کد خبر: ۶۹۵۹۰۶
تاریخ انتشار:
اردوغان به عنوان یک عمل گرای فرصت طلب در عرصه سیاسی میل زیادی به انحصار قدرت داشته و دارد

ترکیه و استفاده زمینه ای از مخالفان

واقعیت های سیاسی در فضای حزبی – دولتی در ترکیه فارغ از گرایشات سیاسی شکل می گیرد. در واقع دولت ها و احزاب وابسته در ترکیه در برخورد با نیروهای گریز از مرکز بر محور استفاده از مخالفان و منتقدان در جهت تحکیم مبانی جمهوری آتاتورکی چیدمان شده است؛ نمونه این عملکرد را می توان درباره ماجرای دستگیری عبدالله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان(PKK) از سوی آنکارا دید.

گروه بین الملل- مصطفی مطهری*:واقعیت های سیاسی در فضای حزبی – دولتی در ترکیه فارغ از گرایشات سیاسی شکل می گیرد. در واقع دولت ها و احزاب وابسته در ترکیه در برخورد با نیروهای گریز از مرکز بر محور استفاده از مخالفان و منتقدان در جهت تحکیم مبانی جمهوری آتاتورکی چیدمان شده است؛ نمونه این عملکرد را می توان درباره ماجرای دستگیری عبدالله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان(PKK) از سوی آنکارا دید.

به گزارش بولتن نیوز،علیرغم آنکه آنکارا همواره آپو و PKK را مسئول قتل هزاران نفر معرفی می کرد با دستگیری وی که به کمک سازمان سیا در سال 1998 در کنیا میسر شد، به جای اعدام وی رویه دیگری را در پیش گرفت؛ به نحوی که احزاب قدرتمند در ساختار سیاسی و پارلمانی ترکیه(مام میهن، حرکت ملیت گرا یا همان گرگ های خاکستری، حزب کمالیست موسوم به دمکراتیک چپ) که در ائتلافی سیاسی باهم قرار داشتند و قدرت را در قبضه و کنترل خود قرار داده بودند، نه تنها آپو را اعدام نکردند بلکه بلافاصله بعد از دستگیری او این احزاب ائتلافی در سپهر سیاسی ترکیه، لایحه لغو اعدام را به پارلمان ترکیه بردند و لایحه منع اعدام را به واسطه نفوذی که در پارلمان به مانند سایر بخش های ساختار قدرت و سیاست داشتند، به تصویب رساندند و از این طریق از اعدام آپو جلوگیری کردند.

ادعای رسانه ای ترکیه در آن روزها بر این اساس بود که با دستگیری و به زندان اندختن اوجالان، دیگر PKK را به خاک نشانده است، اما واقعیت جور دیگری رقم خورد و اوجالان در زندان نیز توانست سیادت خود را بر PKK حفظ کند، همانطور که آنکارا می خواست.

با گذشت زمان نضج باورهای «تورگت اوزال» در ساختار سیاسی ترکیه و پذیرش نظریه هایی در درون نظام مدیریتی ترکیه که تا قبل از این در کنترل گرایشات کمالیستی بود موجب شد تا احزاب سیاسی و حتی مخالف مانند PKK به عنوان واقعیت های موجود در جغرافیای سیاسی – زیستی ترکیه با گزینه های دیگری غیر از سرکوب مانند مذاکره و مصالحه مواجه شوند. این شیوه حکومتداری که بنیان های نظری آن از زمان اوزال وارد دستگاه سیاسی – مدیریتی ترکیه شد، به دولت منتخب ترکیه از حزب عدالت و توسعه انتقال یافت. بطوریکه اردوغانِ آن روزها که نخست وزیر بود تلاش کرد تا نظریه اوزال در ارتباط با رویکرد سازش و مصالحه در داخل با هدف ایجاد یکپارچگی داخلی برای تأثیرگذاری بیشتر در عرصه خارجی و منطقه ای را در درون دولت تحت مدیریتش پیاده سازی کند.

این سیاست رفتاری از سوی دولت ترکیه، همزمان شد با تغییر در افق های سیاسی عبدالله اوجالان در عرصه مبارزات برای تحصیل آرمان تشکیل یک کشور کُردی با شعار معروف اتحاد باکور، باشور، روژهه لات(باکور، باشور روژهه لات، یه ک خبات و یه ک ولات).  در واقع اوجالان با چرخش راهبردی از مواضع گذشته خود در سال 2013 که خواهان خودمختاری، سیستم خود مدیریتی و مانیفست کردستان بزرگ به فدرالیسم بود، خواستار برقراری مذاکرات صلح با آنکارا برای دستیابی به راه‌ حل شد. اگرچه دو طرف در ابتدا از شرایط موجود که موجب می شد تا اختلافات کنار گذاشته شود استقبال کردند اما طولی نیانجامید و باز به نقطه اول یعنی به از سرگیری درگیری ها رسیدند؛ به عبارت دیگر اینکه با گذشت دوسال از تاریخ آغاز مذاکرات برای صلح، درگیری‌های خونین میان دولت ترکیه و PKK از سر گرفته شد.

ترکیه و استفاده زمینه ای از مخالفان

نکته قابل توجه در این باره واکاوی رفتار آنکارا با مدیریت اردوغان در این سال ها است. در واقع اردوغان به عنوان یک عمل گرای فرصت طلب در عرصه سیاسی میل زیادی به انحصار قدرت داشته و دارد و این را در طول این سال ها اثبات کرده است؛ از این رو در این سال ها تلاش کرده تا به هر نحوی مخالفان خود را سرکوب کند. بطوریکه خدمتی که مخالفان به اردوغان در پیشبرد اهداف سیاسی کرده اند، راه های قانونی نتوانسته اند به او بکنند. اردوغان با بازی در زمین مخالفان و تهدید قلمداد کردن آنها برای امنیت ترکیه و برنامه های منطقه ای آنکارا، نه تنها به بازیگردان یکه تاز ترکیه تبدیل شده است، بلکه به واسطه سرکوب احزاب و گروه هایی که آنها را شورشی یا تجزیه طلب خطاب می کند، توانسته است سیطره سیاسی خود را روز به روز بر ترکیه بیشتر کند و مخالفان و منتقدان خود را نیز سرکوب کند.

اوجالان و  PKKنیز در زمره گروه هایی هستند که اردوغان برای حصول به اهداف خود از آنها همواره استفاده کرده است؛ در مقاطعی با گزاره مذاکره و مصالحه و در زمانی با ادعای سرکوب آنها. از این رو می توان اینگونه گفت وجود اوجالان، PKK و استفاده از آنها در حصول به مقاصد مورد نظر برای آنکارا و اردوغان به مراتب بهتر از مرگ او و سرکوب آنها است. بطوریکه وجود این معارضان، به مثابه یار کمکی اردوغان به عنوان صحنه گردان سیاسی ترکیه است. به علاوه اینکه حضور آنها می تواند توجیهی برای رفتارهای هیستریک سیاسی- میلیتاریستی اردوغان در صحنه مدیریت ترکیه باشد که هر گاه لازم باشد با آنها وارد معامله می شود و یا آنها راه وجه المعامله خود قرار می دهد و هر گاه لازم باشد آنها را سرکوب می کند.

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین