کد خبر: ۷۲۱۴۱۳
تاریخ انتشار:
همسایه‌های خانم‌جان روایتی از دست‌پرورده‌های حاج‌قاسم در خاک سوریه

از عقل سرخ تا خون سبز

واقعیتش برای ما و خیلی از دوستداران حاج‌قاسم سلیمانی، او خیلی قبل‌تر از شهادتش و زمانی که رازش فاش شود، معما بود؛ معمایی که 13 دی‌ماه 98، ساعت 1:20 دقیقه بامداد، در فرودگاه بغداد فاش شد ولی هنوز ناشناخته مانده است. «معما» بود. یک راز بود و بعد از شهادتش تازه شناخته می‌شود. انگار تازه تازه داریم می‌شناسیمش.

به گزارش بولتن نیوز، سال‌ها پیش درباره یکی از قهرمان‌ها و شخصیت‌های بزرگ کشور که مرگ خیلی قشنگی داشت - در واقع شهید شد - از یکی از دوستان هم دوره‌اش اینطور شنیدم که فلانی در دوره‌ای که هنوز به «افسانه» تبدیل نشده بود هم، برای ما که دوستانش بودیم، یک «معما» بود. مثل یک راز که فقط وقتی فاش می‌شود که حیاتش تغییر کند و عالمش عوض شود. آنطور که شهید آوینی، سید شهیدان اهل قلم گفت: در عالم رازی هست که جز به بهای خون فاش نمی‌شود.

از عقل سرخ تا خون سبز

واقعیتش برای ما و خیلی از دوستداران حاج‌قاسم سلیمانی، او خیلی قبل‌تر از شهادتش و زمانی که رازش فاش شود، معما بود؛ معمایی که 13 دی‌ماه 98، ساعت 1:20 دقیقه بامداد، در فرودگاه بغداد فاش شد ولی هنوز ناشناخته مانده است. «معما» بود. یک راز بود و بعد از شهادتش تازه شناخته می‌شود. انگار تازه تازه داریم می‌شناسیمش.

گزارشی از مستند «قاسم» که دیروز از شبکه‌های تلویزیونی روی‌ آنتن رفت

«قاسم» یکی از نخستین کارهای مستندی است که به طور خاص تلاش کرده روایتی از تولد تا شهادت حاج‌قاسم سلیمانی ارائه دهد؛ روایتی که دارای یک پیرنگ پررنگ است و آن جایگاه مدیریت و رهبری قاسم از کودکی تا لحظه شهادت است؛ مدیریتی عقلانی که رگه‌های پررنگی از احساسات در آن دیده می‌شود؛ احساساتی که در کمتر نیروی نظامی، آن هم در سطح حاج‌قاسم، برجسته می‌شود اما شهید حاج‌قاسم سلیمانی، انسان خارق‌العاده‌ای است که شبیه هیچ کس نیست.
قاسم، مستندی است که باید شبیهش را بیشتر ببینیم؛ مستندی با اطلاعات خاص که واقعا جنبه مستندگونگی دارند، با تصاویری کمتر دیده شده یا دیده نشده، و دقیقا چیزی که از یک مستند انتظار داریم و روایتی که در عین سرراستی و عامه فهم بودن، جنبه پژوهشی پررنگی دارد؛ پژوهشی که مستند از آن اعتبار می‌گیرد.
پخش مستندهایی نظیر قاسم، البته باید زودتر از اینها اتفاق می‌افتاد. قاسم علاوه بر روایت مختصری از زندگی و زمانه شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی، مساله «دفاع» را نیز برجسته می‌کند، بویژه دفاع از ایران، آن هم کیلومترها دورتر از مرزهای ایران. استراتژی امنیت‌سازی که به تعبیر خود مستند، حتی در میان مسؤولان کشور نیز آنچنان که باید فهم نمی‌شد. دیدار سال 79 نیروهای سپاه قدس با مسؤولان اقلیم کردستان، تصاویری خاص و ویژه از شهید سلیمانی از دوران دفاع‌مقدس تا مجاهدت در جنوب شرق کشور، تصاویری از ماموریت‌ها، مبارزات و فرماندهی‌های حاج‌قاسم در افغانستان، لبنان، عراق، سوریه و حتی تصاویری از نیروهای مجاهد فلسطینی، مجموعه آرشیوهای دیده نشده و کمتر دیده شده‌ای بود که در قاسم از آنها به نحو خوبی در جهت روایت استفاده شده است. به نظر می‌رسد هنوز ساعت‌ها و ساعت‌ها می‌شود درباره شهید سلیمانی حرف زد.
***
مرتضی شعبانی، تهیه‌کننده مستند «قاسم» در گفت‌وگویی کوتاه درباره این اثر گفته است: در این فیلم مستند تلاش شده است زندگینامه سردار دل‌ها، حاج‌قاسم سلیمانی از تولد تا شهادت به ‌تصویر کشیده شود، البته محور اتفاقات فیلم، فرماندهی در منطقه و فعالیت آن شهید در میدان است. وی اضافه کرد: در این مستند تصاویری از کودکی، نوجوانی، حضور ایشان در 8 سال دفاع‌مقدس و... به نمایش درآمده است اما تمرکز اصلی ما فرماندهی ایشان در محور مقاومت است که در چند سال اخیر با مبارزه با داعش در عراق، حضور در لبنان و جنگ 33 روزه و... به اوج خود رسید. همه تلاش‌مان این بود که زحمات چند ساله این شهید را بتوانیم مرور کنیم. شعبانی بیان داشت: بسیاری از تصاویری که در مستند «قاسم» به نمایش درمی‌آید، دیده‌نشده و جدید است، البته نکته مهم‌تر این است که این تصاویر جدید در جای درست خود آورده شده که قطعا تأثیرگذاری آنها را بالاتر برده است. تهیه‌کننده مستند «قاسم» درباره زمان پخش این مستند گفت: در ابتدا قرار بود این فیلم در ایام سالگرد شهادت سردار سلیمانی پخش شود اما بنا بر دلایلی این اتفاق رخ نداد که البته با توجه به اتفاقات اخیر، به ‌نظرم خیریتی در آن وجود داشته است. ما این مستند را در جواب به هیچ موضوع خاصی نساخته‌ایم اما فکر می‌کنم زمان پخش آن در این روزها بسیار مبارک و همراه با خیریت باشد. این مستندساز درباره تصاویر این مستند گفت: بخش زیادی از تصاویر این مستند ضبط‌شده توسط کارگردانان و تصویربرداران مرکز مستند حقیقت است که در زمان حیات شهید سلیمانی در پروژه‌های مختلف همراه ایشان بودند، بنابراین اکثرشان تولیدی است، علاوه بر این، تصاویر آرشیوی نیز از لشکر 41 ثارالله، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌مقدس و آرشیوهای شخصی جمع‌آوری شده است. گفت‌وگوهایی که در این مستند می‌بینید نیز تولیدی است. وی در پایان گفت: این مستند تاکنون از شبکه یک و شبکه مستند سیما پخش ‌شده است و بزودی از شبکه ۳ سیما نیز بازپخش خواهد شد. فیلم همراه با زیرنویس عربی نیز آماده شده و بزودی از شبکه‌های خارجی عرب پخش می‌شود.
***

ادای دین به حاج قاسم

مهدی فارسی*: مستند «قاسم» با محوریت شهید بزرگوار حاج‌قاسم سلیمانی این روزها از شبکه‌های مختلف سیما روی آنتن رفته است و امیدوارم مورد توجه قرار گیرد. بهتر است صحبت درباره جزئیات مستند «قاسم» به زمانی مناسب موکول شود اما درباره تولید این مستند باید بگویم مستند «قاسم» ادای دین کوچکی است به حاج‌‌قاسم و تمام شهدای مدافع حرم زیرا بدون شک امنیت و آسایش کشور را مدیون فداکاری‌ها و اقدامات شهید قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم هستیم؛ شهدایی که بدون هیچ چشمداشتی در راستای اهداف متعالی‌‌شان جان خود را فدای اسلام و کشورمان کردند. درباره‌ شأن و جایگاه شهید قاسم سلیمانی باید گفت به طور حتم نسل‌های بعد از ما بخوبی می‌فهمند که حاج‌قاسم چه کسی بود و چه کارهای بزرگی انجام داد. همان‌طور که گفته شد معتقدم فعلا خیلی زود است که متوجه جایگاه واقعی حاج‌قاسم و اهمیت فعالیت‌های وی شویم. هر چه زمان بیشتر می‌گذرد، بیشتر از گذشته به جایگاه واقعی حاج‌قاسم پی می‌بریم و جنبه‌های متفاوتی از اهمیت اقدامات گسترده حاج‌قاسم برای همگان روشن خواهد شد. شاید با گذشت زمان بهتر و دقیق‌تر بتوان درباره حاج‌قاسم نظر داد و عمده فعالیت‌ها و اقدامات جهادگونه وی به طور شفاف‌تری رونمایی شود اما این مسائل دلیل بر این نمی‌شود نسل فعلی که شاهد اقدامات جهادگرانه حاج‌قاسم و در نهایت به شهادت رسیدن وی بوده است، هیچ وظیفه‌ای در قبال ایشان نداشته باشد بلکه وظیفه اصلی که در این ایام به دوش همه ما است این موضوع است که باید تمام تلاش خود را بکنیم یاد و راه حاج‌قاسم و شهدای مدافع حرم را زنده نگه داریم تا فرزندان ما بخوبی بدانند این امنیتی که اکنون داریم را مدیون چه بزرگانی هستیم.
*کارگردان مستند «قاسم»
***

روایتی از دست‌پرورده‌های حاج‌قاسم در خاک سوریه

«همسایه‌های خانم‌جان» روایتی است از مدافعان و نوکران حرم و حریم حضرت‌زینب سلام‌الله علیها که زیر سایه فرماندهی حاج‌قاسم سلیمانی 7 سال در خاک سوریه جهاد کردند. دست‌پرورده‌های حاج‌قاسم برای این حرم و همسایگانش هر ‌چه توانستند انجام دادند؛ از اسلحه دست گرفتن تا خدمات اجتماعی و رساندن آب و نان به دست مردم سوریه. خدماتی که مردم در دوران سیطره داعش رنگش را هم ندیده بودند. «همسایه‌های خانم‌جان» روایت پرستار احسان جاویدی است از 4 ماه حضورش در بیمارستان البوکمال سوریه. در صفحات این کتاب، مخاطب همراه راوی به سوریه سفر می‌کند. از دمشق و کنار ضریح حضرت زینب (سلام‌الله ‌علیها) تا حمص و تدمر و المیادین و دیرالزور و ۸۰۰ کیلومتر دورتر از دمشق، روستایی به نام الهری و ماجراهایش. خواننده کتاب، میان کوچه پس‌کوچه‌های خاطرات نقش بسته بر صفحات کتاب، می‌خندد، می‌دود، گریه می‌کند، خوشحال می‌شود،‌ غصه می‌خورد، خسته می‌شود و مهم‌تر از همه می‌بیند و لمس می‌کند. چه چیزی ‌را؟ روی دیگر جنگ را که میان دود آتش و انفجار و وحشیگری‌های داعش کمتر دیده شده است؛ رویی که فقط در جبهه حق دیده می‌شود و همین شده فرق میان جبهه حق و باطل.
این اثر حفاری ظریفی است به لایه‌های زیرین جنگ سوریه و الفبای جدید جهاد دست‌پرورده‌های حاج‌قاسم؛ آنها که تا زنان و بچه‌های البوکمال از شهر خارج نشدند، پای‌شان را در شهر نگذاشتند.
آبان‌ماه ۱۳۹۶. البوکمال آخرین پایتخت داعش در یک قدمی سقوط است. سردر همه ‌خانه‌ها پرچم سفید تسلیم، سرش را پایین انداخته و آویزان است. همه منتظر دستورند. هم آنها که پرچم به سردر خانه‌های‌شان نصب کرده، هم آنها که تا چند ساعت دیگر شهر را فتح می‌کنند. همه منتظر دستور حاج‌قاسم. بالاخره بی‌سیم‌ها خش‌خش می‌کند و دستور صادر می‌شود. کوتاه و قاطع:«تا همه زن‌ها و بچه‌ها سالم از شهر خارج نشده‌اند، نیروها اجازه ورود به شهر را ندارند».
برشی از کتاب را می‌خوانیم: نگاهم به پرچم ایران روی پشت‌بام می‌افتد. برای رسیدن این پرچم به اینجا خون داده‌ایم. بغض گلویم را مشت می‌کند. همسایه‌های خانم‌جان صبح‌‌به‌صبح به امید این پرچم دست بچه‌های‌شان را می‌گیرند و به بیمارستان می‌آیند. بروم بگویم اشتباه آمده‌اید؟ بگویم دست‌مان از دارو خالی‌ است؟ بگویم شرمنده، به خانه‌های‌تان برگردید؟ جواب این مادران را هم بتوانم بدهم، جواب شهدا را چه بدهم؟ این مادرها دارو می‌خواهند، خون نمی‌خواهند که سخت باشد. قسمت سختش را شهدا داده‌اند. پرچم ایران بالای این ساختمان باشد و مردم ناامید بازگردند؟ چشم‌ به پرچم که سوز سرد تنش را تکان می‌دهد، زار می‌زنم. دست‌به‌دامن جواد می‌شوم؛ راهی جلوی پایم بگذارد. یاد حاج‌احمد متوسلیان می‌افتم، می‌خواست این پرچم را در انتهای افق به زمین بکوبد. کف دست‌هایم را به پرچم و شهدایی که دورش جمع شده‌اند نشان می‌دهم. خالی است. دست خالی که نمی‌شود کار کرد...
همسایه‌های خانم‌جان؛ روایت پرستار احسان جاویدی به قلم زینب عرفانیان (نویسنده ۲ اثر تحسین‌شده «مربع‌های قرمز» و «درگاه این خانه بوسیدنی است») در قطع رقعی و 268 صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.

منبع: وطن امروز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین