کد خبر: ۶۶۷۱۵۸
تاریخ انتشار:
نه فوتبال و نه فلسفه هیچکدام منافاتی با کودکی ندارد

آرات فوتبالیست و رادمهر فیلسوف

هیدگر در کتاب «درآمد به فلسفه» از «دازاین کودک» یاد میکند و توصیفی پدیدارشناسانه از کودک به مثابه موجودی که عین گشودگی و مواجهه است، یاد میکند. از همینروست که کودک مستعد پذیرندگی rezeptivitat بالایی است، چراکه او در مواجهه اش با دیگری، عین پذیرندگی است.

آرات فوتبالیست و رادمهر فیلسوفگروه فرهنگی- اکبر جباری: هیدگر در کتاب «درآمد به فلسفه» از «دازاین کودک» یاد میکند و توصیفی پدیدارشناسانه از کودک به مثابه موجودی که عین گشودگی و مواجهه است، یاد میکند. از همینروست که کودک مستعد پذیرندگی rezeptivitat بالایی است، چراکه او در مواجهه اش با دیگری، عین پذیرندگی است.


به گزارش بولتن نیوز، میخواهم از دو کودکی یاد کنم که این روزها بسیار مورد بحث و گفتگوی اهل نظر بوده اند، البته یکی (رادمهر) کمتر شناخته شده و بیشتر نزد اهل فلسفه، و دیگری (آرات) معروف و چهره ای رسانه ای.


آرات را از نزدیک نمیشناسم و صرفا همان تصویری را از او دارم که در رسانه ها هست، ولی رادمهر را از نزدیک میشناسم. پسری ده ساله که از سه سالگی که توسط مادرش خواندن و نوشتن آموخت، با فلسفه و تاریخ فلسفه آشنا شده و علاقه مند به فلسفه و نجوم و اخترشناسی است.


مهمترین انتقاد مخالفان این دو کودک، این است که اولا این دو، کودکی نمیکنند و ثانیا مورد سوء استفاده والدین قرار گرفته اند! من گمانم این است که هر دوی این انتقادها ناوارد و اشتباه است.


یکبار همین انتقاد را با خود رادمهر (کودک فیلسوف) در میان گذاشتم، پاسخش شنیدنی بود. در یک جمله گفت: «من در زمین فلسفه کودکی میکنم» و در توضیخاتش ادامه داد: "چرا فکر میکنیم، کودکی کردن یک شکل و یک صورت خاص و محدود دارد؟"


حتی وقتی از مدرسه رفتنش پرسیدم، به درستی پاسخ داد که مدرسه (اعم از معلمان و دانش آموزان) چیزی هستند که باید سپری شود و هرگز با آنها وارد جدل نمیشود و روابط خوبی با همه دارد و میداند که این دوره را باید طی کند و حتی جهشی نیز نخوانده و بطور معمولی کلاسهایش را طی میکند.


آرات هم پسری است که پدرش او را تحت تربیت و آموزش خود، به یک ورزشکار حرفه ای بدل ساخته است. شاید منهای سر و صدای رسانه ای که پدرش به هردلیلی میل به آن دارد و میتواند اسیب زا باشد، آرات نیز در مسیری پیش میرود که طبیعتا موفقیتهای خوبی در انتظارش است.


اینکه بگوییم دیگاه و خواست والدین بر این کودکان تحمیل شده، امری نه غلط، بل مهمل است. چراکه اساسا تربیت و آموزش همواره جهت گیری orientierung دارد. این جهت گیری بطور پیشینی در کانتکسی که کودک هست واقع میشود. مادر رادمهر چون اهل فلسفه بود، جهت و سمت و سوی تربیت به فلسفه بود، و پدر آرات چون اهل فوتبال بود، سمت و سوی تربیتش بدان سو.


اینها هیچ کدام به معنای تایید مطلق نیست. این کودکان میتوانند بنابر دلایلی دیگر، مانند هر کودکی و هر انسانی، دچار اشکالات تربیتی و حتی شخصیتی باشند، اما این اختلالات هیچ ارتباطی به جهت تربیتی آنها ندارد. نه فوتبال و نه فلسفه هیچکدام منافاتی با کودکی ندارد و کودکی به مثابه یک دوران و مرحله، میتواند در هر زمین و زمینه ای رخ دهد. ولی باید از دوستان منتقد پرسید، این انتقادات و خرده گیریها، تا چه حد مربوط به سرکوب کودکیهای خودشان توسط والدینشان است، و تا چه حد به دلیلی ناکامی های خود یا فرزندانشان است؟!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین