید ست اپ باسکی پیدا کنید که چینی نباشد و همه هم بعد از مدتی خراب می شوند ، واردات این دستگاههای چینی در اختیار چه کسی بود؟
احمدی نزاد بسیار تلاش کرد تا دست بسیاری از این فاسدان رو شود اما مشاهده کردید چه کردند ، در مقابل مالیات بر ارزش افزوده که رسوا کننده انها بود
به نظر من اولویت امسال دستگاههای امنیتی باید منهدم کردن باندهای ثروت و قدرت باشد این شبکه های عنکبوتی باید پاره شوند تا پایشان از گلوی اقتصاد کشور برداشته شود
و باید روی تولید ملی کار کنیم دوستان...
برادر گرامی جناب آقای سوری
بعنوان یک واقعیت، وقتی که به خودمان این حق را میدهیم که در خریدهای شخصی زندگی روزانه خود بهترین کالا ها را با مناسب ترین قیمت ها خریداری نمائیم بالطبع باید این حق طبیعی را برای عموم خریداران در سطح بازارهای داخلی و خارجی هم قائل باشیم.
برای دست یابی به یک تعادل مناسب در این زمینه، عموم مراکز اعم از مراکز قانون گذاری و اجرایی و تولید کنندگان داخلی از بخش های خصوصی و دولتی باید تلاش های خود را متمرکز و بکارگیرند. این اقدام آنقدر پر اهمیت و ارزشمند است که از آن به تعبیر "جهاد اقتصادی" نام برده شد. این هدف گذاری ، میبایستی با برنامه ریزی های عملیاتی به یک آمال دست یافتنی مبدل گردد بصورتیکه با مدیریت صحیح منابع اعم از سرمایه، نیروی انسانی و تکنولوژی باید بتوان مناسب ترین کالاها را با قیمت های رقابتی در اختیار خریداران قرار گیرد.
بی مناسبت نخواهد بود که اگر هر کدام از دستگاهها و مراکز یاد شده عملکرد خود در سال گذشته را به تصویر کشند و به بوته نقد بگذارند و برای سال جدید برنامه های عملیاتی خود را اعلام کنند.
لطفا، کامنت ها را یک بار دیگر هم شده بازبینی فرمائید.
دوست عزیز، بنده مجددا کامنت های موجود در همین صفحه را بارها و بارها مرور کردم ولی متوجه نشدم که شما چطور و چگونه مدعی چنین دعاوی سنگینی برای صدور کیفر خواست خود خواسته شده اید.
برادر من! با وارد کردن تهمت های تار و پود ریخته و مندرس کلیشه ای تلاش نکنیم که افراد از حق اظهار نظر کردن محروم شوند؛ حوشبختانه تمام اظهارات بنده در همین صفحه موجود است . اگر فرصتش را ندارید که دوباره بخوانید . خلاصه اش این است که:
1. به بهانه دفاع از مردم نباید همین مردم را مجبور کرد که چوب و تاوان عقب ماندگی های برنامه ریزی ، مدیریتی، تکنولوژیکی و مالی برخی مدعیان تولید را بخورند؛
2. واردات کالاها باید در چارچوب های قانونی یعنی با ثبت سفارش و از طریق مجاری پیش بینی شده در قانون و از گمرکات رسمی بانجام رسد؛
3. با برقراری تعرفه های مشخص باید بصورت های هدفمند و وسیعا از تولید داخلی حمایت گردد؛
نا گفته نماند که در صورت نیاز بازار به کالا (کالاهای) مشخص و عدم امکان تهیه آن از مجاری رسمی و با سازو کارهای قانونی ، میدان برای وارد گان و عرضه کنندگان غیر مجاز مهیا خواهد شد که در چنین شرائطی مصرف کننده نهایی و خریدار واقعی لطمه خواهد دید.
برادر عزیز، اگر این گفتمان بتواند در روشن شدن بخشی از قسمت تاریک (90-80 ) در صد واردات غیر قانونی از کشور چین سهمی را ادا کند باید نه تنها از ایشان بلکه حتما باید قدردان "بولتن" در راستای تنویر افکار عمومی گردید. شاید همان اشاره "موجز" ایشان را بتوان "یک آدرس دهی" تلقی کرد.