کد خبر: ۷۰۲۸۳۹
تاریخ انتشار:
در سوگ استاد علم و فضیلت

اشاره‌ای کوتاه به فضائل علمی و اخلاقی استاد فقید مصباح یزدی رضوان‌الله علیه

استاد محمدتقی مصباح یزدی در سن ۸۵ سالگی پس از عمری تلاش در کسب علم و معرفت و نشر فضیلت و اخلاق، به دیدار معبود شتافت و جامعه علمی و حوزوی را عزادار ساخت.

گروه دین و اندیشه - محمدجواد حجتی کرمانی: استاد محمدتقی مصباح یزدی در سن ۸۵ سالگی پس از عمری تلاش در کسب علم و معرفت و نشر فضیلت و اخلاق، به دیدار معبود شتافت و جامعه علمی و حوزوی را عزادار ساخت.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه اطلاعات، نویسنده این سطور که از نخستین سال‌های دهه سی شمسی (۱۳۳۱ به بعد) در حوزه علمیه قم با این فقید سعید آشنا شدم، تاکنون که این سطور را می‌نویسم، پیوسته به مقام علمی و اخلاقی و فضیلت‌های انسانی آن عزیز از دست رفته اذعان داشته و دارم و درگذشت ایشان را ضایعه‌ای برای جامعه علمی اسلامی و حوزه علمیه قم می‌دانم.

آقای مصباح فضائل علمی اخلاقی بسیاری داشت، نیک سیرت و خوشرو و خوش مجلس و خوش‌سخن بود. در ایام تدریس هیچگاه از کسب علم و تعلیم و تربیت نیاسود. مبانی و مبادی فلسفه و کلام و اخلاق را به خوبی آموخته بود و به خوبی می‌آموخت. بیان نرم و گرم او همراه با روی خوش و لبخند همیشگی، محفل درس او را شاداب می‌داشت و شاگردان را بر سر شوق می‌آورد. آقای مصباح از همان آغاز طلبگی در وادی سلوک عرفانی گام نهاد. اهل گعده و وقت‌گذرانی تفریحی طلبگی نبود و معاشرانی اندک داشت از قبیل برادران پهلوانی تهرانی، حاج شیخ علی تهرانی معروف به شیخ علی زاهد و حاج شیخ حسن و مرحوم آقاسیدکمال شیرازی. آن فقید سعید در جلسات درس اخلاق مرحوم حاج شیخ عباس تهرانی که هر صبح جمعه در کتابخانه بخش قدیمی مدرسه حجتیه مشهور به پارک تشکیل می‌شد حضور دائمی داشت.

وی از ‌آغاز نهضت روحانیت به رهبری امام خمینی همیشه در خفا یار و یاور انقلاب بود. نگارنده به یاد دارد شب‌هایی را که آقای مصباح به حجره برادرم مرحوم علی حجتی کرمانی در مدرسه آیت‌الله بروجردی مراجعه می‌کرد و چند نسخه از نشریه «بعثت» را که توسط مرحوم هاشمی رفسنجانی، مرحوم هادی خسروشاهی، مرحوم علی حجتی کرمانی و آقای دعائی مخفیانه منتشر می‌شد، می‌گرفت و زیر عبا پنهان می‌کرد تا در نشر مخفیانه آن شرکت فعال داشته باشد.

*

خاطرات من از آن مرحوم همان گونه که اشاره کردم به سال‌هایی بر می‌گردد که شهید بهشتی کلاس های درس شبانه‌ای در دبیرستان دین و دانش قم برقرار کرده بود و به ما دروس جدید از قبیل فیزیک، زبان، فلسفه علمی و… تدریس می‌کرد که استاد مصباح برجسته‌ترین علم آموز آن کلاس‌های فراموش نشدنی بود.۱

نگارنده در جلساتی که با استاد فقید با هم داشتیم، از جمله در مناظره‌های قلمی و شفاهی منجمله مناظره (به پندار من ناموفق) تلویزیونی و نیز در هنگام اجتماع پیش خطبه‌های نماز جمعه ایشان یا پخش تلویزیونی جلسات درس تفسیر و فلسفه و اخلاق آن فقید سعید خاطره کلاس‌های درس شهید بهشتی در ذهنم تجدید می‌شد.

خوانندگان ارجمندی که مناظرات و مباحثات حضوری و قلمی اینجانب را با آن عالم بزرگوار به یاد دارند، شگفت زده نشوند که اینجانب که در مناظرات و مقالات، نظریات سیاسی و اجتماعی آقای مصباح یزدی را به بوتة نقد می‌کشیدم، اکنون در فضیلت آن مرد علم و تقوی قلم می‌زنم. من به این بزرگوارانِ مخالف و موافق نظرات حقیر و آقای مصباح عرض می‌کنم که حساب اختلاف‌نظر و اندیشه را در پاره‌ای از مسائل سیاسی و اجتماعی با وحدت نظر در امّهات مسائل کلامی و اخلاقی نباید مخلوط کرد. و نیز نباید فضائل انسان‌های عالم و متفکری چون استاد فقید مصباح را هر چند با ما هم‌نظر و هم‌عقیده نباشند (حتی نظر و عقیده‌ای صددرصد برخلاف ما داشته باشند) منکر شویم. من علیرغم همة اختلاف‌‌نظرهای بیّن و روشنی که با آن فقید علم و فضیلت داشتم، پیش از برگزاری همان مناظرات تلویزیونی، پشت سر ایشان نماز خواندم. ایشان را عادل، فاضل، متخلق به اخلاق و پاسدار راستین دین و قرآن و اخلاق و روحانیت می‌دانستم و اکنون که این سطر را می‌نویسم نیز چنینم. خدایش با اولیائش محمد و آل محمد(ص) محشور فرماید.

اشاره‌ای کوتاه به فضائل علمی و اخلاقی استاد فقید مصباح یزدی رضوان‌الله علیه

***

در اینجا با اغتنام از این فرصت، به یک بیماری سخت و دائم‌التّزاید و بنیان کَن و خانه‌برانداز جامعة کنونی در ایران که برخلاف انتظار پس از ۴۰ سال که از انقلاب اسلامی می‌گذرد و روز به روز در حال گسترش است، اشاره می‌کنم: و آن بیماری یکسونگری و خلط مقولات عقیدتی و اخلاقی با مواضع سیاسی و اجتماعی و بدتر از آن طرد و نفی دگراندیشان و تهمت و افترا و اشاعة دروغ و ریا و نفاق در سطوح بالا و پایین جامعه ماست (که ابتدا این رذائل از بالا به پایین می‌ریزد و متقابلاً هم از پایین به بالا اثر می‌کند). شما را به خدا بس کنید! ما باهم برادریم و اهل یک ملت و دین و مذهبیم.۲ این دشمنی‌های بی‌حد و حصر و این کینه‌توزی‌های شگفت‌انگیز و باورنکردنی، آن هم از مدعیان پیروی از پیغمبر(ص) و امامان معصوم، آینده‌ای خطرناک در حد سقوط نظام اسلامی در پی دارد که آثار آن از در و دیوار و منبر و محراب و رسانه‌های حقیقی و مجازی و ارکان دولت و حاکمیت پیداست.۳

*

شاید این چند سطر آخری ربطی به اصل مقاله که در سوگ استاد مصباح ـ رحمة‌الله علیه ـ نوشته شد، نداشته باشد، ولی یادآور قول امام علی(ع) است که فرمود: «شقشقة هدرت ثم قرّت».

برای روح مطهر مرحوم مبرور استاد بزرگوار محمدتقی مصباح یزدی شادی و علو درجات خواستارم و این مصیبت بزرگ را به همة عزاداران به‌خصوص خاندان مکرم و فرزندان بزرگوار و شاگردان و دوستان و آشنایان ایشان تسلیت می‌گویم.

رفیق قدیمی و صمیمی استاد مصباح یزدی ـ محمدجواد حجتی کرمانی

۱۴ دیماه ۱۳۹۹ ـ ۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۲

پی‌نویس‌ها:

۱ـ در این کلاس‌ها بجز حقیر، استاد محمد مجتهد شبستری، شهید محمد جواد باهنر، حاج شیخ محمدعلی موحدی کرمانی، حاج شیخ زین‌العابدین قربانی، سیدعلی محقق داماد، مرحومان: سیدهادی خسروشاهی، عمید زنجانی، شیخ حسین حقانی زنجانی و سیدحسن طاهری خرم‌آبادی شرکت داشتند.

۲ـ تعجب نکنید؛ ما و شهروندان مسیحی و کلیمی و زرتشتی، همه «ملت ابراهیم» هستیم، که در قرآن مجید «امت واحده» خوانده شده‌ایم. (این نکتة مغفول درخور نگارش یک کتاب ضخیم است)

۳ـ به‌خصوص صدا‌وسیما که آیینة تمام‌رسای نابسامانی‌های فراگیر جامعة ماست.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین