کد خبر: ۷۲۹۸۲۶
تاریخ انتشار:

رفتارها و زبان های بدنی که سوژه خبری و نقد تصویری می شوند

رفتار، سخنان و زبان بدن مسئولان و افراد چهره و معروف بنا به دلایل مختلف گاه به سوژه خبری و نقد تصویری تبدیل می شوند که حاشیه های اخیر مرتبط با ...

گروه فرهنگی - مریم سلیمی دکترای علوم ارتباطات و پژوهشگر ارتباطی و رسانه ای نوشت: رفتار، سخنان و زبان بدن مسئولان و افراد چهره و معروف بنا به دلایل مختلف گاه به سوژه خبری و نقد تصویری تبدیل می شوند که حاشیه های اخیر مرتبط با حادثه واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران در این زمره است.

به گزارش بولتن نیوز،  طرز نشستن یکی از مسئولان در برابر خبرنگاران سوگوار در پی واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران، با نقدهای تصویری (در قالب عکسهای فتوشاپی) روبرو شد که شاید بتوان آن را با نمونه های جنجالی عکس سلفی اوباما، کامرون و هله تورنینگ اشمیت در مراسم ترحیم ماندلا یا حضور حاشیه ساز برنی ساندرز در مراسم تحلیف بایدن مقایسه کرد که همگی به سوژه خبری و نقد تصویری رسانه ها و کاربران تبدیل شدند.

علی رغم شباهت این سه حادثه به جهت واکنش‌های گسترده و نقد تصویری نسبت به آنها، این سه با تفاوتهایی به لحاظ شکل و سطح و نوع حادثه، زمینه، بستر و بافت شکل گیری حادثه و فضای حاکم بر آنها مواجه اند. مبتنی بر آنچه ذکر شد در ادامه به این حوادث اشاره می شود:

رفتارها و زبان های بدنی که سوژه خبری و نقد تصویری می شوند

نمونه اول: زبان بدن یکی از مسئولان در برابر خبرنگاران سوگوار

در پی حادثه دلخراش واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران حوزه محیط زیست، یکی از مسئولان برای دلجویی از خبرنگاران به هتل محل اقامت آنها رفت. اما طرز نشستن او در مقابل بانوان خبرنگاری که از حادثه دیدگان واژگونی اتوبوس بودند، با انتقادهای شدید به ویژه در رسانه های اجتماعی روبرو شد که بسیاری این شکل نشستن مقابل خبرنگاران آسیب دیده و داغ دیده را «بی ادبانه» و «زشت» دانستند. البته برداشت دیگر از این طرز نشستن، تلقی بی تفاوتی وی داشت که خود به انتشار نقدهای تصویری (عکسهای فتوشاپی) منجر شد که این مقام مسئول محیط زیستی را بی تفاوت در مقابل حوادث و مشکلات محیط زیستی نشان می داد (حوادثی مانند آتش سوزی جنگلها، مرگ پرندگان مهاجر و…)

توضیحی در اینجا ضروری است و آن اینکه حادثه مذکور در حالی رخ داد که انتظار از مقام مسئول مذکور اظهار تاسف، دلجویی و جبران و پاسخ در خور و مناسب دادن به حادثه دیدگان بود و این مساله در برخورد و زبان بدنش دیده نمی شد. هرچند هدف از این دیدار با خبرنگاران، دلجویی از آنها بود ولی نتیجه چیز دیگری را حاصل کرد که از این جمله حسی توام با بی احترامی یا بی تفاوتی را به ذهن متبادر می کرد.

رفتارها و زبان های بدنی که سوژه خبری و نقد تصویری می شوند

نمونه دوم: اوباما، کامرون و هله تورنینگ اشمیت در جریان گرفتن عکس سلفی در مراسم ترحیم ماندلا

باراک اوباما در جریان برگزاری مراسم یادبود نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی اقدام به انداختن عکس یادگاری با نخست‌وزیران دانمارک و انگلیس کرد که این اقدام به سرعت خبرساز شد. آن‌ها این عکس را در حالی که در کنار یکدیگر در جایگاه‌های استادیومی در آفریقای جنوبی برای شرکت در مراسم یادبود نلسون ماندلا نشسته‌ بودند، گرفتند.

رفتار ناشایست آنها در یک مراسم رسمی آنهم ترحیم یک رهبر بزرگ، نقدهای بسیاری را به دنبال داشت با طرح سوالاتی همچون ‌آیا مراسم ویژه درگذشت نلسون ماندلا زمان مناسبی برای انجام چنین کاری است؟ این اتفاق به نقدهای تصویری بسیاری از نوع فتوشاپی منجر شد که بی تفاوتی آنها به این مراسم بزرگ را با بی تفاوتی آنها به حوادث مهم تاریخی مقایسه کرده بودند که در این نقدها، حتی بی تفاوتی آنها به مراسم تحلیف خود اوباما هم بود.

البته بی تفاوتی اوباما و برخورد نامناسب وی با میشل (همسرش) از دیگر نقدها به رئیس جمهور وقت آمریکا در این مراسم بود.

در مراسم ترحیم ماندلا نیز انتظار آن بود تا مقامات رسمی چند دولت ضمن رعایت آیین مراسم، رفتار رسمی داشته و از پرداختن امور حاشیه ای مانند گرفتن عکس سلفی حداقل در جایگاه مخصوص و در طول مراسم خودداری کنند و خود را نسبت به مراسم در عمل بی تفاوت نشان ندهند.

رفتارها و زبان های بدنی که سوژه خبری و نقد تصویری می شوند

نمونه سوم: برنی ساندرز در مراسم تحلیف بایدن

نمونه دیگر، حضور حاشیه ساز برنی سندرز، سناتور ایالت «ورمونت» در مراسم تحلیف جو بایدن، چهل و ششمین رئیس جمهور آمریکا با لباس غیررسمی (کاپشن قهوه ‌ای-سبز رنگ و دستکش‌ های بافتنی) بود که با رعایت فاصله ‌گذاری اجتماعی دور از دیگران و با گارد بسته و بی تفاوت، در این مراسم حاضر شد. لباس و ظاهر او (بدون کت و شلوار و پالتوی رسمی) بر خلاف دیگران و نیز طرز نشستن و زبان بدنش، با طیف گسترده ای از واکنشها و نقدها در سطح جهانی روبرو شد.

این حرکت او به چالشها و خلق عکسهای فتوشاپی منجر شد که طی آن ساندرز را در موقعیتهای مختلف با همین زبان بدن و ظاهر ، به نمایش در می آوردند.

حتی این حس بی تفاوتی او در عکسهای فتوشاپی در برابر حوادثی همچون حمله به کنگره آمریکا، سفر به ماه و… به تصویر کشیده شد.

در ادامه نیز این مساله به چالشی جهانی طنزگونه تبدیل شد به طوری که افراد عکس ساندرز را در کنار عکسهای شخصی خود فتوشاپ می کردند. (در این مطلب به تبعات تصاویر جعلی و ساختگی با هر هدفی اشاره نمی شود چون پرداختن به آن از حوصله در بحث خارج است) .

هنوز هم در حوادث مهم می توان نقدها و شوخی هایی با همان زبان بدن و ظاهر ساندرز شاهد بود به طور مثال در پی آغاز جستجوی تلاشهای کاوشگر پرسی پرسویرنس در سطح مریخ که در پی یافتن ردپای زندگانی باستانی در سیاره سرخ بود، در شوخی با نخستین تصاویر ارسال پرسی به زمین، تصویری فتوشاپی از ساندرز نیز دیده می شد.

در مراسم تحلیف بایدن نیز از ساندرز انتظار آن بود تا به طور رسمی و با پوششی رسمی در مراسم حاضر شود و خود را بی تفاوت به مراسم نشان ندهد.

رفتارها و زبان های بدنی که سوژه خبری و نقد تصویری می شوند

لزوم هوشیاری کلامی و غیرکلامی در برابر رسانه ها و دوربینها

در این سه حادثه شاید هیچ یک فکر نمی کردند تا این حد به شکار دوربین‌ها درآمده و به سوژه های خبری و نقد تصویری تبدیل شوند.

واقعیت این است که رسانه ها قدرتمند و اثرگذارند و هیچ رسانه ای را حتی پیام رسان های تلفن همراه و رسانه های اجتماعی را نباید دست کم گرفت. رسانه ها به راحتی می توانند موضوعی را با روشهای مختلف تقویت، تثبیت، تضعیف یا بایکوت خبری و تصویری کنند و چنانچه که بنا به برجسته سازی داشته باشند از تلاشی در این خصوص دریغ نخواهند داشت. همین نکته به جای حرکت خبر و تصویر یا آغاز گردش از رسانه های رسمی به اجتماعی و پیام رسان ها ممکن است به شکلی برعکس شکل گیرد یعنی یک فرد در رسانه اجتماعی خود آن را منتشر و سپس با توجه عامه جامعه به آن سر از رسانه های اصلی در آورد. . براین اساس باید در وقوع حوادث و به ویژه در برابر رسانه ها هوشیارانه و آگاهانه ظاهر شد. هیچ حرکت، رفتار و کلامی از نظر رسانه ها و کاربران آنها دور نخواهد ماند. لذا باید ضمن تسلط بر مهارتهای ارتباطی و آشنایی با تشریفات، آیین و آداب برخورد، بر ارتباطات کلامی و غیرکلامی خود نیز مسلط عمل کرد به ویژه وقتی ردی از حضور رسانه ها یا دوربین ها و موبایلها در کار باشد. حتی اگر رسانه ای هم نباشد یک عکس یا فیلمبرداری ساده و شخصی می تواند کار دست افراد به خصوص مسئولان دهد . حال چه رسد به اینکه این اتفاق مرتبط با جامعه رسانه ای و در برابر دوربینهای آنها رخ دهد.

انتظار بر این است که در عین دقت و هوشیاری به ویژه در بحرانها، این رفتار و زبان و کلام و… نه تنها با توهین و تحقیر و… همراه نباشد بلکه با نهایت ادب و احترام توأم شود.

پرهیز از استفاده رفتارها و کلمات سمی

حوادث اخیر مربوط به حادثه واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران، توئیت یکی از مسئولان روابط عمومی حوزه بهداشت و درمان با بهره گیری از ناسزا و… نشان داد که استفاده مدیران از رفتارها و کلمات سمی در بحرانها چقدر می تواند آسیب زا باشد و بر خرمن احساسات و عواطف جامعه آتش زند.

حوادثی مانند حادثه واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران، خود به اندازه کافی دردناک و تأثر برانگیزند، لذا در چنین شرایطی رفتارها و استخدام کلمات مسئولان بسیار می تواند تعیین کننده و اثرگذار باشد.

اینگونه اتفاقات با فاصله نزدیک به هم و در یک قضاوت ممکن است تعمیم داده شوند و نمونه ای از کل تلقی شوند در حالی که در واقع چنین نباشد یا قضاوتی دور از انصاف باشد.

 

کلماتی که گاه زخمها را عمیقتر می کنند

از دیگر نمونه های مرتبط با همین حادثه تلاش برای عادی سازی اینگونه حوادث است که حداقل در برابر جامعه خبری و رسانه ای کشور این حرکت خطایی بزرگ است. اگر نمی توانیم مرهم باشیم حداقل بر زخمها نمک نپاشیم و آن را عمیق تر نکنیم (مانند بهره گیری از واژگانی همچون اینگونه اتفاقات طبیعی است) . چراکه اینگونه واژه ها در کنه خود ناخواسته نوعی بی تفاوتی یا عادی سازی را به ذهن متبادر می کند.

واقعیت این است که کلمات قادرند عمق و سطح یک زخم و غم را عمیقتر کنند. اثرگذاری کلمات و حتی آثار مخرب واژگان منفی و نامناسب یا نابجا که گاه ممکن است ناسنجیده و حتی غیرعمد یا بی منظور یا با منظور دیگری مطرح شوند، غیر قابل انکارند.

ضمن جلوگیری از وقوع اینگونه حوادث (مربوط به خبرنگاران و سربازان در چند روز اخیر و… ) و علت یابی دقیق آنها و انجام پیگیریهای لازم، باید سازمانها به ویژه مسئولان و روابط عمومی ها در حوزه مدیریت بحران آموزشهای لازم را ببینند که بخشی به مدیریت بحران و برخی به مهارتهای ارتباطی، فن بیان، زبان بدن و… مربوط هستند. همچنین عدم درک صحیح از قدرت رسانه ها و تأثیرگذاری آنها از دیگر مشکلات مشهود در این حوادث بود که استفاده از کلمات و رفتارهای ناشایست بر آتش ناراحتی و غضب جامعه از بی تدبیری های احتمالی دامن زد.

 

جای خالی سخنگو

نکته دیگر اینکه، سازمانها نیازمند سخنگو هستند تا از هر سازمان یک نفر با زبان و بیانی مودبانه و محترمانه کلامی و غیرکلامی (به ویژه زبان بدن) با جامعه سخن بگوید و پاسخگوی سوالات، مطالبات و… آنها باشد.

چراکه تنوع مرجعیت پاسخگویی و صحبتهای مسئولان با توضیحات متناقض و ناهماهنگ یا با زبان و لحن و رفتار ناسنجیده گاه ممکن است تبعات یک حادثه را از خود حادثه بیشتر کند.

 

زحمات سازمانی که در یک لحظه برباد می روند
تلاشهایی که برای پروژه احیای دریاچه ارومیه کشیده شده بود، نادیده گرفته شد

حوادث گاه آموزه های زیادی برای ما می توانند داشته باشند و آن اینکه به قدرت رسانه ها باور داشته باشیم. در برابر آنها هوشیارانه و آگاهانه ظاهر شویم و مراقب زبان، بیان، کلام، لحن، زبان بدن خود در مواجهه با آنها باشیم چراکه چیزی از نظر آنها دور نخواهد ماند.

باید به خاطر داشت وقتی لحظاتی از رفتار و زبان و بیان فردی در رسانه ها به ثبت رسید و به آن پرداخته شد، در ذهن تاریخ مطبوعات باقی خواهد ماند و در پیشینه آن فرد به ثبت خواهد رسید و هرگز هیچ زمانی قابل بازگشت به گذشته نیست.

آنچه طی این سالها برای برند و اعتبار یک سازمان اندوخته شده و برای آن زحمت کشیده شده بود ممکن است در یک لحظه و زمان برباد رود.

به طور مثال در حادثه اخیر، آنچه به آن پرداخته شد، خود حادثه، قربانیان آنها، انتقاد از بی تدبیری یا ناهماهنگی‌ها در انتخاب وسیله نقلیه نامناسب و… و نیز لحن و کلام و زبان نامناسب برخی مسئولان در برابر حادثه بود.

در حالی که اصل پروژه ای که خبرنگاران برای پوشش ان رفته بودند یعنی پروژه های احیای دریاچه ارومیه و زحمتهای صورت گرفته برای آن از نظرها دور ماند.

یک بی تدبیری و یا رفتار نامناسب احتمالی، کل این زحمات را می تواند بر باد دهد یا حداقل ترمیم و جبران آن نزد افکار عمومی نیازمند زحمات زیادی باشد.

ناخواسته پروژه احیای دریاچه ارومیه با کشته و زخمی شدن برخی خبرنگاران در اذهان عمومی پیوند خورده و لذا هرگونه تلاش رسانه ای در فاصله نزدیک از این حادثه برای تشریح فعالیتهای صورت گرفته در این خصوص، ممکن است از سوی جامعه مورد توجه قرار نگرفته یا این توجه در شأن و خور نباشد.

در پی این حوادث مسئولیت روابط عمومی در حین و بعد از بحران سنگین تر می شود و انتظار می رود تا هوشیارانه، آگاهانه و فعالانه در برابر حوادث ظاهر شوند.

همچنین تجربه حادثه توئیت یکی از مسئولان روابط عمومی حوزه بهداشت و درمان نیز نشان داد که هرگونه فعالیت افراد در رسانه های اجتماعی حتی در نقش یک شخص حقیقی، به منزله یک فرد حقوقی تلقی شده و لذا هر انتخاب تصویر، کلمه و… تبعاتی را به دنبال خواهد داشت حال چه برسد به استفاده از کلماتی با بار ناسزا یا توهین و… .

انتظار از روابط عمومی ها این است که مراقب شأن و جایگاه خود و سازمانشان در مقابل افکار عمومی باشند چراکه هیچ خطایی در این فضا پذیرفته نیست و در اذهان ماندگار خواهد شد.

در پایان تاکید می شود که آشنایی با رسانه ها، درک قدرت آن، یادگیری نحوه مواجهه با آنها، آشنایی با آداب و رسوم و مهارت‌های ارتباطی، دانستن نحوه تعامل با رسانه ها، داشتن زبان بدن مناسب و کنترل و مدیریت رفتارها و زبان بدن خود در همه حال به ویژه بحران‌ها برای همه به خصوص مسئولان و افراد مشهور و… ضروری است.

منبع: شفقنا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین